سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 216

((به نام خداوند یکتای هدایتگر))

سلام به استاد عزیزم ، مریم جونم و همه دوستای قشنگم که همسفر من هستن

عجب فایلی ، عجب زیبایی …آخه من چی بگم از این همه قشنگی که من در این لحظه لایق دیدنش شدم.

خدایا آخه من چیکار کردم که تو من رو لایق دونستی تا اینجا حضور داشته باشم ، این زیبایی ها رو ببینم ،یاد بگیرم ، تحسین کنم ، عشق بدم و عشق بورزم.

تو این فایل به طرز عجیبی هر نکته ای تو طبیعت من رو یاد یه درسی از زندگی مینداخت…

مثلا اینکه شما داشتین پیاده روی میکردین همینطور ادامه دادین قدم برداشتین شاید حتی یک درصدم به ذهنتون نمیرسید که چند قدم اونور تر قراره یه دریاچه ببینین اما همین ادامه دادن همین ناامید نشدن باعث شد به همچین زیبایی برسین

تو زندگیم دقیقا همینطوره وقتی یه مسیری رو شروع میکنی یه تعهدی رو به خودت میدی شاید یه تصویر کوچیک از چیزایی که قراره بهش برسی داشته باشی ولی چندان برات واضح نیست و تو فقط میگی خدایا من این مسیر رو میرم… میدونم تهش قشنگیه حتی خود مسیرم قشنگیه و بعد که قدم ها رو طی میکنی یه درایی برات باز میشه یه معجزاتی رو میبینی که از اول برات غیر قابل تصور بود.اینا پاداش ایمان داشتن به مسیر و استمراره

یه مثال از این موضوع همین امروز صبح وقتی بیدار شدم برام اتفاق افتاد

من یه دوره ای رو میخواستم تهیه کنم که خیلی وقت بود منتظر بودم پولش جور شه دیروز همسایه مون اومد دم در و گفت اینا پول شارژ چند ماهه بفرمایید ! من خیلی خوشحال شدم که بالاخرههههه پولش جور شد ولی مامانم گفت من این پولو برا یه کاری خیلی لازمش دارم میشه برش دارم؟

به خدا قسم اون لحظه یک درصدم ناراحت نشدم گفتم برش دار مامان جون مبارکت باشه مامانم گفت پس تو چی؟ کارت چی میشه؟

گفتم اون خدایی که این پولو فرستاده مطمئن باش بازم میفرسته حتی بیشترشو میفرسته من به خودش سپردم اون کارمو انجام میده ، دوره رو واسم تهیه میکنه و خیلی آروم و رها رفتم به بقیه کارام رسیدم

خدا شاهده فردا صبحش که از خواب پا شدم (یعنی همین امروز) دیدم مسیج واریزی اومده و حتی بیشتر از اون پول به حسابم واریز شده بود اون لحظه من شوک بودم نمیدونستم چی بگم فقط ناخودآگاه اشکم سرازیر شد

گفتم ببین ژینا وقتی بهش توکل میکنی وقتی دست خودش میدی کاراتو ، چطوری انقدررررررررر راحت برات حلش میکنه از راه هایی که به ذهنتم نمیرسه

استاد قشنگم اینا نتیجه نیست پس چیه؟

اگه قبلا بود من نگران میشدم ناامید میشدم ولی الان غرق آرامشم ، دارم یاد میگیرم با خدا تقسیم کار کردنو

تاااازه این اول راهه ، این معجزات در حالیه که من فقط دو روزه به خودم تعهد دادم تو این مسیر باشم و انقدرررر زندگیم داره قشنگ پیش میره

خدایا چی بگم بهت که تو انقدر خوب بودی انقدر ساده بودی انقدر شفاف و واضح بودی فقط دل من کدر و تیره بود که فکر میکردم تو دوری

تازه دارم عشق بازی کردن باهاتو یاد میگیرم و این هنوز اول ماجرای منه…

سلام بهت سعیده ی قشنگ من

هر بار که کامنت میذاری نمیتونم جلوی خودم رو بگیرم و یه چیزی منو میکشه تا برات بنویسم

راستش قبلا دیدم که شعرای مختلف رو کنار هم دیگه قرار میدن و به یه مفهوم زیبا و یکدست میرسن اما این اولین باری هستش که میبینم آیه های قرآن به این زیبایی در کنار هم قرار گرفته و انقدر مفهوم قشنگی پیدا کرده…عزیز دلم فقط دارم نگاه میکنم به چه درکی از قرآن رسیدی که اینطور آیه هاش رو مثل داستان واسه خودت درست میکنی واقعا بهت افتخار میکنم :)

از نتایجی که توی بحث روابط گرفتی خیلی خیلی خوشحالم و مطمئنم که روز به روز نتایجت بزرگ و بزرگ تر میشه

ازت ممنونم که تو قسمت قبل جواب کامنتم رو دادی و به قول خودت با نقطه ی آبی که برام گذاشتی پر از حس عشق شدم

پروفایلتم خیلی قشنگه …روز به روز داری زیباتر و جوون تر میشی

موفق باشی عزیز دلم