سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 208

دیدگاه زیبا و تاثیرگذار دوستان عزیز هادی و مصطفی به عنوان متن انتخابی این قسمت

دیدگاه هادی عزیز:

 25 دقیقه فارغ از هیاهوی جهان، مشغله و کار، تمرکز گذاشتم بر روی زیبایی و نکات مثبت.25 دقیقه شکرگزاری ….

واقعا خداروشکر بابت چنین مکانی و چنین افرادی. خدا رو شکر به خاطر هدایت به یکی از قشنگترین نقاط دنیا. از لحظه شروع فیلم تا انتها همه و همه زیبایی بود. از سبد گلی که برای خوش آمد گویی به مسافران وسط جاده در ورودی شهر قرار گرفته بود؛ تا آزادی انتخاب نوع پوشش زن ها و آبگرم های زیبا و عالی که منو یاد آب گرم های سفر به دور آمریکای فصل قبل انداخت.

چقدر همه چی سرجاش بود و نیاز نبود کسی به افراد برای رعایت حقوق دیگران تذکر بده. همه به خوبی بدون هیچ سر و صدای و مزاحمتی، تو استخر مشغول تجربه لذت بودند. 

چقدر همه خوشحال و پر انرژی بودند. از اون نوزاد گرفته تا خانمی که بسکتبال توی آب بازی می کرد، همه حس عالی و پیام رو انتقال می دادند که:

تو این کشور نه سن مهمه و نه نژاد و نه مذهب. همه می تونن خوشحال و خرم در کنار هم از زندگی شون لذت ببرن.


دیدگاه مصطفی عزیز:

از ثانیه 40 به بعد نمیدونم چطور تونستید این زیبایی رو هضمش کنید…این ابهت و بزرگی کوه؛ این ابرهای پهناور آسمونی و این نور خورشیدی که از پشت ابرها پیدا بود.چقدر این صحنه فانتزی و رویایی و در عین حال واقعی.

از دیدن این استخرهای زیبا و این سکوت بی نظیرش واقعا به وجد اومدم. چقدر همه‌چیز آهسته‌تر و با آرامش بیشتری پیش میره. انگار هیچی و هیچکس عجله‌ای نداره جز لذت بردن همون لحظه. چقدر لازمه من به خودم یادآور بشم اگر نتونی الان از داشتن این‌ها لذت ببری چطور درخواست بیشتر رو میتونی برای خودت ‘واقعی و ممکن’ بدونی.

یاد تابلو اول فایل افتادم که روش نوشته 14 مایل. اینجا واقعا باید آهسته رفت. آهسته و آروم تا این زیبایی و قدرت خلقت آفریدگار رو مزه مزه کرد. 

چقدر از تماشای این بچه کوچیکه خوشحال شدم که بی هیچ دلیلی اینقدر شاده و داره بازی میکنه.

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

478 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رضا احمدی» در این صفحه: 1
  1. -
    رضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1802 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیز و بانوشایسته گرامی و همه دوستان توحیدیِ نازنینم…

    سپاسگزار استاد و بانو شایسته هستم برای این فایل های آگاهی بخش که حقیقتا برای من درس ها داشته و من در برابر شما تنها چیزی که میتوانم بگویم این است که واااقعا ممنونم…

    سپاسگزار دوستان عزیزم هستم که چشمانِ مرا با نظرات الهام بخش و انرژی بخشِ خود مهمان میکنند و من بخاطر کمبود وقتی که دارم نمیتوانم جوابگوی همه این رفیقان عزیزم باشم…

    و سپاس ویژه از آن دسته از دوستانی که از مستندی که در دو قسمت قبل نام برد ، یعنی ‘قسمت 206’ ، استقبال کردند و پیگیر بودند و دیدند و…

    مستنی بنام “فرعون ، رامسس دوم” که حکایت فرعون را دارد که روزگاری بروی خاک مصر در کنار رود نیل راه میرفت و ندای “أَلَیۡسَ لِی مُلۡکُ مِصۡرَ” سر میداد ولی عاقبتش دردناک بود و بدنِ بی جانش طبق آیه 92 سوره یونس ، نشانه برای ما شد تا به حقانیت این کلام خدا ایمان بیشتری بیاوریم و در برابر عظمتش مصداقی باشیم از کسانی که وقتی چنان نشانه هایی میبینند “خَرُّوا۟ سُجَّدࣰا وَبُکِیࣰّا” میشوند….

    مستندی که میتواند با نگاه تفکرآمیز در آن ، جهشی عظیم در مدارهایِ فرکانسی شخص ببینده در راستای آگاهی هایش از قرآن بردارد و هر کس در مدار دیدنش باشد به مانند یوسف نبی مصداقی از “وَکَذَ ٰ⁠لِکَ یَجۡتَبِیکَ رَبُّکَ” می باشد به جهت “یُعَلِّمُکَ مِن تَأۡوِیلِ ٱلۡأَحَادِیثِ” و برای “یُتِمُّ نِعۡمَتَهُۥ عَلَیۡکَ”…

    هَذا منْ فَضلِ رَبّی

    من تحسین میکنم این نتایج شما را استاد عباس منش عزیز و بانو شایسته گرامی ، حقیقتا این نتایج حکم فرزندان شما را دارند که مصداقی از “أَلۡحَقۡنَا بِهِمۡ ذُرِّیَّتَهُمۡ”ِ شما می باشند…

    برای فهم بیشتر این عبارت قرآنی که نشان از قانون فرکانس دارد و در تکمله کامنت قبلی ام که در ‘قسمت 207’ منتشر کردم ، این آگاهی قرآنی را به آن اضافه میکنم تا بیشتر به اهمیت این قانون فرکانس پی ببریم و در زندگی خود بکاربندیم

    قانون فرکانس یکی از مهمترین و اصلی ترین قوانین جهان هستی است به این معنا که فرکانس ها و ارتعاش ها و انرژی های مشابه جذب همدیگر میشوند و از آنجایی که افکار ما هم حالتی از انرژی هستند ، پس باید مراقب بود که چه انرژی یا فکر یا فرکانسی را به ملکوت خدا ارسال میکنیم زیرا که این افکار میروند و با انرژی های مشابه خود جفت میشوند و بعد در زندگی ما متولد میشوند…

    اهمیت این قانون را با مثالی از دنیای آشکار خودمان بزنم تا به کمک این مثالِ پیدا و آشکار ، در “یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡغَیۡبِ”  قوی تر شویم

    قبل از ذکرِ مثال ، دانستن این نکته ضروری است که خلقت و آفرینش در این جهان بر پایه نزدیکی و ترکیب مواد و عناصر است و در هر لحظه ای جهان ما شاهد بی نهایت نزدیکی و جفت شدن هستیم

    مثلا در هر “0.25 صدم ثانیه” ، در اثر ترکیباتی که در خورشید شکل میگیرد معادل 96.100.000.000.000.000.000.000.000 ژول انرژی برای کهکشان راه شیری آزاد میشود و بی نهایت مثال دیگر….

    مثلا از نزدیکی و ترکیبِ یک زن و مرد ، یک نوزاد به وجود می آید…

    یا از ترکیب دو عنصر هیدروژن با یک عنصر اکسیژن ، آب بوجود می آید

    یا از ترکیب نخ با سوزن ، یک لباس جدید خلق میشود

    یا از جفت گیری گوسفند نر و ماده ، یک گوسفند جدید متولد میشود و به برکت این تولد ، شیر و پشم و گوشت هم خلق میشود

    یا بواسطه ترکیب دانه گَرده با کُلاله گُل ، میوه تولید میشود

    و…

    کلا اساس آفرینش در این جهان بر پایه جفت شدن یا ترکیب شدن دو چیز است ، برای همین خداوند همه چیز را به صورت جفت آفریده تا به واسطه ترکیب این جفت ها آفرینش هایی از جنس خودشان صورت بگیرد ، مثل جفت گیری دو گوسفند که نتیجه اش تولد گوسفندی از جنس خودشان است  و بعد به واسطه ترکیب مواد با همدیگر آفرینش های جدیدتری صورت بگیرد مثل ترکیب همین گوشت گوسفند با آتش ، که به برکت این ترکیب ؛ یک کبابِ خوشمزه ایجاد میشود

    (وَمِن کُلِّ شَیۡءٍ خَلَقۡنَا زَوۡجَیۡنِ لَعَلَّکُمۡ تَذَکَّرُونَ)

    [سوره  الذاریات 49]

    در اینجا مولانا خیلی زیبا به این مساله اشاره میکند ، مثلا در یک بیتی زیبا میفرماید

    از لِقایِ هر کسی چیزی خوری

    وز قِرانِ هر قَرین  چیزی  بری

    و بعد در ادامه همان غزل یک بیتی است که میگوید

    وز  قِرانِ  خاک  با  بارانها

    میوه‌ها و سبزه و ریحانها

    خیلی زیبا این مساله جفت شدن و ترکیب شدن را با مثال ترکیب آب باران و خاک مثال میزند که نتیجه اش سرسبزی و درختان و میوه هاست….

    حال سوال مهم این است که

    “اتفاقاتی که در زندگی ما خلق میشوند از جفت گیری یا ترکیب چه چیزهایی با هم ؛ بوجود می آیند؟”

    جواب این است که اتفاقاتی که در زندگی ما میفتند ،نوعی آفرینش هست که در اثر جفت شدن فرکانسِ حاملِ ارسالی  ما با آن اتفاقی است که در ملکوت خدا شماره اش با فرکانسِ حاملِ ارسالی از سمت ما یکی است (دقیقا مثل خود ما که یک کد ملی اختصاصی یا یک شماره سیم کارت اختصاصی یا یک شماره حساب بانکی اختصاصی داریم جهت شناسایی بهتر و سرعت گرفتن سیستم کشور ، اتفاقات جهان هستی هم هر کدام داری یک کد مخصوص هستند…)

    اینجا یکم باید بیشتر توضیح بدهم با مثالی که همه ما آن را تصدیق میکنیم ، مثالی که کمک میکند تا قانون فرکانس را بهتر و بهتر درک کنیم و آن مثال این است که…

    در فرآیند تولد نوزاد ، ما تخمک مادر را داریم که داری کد مخصوصی است که این تخمک از بین صد ها تخمکی انتخاب شده که میتوانستد پذیرای اسپرم باشند ولی  نشدند و در فرآیند قاعدگی ، از مادر دفع شده اند ؛ حال در این شرایط زمانی که آن مرد و زن تصمیم به بچه دارشدن میکنند ، آن تخمک با کد مخصوص خود انتخاب شده تا آماده دریافت اسپرم از سمت پدر باشد

    حالا از بین میلیاردرها اسپرمی که از سمت پدر به سمت تخمک مادر روانه میشود ، فقط یک اسپرم است که حامل آن کد مخصوص تخمک مادر است و اجازه جفت شدن را دارد و بعد از جفت شدن در فرآیند تکاملی شش الی نه ماهه تبدیل به نوزادی میشود که به دنیا می آید ، به تعبیر دیگر همه آن اسپرم ها میخواهند با تخمک جفت شوند ولی تخمک مادر آن ها را قبول نمیکند و فقط آن اسپرمی را قبول میکند که کد آن ، مختص کد خودش است…

    حال در این اسپرم تامل کنید که بسیار بسیار کوچک است ک با میکروسکوپ های با کیفیت بالا قابل دیدن است

    همین ذره ای بسیار کوچک به قول ضرب المثل فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه ، حامل یک انسان است با همه این کوچکی اش

    حال با الهام از این داستان آفرینش نوزاد که در ابتدا یک اسپرم بوده ، به این بحث افکار و فرکانس و قدرت افکار بپردازیم

    هر فکر انسان به مانند یک اسپرمِ حامل است ، منتها این فکر ؛ حاملِ  یک کدی است که میرود تا از بین بی نهایت اتفاقات این عالم ، به آن اتفاق مربوط به کد مختص خودش اصابت کند و با آن جفت شود و بعد در یک فرآیند تکاملی وارد زندگی شخص صادر کننده آن فکر شود ، دقیقا مثل نوزدای که بعد از به تکامل رسیدن متولد میشود و وارد زندگی پدر و مادرش میشود ؛ حال مثبت و منفی این اتفاقات به ما بستگی دارد ، پس باید خیلی مراقب افکارمان باشیم

    فکر داری کد مثبت ، نتیجه مثبت در پی دارد و فکر دارای کد منفی ، نتیجه منفی

    ذکر این نکته هم اینجا جالب است تا قدرت افکار را بهتر بفهمیم که  تک تک ما حاصلِ یک فکر هستیم ، بدین صورت که پدر و مادر فکر میکنند تا رابطه ای داشته باشند و در اینجا ما بوجود می آییم

    پس قدرت افکار و آن احساس نهفته در پشت آن را دست کم نگیریم و وقتی که این افکار در یک چرخه تکرار قرار میگیرند تبدیل به باور میشوند و این باور قدرتش بسیار بسیار بسیار قوی تر میشود…

    حال از آنجاییکه در طول روز هزاران فکر از سر ما رد میشود و بیشتر آنها منفی است و اگر قرار بود که بخاطر اینها اتفاقی خلق شود ، دیگر هیچ شخصی روی این کره خاکی زنده نمی ماند ؛ در اینجا کد رحمت خدا  فعال میشود ، بدین صورت که جلوی بروز این اتفاق منفی را میگیرد و آن را به تاخیر میاندازد به این نیت که شاید توبه کنیم و اصلاح کنیم ، این پاراگراف دقیقا مفهوم آیه زیر است

    (وَلَوۡ یُؤَاخِذُ ٱللَّهُ ٱلنَّاسَ بِمَا کَسَبُوا۟ مَا تَرَکَ عَلَىٰ ظَهۡرِهَا مِن دَاۤبَّهࣲ وَلَـٰکِن یُؤَخِّرُهُمۡ إِلَىٰۤ أَجَلࣲ مُّسَمࣰّىۖ فَإِذَا جَاۤءَ أَجَلُهُمۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ کَانَ بِعِبَادِهِۦ بَصِیرَۢا)

    [سوره فاطر 45]

    حال اگر اصلاح کردیم که هیچ ولی اگر نه باید خود را آماده دریافت یک اتفاق منفی بزرگ کنیم ، هر چند که تا زمان وقوع آن اتفاق منفی بزرگ با اتفاقات منفی کوچولو به ما گوشزد میکند که خبری در راه است و اینجا دیگه باید بفهمیم که این راهی که ما داریم میریم ناکجاآباد است

    و حال اگر فکر مثبتی از ذهن ما رد شود ، این فکر با یک نگاه مثبت باردار شده ، میرود و به شماره اتفاقی که با کدحامل آن مرتبط است برخورد میکند و با آن جفت میشود و در زندگی ما متولد میشود و چون خداوند خیر مطلق است و جریان خیر(مثبت) بر شر(منفی) برتری دارد ، اتفاقات مثبت را زودتر از اتفاقات منفی در زندگی ما آشکار میکند

    پس مراقب تک تک افکارمان باشیم و با ایمان به این قانون فرکانس و تقوا که همان کنترل ذهن است از مصادیق این قسمت  آیه زیر باشیم که

    وَلَوۡ أَنَّ أَهۡلَ ٱلۡقُرَىٰۤ ءَامَنُوا۟ وَٱتَّقَوۡا۟ لَفَتَحۡنَا عَلَیۡهِم بَرَکَـٰتࣲ مِّنَ ٱلسَّمَاۤءِ وَٱلۡأَرۡضِ

    اگر ایمان می آورند و کنترل ذهن داشتند از آسمان و زمین اتفاقات و برکات مثبت بر سرشان میریختیم.. (مثل این عروس و دامادها که میخوان وارد مجلس بشن روی سرشون پول و شکلات میریزند)

    [سوره  اﻷعراف 96]

    این یک آگاهی خیلی زیبا بود که خدای مهربان با آیه ای زیبا از قرآنش به من یاد داد و کل این آگاهی بالا تفسیری است از این آیه زیر

    (وَٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ وَٱتَّبَعَتۡهُمۡ ذُرِّیَّتُهُم بِإِیمَـٰنٍ أَلۡحَقۡنَا بِهِمۡ ذُرِّیَّتَهُمۡ وَمَاۤ أَلَتۡنَـٰهُم مِّنۡ عَمَلِهِم مِّن شَیۡءࣲۚ کُلُّ ٱمۡرِىِٕۭ بِمَا کَسَبَ رَهِینࣱ)

    [سوره الطور ٢١]

    (این آیه در وصف بهشتیانی است که نتیجه فرکانس های زیبای خودشان را دریافت کرده اند ولی شما آن را بسط دهید به جهنمیان و افکار و فرکانس های نازیبا)

    ذُرِّیَّتُهُم را در این آیه به معنای فرزندانشان معنی میکنند ولی این معنی حق مطلب را ادا نمیکند ولی با شباهتی که با اسپرم و افکار ذکر کردم ، میتوانید این کلمه را ، افکارشان یا همان فرکانس هایشان در نظر بگیرید…

    و در اینجا یک بیت زیبا از مولانا ذکر میکنم که نشان از درک والای این بزرگمرد از قانون داشته که میگه

    منتظر می‌باش آن میقات را

    صدق دان الحاق ذریات را

    میگوید منتظر میقات که همان لحظه دریافت اتفاقاتی است که خودت از پیش فرستاده ای باش و وعده ی “أَلۡحَقۡنَا بِهِمۡ ذُرِّیَّتَهُمۡ”ِ خدا را در این آیه ای که ذکر شد ، باور کن…

    حال در کنار این آگاهی ها ، این داستان زیبا از یکی از بزرگانی که به جایگاهی رسیده بود که محرم اسرار این عالم شده بود و چیزهایی را درک میکرد که بقیه عاجز بودند  ، میتواند زیبا و درس آموز و الهام بخش باشد

    شخصی به پیش این بزرگ آمد و گفت امروز نزدیک‌ بود یک شتر به من لگد بزند به گونه ای که پایش از نزدیکی سرم رد شد

    آن بزرگ به او گفت این چنین اتفاقی بخاطر آن فکر نامناسبی بود که در فلان جا از ذهنت گذشت.(آن شخص فقط میتوانست جنس آن فکر را بفهمد که نامناسب بود و هرگز نمیتوانست درک کند که آن فکر دقیقا چه بود ، زیرا کدی زیبا بنام ستّارالعیوب بودن خدا مانع این امر است)

    بعد آن شخص گفت که ، آخه فقط در حد یک فکری بود که از سرم رد شد و به مرحله عمل نرسید

    بعد آن بزرگ به او گفت که ، خب لگد شتر هم  که بهت برخورد نکرد…

    ×××××××××××××××××××

    این آگاهی هم بشارت دهنده است و هم انذار دهنده

    بشارت دهنده است از این جنبه که آخ جون الان میرم مثبت فکر میکنم و افکار فراوانی و لیاقت و …را به ملکوت خدا میفرستم و….

    این خیلی زیباست که اگر شخصی چنین بشارتی را دریافت کند

    و انذار دهنده است از این جنبه که وای به حالم ، به خودم ظلم کردم و فکر درست و حسابی نفرستادم و… ،حال در اینجا اشخاص به سه گروه تقسیم میشوند

    گروه اول با خودشان میگویند که من با خودم بد کردم ولی پشیمانم و الان متوسل میشوم به کد غفور بودن خدا ، متوسل میشوم به این آیه زیبای خدا که میگه

    (إِلَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ عَمَلࣰا صَـٰلِحࣰا فَأُو۟لَـٰۤائکَ یُبَدِّلُ ٱللَّهُ سَیِّـَٔاتِهِمۡ حَسَنَـٰتࣲۗ وَکَانَ ٱللَّهُ غَفُورࣰا رَّحِیمࣰا)

    [سوره  الفرقان ٧٠]

    و توبه میکنند و اصلاح میکنند افکارشان را و خدا هم در جواب این توبه و تعهدشان تمام آن افکار منفی را تبدیل به افکار مثبت میکند به گونه ای که انگار نه انگار که من چنین افکاری را داشتم یا به قول ضرب المثل معروف ، “شتر دیدی ندیدی”

    و داستان برای چنین گروهی هم زیباست

    گروه دوم کسانی هستند که غرق در عذاب وجدان میشوند و نمیتوانند خارج شوند

    داستان برای این گروه خطرناک است و باید این احساس گناه را از خود دور کنند و مثل گروه اول خود را با دریای توبه و غفاریت خدا بشویند…

    گروه سوم کسانی هستند که با این همه نشانه باز هم قبول نمیکنند و میگن بابا این چرت و پرتا چیه ؟ کی رفته اون دنیا رو دیده؟ و…

    این گروه خطرناک هستند و پناه بر خدا اگر جزو این گروه باشیم….

    با این آگاهی و انذار مربوط به آن شاید الان بهتر معنای دائم در صلات بودن خدا را بفهمیم “ٱلَّذِینَ هُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ دَاۤئمُونَ”

    شاید بهتر معنای یَسۡتَغۡفِرُونَ  را در این آیه درک میکنیم

    (وَمَا کَانَ ٱللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمۡ وَأَنتَ فِیهِمۡۚ وَمَا کَانَ ٱللَّهُ مُعَذِّبَهُمۡ وَهُمۡ یَسۡتَغۡفِرُونَ)

    [سوره اﻷنفال ٣٣]

    یَسۡتَغۡفِرُونَ در زبان عربی فعل مضارع است یعنی در هر لحظه استغفار میکنند…

    شاید بهتر معنای مردانی را درک کنیم که تجارت و…آنها را از توجه به خدا و ارسال افکار خداگونه غافل نمیکند

    (رِجَالࣱ لَّا تُلۡهِیهِمۡ تِجَـٰرَهࣱ وَلَا بَیۡعٌ عَن ذِکۡرِ ٱللَّهِ وَإِقَامِ ٱلصَّلَوٰهِ وَإِیتَاۤءِ ٱلزَّکَوٰهِ یَخَافُونَ یَوۡمࣰا تَتَقَلَّبُ فِیهِ ٱلۡقُلُوبُ وَٱلۡأَبۡصَـٰرُ)

    [سوره النور 37]

    شاید بهتر معنای آیه زیر را درک کنیم که

    (ٱلَّذِینَ یَذۡکُرُونَ ٱللَّهَ قِیَـٰمࣰا وَقُعُودࣰا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمۡ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلۡقِ ٱلسَّمَـٰوَ ٰ⁠تِ وَٱلۡأَرۡضِ رَبَّنَا مَا خَلَقۡتَ هَـٰذَا بَـٰطِلࣰا سُبۡحَـٰنَکَ فَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ)

    [سوره آل عمران 191]

    یَذۡکُرُونَ هم فعل مضارع است ، یعنی در‌ هر لحظه و چه زیبا با تاکید بعدش که گفته “قِیَـٰمࣰا وَقُعُودࣰا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمۡ” ، میخواهد بگوید در همه احوال یعنی ایستاده و نشسته و به پهلو خوابیده ، خدا را یاد میکنند

    یَتَفَکَّرُونَ هم مثل آنچه ذکر شد فعل مضارع است و یعنی در همه حال فکر میکنند ، منتها چه فکری ؟ فکری در “خَلۡقِ ٱلسَّمَـٰوَ ٰ⁠تِ وَٱلۡأَرۡضِ” ، فکری مثبت  در نشانه های خدا در زمین و آسمان …

    فکر میکنند در یک وعده غذایی نهنگ که یک تُن ماهی از جانب خدا روزی اش میشود و از این عظمت سر تعظیم فرو می آورند در برابرش و با این شیوه تفکر هیچ گاه فکر نمیکنند که خیار سبز از کیلویی 10 هزارتومان شد 11 هزارتومان ، بیچاره شدیم رفت و….

    آری ، این دسته هایی که ذکر شد ، کسانی هستند که در هر لحظه مراقب افکارشان هستند که جز زیبایی و خداگونه نباشد

    باشد که خدا هم نظری به ما کند و در برابر شیطانی که قسم خورده و کمین کرده تا یک لحظه غافل شویم تا در ما نفوذ کند و یک فکر شیطانی در ما القا کند ، ما را تحت پناه خودِخودِخودش محفوظ بدارد و در مسیر “ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَ ٰ⁠طَ ٱلۡمُسۡتَقِیمَ” ثابت قدم بدارد…

    خدایا شکرت برای این آگاهی

    خدایا شکرت برای اینجایی که میشود آگاهتر شویم

    خدایا شکرت برای این رفیقانی که اینجا دور هم جمع شدیم و مشغولیم به خود و خدای خود ، رفیقانی از جنس”وَحَسُنَ أُو۟لَـٰۤائکَ رَفِیقࣰا”

    و در پایان این تک بیتی زیبا از “فیض کاشانی” حسن ختامی باشد به این بحث که میگوید

    دَمی کان بِگذَرد بی یادَ رویش

    از آن دَم بی شمار أستغفرالله

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 45 رای: