سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 205 - صفحه 11 (به ترتیب امتیاز)

652 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Mohamadreza گفته:
    مدت عضویت: 2204 روز

    به نام خداوند بخشاینده و هدایتگر

    سلامی به گرمی آفتاب و به روشنایی خورشید خدمت استاد عزیزم و مریم خانم مهربان و همه دوستان هم مسیرم

    و سلامی ویژه به آمریکا عزیز با این همه زیبایی و وفور نعمت خدارو صد هزار مرتبه شکر که این کشور اینقدر زیبا و تمیز و دوست داشتنیه

    به به هر چی آدم به این کشور و زیباییهاش نگاه میکنه سیر نمیشه من عاشق این آبشارها و آب تمیز و ذلالشون هستم و مخصوصا عاشق این همه فضای خالی که بین خونه ها وجود داره هستم همیشه دلم میخواست توی خونه ای زندگی کنم که خونه های اطرافش با همدیگه فاصله داشته باشن و هر خونه ای برای خودش یک برندی باشه که بشه بهش بگی مثلا این عمارت فلانی هست و اون یکی عمارت فلان کس هست و الی آخر

    و اتفاقا به لطف خدا دو روز پیش یک خونه ای رو قولنانه کردم که تقریبا شبیه همین جاست و قراره به امید خدا بیست و پنجم همین ماه تحویل بگیرم خدارو صدهزار مرتبه شکر

    استاد جان در مورد درخواست کردن من فکر میکنم تا اندازه خیلی زیادی موفق عمل کرده ام و درخواست کردن رو در خیلی از زمینه ها بسیار تمرین کردم و برام راحت شده و نه شنیدن هم اصلا بهم حس بدی نمیده و اینها رو من از لطف خدا وآموزشهای عالی شما دارم

    خدارو شکر که هر روز یک فرصت دوباره به ما داده میشه که بتونیم شخصیت خودمون رو ارتقا بدیم و ظرف وجودمون رو بزرگتر کنیم و نعمتهای بیشتری رو دریافت کنیم

    من امروز عمیقا درک کردم که زندگی هیچی نیست جز لذت بردن از این لحظه حالا ظاهرش هر چقدر هم نازیبا باشه باید بتونیم که حداقل یک زیبایی رو توش پیدا کنیم و حالمون رو خوب نگه داریم

    اگر نتونیم یک زیبایی رو حتی توی نازیباترین اتفاق زندگیمون بکشیم بیرون مشکل از خودمونه چون توی اون اتفاق حتما زیباییهای زیادی وجود داره و مشکل از ماست که نمیتونیم ببینیم

    دانشمند بزرگ ادیسون یک جمله فوق العاده ای داره که میگه حتی یک ساعت خراب هم که گوشه خونه افتاده در دو تا از تایم شبانه روز ، زمان رو درست نشون میده

    یعنی اگر روی ساعت 6 خواب رفته و خراب شده در زمان 6 صبح و 6 بعداز ظهر زمان رو درست نشون میده

    بنابراین هیچ اتفاقی نیست که نشه از توش یک نکته مثبتی رو پیدا کرد و حال دل رو باهاش خوب نگه داشت

    حالا جالبتر اینجاست که وقتی ما حالمون رو خوب نگه داریم اون باور اشتباهی هم که باعث شده این اتفاق نازیبا برای ما بیفته به صورت اتوماتیک پاکسازی میشه و جاش رو یک باور قدرتمند کننده میگیره یعنی با یک تیر دوتا نشون میزیم هم اون اتفاق نازیبا نمیتونه حالمون رو بد کنه و هم اون باور اشتباه که اصلا خبر نداریم چی هست و باعث چنین اتفاقی شده با خوب نگه داشتن حالمون پاکسازی میشه و جاش رو یک باور قدرتمند کننده میگیره و اینه نتیجه و پاداش کسی که با خدا ارتباط برقرار میکنه

    انشالله لطف و کرم و مهربانی روزافزون خدای عزیز شامل حال هممون باشه و هر روز از روز قبل روحمون رو بزرگ و بزرگتر کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    سیده فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 2394 روز

    سلام فرزانه خانم

    آفرین به این ایمان متنت خیلی زیبا وتکان دهنده بود چقد زیبا با خدا سخن گفتی امیدوارم به زودی در زیر همین متن بیایی وبنویسی که به هدفت رسیدی وسپاس از خدواند که دوستان همفرکانس رو اینجا گرد هم آورده تا هدایتگر هم باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    مصطفی محبی گفته:
    مدت عضویت: 1916 روز

    سلام و درود خدا بر شما استاد عزیزم و مریم خانم شایسته الان ساعت دو‌ شب هست که من فایل قبل و این فایل رو که از بدو ورود شما به سیلورتون بود رو دیدم

    توی ابتدای هر فایل از سریال سفر اولین چیزی که قبل از دیدن ویدیو حس میکنم میزان ایمانی هست که موجب عمل شده و خیلی جالبه اون ایه که میگه مگر اینگونه نیست که با یاد خدا دلها آرام میگیرد این میشه که من و تمام بچه‌های که این سریال رو میبینن احساس ارامش و خشنودی میکنیم چون بوی ایمان به مشامشون میخوره(نشونشم اینه که یه دقیقه بعد از پلی شدن فایل میبینیم ناخوداگاه یه لبخند نسبتا عریضی به لبمون نشسته) بعد از اون توجه من جلب میشه به این همراهی و همفرکانسی بین این دو همسفر و از اونجا به بعد این طبیعت و در واقع کوهستان سرسبز با اون رودآبه‌های قشنگ و گوگولی که وسط اون دشت‌ها فقط باب اینه که پاکنم تو آب و افقی خودمو به آسمون بیکران خداوند بسپرم یااااخدا چه حالی میده پا تو آب یخ از اونور گرمای آفتاب سرمای بدنتو تنظیم کنه خدایا شکرت

    من به شخصه اگه سریال زندگی در بهشت رو ندیده بودم تا همین لحظه داشتم فکر میکردم اون عکسای کارت پستالی عکسای ادیت شده باشن من توی اجزای طبیعت کوه برام یادآور یه سری چیزاست که زیباییش رو تا حد وصف ناپذیری میبره بالا چون زیبایی توی ذهن من به معنای یادآوری تجربیات و خاطره‌هاست مثلا من وقتی کوه رو میبینیم یاد اون تصاویری میفتم که رفته تو دل ابرا و این توانمندی یک آفریینده‌ی توانا رو به یاد من میاره که منو از همراهیش پرکیف میکنه(اون آگاهی‌های جلسه اول عزت نفس)یا پیامبرانی که دفعه‌ی اول با خدای درونشون توی کوه ملاقات کردن

    وقتی تنهایی به کوه برید مخصوصا اگر توی ارتفاع و در دل یه دره که حالت دشت پیدا کرده باشه و بادی وزیدن نگیره شما دیگه صدای هیچ چیز رو نمیشنوید جز درونتون و آرامشی وصف ناپذیر داره که ناخودآگاه آدمو میبره روی دور کند و در ادامه‌ی پایین گرفتن هیاهوی درون آدم رو بیشتر متوجه خودش و اطرافش میکنه

    استاد تصاویر قسمتهای اخر میکس خیلی خارق العاده‌ای از زیباییه که همه چیز یکجا جمع شده یعنی توی دل کوه این‌همه سرسبزی و وسط این سرسبزی این باریکه‌های قشنگ آب فقط میشه گفت خدایا شکرت

    اون ابشار کوچولو دیگه واقعا قاب رو کامل کرد اینطور به نظر میرسید که اب از اون بالا میمومد با صخره پایینی یه روبوسی میکرد و بعد پخش میشد تو هوا و اون پایین مثل بارون فرود میومد اصلا اونو چند دفه باید میدیدم تا مغزم بگه اهاااا حالا فهمیدم اوکیییی واااااو خدایا شکرت

    وااای اصلا دلم رفت واسه سیلورتون خونه‌های چوبی اصلا چه معنی داره خونه جنسش چیزی غیر از چوب باشه والا بلا خونه باید چوبی باشه و لاغیر بعد رنگا خونه‌ها رو انگار برنامه کودکه اصلا ادم سرحال میاد یعنی عاااشق شهر و ابادی کوچیکم که مجموع خونه‌هاش به 100تا نرسه دقیقا هم فقط یه دونه سوپرمارکت بیشتر نداشته باشه

    من یکبار این تجربه رو در یکی از شهرهای ترکیه داشتم برای همین الان از فرط ذوق دارم به خودم میپیچم اونم یه خیابون اصلی بود با خونه های چوبی رنگی بدون حیاط و دیوار با باغچه هایی که تا چشمت کار میکرد درخت پرتقال و لیمویی داشتن که از فرط پرباری شاخه هاشون تا نزدیکای زمین اومده و بوی بهشتی که ادمو مست میکرد با ادمایی که با نگاهشون عشق ول میدادن به طرفت و روزی 2بارم نم بارون و.. بعد نکته اینجا بود سمت چپ با فاصله 300قدم از وسط این خونه‌های رنگی چوبی به سمت دریای سفید و از سمت راست به یه کوهستان که از تراکم درختاش به رنگ سبز جنگلی تا سبز روشن دشتی درومده بود میرفت وااای خدایا شکرت اصلا کجا رفتم من و چه حالیم استاد جان دارین با ما چه میکنن یعنی الان من یکی رو بسیار ماهرانه انداختین کنج بهشت

    حس میکنم اون ایه که مگر زمین خداوند پهناور نبود که مهاجرت کنید داره بهم میگه اینهمه پهنه‌ی خدا مونده خالی چرا انقدر توی هم ساکن شدین اصلا وقتی جمعیت کم باشه همه همدیگرو میشناسن صمیمی میشن انگار که یه خونواده‌ی پرجمعیت باشن

    اون تجمع با اون سازهای موسیقی وسط شهر اصلا ادمای این شهرای کم جمعیت این شکلین نه که همیشه حس صمیمیت و مهر و دوستی بین همدیگه دارن این موجش میخوره به هر کسی که از بیرون اومده باشه و غرقش میکنه تو خودش و همه رو خودی میبینن، استاد رفته فیلم بگیره اون خانم مسن طوری باهش رفتار میکنه انگار قوم خویشش باشه و یه ربع داره براش توضیح میده اینا کی هست و اینجا چیکار میکنن برای همینه ذهنمون تعجب میکنه از اینکه تا به کسی میگی نیاز دارم مخزن آب ماشینمو پر کنم کار و بار و زندگیشو ول میکنه با دوچرخه مثه جت میفته جلوت که بیا دنبالم بریم پشت خونم یه شیر آبه میتونی مخزن ماشینتو پر کنی بعد بهت بیوگرافی میده باهات رفیق میشه

    الله اکبر استاد شما چقدر فرکانستون عالیه یعنی واقعا خدایاااا شکرت خیلی از شما و خانم شایسته و مهربانو سپاسگزارم خودتون عشقید برای همینم مرتبا در حال عشق پراکنی هستید هر جا که پا میذارین یاد اون ایه افتادم درباره حضرت عیسی که سلام بر من روزی که متولد شدم

    چقدر نگاهتون زیباست اصلا ادم کیف میکنه خب بایدم هربار به جای زیباتری هدایت بشید بایدم تمام چیزای زیبا در بدو ورودتون به جایی اتفاق بیفته بایدم هر چی ادم با عشقه جلو راه شما سبز بشه فقط میتونم بگم که خیلی خوبین شما خدا رو صد هزار مرتبه شکر

    چقدر قشنگ و قابل تحسینه که آیا مگه جواب نیکی چیزی غیر از نیکی میتونه باشه و با هدیه دادن عشق و تقدیرمون رو به هم نشون بدیم و هربار با قدرت بیشتر این باور رو بنیادین کنیم که دنیا پر از زیباییه خدا رو شکر خدا رو شکر و قدردان شما استاد عزیز و خانم شایسته هستم که اگر شیطان قسم خورده تنهایی پا در جهنم نگذاره در مقابل شما هم راضی نمیشین تنهایی به بهشت برید و باید دست ما رو توی دست خدا بگذارید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      اکرم برزگری گفته:
      مدت عضویت: 760 روز

      سلام دوست عزیز دیدگاهتون زیبابود وحس خوبی داشت اونجا هم که گفتین شیطان قسم خورده تنهایی پادرجهنم نذاره ودرمقابل استادم راضی نمیشن تنهایی به بهشت برن وباید دست ما وهم توی دست خدا بزارن خیلی لذت بردم ازدیدگاهتون واقعن هم همین طوره استاد عزیز همه ماروباخدا آشتی دادن ونگران نباشین تنهایی هیج جا نمی‌رن هرجابرن ما همه باهم هستیم وهمگی باهم وارد بهشت میشیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    علی بردبار گفته:
    مدت عضویت: 1930 روز

    سلام به رفقای عزیزم

    خدا را شکر که دوباره توانستم اینجا کامنت بگذارم، چه احساس لذتبخشی، قلبم گرمه و مایعی که تولید لذت و غنج زدن دل میکنه، الان تو بدنم ترشح میشه! حسش میکنم. و این خوشبختی یه. این، حال خوبه! سپاسگزارم!

    بالاخره بعد از چند بار دیدن و شنیدن این فایل زیبا از دیروز صبح تا حالا، تصمیم گرفتم چیزی بنویسم، چون نیاز داشتم شما هم آن را بخوانید!

    درون بچه که از زمین بلند میشه، pov ما در روایت داستان سفر به دور آمریکا، دیگر زمینی نیست.

    اونوقت، خیلی عجیب نیست که من هم دیگر مثل هر روز و هر ساعتم فکر نکنم! حتی کامنت نوشتنم هم متفاوت میشه!

    زمین کوچک و محدودی را در میان کوه‌های سبز با کلاه لکه دار سفید از لکه های کوچک برف را میبینم که که این زمین کف یک دره مانند کوچک جذاب واقع شده و قبلاً تویش نقره پیدا شده و مردم را به سمت خود کشیده تا اینجا ساخت و ساز کنند و خیابانهای عریض بسازند و خانه های با تراکم پایین…کمی دور از همدیگر.

    نیاز به تولید ثروت مردم را اینجا به گرد نقره جمع کرده بوده. حالا هم شهر توریستی شده و همان نیاز، به صورت دیگری مردم را از گرد هم جدا نکرده. چه شهر کوچک جذابی. چقدر نیازهای کوچک ما می‌توانند چیزهای زیبایی بسازند: یک شهر نیمه خواب که زیباییش مثل یک زن زیبای خواب آلود است!

    به عقب بر میگردم…به زمان بنا شدن اولین خانه های شهر، به عقب تر، زمانی که گاهی سرخپوستها با نی لبک ها و نیزه های ترسناکشان از این دره زیبا به دنبال نیازهای خودشان، می‌گذشتند. چه تصویر جذابی!

    به عقب تر بر میگردم، زمانیکه دایناسورها این اطراف می‌گشتند…در دوره های زمین شناسی ژوراسیک و تریاسیک و… آن بندگان درشت هیکل هم به دنبال رفع نیازهایشان بودند…

    به این فکر میکنم که نیاز داشتم این تصاویر را از این مکان زیبا ببینم تا روزم بهتر آغاز شود و داستان نیاز شما را به آب بشنوم و نیاز کن را به خوب بودن و روایت داستان کوهنوردیش در کوههای پاکستان را…داستان‌هایی که شرق و غرب عالم را در همین لحظه به هم می‌دوزد!

    شاید به دنیا آمده ایم تا به دنبال نیازهایمان برویم و دنیا را جای بهتری برای زندگی بکنیم. شاید نیازهایمان و بیان آنها و به دنبال آنها رفتن، اصلاً شرم آور نباشد…مثل نیاز دیدن یک آبشار مخفی زیر پلهای بزرگ و عظیم جاده اصلی، که درون را به پرواز در می‌آورد…مثل پرواز تخیلهایمان که ابتدا خام و نچسب به نظر می سد، ولی در انتها، یک داستان دیدنی و شنیدنی را روایت میکند…مثل تصاویر کوههای پوشیده از کاجهای زیبا و سترگ، که چشم را نوازش میکند!

    به راستی، ما لایق دیدن زیباییها و خواستن بهترینها در این زندگی هیجان انگیز هستیم. این همه زیبایی، زندگی ماست!

    عشقم را از شیراز نیمه خواب آلود زیبا، نثار تک تکتان میکنم، هر جا که هستید! این جمله هم به خاطر نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن بود، عزیزانم.

    خوشبخت و خوش شانس و غرق در لذت باشید، مثل خودم!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    مرضیه میرزایی گفته:
    مدت عضویت: 2176 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و مریم بانو

    خیلی وقته کامنت نذاشتم و بیشتر کامنتای بچه ها رو می‌خوندم

    ولی ایندفعه واقعا حیفم اومد کامنت نذارم،اخه مگه میشه با این پس زمینه عکستون واین تیشرت و عینک زیبا که باهم اینقدر همخونی داره چیزی نگفت،

    واقعا خداقوت که قانون سلامتی رو تا این لحظه دارید انجام میدینو و البته نتیجه شم گرفتید،من بعداز یکسال و4ماه که این قانون و اجرا میکنم یه وقتایی تقلب کردم خخخ،ولی نه با خوراکی‌های بد ولی خب 100در100متعهد نبودم،

    واقعا ممنونم استاد که وقت میذاریدو این زیباییهارو‌نشون میدید،کمترین کاری که میشه کرد تشکرو قدردانیه.

    یه جا با درون که فیلم می‌گرفتید بین اون همه ماشین یه ماشین صورتی بود«صورتی جیغ» که خیلی ازش خوشم اومد خیلی رنگش خاص بودبین اون همه ماشین.

    من عاشق جاهای کوچیک و خلوتم،واقعا این شهر طبیعت زیبایی داره،با این که کوچیکه ولی تمیز و مرتبه،ومثل شهرهای بزرگ آمریکا یه نظم و ترتیب خاصی تو‌خیابونو خونه هاش بود.

    از این طبیعت کوهستانی لذت بردم وخیلی خیلی دلم‌خواست یه همچین جایی و تو ایران خودمون تجربه کنم وهدایت بشم به همچین سفری.

    جایی که کمپ کرده بودید رودخونه ای که توش جریان داشت یه احساس آرامشی به آدم دست میداد که آدم دوست داره چندروز بدون هیچ فکروسرو صدا و هیاهویی اونجا بمونه و لذت ببره وباخودش خلوت کنه.

    باورتون میشه استاد تو ویدیو قبلی که دیدم،داشتم با خودم میگفتم با اون شناختی که من از استاد پیدا کردم احساس میکنم استاد برای اون آقایی که بردتون که مخزن آب رو پرکنید،برای تشکر حتما یه هدیه ای براش میبرید ولی به هر دلیلی توی فیلم نگفتید یا نخواستید بگید که با دیدن این قسمت وقتی گفتید همچین کاری کردید واقعا خوشحال شدم،

    استاد من خودم یه همچین اخلاقی دارم واقعا هدیه دادن و دوست دارم چه با دلیل چه بی دلیل،اگه کسی برام‌کاری بکنه دوست دارم هرچند خیلی کوچیک براش کاری کنم البته شما تو دوره ی عزت نفس گفتیداگه کسی کاری انجام داد حتما الزامی نیست که جبران بشه خودتونو تو معذوریت قرار ندید ،ولی چون خودم احساسم‌خوب میشه و شاد میشم واقعا دوست دارم انجام بدم نه صرفا برای جبران کردن،

    شما درست میگید استاد فکر کنم درخواست کردن پاشنه آشیل خیلی از ماها باشه،و نسبت بهش مقاومت داریم،

    بیشتر احساس میکنم به خاطر داشتن غروره،واینکه اگه جواب منفی بشنویم کوچیک میشیمو به غرورمون برمی خوره،

    من قبل از استفاده از دوره های شما همینطور بودم،غرورم اجازه نمی‌داد درخواست کنم و درخواست کردنو یه جور ضعف میدونستم،ولی دوره عزت نفس خیلی به من کمک کرد که بتونم خواسته هامو خیلی راحتتر وبا اعتماد به نفس بیشتر مطرح کنم ،مخصوصا در مقابل همسرم،اتفاقا وقتی واضح درخواستمونو بگیم خیلی خیلی زودتر و راحت به نتیجه میرسیم، درخواست کردن هیچ تضادی با عزت نفس نداره و اتفاقا کسی که اعتماد به نفس بالاتری داره خیلی راحتتر درخواستشو بیان می‌کنه و اطرافیانم بیشتر احترام‌میذارند وبامیل و رقبت جواب میدن

    بازم ممنون از شما استاد و مریم جان که وقتتونو میذاریدو این طبیعت زیبارو به ما نشون میدید وتو شکرگذاریش ماروهم شریک‌میکنید ودرحین این همه زیبایی و فراوانی ونعمت نکته های میگید که باز یادآور اینکه همیشه همه جا در هر لحظه باید روخودمون کار کنیم و تمرین کنیم تا نتایج همیشه پایدار بمونه ،

    در پناه خدا. 1402/06/12ساعت8:20

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    ندا رنجبری گفته:
    مدت عضویت: 3423 روز

    قبلا اگه بهم میگفتن یه آرزو کنی که مطمئن باشی خدا اجابت کنه، اون آرزو چه خواهد بود من به خاطر اینکه آزادی رو خیلی دوست دارم آرزو میکردم پرنده باشم و به همه جا سفر کنم و از بالا همه چیز‌های زیبا رو ببینم اما الان میگم آرزومه که فقط جای خودم، بهترین وجه خودم باشم ما آدما خیلی خفنیم ما اشرف مخلوقاتیم ما خیلی خیلی چیزهای خفن اختراع کردیم مثل همین درون بچه که میره بالای بالا و از چشم پرنده همه مناظر زیبای دنیا رو نشون میده چقدر ثروتمند بودن معنویه من موقع دیدن این فایل اشک شوق می‌ریختم این روزا به شدت تمایل دارم برای تجربه یک سفر، دلم یه سفر می‌خواد به دل جنگل به دل دشت و کوه سرسبز، آرزوی من یه جورایی برآورده شده با این سری سفر به دور امریکا و من از دیدن این مناظر اونقدر به وجد میام که ناخودآگاه اشکام جاری می‌شه و خدا را سپاس می‌گم ثروتمند بودن چقدر معنوی و چقدر الهی و چقدر خداپسندانه است استاد با ثروتش با این ماشینو کمپر زیباش با این درون بچه و خانم شایسته با موبایل با کیفیت اش میتونن کیلومترها سفر کنند و تصاویر زیبا ضبط کنن چون کلی امکانات مادی دارن چون کلی توان دارن می‌تونن راحت هزینه کنند می‌تونن بهترین تجربه رو از سفر داشته باشند و مهمتر از اون اینکه تمام این تجربیات زیبا رو با ما به اشتراک بگذارند و حال دل ما رو خوب کنند و احساس سپاسگزاری رو در ما هم ایجاد کنند، اینا‌ نتیجه ی ثروتمند شدنه، ثروت و اون خیاا راحتی و اون آرامش و اون آزادی زمانی و اون آزادی مکانی و اون آزادی مالی، نتیجه اش میشه این زیبایی ها.

    چه چیزی معنوی‌تر از تمرکز بر زیبایی‌ها توجه کردن به زیبایی‌ها فیلمبرداری از زیبایی‌ها منشن کردن زیبایی‌ها و نشون دادن اون به دیگران نشون دادن نعمت‌های ارزشمند خداوند به دیگران و صدقه بالحسنی شدن.

    ثروتمند شدن معنوی‌ترین کار دنیاست چون باعث احساس خوب در ما میشه، ما با تجربهی نعمت‌های خداونده که احساس سپاسگزاری میکنیم، نعمات مادی خداوند باعث سپاسگزاری عمیق در ما میشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    فاطمه تقی زاده گفته:
    مدت عضویت: 2383 روز

    به نام خداوندم

    سلام به همه خوبان دراین مسیر الهی

    خداجونم سپاسگزارم بخاطرهمه نعمتهایی که بهم دادی سپاسگزارم بخاطراینکه لیاقت دیدن این زیبایی هارو بهم دادی سپاسگزارم بخاطر این شهر زیبا وبی نظیرت با کوهایی پراز درخت وچمن و دشت های وسرسبز،نهر ها،رودخانه ها، آبشارها،ابرها، آسمون آبیش….خداجونم سپاسگزارم بخاطر عشق ومحبت ومهربونی وپاکی وصداقت ودرستی وتمیزی ونظافت…. وشاد بودن مردم این شهر.

    سپاسگزارم بخاطر استاد عزیزم که با قلب مهربونش وبا صدای گر وآرامش بخشش این همه آگاهی ودرس زندگی به ما آموزش میدن سپاسگزارم به خاطر وجود مریم جانم که حضورش دراین مسیر الهی لذت سفر رو برای ما دوچندان کرده.

    استادم سپاسگزارم که به این نکته ی کلیدی ومهم اشاره کردین که من هیچ وقت از این زاویه به این مسئله نگاه نکرده بودم واصلا نمی‌دونست که تو مسیر زندگیم بایددرخواست بکنم،وهمیشه فکر میکردم کار اشتباهیه بخام از افراد کمک بگیرم.نه اینکه بگم غرور داشتم البته همیشه به این فکر میکنم که برای دیگران مزاحمت ایجاد نکنم حتی نزدیک ترین افراد بهم خیلی خیلی سختمه ازشون کمک یا درخواستی داشته باشم.

    وقتی شما به این مسئله اشاره کردین گفتم وای که چقدر درمسیر زندگیم همه راه ها رواشباه رفتم.ازوقتی که به لطف خداوندم با شما آشنا شدم درتمام مسائل برعکس عمل کرده بودم که با هر قدم به یه اشتباه وبیراهه در مسیر زندگیم برمیخورم.سپاسگزارم استاد عزیزم که اینقدر وجودتون پاک والهی واینقدر باعشق این درسها رو به ما آموزش میدین انشاالله خداوند شما ومریم جان رو واسه ما سال‌های سال حفظ کنه وروز به روز شاهد رشدو پیشرفتتون باشم.

    خداجونم سپاسگزارم بخاطر این آگاهیهایی که از طرف بنده ی خوب ومقدس بهم دادی.

    خداجونم صدها هزاربار شکرت

    خداجونم کمکم کن خوب از این آگاهی‌ها درس بگیرم ودرمسیر درست و مستقیم در زندگیم قرار بگیرم.

    درپناه الله مهربان شاد وسالم وسعادتمندباشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    سیده مریم موسوی گفته:
    مدت عضویت: 1410 روز

    به نام خداوندعاشق حامی وهدایتگرم به مسیرنعمت

    سلام به استادان ودوستان گل

    خدایاشککککررررت احساسم خیلی خوبه احساس خوشبختی میکنم

    خدایاشکرت بخاطر نتم بخاطرگوشیم بخاطرسلامتیم بخاطراحساس خوبم بخاطراین استادان عزیزاین فایلاوزیبایی ها خدایاشکرت

    خیییییلی زیباست این شهر خیییلی طبیعتش قشنگه این کوه های پرازدرختای سرو وسرسبزی زمینش اسفاتای تمیزونو خیابونای تمیز مردم تمیز خونه های رنگابارنگ خیلی قشنگه

    چقدرمردم این کشورخداگونه اند اون پل که گذاشتن تا اون آبشاررومردم ببینن چقدر تحسین برانگیزه این احساس ارزشمندی که قاعلن واسه مردم که زیبایی هاروببیننولذت ببرن. سنگِ کوهِ اون آبشار چققققققدرزیباوجذابه خدایاشکرت واقعا خدازیباترینوبهترین خالقه

    الان ارزش درون بچه رو دیدم وقتی رفت بالا ومسرابشاررونشون دادچقدرارزشمنده داشتن این درون ودیدن زیبایی ها از بالا

    چقدرارزشمنده ثروت ساختن

    تحسینتون میکنم که خوب درخواست میکنید وخوب دریافت میکنید

    یه سوالی دارم که اگه دوستانی که کامنتمومیخونن وبیشترازمن قانون رو میدونن جواب بدن سپاسگذارم.تودوره ی عزت نفس استادگفتن که اگه کسی برات کاری انجام دادیادرخواستی داشتی وانجام داد ازش تشکر کن وتوقلبت بدون که خدا انجام داده ونیازی به جبران نیست اما توسریال سفر به دورآمریکاقبلی برای دوستشون که پنجره تراک رودرست کردآیفون دادن واسه تشکر .یامثلابرای تشکرازشرکت تسلا یه اسباب بازی خریدن یا امروزبرای تشکرازاون اقا هدیه خریدن.ممکنه همیشه استاداینکارونکنن ینی برای تشکرخرید نکنن نمیدونم.قرارم نیس که هرکاری استادکردتقلیدکنیم قراره اصل رودرک کنیم وعمل کنیم .واینم میدونم که ویژگی انسان اینه که باید زبونی ازش تشکر کنی وتوقلبت بدونی که خداکاروبرات انجام داده.اما باید همیشه برای تشکرهدیه داد یا وقتی کاری که طرف انجام میده کاربزرگی هس؟اگرکاروازطرف خدابدونم مگه سپاسگذاری زبونی کافی نیست؟من مشکلی باهدیه دادن ندارم اما دوس دارم بدونم راه درست کدومه؟اینکه هم زبونی تشکرکنی هم هدیه بدی با جبران کردن چه فرقی داره؟هدیه دادن برای تشکر درواقع همون جبران کار طرف نمیشه؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      مونا ترحمی گفته:
      مدت عضویت: 2185 روز

      به نام خداوند هدایتگر

      سلام به مریم عزیز

      سوالی که پرسیدی سوال منم بود و من به خودم اینطوری پاسخ دادم

      و مینویسم تا برای خودم هم مرور بشه و امیدوارم که برات مفید باشه

      مریم جان من تو کامنتم اشاره کردم به اینکه استاد از اون آقا قدردانی کردن و چقدر این کارشون تحسین برانگیز بود

      من خودم یه آدمی بودم انقدر احساس لیاقتم پایین بود که اصلا نمیتونستم لطف و محبت و یا کمک کسی رو ببینم

      یعنی طرف اگه یه لطفی به من میکرد من به جای اینکه بیام تمرکز کنم رو اون کار خوب و اون لطف و محبتی که برام انجام داده

      تمام تمرکزم میرفت سمت اینکه چی کار کنم براش جبران کنم ؟

      یعنی اصلا اون محبت طرف و نمیتونستم ببینم و واقعا معذب میشدم از اینکه کسی برام کاری انجام میداد و تا جبران نمیکردم دلم آروم نمیشد

      یعنی از لطف و کمک دیگران احساس شرمندگی و احساس معذب بودن داشتم

      اگه کسی مثلا شام دعوتم میکرد خونش من تمام مدت درگیر این بودم که من کی دعوتش کنم ؟

      اگه کسی برام هدیه میخرید من همش درگیر این بودم که من براش چی بخرم که جبران کرده باشم ؟

      اصلا نمیگفتم خدایا شکرت که من یه هدیه دریافت کردم اصلا خوشحال نمیشدم بلکه استرس میگرفتم که من براش چی کار کنم ؟

      در ظاهر از اون طرف تشکر میکردم ولی تمام وجودم نگران این بود که زودتر جبران کنم راحت بشم و انگار یه باری رو دوشم بود که تا جبران نمیکردم آروم نمیشدم

      و اومدم رو خودم کار کردم که وقتی کسی برات کاری انجام میده اول بیا تمرکز کن رو اون خوبیه رو اون محبت رو اون کار قشنگی که انجام داده و با تمام وجودت سپاسگزار باش و خودت رو لایق دریافت اون لطف و محبت بدون

      به جای اینکه تمرکز کنی رو جبران کردن

      بزار یه مثال بزنم

      چند وقت پیش یکی از نزدیکان من از یه نفر یه کادوی خیلی خوب و گرون قیمت تو روز تولدش هدیه گرفته بود

      وقتی داشتیم باهم صحبت میکردیم بهم گفت کادوی فلانی رو که باز کردم گفتم وای بدبخت شدم

      من بهش گفتم وا چرا ؟ اون که خیلی کادوی خوبی بهت داد

      گفت به خاطر اینکه چند وقت دیگه تولد اونه و من ندارم برم براش یه کادوی با این قیمت بخرم

      حالا من مجبورم برم پول قرض کنم و براش یه کادویی بخرم که لطف و محبتش رو جبران کرده باشم

      منم بهش گفتم عزیز من اون در توانش بوده و دوست داشته برای تو یه کادویی بخره با این قیمت

      و اصلا هم اذیت نشده که برات این کادو رو خریده

      ولی تو میخوای خودت و به دردسر بندازی میخوای بری قرض کنی میخوای از خودت بکنی بدی به اون

      تو هم روز تولدش بهش کادو بده ولی در حد توان خودت

      اصلا اگه تو بیای براش یه همچنین کادویی بخری اونو معذب کردی چون میدونه تو در توانت نبوده

      میفهمه که خودت و اذیت کردی و اونوقت اون رو هم از انجام کارش پشیمون میکنی

      تو در حد توانت براش انجام بده حتی اگه فقط همین در توانت باشه که بهش زنگ بزنی و براش آرزوی خیر و برکت کنی

      میدونی یه مرزی هست بین این دو تا

      یعنی اگه کسی برام کاری انجام داد

      نه اینکه من بیام خودم و اذیت کنم و برای کسی کاری انجام بدم در صورتی که شرایطش رو ندارم

      و چون احساس لیاقتم پایینه میخوام براش جبران کنم در صورتی که در توانم نیست

      نه اینکه بیام لطف و محبت طرف و نادیده بگیرم یا بیام دچار کج فهمی بشم و بگم خدا بوده که برام این کار و انجام داده

      یعنی برای او کاری که طرف برام انجام داده هیچ ارزشی قائل نشم

      یعنی باید بفهمم که رفتارهام از کجا داره آب میخوره؟

      اگر کسی برام کاری انجام داد باید ازش قدردانی کنم حالا اگه شرایطش و دارم میتونم براش کاری انجام بدم یا هدیه ای بخرم که به طرف احساس مهم بودن بدم

      که بهش احساس ارزشمندی بدم که نشون بدم چقدر ازش سپاسگزار هستم

      یه وقتی هست من شرایطش رو ندارم که بخوام برای کسی که برام کاری انجام داده هدیه بخرم یا بخوام کاری انجام بدم و با کلامم ازش تشکر میکنم و دیگه خودم رو هم ناراحت نمیکنم که وای حالا چه بد شد نتونستم براش جبران کنم

      اگه بیام خودم و ناراحت کنم و عذاب وجدان بگیرم یا احساس سربار بودن داشته باشم این میشه احساس عدم لیاقت

      استاد شرایطش رو دارن و چه اشکالی داره که آدم علاوه بر تشکر زبانی با دادن هدیه طرف مقابل رو خوشحال کنه

      هم یه هدیه ای خریداری شده و به گسترش جهان کمک شده

      هم خود استاد احساسشون از هدیه دادن عالی شده

      و هم اون آقا خوشحال شدن و چقدر این ارتباط و دوستی بین استاد و اون آقا صمیمی تر و گرم تر شده

      هدیه دادن یا کمک کردن کردن به دیگران خیلی خوبه ولی در صورتی که شرایطش رو داشته باشیم و اذیت نشیم

      استاد که از کادو خریدن اذیت نشدن بلکه حالش هم بهتر شده احساسشون هم بهتر شده

      و از انجام این کار لذت بردن

      و چقدر عشق و محبت و ثروت بیشتر جاری شده با هدیه دادن

      و چقدر خوبه آدم ثروتش رو برای خوشحال کردن دیگران و برای قدردانی کردن از دیگران خرج کنه

      و درمورد اینکه پرسیدی باید بدونیم که خدا برامون اون کار و انجام داده و تو قلبمون از خدا تشکر کنیم

      به نظرم توحید عملی قسمت 7 رو گوش بده کمکت میکنه استاد این موضوع رو خیلی خوب توضیح دادن

      امیدوارم که برات مفید باشه عزیزم

      خوشحال میشم پاسخ بقیه دوستانم رو هم ببینم و از هم دیگه درس بگیریم

      در پناه خدا باشی عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
      • -
        سیده مریم موسوی گفته:
        مدت عضویت: 1410 روز

        به نام خداوند پاسخ دهنده ی سوالات ودرخواست ها

        سلام به مونا جان دوست عزیزم

        بسیارسپاسگذارم ازت بخاطرکامنت زیبات

        چقدرعالی توضیح دادی

        ان شاءالله که روز به روز موفق تر وشادتر وسالم تر و

        ثروتمدتر خوشبختتر باشی توزندگیت

        بازهم سپاسگذارم

        چقدرخوب قانونویادگرفتیو چقدرخوب توضیح دادی اون مثالی که زدی

        کامنتتو گذاشتم تو دیدگاه دلخواه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    امیر قره قاشلو گفته:
    مدت عضویت: 899 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و تمام دوستان عزیزم

    وقدر لذت بردم اول از همه به خاطر پوستر فایل که استاد با عینک آفتابی بود و منظره پشتش بی نهایت زیبا شده بود

    دوم اون شهر کوچیک که خیلی زیبا بود و مثل برخی روستاهای ایران که تمام اهالی هم رو میشناسن اونجا هم احتمالا مردم همه هم رو بشناسن که خیلی حال میده با رفیقات با موتور بری توی شهر دور بزنی.

    سوم اون مکانی که یک رود رد میشد که استاد گفت چقدر سرد بود هوا و اونجا هم حال میده یک توپ والیبال برداری و با فامیل ها رفقا و تعداد زیاد افراد و والیبال بازی کنی خیلی حال میده 5 نفره حلقه بزنی و والیبال بازی کنی. و او کمپری که استاد گفت بخاری چوبی داره که یک تیکه چمن مصنوعی که اتفاقا خط فوتبال هم روش بود پنگ کرده بود و چقدر لذت بودم که استاد گفت فرشش رو پنگ کرده

    چهارم اون درخت های جاده که اصلا روی سنگ رشد کرده بودن واقعا عجیبه اصلا چیزی که من دیدم یک تخته سنگ بود چطوری رشد کرده واقعا درس های زیادی داشت برام.

    پنجم هم که توی این سفر به دور آمریکا خیلی زیاد دیدیم کوه ها بودن کوه های که از درخت پر شدن من خیلی کم توی گلستان فقط دیدم کوه های مملو از درخت رو که جنگل گلستان هم اینطوریه که یک ویدیو هم داشتم از گلستان که بعد 2 سال پیداش کردم که کاش میشد آپلودش کنم توی کامنت. که خیلی زیباست.

    شیشم رنگ آب آبشاری که استاد درون رو فرستاد بالا که آب رنگ آسمون رو گرفته بود و همون ساحل داستین فلوریدا که استاد بارها ویدیوش رو برامون گذاشته خیلی زیبا بود واقعا بی نظیر بود نمیتونم باور کنم که این صحنه ها واقعا وجود داره .

    و اونور آبشار هم یک آبشار دیگه بود فکر کنم چون سنگ ها خیس شده بود و بی نظیر بود.

    خیلی ممنونم از استاد عزیزم و مریم جان که این مناظر رؤیایی رو برامون میزارم.

    امیدوارم در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید خدانگهدار.️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    سید عظیم بساطیان گفته:
    مدت عضویت: 885 روز

    بنام خداوند رزاق

    بنام خداوند روزی ده و رهنما

    سلام دارم خدمت استاد گرامی

    خانم شایسته و تمام دوستان گلم

    خیلی دوست دارم در مورد ثروت صحبت کنم و امروز صبح هدایت شدم به این دعای امام سجاد (ع )

    امام سجاد معروف به سجده کننده

    یعنی کسی که زیاد خدا رو عبادت میکنه

    حالا ببینیم مناجات خوبش در مورد ثروت و رزق و روزی ”

    حالا من فقط متن فارسی رو می نویسم

    خداوندا اگر رزق و روزی من در آسمان هاست بر من نازل کن .

    اگر درون زمین است برای من استخراج کن .تا به دست من برسد .

    الله اکبر

    چقدر زیبا

    چقدر زیبا

    اگر در راه دور است برای من نزدیک کن

    و اگر مقدارش کم است برای من زیاد کن

    و اگر مقدارش زیاد است.

    بدست آوردنش رو برای من آسان کن .

    و اگر آنرا برای من آسان کردی ،

    حلال و پاک و پاکیزه و طیب گردان .

    چقدر زیبا

    چقدر زیبا

    پول درسته شاید هدف زندگی نباشه،

    ولی بسیار مهمه،

    و ابزار بسیار مهمی است.

    کسانی که ثروت مند هستن.خیلی خوب می تونن زندگی کنن.

    و انسان چقدر می تونه از محائب خداوند استفاده کنه .

    و پول حلال و پاک بدست بیاره.

    ما که در این سایت الهی هستیم

    یعنی اینکه بهتر از دیگران فکر میکنیم.

    و قطعا باید بهتر زندگی کنیم و نوبلی باشیم.

    و وی آی پی (Vip)

    ما باید همیشه بهتر و بهتر

    باشیم

    و هدف داشته باشیم و هدفی مشخص

    و واضح

    و هدفگرا باشیم

    دوستان اگر اینکار رو انجام ندادید

    انشاءالله از همین امروز انجام بدید .

    به قول استاد

    از خودت بپرس چطور می تونم

    از این بهتر

    ما انسانها هر آنچه رو باور کنیم

    خلق میکنیم

    ما نباید بی تفاوت باشیم

    نصب به عمرمون

    دوستان هر روز مهمه ”

    هر روز ”

    ما باید هر 365 روز رو خوب زندگی کنیم

    باید بهتر زندگی کنیم و پول بیشتری بدست بیاوریم.

    اگر یک روز رو بی تفاوت باشید

    یعنی 365 روز رو بی تفاوت بودی

    چه خوبه همیشه براین باور باشیم

    هر روز مهمه ”

    واگر روز خوبی رو شروع کنید

    تا شب اتفاقات خوب رو تجربه میکنید.

    اندیشه و باورها ی شما

    بسیار مهمه ”

    و مهارت های که بدست میاورید”

    بسیار مهمه

    اقدامات شما بسیار مهمه

    و این عوامل دست به دست هم میدن

    و یک روز قشنگ رو برات میسازن

    احساسات چقدر مهمه ”

    بازم بگید”

    هر روز مهمه

    دوستان آگاهانه زندگی کنید

    هوشیارانه زندگی کنید .

    هرروز در جهت خلق ثروت حرکت کنید

    هرروز جهت اهداف مالی حرکت کنید.

    هر روز از خودتون سوال کنید

    چه کردم

    هر روز مهمه

    چقدر در جهت نداشته هام حرکت کردم و براشون تلاش کردم.

    دوستان عزیز باید آموزش ببینید.

    و مهارت کسب کنید .

    و این یک قانون ثروت آفرینی هستش ”

    درسته

    مهر

    محبت

    گل

    آرامش

    اینها مظهر ثروت هستش

    پول یکی از مهمترین مصادیق ثروت است.

    پول خیلی مهمه

    بعضی مواقع خیلی خنده ام میگیره

    بعضی از دوستان من که معنوی هستن

    میگن پول نمیخام ”

    ضر نزن ”

    چی چی من نمیخام

    پول ابزار مهمی است.

    روزی حلال مهمه

    یک روز پبامبر (اکرم ) یک جون رو میبینن که در حال نماز و سجده هستش

    از او میپرسه، چه کسی خرج و مخارج زندگی شما رو تامین میکنه، میگن برادرم

    پیامبر در جواب میگن … اون بر بهشت سزاوار تر است .

    الله اکبر

    چقدر زیبا ، چقدر زیبا

    و جایی دیگه می فرماید

    کسی که معاش نمیکنه دین نداره،

    پس پول و کسب درآمد خیلی مهمه

    دوستان هر روز بهتر زندگی کنید .

    نوبلی فکر کنید

    وی آی پی فکر کنید .

    و یک شخص مومن باید بگه. خدایا پول میخام

    ما که از امام سجاد ، سجده کننده تر نیستیم

    اینچنین محکم از خداوند متعال درخواست روزی و پول میکنه. چقدر زیبا

    چقدر مناجات پر معنایی. الله اکبر

    و این باور رو بسازیم که هیچ سرمایه ای لازم نیست.

    که کار آفرین بشیم.

    خیلی کسانی که پیشرفت میکنن

    کار خانه ی فولاد نداشتن.

    آه. در بساط نداشتن و شروع کردن.

    خیلی از کارمندا، کار آفرین شدن

    دوستان شروع و استارت مهمه

    اگر بخوایم ثروت آفرین بشیم.

    من این کلمه ی ثروت آفرین رو دوست دارم .خیلی خیلی بهم انگیزه و یه حس خوب میده.

    آفریننده فقط خداست .و ما اراده کنیم

    اون خلق میکنه. چه جالب .چقدر زیبا و

    چقدر آدم نیرو میگیره ”

    بچه ها باید یه تکون به خودمون بدیم

    حتی اگه، پزشکی

    خیلی بده، بچه ها آخر زندگی پشیمون بشیم ”

    و بگیم این چه زندگی بود ، که ما داشتیم.

    در پناه خداوند منان

    شاد و ثروتمند باشید .

    همگی شما رو به الله مهربان می سپارم.

    (یه سری صحبت دارم درمورد ثروت انشاءالله توی کامنت های بعدی اگر فرصت بشه، براتون می نویسم )

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      فرزانه ارزشمند گفته:
      مدت عضویت: 800 روز

      سیدجان ، ده دقیقه پیش بهت سلام کردم اونور….

      اینارو قوی تر و نوبلی تر و وی آی پی تر سلام میکنم به روح بزرگ تووووو….

      خدای من سید عظیم چه آگاهی های ارزشمندی نوشتی ….در مورد ثروووووت……

      میدونی سید عظیم ، من هیچوقت به ثروت به دید یه خواسته یا آرزو فکر نکردم

      همیشه پول. داشتم برای زندگی بهتر ولی ثروت نه…

      شاید باورت نشه اگر خاستکارم ماشین خارجی داشت بقول معروف ..ازش می‌ترسیدم …احساس میکردم آدم سالمی نیست ..واقعا این باورو داشتم و دارم فکر کنم….

      به همه خاستکارام که وضع مالی خیلی خوبی داشتن به دیده ترس و دلهره آور و ناپاک نگاه کردم

      گفتم ازدواج با اینا همان… خیانتشان همان….

      تحسینت میکنم سید عظیم عزیزم که اینقدر بزرگ فکر می‌کنی…

      واقعا معرکه بود…

      چقدر لذت بردم از کامنتی که نوشتی ..واقعا یه نشونه بود برام..

      آفرین بهت ….درود بر سید عظیم ثروتمند….

      اونجایی که گفتی یعنی از امام سجاد سجده کننده تر بود…امام سجاد هم ثروت میخواد!!!!

      الله اکبر سید عظیم ..چقدر لازمه یه تکونی اساسی به خودمون بدیم و باورهای اشتباهمون رو بتکونیم…..

      عظیم جان ، یک آروم باش…

      از خنده پخش اتاق شدم گفتی زر نزن….!!!!

      واقعا تحسینت میکنم….

      انشالله از زمین و آسمون ثروت خدا به زندگیت بیاره….

      متشکرم که میخوای ثروتمند بشی و حال دل خودت و خدا رو خوب کنی….

      آفرین بهت …

      سید جان اگه ثروتمند شدی ، تحویل بگیری هااااا

      پس برو بالا بالااااااا

      بازم برامون بنویس ..

      بیصبرانه منتظر دیدگاه های ارزشمند‌ نوبلی شما هستم….

      دوستت دارم

      .بدرخشی سید عظیم ثروتمند

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: