https://www.tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/10/abasmanesh-8.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس‌منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس‌منش2023-10-17 02:25:302023-11-09 06:24:48سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 220
319نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
و برای اولین بار در جاده صف طویلی از ماشینها رو دیدیم که همگی ،شیک و خوشگل و تمیز و با کیفیت و با رعایت فاصله ایستاده بودن ( چقدر تحسین برانگیزین شماها خدایی ) ی لحظه فک کردم همگی اومدن واسه عروس کشون :))))
جالب بود که کسی وارد شانه خاکی نمیشد برای سبقت گرفتن و خلاصی از ترافیک…
کسی بوق نمی‌زد و بی تابی نمی‌کرد..
کسی دست و سرش رو برای اعتراض از شیشه بیرون نمی اورد ..
در این صف آرامش رو میشد احساس کرد !!!!
دقیقا همون آرامشی که از صلح درونی با خودشون و خدای خودشون نشأت میگیره ..
به قول برادرخوبم اقا اسدالله عزیز به احترامشون می‌ایستم و یک کف مرتب میزنم..
خدایا شکرت که در این لحظه مقدس ، ما مهمان این جاده شدیم تا زیبایی را همرا با آگاهی ببینیم و لذت ببریم ….
وقتی رسیدیم به اون تماشاگه راز ، و برفها رو بر کوه ها دیدم ، اولین برف پاییزی امسال رو که چند روز پیش در ارتفاعات فیلبند به تماشا نشستیم برام تداعی شد ، که بعد از بارش باران و به خاطر برودت هوا تبدیل به یخ و برف شد و همه اون بلندی ها رو سفید پوش کرد… مثل لباس عروس بر تن کوه ….
وقتی از دامنه کوه پشت سر و بالا رو نگاه میکردی به خاطر سفیدی قله کوه احساس میکردی کوه در دل آسمان مخفی شده .. یا آسمان پایین اومده و بر کوه نشسته و اعجاب عظمت الله رو با هر سلولت حس میکردی ……
زیبایی همه جای دنیا هست ، به وفور و فراوانی و رایگان !!!
فقط باید فرکانس هاتو کوک کنی بر روی لطف الله ، کوک کنی بر مِنْ حَیثُ لا یَحْتَسِب … همین …
در ادامه سفر ، بعد از طی کردن مسیر جنگلی و کوه های پر برف میرسیم به شهر ….
به دل امکانات و آسایش جسم …
با فراوانی های منحصر به فرد خودش و آدمهای شاد و دوستانه ایی که برای دوربین می‌رقصند و لذت می‌برند و لذت میدهند ..
خدایا شکرت و بعد به موزه ایی که پر است از رنگ و ایده و ثروت ..
الان از ذهنم گذشت ، آخه بنده خدا ، تو را چه میشود که گاهی گیر میکنی در ابتدایی ترین نیازهای بشر !!!!!
وقتی داشتم این سطرها رو مینوشتم گویا خداوند عزیزم با زبان استاد آواز ، استاد شجریان آسمانی بهم میگفت:
…..
شاهِ خوبانی و منظور گدایان شده‌ای
قدر این مرتبه ، نشناخته‌ای یعنی چه؟!!!
…..
حافظا در دل تنگت چو فرود آمد یار
خانه از غیر نپرداخته‌ای یعنی چه؟؟!!!!
واویلااااااااا از کلام خداوند که وقتی به قلبت میشینه گویا خلع صلاحت میکنه و تو هیچ بهانه ایی برای دفاع نداری ……
واقعاااااااااا یعنی چه که وقتی خداوند ما رو پادشاه عالم آفریده ، ما قدر این پارشاهی رو نفهمیم و چون گدایان زندگی کنیم !!!!!!
یعنی چه که وقتی خداوند قلبم رو مأمن خودش قرار داده ، من این معبد مقدس رو از غیر او پاک نکنم…!!!
همین اول کار یک هزار آفرین تاپ تاپ بهت میگم نسیم جان برای این که تونستی نجوای ذهنت رو کنترل کنی ، و با وجودی که شب حال چندان مناسبی نداشتی ولی با کنترل ذهن ، صبح با حال خوب بیدار شدی و روزت رو عالی شروع کردی… خدایا شکرت
نسیم جان در مورد این سؤالت:
وقتی میسپری به خدا ینی دیگه هیچ کاری نباید بکنی یا اینکه کارای معقول رو بکنی، ولی نه با حس ترس و یأس و اینا …
من تجربه خودمو بر اساس آموزشهای استاد عزیز در قدم دوم میگم :
که وقتی با تضادی مواجه میشیم و اونو می‌سپاریم به خدا ، همچنان حواسمون به کنترل ذهن هست ، جملات تاکیدی مرتبط با مسئله رو برای خودمون میگیم و تلاش بیرونی و اضافه ایی انجام نمیدیم…
وقتی کاملا تونستیم خودمونو با کار کردن و کنترل ذهن آرام کنیم اون وقت خداوند به قلبمون میگه و الهامات میاد که باید چیکار کنیم ؟!
و حالا وقت اقدام هستش
شاید بپرسی من از کجا بدونم اون چیزی که به قلبم افتاده نجوای شیطانه یا الهامات الهی؟؟
جوابش ساده است:
الهامات الهی نتیجه ش یک احساس ارامش و اطمینان بهمون میده
و نجوای شیطان یک احساس دلنگرونی آمیخته با ترس از نتیجه و دلشوره..
البته نسیم جان این هم باید تکاملش طی بشه…
مثلا من خودم بارها سر دو راهی موندم و واقعاااااااااا نفهمیدم اون چیزی که درک کردم نجوا بوده یا الهام و برای اینکه درصد اشتباه کم بشه از سحرگاهان بهره بگیر…
این یک تجربه شخصیه ولی مطمئنم به کار همه میاد ان شاءالله..
من وقتی سر دو راهی میمونم سحر بیدار میشم و بعد از آرامشی که با یاد خدا میگیرم دستمو رو قلبم میزارم و سوالمو از خداوند واضح و مشخص میپرسم…
تا حالا پاسخ هایی که گرفتم کاملاااا درست و عالی بوده خدا رو شکر :)))
امتحان کن و از نتیجه ش لذت ببر دوست خوبم :))
از کامنت قشنگت ممنونم و اینکه باز هم حرف از تعهد شد و این باز هم تاکیدی بر اهمیت استمرار در کار هست…
نسیم جان برات هر لحظه شادی و سلامتی و موفقیت و عشق رو از خداوند طلب میکنم…
چقدر خوبه بعد از دیدن هر فایل توفیقی میشه که کامنت های شما عزیزان رو بخونم…
هر کدوم با دیدگاهی متفاوت و با بیانی شیرین از فایل و نکات آموزنده ش میگن…
و همین تنوع لذت دیدن فایلها رو دو چندان میکنه…
و بعضی از کامنتها مثل کامنت شما فاطمه نازنینم ، اینقدر روان و خلاصه به همه نکات فایل اشاره میکنه که انگار فایل رو روی تند گذاشتی و یک بار دیگه نگاهش کردی و لذتشو بردی :))))
ممنونم دوست گلم
برات سراسر خوشبختی و سعادت رو در کنار داداش رسول عزیز از خداوند خواستارم سایه تون بر سر دردانه های نازنین مستدام و پاینده…
هزاران افرین به شما فهیمه عزیزم ، کامنتت رو که میخوندم احساس میکردم که چقدر تلاش برای دقت بر زیبایی ها داری و حسابی وقت میزاری برای اینکه توجه کنی به نکات برجسته و زیبای فایل…
و الحق هم نکات زیبا رو بسیار جالب مطرح کردی و هم توجه ت به زیبایی ها منو به تحسین واداشت..
فهیمه عزیزم اشاره شما به دیدن عروس و داماد از بالا برای من هم بسیااار لذت بخش و حذاب بود و چقدر شیرین نوشتی دختر..
حظ کردم..
ممنونم که با خوندن کامنتت هر لحظه برام از جنبه های متفاوتی زیبایی فایل در ذهنم چشمک میزد و در دلم تحسینت کردم که بعلههههه وجیهه جان شاگردهای زرنگ استاد مثل فهیمه عزیزم دقتشون بالاست :))) ..
و برای شاگرد زرنگ شدن ، توجه بیشتری خرج میکنن و بهای گرونتری از کنترل ذهن بر نکات مثبت پرداخت میکنن …
بهت افتخار میکنم دوست ارزشمندم که هوشمندانه مسیر توحیدی استاد رو پیش میری و به خودم هم افتخار میکنم که در این مسیر کسی مثل فهمیه جان رو به عنوان دوست همراه دارم..
سلاااااااااااااااامممممم و صد سلاااااااااام به داداش اسدالله باصفا و پر انرژی مون
هزار ماشاءالله بهتون که کودک درونتون حسابی شنگوله و چقدررررر در کلماتتون ورجه وروجه کرد و نمک ریخت…
من که هم لذت بردم از مفاهیم و درسهایی که از کامنتتون به منه خواننده دادین و هم لذت بردم از این کودک باهوش و بانمک…
عاقاااا من که کاملاااااااا از این کامنت پر محتوا و پر شور متوجه شدم ذهنتون خسته بود چون قشنگ اجازه دادین این کامنت با ناخودآگاه تون نوشته بشه و درون واقعی و هوشمند و نمکین داداش اسدالله بریزه تو سطر سطر این کلمات و خواننده بگه : وااااااااوووو همینه اون مطلبی که امروز باید میخوندمش :)))))))
به قول خود نازنینتون :
به احترامتون می ایستم و یک کف مرتب میزنم..
خلاصه که بسیاااااااااااااااااااار عالی بود و خیلی خیلییییی تحسینتون میکنم که باز هم بر سر تعهدتون موندین و نوشتین ، سپاسگزارم.
راستی از طرف من پیشانی خانومتون رو ببوسین و بگین شما همه جوره عالی و زیبا هستی :) حتی اگر من با همه هوش و زکاوتم متوجه اصلاح صورت و رنگ کردن مو و آرایش صورت و عوض کردن مدل موهات و پوشیدن لباس جدیدت نشم :)))))))) (استیکر غش کردن رو زمین از خنده)
سلاااااااااااااااامممممم و هزاران سلام به سعیده عزیزم
خدا قوت دوست قشنگم
بهههه
بههههه که چقدرررررررررررررر لذت بردم از کامنت پر احساست ، چقدر شاگردات خوشبخت هستند که چنین معلم ریاضی دارن..
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
چقدرررررررررررررر برات خوشحالم که در جایگاه درست و واقعی خودت قرار گرفتی عزیزم.. الحمدالله
یاد کلاسهای ورزشی خودم افتادم ، وقتی بعد از یکی دو ماه آروم اروم نتایج میومد و یکی میگفت خانوم امشب راحت خوابیدم بدون کمر درد و زانو درد و چقدر دعاتون کردم..
یکی میگفت از وقتی اومدم کلاسهاتون رفتارم خیلی عالی شده و همسرم میگه چقدر فرق کردی و من همش تو دلم میگفتم خدا خیر بده مربی ورزشمونو..
یکی دیگه میگفت وااااااااااااییییی خانوم من تازه دیروز که با همسرم رفتیم پارک فهمیدم دیگه غر نمیزنم و پابه پاش راه میرم و حتی همسرم کلی ذوق زده و دعاتون کرده..
خلاصه سعیده جون اینقدرررررررر کامنتت قشنگ بود که دو بار خوندمش و هر دفعه خدا شکر کردم که شاد و راضی هستی و مهمتر اینکه کاری داری انجام میدی که دوست داری…
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت که پاداش بندگان صابرتو به زیبایی عطا میکنی..
بهت تبریک میگم و وجود مبارکتو به خداوند میسپارم دوست خوبم
الهییییییییی به لطف حق همیشه عشقتون پایدار و حال دلتون عاااااااالیییییییییی باشه ان شاءالله..
همیشه ی خدا عشقِ بین زوجین منو به وجد میاره و شاد میشم.
برام بسیار قابل تحسین هستین عزیزانم…
چه از این زیباتر..
چه از این بهتر..
چه از این شنیدنی تر…
چه از این دیدنی تر..
عشق از خداست که مثل نوری بر قلب ها میتابه و هررررررر جا باشه ، هررررر جا بره اون مکان و اون محفل رو نورانی میکنه…
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت که به یکی از نورانی ترین تولدهای عمرم دعوت شدم…
فاطمه عزیزم ، خواهر خوبم تولدت رو مجدد تبریک میگم ، داداش رسول گلم ممنونم که همه ما رو شریک این جشن بینظیرتون کردین تا باز هم عشق ببینم و نور خداوند رو…
الهییییی غرق نعمت و الطاف توایم الحمدالله..
خداوند برای همدیگه حفظتون کنه و ان شاءالله امسال ، عشقتون نورانی تر و وجودتون پر برکت تر و خواسته هاتون در مدار اجابت باشه..
در کنار هم ، در پناه نور و عشق الهی باشید عزیزان دوست داشتنی ام
با یاد تو ای لطیف
هزاران سلام و درود به اساتید عزیز و بزرگوارم
و به دوستان خوبم در این سایت الهی
انگار روزت ی جور دیگه شروع میشه ، وقتی صبح از خواب بیدار میشی ، ستاره قطبی تو مینویسی و وارد سایت میشی و میبینی بههههه بهههه دعوت شدی به یک سفر …
سفری از نوعِ خاص …
سفری که نه تنها تو رو با مکانها و امکانات و آدمهای جدید آشنا میکنه بلکه این قدرت رو داره که در سفر ، سفر کنی ..
از مکانها به وجودت …
از امکانات به توانمندی‌هات ….
از آدمها به آدمیتت …
به ویژه وقتی سفرت با مراسم عروسی در کنار دریاچه شروع بشه…..
و با عظمت کوه و دشت و سبزه و درخت و آب و آسمان و ابر ترکیب بشه …..
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت عجب ترکیب جادویی ..
و برای اولین بار در جاده صف طویلی از ماشینها رو دیدیم که همگی ،شیک و خوشگل و تمیز و با کیفیت و با رعایت فاصله ایستاده بودن ( چقدر تحسین برانگیزین شماها خدایی ) ی لحظه فک کردم همگی اومدن واسه عروس کشون :))))
جالب بود که کسی وارد شانه خاکی نمیشد برای سبقت گرفتن و خلاصی از ترافیک…
کسی بوق نمی‌زد و بی تابی نمی‌کرد..
کسی دست و سرش رو برای اعتراض از شیشه بیرون نمی اورد ..
در این صف آرامش رو میشد احساس کرد !!!!
دقیقا همون آرامشی که از صلح درونی با خودشون و خدای خودشون نشأت میگیره ..
به قول برادرخوبم اقا اسدالله عزیز به احترامشون می‌ایستم و یک کف مرتب میزنم..
خدایا شکرت که در این لحظه مقدس ، ما مهمان این جاده شدیم تا زیبایی را همرا با آگاهی ببینیم و لذت ببریم ….
وقتی رسیدیم به اون تماشاگه راز ، و برفها رو بر کوه ها دیدم ، اولین برف پاییزی امسال رو که چند روز پیش در ارتفاعات فیلبند به تماشا نشستیم برام تداعی شد ، که بعد از بارش باران و به خاطر برودت هوا تبدیل به یخ و برف شد و همه اون بلندی ها رو سفید پوش کرد… مثل لباس عروس بر تن کوه ….
وقتی از دامنه کوه پشت سر و بالا رو نگاه میکردی به خاطر سفیدی قله کوه احساس میکردی کوه در دل آسمان مخفی شده .. یا آسمان پایین اومده و بر کوه نشسته و اعجاب عظمت الله رو با هر سلولت حس میکردی ……
زیبایی همه جای دنیا هست ، به وفور و فراوانی و رایگان !!!
فقط باید فرکانس هاتو کوک کنی بر روی لطف الله ، کوک کنی بر مِنْ حَیثُ لا یَحْتَسِب … همین …
در ادامه سفر ، بعد از طی کردن مسیر جنگلی و کوه های پر برف میرسیم به شهر ….
به دل امکانات و آسایش جسم …
با فراوانی های منحصر به فرد خودش و آدمهای شاد و دوستانه ایی که برای دوربین می‌رقصند و لذت می‌برند و لذت میدهند ..
خدایا شکرت و بعد به موزه ایی که پر است از رنگ و ایده و ثروت ..
الان از ذهنم گذشت ، آخه بنده خدا ، تو را چه میشود که گاهی گیر میکنی در ابتدایی ترین نیازهای بشر !!!!!
وقتی داشتم این سطرها رو مینوشتم گویا خداوند عزیزم با زبان استاد آواز ، استاد شجریان آسمانی بهم میگفت:
…..
شاهِ خوبانی و منظور گدایان شده‌ای
قدر این مرتبه ، نشناخته‌ای یعنی چه؟!!!
…..
حافظا در دل تنگت چو فرود آمد یار
خانه از غیر نپرداخته‌ای یعنی چه؟؟!!!!
واویلااااااااا از کلام خداوند که وقتی به قلبت میشینه گویا خلع صلاحت میکنه و تو هیچ بهانه ایی برای دفاع نداری ……
واقعاااااااااا یعنی چه که وقتی خداوند ما رو پادشاه عالم آفریده ، ما قدر این پارشاهی رو نفهمیم و چون گدایان زندگی کنیم !!!!!!
یعنی چه که وقتی خداوند قلبم رو مأمن خودش قرار داده ، من این معبد مقدس رو از غیر او پاک نکنم…!!!
خدایاااااااااااااااا پناه میبرم به تو از غیر تو..
اعوذ بالله من نفسی
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
خداجانم سلاااااااااااااااامممممم من باز آمدم :))
در پناه عشق و نور الهی باشید
هزاران درود به صفای وجودت و قلب زلالت سیدحبیب جانم
وقتی کامنتت رو‌خوندم دیدم به چه نکته های جالب و نابی اشاره کردی عزیزدلم
* اینکه باید بپذیریم درسته راه و روش یکیست ولی تجربه ها با توجه به تفاوت ما آدمها ، متفاوت خواهد بود ..
* اینکه «یَدُ اللهِ مَعَ الْجَمَاعَهِ» دست خدا با جماعت است حتی در دعا کردن :) حالا بهتر میفهمم چرا وقتی میایم تو سایت ناخودآگاه حالمون بهتره:)))
* اینکه کرامت انسان بر اساس تقوایی ست که پیش می‌گیرد..خواه حضرت موسی و مریم مقدس باشد خواه هر کدام از ما …
* اینکه بهشت را به بهاء دهند نه به بهانه ، و ما باید برای نتیجه های ارزشمند بها آن را بپردازیم .. این بها ، آگاهیست و عمل به اگاهی..
* اینکه آگاه شویم و عمل کنیم تا لایق بهترینهای خدا شویم…
حبیب جاااانم عااااااااااااااااااشششقتم منننننننننن با این همه نکته و کلید…
ان شاءالله خداوند توفیق عمل به این اگاهی ها رو بهمون عطا کنه…
ممنونم عزیزم در پناه نور و عشق خداوند باشی :*
سلام و صد سلام به نسیم خنده رو
به دوست خوبم
همین اول کار یک هزار آفرین تاپ تاپ بهت میگم نسیم جان برای این که تونستی نجوای ذهنت رو کنترل کنی ، و با وجودی که شب حال چندان مناسبی نداشتی ولی با کنترل ذهن ، صبح با حال خوب بیدار شدی و روزت رو عالی شروع کردی… خدایا شکرت
نسیم جان در مورد این سؤالت:
وقتی میسپری به خدا ینی دیگه هیچ کاری نباید بکنی یا اینکه کارای معقول رو بکنی، ولی نه با حس ترس و یأس و اینا …
من تجربه خودمو بر اساس آموزشهای استاد عزیز در قدم دوم میگم :
که وقتی با تضادی مواجه میشیم و اونو می‌سپاریم به خدا ، همچنان حواسمون به کنترل ذهن هست ، جملات تاکیدی مرتبط با مسئله رو برای خودمون میگیم و تلاش بیرونی و اضافه ایی انجام نمیدیم…
وقتی کاملا تونستیم خودمونو با کار کردن و کنترل ذهن آرام کنیم اون وقت خداوند به قلبمون میگه و الهامات میاد که باید چیکار کنیم ؟!
و حالا وقت اقدام هستش
شاید بپرسی من از کجا بدونم اون چیزی که به قلبم افتاده نجوای شیطانه یا الهامات الهی؟؟
جوابش ساده است:
الهامات الهی نتیجه ش یک احساس ارامش و اطمینان بهمون میده
و نجوای شیطان یک احساس دلنگرونی آمیخته با ترس از نتیجه و دلشوره..
البته نسیم جان این هم باید تکاملش طی بشه…
مثلا من خودم بارها سر دو راهی موندم و واقعاااااااااا نفهمیدم اون چیزی که درک کردم نجوا بوده یا الهام و برای اینکه درصد اشتباه کم بشه از سحرگاهان بهره بگیر…
این یک تجربه شخصیه ولی مطمئنم به کار همه میاد ان شاءالله..
من وقتی سر دو راهی میمونم سحر بیدار میشم و بعد از آرامشی که با یاد خدا میگیرم دستمو رو قلبم میزارم و سوالمو از خداوند واضح و مشخص میپرسم…
تا حالا پاسخ هایی که گرفتم کاملاااا درست و عالی بوده خدا رو شکر :)))
امتحان کن و از نتیجه ش لذت ببر دوست خوبم :))
از کامنت قشنگت ممنونم و اینکه باز هم حرف از تعهد شد و این باز هم تاکیدی بر اهمیت استمرار در کار هست…
نسیم جان برات هر لحظه شادی و سلامتی و موفقیت و عشق رو از خداوند طلب میکنم…
در پناه نور و عشق الهی باشی دوست نازنینم
هزاران سلام به دوست نازنینم فاطمه جان گل
زیبایی در سادگیست … مثل متن کامنت شما :)
چقدر خوبه بعد از دیدن هر فایل توفیقی میشه که کامنت های شما عزیزان رو بخونم…
هر کدوم با دیدگاهی متفاوت و با بیانی شیرین از فایل و نکات آموزنده ش میگن…
و همین تنوع لذت دیدن فایلها رو دو چندان میکنه…
و بعضی از کامنتها مثل کامنت شما فاطمه نازنینم ، اینقدر روان و خلاصه به همه نکات فایل اشاره میکنه که انگار فایل رو روی تند گذاشتی و یک بار دیگه نگاهش کردی و لذتشو بردی :))))
ممنونم دوست گلم
برات سراسر خوشبختی و سعادت رو در کنار داداش رسول عزیز از خداوند خواستارم سایه تون بر سر دردانه های نازنین مستدام و پاینده…
روی ماهت رو میبوسم
در پناه نور و عشق الهی باشی فاطمه جان
هزاران درود به دوست نازنینم فهمیه جان
هزاران افرین به شما فهیمه عزیزم ، کامنتت رو که میخوندم احساس میکردم که چقدر تلاش برای دقت بر زیبایی ها داری و حسابی وقت میزاری برای اینکه توجه کنی به نکات برجسته و زیبای فایل…
و الحق هم نکات زیبا رو بسیار جالب مطرح کردی و هم توجه ت به زیبایی ها منو به تحسین واداشت..
فهیمه عزیزم اشاره شما به دیدن عروس و داماد از بالا برای من هم بسیااار لذت بخش و حذاب بود و چقدر شیرین نوشتی دختر..
حظ کردم..
ممنونم که با خوندن کامنتت هر لحظه برام از جنبه های متفاوتی زیبایی فایل در ذهنم چشمک میزد و در دلم تحسینت کردم که بعلههههه وجیهه جان شاگردهای زرنگ استاد مثل فهیمه عزیزم دقتشون بالاست :))) ..
و برای شاگرد زرنگ شدن ، توجه بیشتری خرج میکنن و بهای گرونتری از کنترل ذهن بر نکات مثبت پرداخت میکنن …
بهت افتخار میکنم دوست ارزشمندم که هوشمندانه مسیر توحیدی استاد رو پیش میری و به خودم هم افتخار میکنم که در این مسیر کسی مثل فهمیه جان رو به عنوان دوست همراه دارم..
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
روی ماهت رو میبوسم دوست قشنگم
در کنار همسرت در پناه نور و عشق الهی باشی عزیزم
سلاااااااااااااااامممممم و صد سلاااااااااام به داداش اسدالله باصفا و پر انرژی مون
هزار ماشاءالله بهتون که کودک درونتون حسابی شنگوله و چقدررررر در کلماتتون ورجه وروجه کرد و نمک ریخت…
من که هم لذت بردم از مفاهیم و درسهایی که از کامنتتون به منه خواننده دادین و هم لذت بردم از این کودک باهوش و بانمک…
عاقاااا من که کاملاااااااا از این کامنت پر محتوا و پر شور متوجه شدم ذهنتون خسته بود چون قشنگ اجازه دادین این کامنت با ناخودآگاه تون نوشته بشه و درون واقعی و هوشمند و نمکین داداش اسدالله بریزه تو سطر سطر این کلمات و خواننده بگه : وااااااااوووو همینه اون مطلبی که امروز باید میخوندمش :)))))))
به قول خود نازنینتون :
به احترامتون می ایستم و یک کف مرتب میزنم..
خلاصه که بسیاااااااااااااااااااار عالی بود و خیلی خیلییییی تحسینتون میکنم که باز هم بر سر تعهدتون موندین و نوشتین ، سپاسگزارم.
راستی از طرف من پیشانی خانومتون رو ببوسین و بگین شما همه جوره عالی و زیبا هستی :) حتی اگر من با همه هوش و زکاوتم متوجه اصلاح صورت و رنگ کردن مو و آرایش صورت و عوض کردن مدل موهات و پوشیدن لباس جدیدت نشم :)))))))) (استیکر غش کردن رو زمین از خنده)
در پناه عشق و نور الهی باشید خانواده دوست داشتنی
سلام و هزاران سلام به فهیمه جانم
خدایا شکرت که از دیروز تا الان با کامنت دوستای عزیزم منو غرق عشق و لذت و شادی کردی..
فهیمه جان عزیزم آخه چقدر چشمات زیبا بینه دختر…
هزاران بار آفرین به وجود نازنینت که همیشه نقطه ایی که به نام شما آبی میشه چنان میدرخشه که قلبمو روشن میکنه…
خدایا شکرت
عاشق دعاهای قشنگت و انرژی های نورانیت هستم دوست خوبم….
امیدوارم هم شما و هم تمام عزیزانمون و دوستان این سایتِ الهی عشق و نعمت و ثروت رو هزاران هزار بار در هر روز زندگی تون تجربه کنید.
الهی امین
دوست دارم دوست خوبم
در پناه نور و عشق الهی باشید
سلاااااااااااااااامممممم و هزاران سلام به سعیده عزیزم
خدا قوت دوست قشنگم
بهههه
بههههه که چقدرررررررررررررر لذت بردم از کامنت پر احساست ، چقدر شاگردات خوشبخت هستند که چنین معلم ریاضی دارن..
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
چقدرررررررررررررر برات خوشحالم که در جایگاه درست و واقعی خودت قرار گرفتی عزیزم.. الحمدالله
یاد کلاسهای ورزشی خودم افتادم ، وقتی بعد از یکی دو ماه آروم اروم نتایج میومد و یکی میگفت خانوم امشب راحت خوابیدم بدون کمر درد و زانو درد و چقدر دعاتون کردم..
یکی میگفت از وقتی اومدم کلاسهاتون رفتارم خیلی عالی شده و همسرم میگه چقدر فرق کردی و من همش تو دلم میگفتم خدا خیر بده مربی ورزشمونو..
یکی دیگه میگفت وااااااااااااییییی خانوم من تازه دیروز که با همسرم رفتیم پارک فهمیدم دیگه غر نمیزنم و پابه پاش راه میرم و حتی همسرم کلی ذوق زده و دعاتون کرده..
خلاصه سعیده جون اینقدرررررررر کامنتت قشنگ بود که دو بار خوندمش و هر دفعه خدا شکر کردم که شاد و راضی هستی و مهمتر اینکه کاری داری انجام میدی که دوست داری…
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت که پاداش بندگان صابرتو به زیبایی عطا میکنی..
بهت تبریک میگم و وجود مبارکتو به خداوند میسپارم دوست خوبم
در پناه نور و عشق الهی باشی
سلاااااااااااااااامممممم
سلاااااااااااااااامممممم
فاطمه جان گلم
بانوی تازه دیده گشوده به جهانی نو
قدمت مبارک و وجودت پر برکت دوست زیباروی من
چقدررررر من تحسینت کردم فاطمه قشنگم ..
چه دیدگاه زیبایی برای تولد داشتی از سالها پیش..
افرین بهت دوست الهی من که نام مقدست برازنده قلب پاکت هست..
هدیه ی خوشگلت رو با عشق پذیرفتم و لذت بردم و کیف کردم از این همه بزرگواری روحت..
امیدوارم امسال بهترین سال عمرت تا الان باشه واست
پر از تجربه های ناب
پر از عاشقانه های پاک
پر از دریافت ثروت و نعمت و رحمت حق
الهیییییییی آمین…
در کنار داداش رسول عزیز و فرشته های کوچولوت زیر سایه نور و عشق الهی پاینده و سعادتمند و خوشبخت باشید
هزاران سلام به داداش رسول بزرگوارم
ایییییییییییی جانم به این همه عشق و مهر و محبت
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
الهییییییییی به لطف حق همیشه عشقتون پایدار و حال دلتون عاااااااالیییییییییی باشه ان شاءالله..
همیشه ی خدا عشقِ بین زوجین منو به وجد میاره و شاد میشم.
برام بسیار قابل تحسین هستین عزیزانم…
چه از این زیباتر..
چه از این بهتر..
چه از این شنیدنی تر…
چه از این دیدنی تر..
عشق از خداست که مثل نوری بر قلب ها میتابه و هررررررر جا باشه ، هررررر جا بره اون مکان و اون محفل رو نورانی میکنه…
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت که به یکی از نورانی ترین تولدهای عمرم دعوت شدم…
فاطمه عزیزم ، خواهر خوبم تولدت رو مجدد تبریک میگم ، داداش رسول گلم ممنونم که همه ما رو شریک این جشن بینظیرتون کردین تا باز هم عشق ببینم و نور خداوند رو…
الهییییی غرق نعمت و الطاف توایم الحمدالله..
خداوند برای همدیگه حفظتون کنه و ان شاءالله امسال ، عشقتون نورانی تر و وجودتون پر برکت تر و خواسته هاتون در مدار اجابت باشه..
در کنار هم ، در پناه نور و عشق الهی باشید عزیزان دوست داشتنی ام