https://www.tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/08/abasmanesh-10.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-08-23 22:54:422023-08-26 01:39:35سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 200
666نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
امروز که البته برای ما امشب است قرار است از جاده ای صعب العبور و خفن در دل جنگل عبور کرده به یک کمپ بروید جاده ای که تنها ترک کمپر هیولا می تواند از پس آن برامده سنگ تمام بگذارد و مانند رخش قهرمان مسیر را طی کند. ابتدای جاده تابلویی نصب شده و تذکر می دهد که هر ماشینی نمی تواند از این جاده عبور کند. البته به جز ترک کمپر استاد. با چنین ماشینی بی همتا و هدایت خداوند همه مسیرها به آسانی طی می شود. در آن جا رودخانه ای همراه با آبشاری زیبا قرار دارد که چشم به راه شما است.
ماشین به بالا و پایین در حال تکان خوردن است و بهتر است به قول خانم شایسته سکوت کرد.
جاده ای زیبا، خاکی و سنگلاخ که ما را به یاد جاده های ایران انداخت در شمال و جای جای ایران.
منظره ای نقاشی شده توسط خداوند که شما را به آن هدایت کرد. درختان سپیداری که در پاییز به رنگهایی غیر قابل توصیف تبدیل می شود.
بالاخره به مقصد رسیدید و در زیر سایه درختی ترک را پارک کردید که خستگی از تن بیرون کند.
منظره ای بسیار زیبا با ترکیب درختان سوزنی برگ، کوهای زیبای پیوسته در زیر آسمانی آبی با تکه های بزرگ ابر که دقیقا استاد چنین فضایی را تصور کرده بودند.
قرار است که از تپه های شیبدار پایین رفته تا به رودخانه برسید در هوایی دلپذیر و نشاط آور مانند هوای بهشت. گل‌هایی بنفش رنگ و زیبا سر راهتان آمده بودند سلامی عرض کنند.
آبشاری خروشان بر روی تخته سنگها و چه منظره زیبایی و مردی در وسط صخره که با شجاعت کامل صخره های تیز و صاف را پیموده اما در میانه راه مردد شده که بپرد یا نپرد؟ چندین دقیقه و چندین مرتبه پایین را نگاه کرده اما همچنان در همان نقطه ایستاده است و خانم همراهش از درون آب در حال انگیزه دادن برای پریدن است.استاد نیز در حال انگیزه دادن به او هستند:
فکر نکن بپر!
بالاخره تصمیم گرفت که با وجود ترس فراوان به داخل آب بپرد و استاد و خانم همراهش را خوشحال کند.
خانمی مسن با چوب دستی بلند عصای موسی همراه با نوه اش مسیر را با لذت و خوشحالی طی کرده و به مقصد رسیده تا از مناظر لذت ببرد. خانمی با انگیزه و پر انرژی که استاد نیز در بالا رفتن به او کمک می کنند.
دو نفر دیگر نیز به این جمع اضافه شد.
خانم شایسته در میان تخته سنگهای بزرگ پاهای خود را در آب قرار داده و از سردی آن لذت می برند.ابی زلال و شفاف.طبق معمول خانم شایسته همیشه به دنبال زیبایی ها هستند و سنگهای صیقلی بسیار زیبایی که شاید افراد دیگر به هیچ وجه به آن توجهی نکرده و برایشان عادی باشد یافته و به ما نیز نشان دادند حتی سنگی قلبی شکل.
دیدن الگوها همان گونه که استاد در تمام دوره های خود بیان کرده اند می تواند برای ذهن منطقی ما ثابت کند که دستیابی به تمامی اهداف امکان پذیر است.
آقایی که از ارتفاع می ترسید همراه با خانم به راحتی از صخره های صاف بالا رفته و این بار هر دو نفر با هم به داخل آب می پرند. این بار خانم شایسته آنها را تحسین می کنند و تصاویر آنها را به صورت اسلو موشن به ما نشان می دهند.
در حال برگشت از مسیر آبشار هستید سر بالایی با شیبی تند که خانم شایسته با تامل راه را طی می کردند از بس که شیب تند و زمین سنگ لاخ بود. دمتون گرم که آخر تمام راه را طی کردید با تمام باقیمانده انرژیتان.
به جاده ای آسفالت و زیبا برگشتید و دیگر از آن جاده خاکی خبری نیست. همه جا زیبا و آرامش دهنده. در زیر آسمان آبی زلال مانند آب و در کنار درختان و صخره ها به پیش میروید.
انگیزه داشتن برای انجام هر کاری شاید حرف اول را بزند و خانم شایسته برای ما الگوی بسیار گران بهایی هستند که بر ترس‌های شأن غلبه کرده اند، با خود به صلح رسیده اند و به همه ما انگیزه برای تمرکز بر خود را و سعی و تلاش برای به هدف رسیدن را به تصویر کشیدند. تصاویری در طی چندین سال و در موقعیتهای مختلف.با ارامش، شادی و لبخند و قلبی پر از صفا و صمیمیت.
سلام به استاد ارجمندم وبانوشایسته گرامی ودوستان بی نظیرم در این سایت الهی
خداروشاکر به خاطر یه روز فوق العاده دیگه که باحجم زیادی از زیبایی شروع شد
استاد چیزی که تو کل فایلها دیدم سپاسگزاری شما وخانم شایسته از هرچیزی که باعث لذت شما شد بود بخاطر بوجود آب وهوای مطبوع، درختان ودشتهای سرسبز وبینظیر، آسمان آبی با آن تیکه های بزرگ ابرهای پفکی، سپاسگزاری به خاطر دیدن یه طبیعت بی نظیر کوهستانی سرسبز پوشیده از سروهای سربه فلک کشیده ،سپاسگزاری بخاطر دیدن بوته گلهای یاسی رنگ در مسیر پیاده روی ، پس جا داره منم به رسم ادب قبل از شروع به نکات فایل از شما وبانوشایسته سپاسگزاری کنم
استادجان از شما سپاسگزارم بخاطر رابطه قشنگ وعاشقانه ای که دارید وآن رابطه زیبا بدون وابستگی را باما به اشتراک میزارید تا یاد بگیریم ما هم میتونیم با داشتن علایق وسلایق خودمون بهم دیگه عشق بورزیم واین یعنی با صلح بودن با خودو پذیرفتن خودت همان طور که هستی وپذیرفتن طرف مقابلت همانگونه که هست
ازتون سپاسگزارم که با این دیدگاهتون به ما هم یاد میدین در هرلحظه به زیبا ییها توجه کنیم وسپاسگزار باشیم
ازتون سپاسگزارم که به ما نشون میدی در عمل که رسیدگی به وسیله نقلیه ای که دوسش داری بواسطه آن خیلی زیبایی ها را تجربه کردی یعنی سپاسگزاری وطبق قانون بدون تغییر خداوند این سپاسگزاری نعمتهای بیشتری را پیش رویمان قرار میده
ازتون سپاسگزارم که مارا جز خانواده خودتون میدونید واجازه همسفری در این سفر زیبا ورویایی به مادادید
از مریم بانو یه تشکر ویژه باید بکنم
استادشایسته، مریم عزیز ازت بی نهایت سپاسگزارم که از زیباییهای در مسیر با ذوق وشوق فیلم گرفتی تا ماهم از این زیباییها لذت ببریم ویجورایی میشه گفت کار شما شبیه کار آن افرادی هست که استاد در فایل قبل اشاره کردند که اطلاعات مربوط به مکان‌هایی که رفتندزیباییها و امکانات آن را و…نشر میدن که به نظر من این نشر اطلاعات خود ،یه نوع سپاسگزاری هست که سبب میشه روز به روز افراد بیشتری آنها زیبایی را تماشاکنند ولذت ببرند وهمین لذت بردن واحساس خوب داشتن سبب در جریان بودن انرژی جهان هستی وهدایت شدن به نعمتها وزیباییهای بیشتر میشه
مریم بانو عزیز چقدر شما را تحسین کردم که اینقدر با ذوق وشوق به هرزیبایی که میرسیدی فیلم می‌گرفتید که دیگه این ذوق وشوق شما استاد هم تحت تاثیر قرار داد که گاهی مواقع ایشون دوربین به دست باشند
استاد جان ازشما وبانوشایسته سپاسگزارم به خاطر این سایت ،سایتی که هرکسی وارد بشه فقط عشق خالص تجربه میکنه همه گفتگوهایی که رد وبدل میشه درخصوص زیبایی ونعمت وفروانی است ویگانگی وهدایت خداوند، همدیگه رو تحسین میکنند به همدیگه انگیزه برای حرکت وبهبودی بیشتر جهت رسیدن به مقامی که بخاطر آن آفریده شده ایم ،می‌دهند فارغ از اینکه هر کدام از ماها در چه جایگاه از چه خانواده‌ای هستیم از هم شناختی داریم یا نه، از کدام شهر یا کشور ویا چه عقاید مذهبی داریم
اینجا دور هم جمع شده ایم تا آنچه در مکتب شما آموخته ایم به اشتراک بزاریم واز تجربه های یکدیگه استفاده کنیم واقعا کجای دنیا یه همچین مکانی دیده میشه بدور از قضاوت وبدوراز بدبینی وشک هیچ جا
به تمام این دلایل واینکه یادم دادید ارتباط ملموس تر وزیباتری وبدون ترس با خدای مهربان داشته باشم وچگونه در برخورد با شرایط نا جالب با توکل وایمان به خداوند افسار ذهنم را در دست بگیرم ومسیر بهبودی را قدم به قدم با حال واحساس خوب طی کنم ونگران نتیجه آن نباشم با تمام وجودم از شما سپاسگزارم، این سپاسگزاری از شمااستاد جان پریشب به من الهام شد ولی چون موفق نشدم برا فایل قبل کامنت بنویسم حسم گفت قبل از کامنت این فایل بنویسم و ایمان دارم هیچ اتفاقی اتفاقی نیست از شما استاد جان ومریم عزیز وهمچنین خانم فرهادی وآقا ابراهیم صمیمانه تشکر میکنم
قسمت 200 این سفر بی نظیر ورویایی
استاد ومریم بانو واقعا دمتون گرم احسنت به این همت
حرکت در جاده صعب العبوری که دوطرف این جاده باریک درختان سرسبز وسربه فلک کشیده سرو وسپیدار زیبایی خاصی به این طبیعت بکر بخشیده وسمت چپ طرف استاد دامنه کوه که پوشیده از پوشش گیاهی است وچقدر من دقت ونکته سنجی بانو شایسته را تحسین کردم که گفتند من از جاده فیلم میگیرم ودیگه صحبت نمیکنم تا شما همه تمرکزتون به رانندگی در این جاده پراز سنگلاخ باشه وپس از گذر از آن جاده خدای من چه صحنه بی نظیری چقدر رویایی وشگفت انگیز آسمان به طرز خارق العاده زیبا کوهای با پوشش گیاهی واین درختان که همه نشان از فراوانی ونعمت است خدایا شکرت
وبعد از آن حرکت به سمت رودخانه والبته آبشار بی نظیر
استاد جان چقدر شما وبانو شایسته تحسین برانگیزی که صبر کردید تا آن پیر زن بیاد بهش کمک کردید تا از آن پل چوبی بود یا تنه درخت عبور کنه وبعد شما به حرکت ادامه دادید من تحسین میکنم این روحیه اجتماعی شما وبانو شایسته حتی در برخورد باغریبه ها که اینچنین گرم وصمیمی برخورد میکنی
وای خدایا چه آبشار زیبایی چه دریاچه زیبایی اصلا رنگ آب فوق العاده است وهوای رویایی وآب سردی که مریم بانو پاهاش رو گذاشته بود تو این آب قشنگ خنکی آب وآن حس آرامش را لمس کردم
چقدر تحسین کردم آن خانم شجاع که دوستش را تشویق میکرد وانگیزه میداد تا بپره تو آب وحتی برای اینکه این امر برای دوستش طبیعی بشه پیش قدم شد تا این پرش به آب را از ارتفاع بالاتری انجام بده واین دفعه همراه هم پریدن به آب واین پیروزی چقدر لذت بخشه که تو این الگو هم میشه یه جورایی رگه هایی از قانون تکامل را دید که اول از ارتفاع کم بعد یه ذره بیشتر وبعد ارتفاع بالاتر آن خانم شجاع وتحسین برانگیز نه تنها برای دوستش الگو شد بلکه برای آن دختر خانمی که بعد با دوستش آمدند الگو شد وآن دختر خانم هم خیلی زودتر از دوستش برترسش غلبه کرد به آب پرید وصحبتهای پایانی استاد در این جاده بی نظیر که اصلا قابل توصیف نیست فقط باید دید ولذت برد
ترس از ارتفاع وصدای بلند دوترسی هست که همراه آدم متولد میشه چون این دوترس شرط بقاست
موقعه ترس باید سعی کنیم الگویی پیدا کنیم که آن کاری که ما از انجام دادنش می‌ترسیم انجام داده باشه وبه خودمون بگوییم چون او تونسته منم میتونم وبپذیریم که می‌توانیم برا ذهن باورپذیر بشه ووقتی تو باور کنی هدایت میشی درست مثل پریدن از آن صخره با سنگهای تیز توسط آن دختر خانم وچه جالب این نکته را فراموش کردم بالا اشاره کنم تا استاد به آبشار رسیدند یه لحظه سوال کردند چه جوری آن آقا تونسته تا آن بالا بره وچه زیبا خدا بوسیله آن دختر خانم که واقعاجسارت وشجاعتش قابل تحسین است مسیر را بوضوح نشان داد
خدایا شکرت که امروز تونستم هم از زیبایی های این فایل بی نظیر لذت ببرم وهم موفق شدم کامنت بنویس بااینکه فایل قبلی را چند دفعه نگاه کردم ولی موفق نشدم کامنت بزارم یعنی هر دفعه یه برنامه ای پیش آمد وبرام مسلم شد تا خداوند اراده نکه من بنده نمیتونم حتی انگشتم رو رو کیبورد گوشیم ببرم برای نوشتن
استاد با به تصویر کشیدن این همه زیبایی ها توی این فایل دیوانم کردین
چقدر زیباست
خدای من نمیدونم اول کدوم بگم
از درختای سبز و زیبا و بلند قامت
از اون آبشار رویایی که با دیدنش احساساتی شدم
از اون ابرای پفکی که توی آسمون و هوای تمیز معجزه ی خداوند بود
از ماشین هیولا که مثل مرد داره براتون کار میکنه
یا از اون ماشینای خفنی که توی جاده یکی یکی رد میشدن
نمیدونم اول کدومش رو تحسین کنم
فقط میدونم مدار من رفته روی دیدن زیبایی هایی که لایق دیدنشون هستم
استاد افرادی این فایلها رو میتونن ببینن که لایقش هستن و اینقدر روی خودمون کار کردیم که داریم میبینیم
منی که دارم الان کامنت مینوسم در دل طبیعت زیر درخت گردو در هوای فوقالعاده دراز کشیدم و دارم براتون مینویسم همین جا هم فایل زیبای شما رو تماشا کردم خیلی چسپید
توی فصل اول سفر به دور آمریکا همه ی فایلها زیبان ولی آبشار نیاگارا بهترینشونه
توی این دوره از سفرتون این زیباترین فایله تا فعلا
و چقدر اون خانمه رو تحسین کردم بخاطر شجاعتی که داشت و با دیدن اون صحنه هایی که خانم اول پیش قدم میشد برای پریدن من داشتم توی ذهنم با خودم میگفتم ببین افراد شجاع و جسور با غلبه بر ترساشون میتونن زندگی رو بیشتر تجربه کنن و بیشتر لذت ببرن
افراد شجاع از زندگی لذت میبرن ولی افراد ترسو حسرت میخورن
داشتم قانون غلبه برترسها رو توی ذهنم مرور میکردم که شما شروع به توضیح دادن کردین و حرفام رو تایید کردید خیلی خوشحال شدم
این فایل خیلی به موقع بود
امروز من رفته بودم بالای یه دیوار دومتری شایدم ارتفاعش بیشتر باشه خواستم بپرم یه لحظه ترسیدم گفتم نه ولی سریع گفتم من به ترسهام نمیتونم باج بدم همیشه وقتی از چیزی میترسم میگم حتی اگر بمیرم باید برم توی دل ترسام مرگ بهتر از ترسه
اگر اون کار باعث مرگم بشه خوشحال میشم چون با شجاعت میمیرم نه با ترس
راستش استاد توی زندگی من از همون بچگی قهرمان زندگی من خودم بودم یعنی رفتار و عملکرد هیچ کس منو راضی نمیکرد کارهایی که انجام میدادم و میدم برای اطرافیانم باعث تعجبشون میشه میگن آخه چطور یه دختر اینقدر میتونه نترس و شجاع باشه
بخداوندی خدا قسم من تاحالا توی اطرافیانم تا الان به سن 27سالگی رسیدم هیچ دختری رو ندیدم به اندازه ی خودم جسور و نترس و شجاع حتی به جرات میتونم بگم از خیلی مردها هم مردترم و جسارت منو خیلی از مردها هم نداره
شاید برای خیلی از خانمهایی که این فایل رو میبینن تعجب آور باشه ولی برای من طبیعیه چون خودم چنین شخصیتی دارم و اگر منم جای اون خانم بودم همون حرکات رو میزدم
رفته بودم شمال رفتیم دریا من رفتم داخل آب تا جایی که دیگه آب تا سرم بالا اومد با اینکه شنا بلد نیستم ولی نتونستم بگذرم از اون زیبایی و تجربه کردن دریا بقیه ی خانما هم بودن لب ساحل نشسته بودن و فقط تا همون نزدیکای ساحل اومدن توی آب
یکی از دوستام توی ماسال زندگی میکنه وقتی براش تعریف کردم گفتم آره رفتم آمل خیلی خوشگذشت و رفتم توی دریا با تعجب گفت چی؟! توی آب هم رفتی گفتم آره
گفت من تا حالا توی آب نرفتم چون میترسم زیر پام خالی بشه
بودن در مسیر توحید شجاع ترم کرده و خیلی خوشحالم که در مسیر هستم
خدایا شکرت بخاطر وجود استاد شجاع و جسورم سید حسین عباسمنش و خانم مریم شایسته که با دیدن زندگیشون منم شجاع تر میشم بیشتر
بهترین بهترینها رو براتون آرزو میکنم انشالله که همیشه در پناه خدای مهربان شاد و سلامت و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت
خیلی لذت بردم از تماشای این فایل سپاسگزارم که این زیبایی ها رو باهامون به اشتراک گذاشتید
خدا رو شاکرم که یک بار دیگه دستم به قلم رفته تا از نعمتهای و زیبایی های این جهان قانومند خدا سپاسگزاری کنم و آیه صدّق بالحُسنی رو به جا بیارم.
الهی شکرت چه طبیعت چشم نوازی خلق کردی. چه هوشی به ذهن آدمی عطا کردی که وسیله ای با این قدرت خلق کنه که بتونه در این جاده های صعب العبور به راحتی درخواست سرنشینانش رو اجابت کنه. واقعا این فورد خوش خرام برادریش رو ثابت کرد با این حرکت. خدایا ازت بی نهایت سپاسگزارم که به ذهن بنده ات الهام کردی سیستم لرزش گیر روی دوربین موبایل طراحی کنه که با اینهمه حرکت ذره ای کیفیت تصویر پایین نیاد و تصاویر باکیفیتی تهیه بشه. هرچند که قوه بینایی چشمی که خدا آفریده کجا و دوربینی که بشر تا به امروز تونسته طراحی کنه و بسازه. هیچ وقت هرگز اونچه که چشم با دایره دید وسیع خودش می بینه با اون کیفیت و ظرافت در هیچ دوربینی ضبط نمیشه. اعتقاد من اینه البته!
استاد عزیزم رو تحسین می کنم که از هیچ زیبایی نمی گذرن و وسیله مورد نیازش رو تامین می کنن تا امکان دستیابی به دورترین و سخت ترین نقاط جهان رو برای خودشون فراهم کنن فقط برای اینکه سپاسگزارتر بشن. با دیدن نعمتها و زیباییهای بیشتر عظمت خدا رو بیشتر درک کنن.
هر چیزی ممکنه بهایی داشته باشه و دیدن این آبشار بکر و دست نخورده هم بهاش طی مسیر سرازیری طولانی با شیب زیاد بود. ولی کسی که انگیزه و اشتیاق رسیدن به نتیجه رو داشته باشه سختی مسیر رو جدی نمی گیره بلکه به قول استاد ازش به نیکی بهره هم می بره. در مسیر برگشت که سربالایی خیلی تندی بود، استاد شما به مریم جان گفتید : قهرمان! بدن اینجوری قوی میشه، باید بهش فشار بیاری یعنی اینطوری به یارتون روحیه و انرژی دادید که درسته که خسته شدی ولی بدنت داره قوی میشه. یه درس عملی برای کشیدن یک نکته مثبت از دل یک مساله به ظاهر سخت.
و در نهایت آبشار رویایی که همه حواس پنجگانه به اضافه روح و ذهن رو درگیر خودش می کنه. به عنوان کسی که تمام دوران کودکی و نوجوانی و جوانی خودش رو در خوزستان پر از رودخانه های پرآب و عریض و عمیق سپری کرده، و دستی هم بر شنا در استخر داشته،میگم قویترین عنصر از عناصر چهارگانه طبیعت (آب، خاک، باد، آتش) برای آرامش دادن به انسان آب هست. اصلا جوری تو رو غرق در درونت می کنه که زمان و مکان و تقویم و تاریخ و روابط و گذشته و آینده از حساب و کتاب ذهنت خارج میشه و سراسر میشی لحظه حال.
عاشق سهراب سپهری و نگاه عارفانه اش هستم چون آب رو بعنوان پایه احساسات شاعرانه اش و مبنای قیاس خوشبختی انتخاب کرده.
شاید این آب روان می رود پای سپیداری تا فرو شوید اندوه دلی…
داشتم از رودخانه و تجربه شنا در اون می گفتم. تصور کنید در رودخونه دز که از وسط شهر دزفول می گذره و بسترش سنگلاخیه، اولا که خود آب یخه. وقتی بدنت توی هوای 50 درجه زیر آفتاب حسابی داغه و میپری توی آب صدای پوستتو می شنوی که میگه چززززز…..
دوما بخاطر صخره های کف رودخونه بعضی جاهاش خروشانه و گردآب داره. ولی چرا منِ اون زمان 15-20 ساله که 43 کیلو هم بیشتر نبودم، جرأت می کردم توی این آب نه تنها شنا کنم بلکه عرضش رو رد کنم و برسم به اون دست رودخونه؟ چون خواهر بزرگترم و دوستامو دیده بودم که میرن. و چون مقاومت ذهنی در سنین پایینتر کمتره این جرأت و جسارت راحت تر شکل می گیره.
با دیدن اون خانم نیم تنه آبی دقیقا یاد خودم افتادم. نه از سرمای آب میترسه و نه از ارتفاع و نه از سر خوردن از سنگهای تیز. این جرأت و جسارت رو همیشه در سفرهام داشتم. همیشه نفر اول تجربه های جسورانه بودم. هیچوقت برام زن بودن مانع برای انجام چنین کارهایی نبوده. اما کجاها ترسیدم؟
استاد چقدر خوشحالم که خودتون در مورد این مساله ای که برای من بولد شد صحبت کردید. یعنی در نظر داشتم همین موضوع رو بهش بپردازم بعد در ادامه فایل دیدم شما در موردش به زیبایی توضیح دادید. مسلما تفسیر و توضیح شمای استاد از منِ شاگرد کاملتر و عمیقتره. پس اینو به فال نیک می گیرم و سعی می کنم ترمز ذهنی خودم رو ازش بکشم بیرون.
مثل اون آقاپسر مدتها تعلل کردم؟ ولی بعدش که پریدم دیدم اونقدرها هم هیولا نبوده. مثال میزنم تا برای ذهنم منطقیش کنم.
1-وقتی بچه بودم سلام کردن به مهمونای غریبه برام یه ترس بزرگ بود. اما یکی دوبار که روی ترسم پا گذاشتم آسون و تازه لذتبخش هم شد. ازم سوال می کردن راحت جواب می دادم. معمولا هم سوالا از درس بود که من توش عالی بودم. نتیجه نترسیدن از جمع این شد که همیشه داوطلب برنامه های سر صف مدرسه بودم. توی کارهای پرورشی و اجراهای بزرگ من بهترین بودم. چون دیدم اجرا در جمع میتونه خیلی لذتبخش باشه. و بارها و بارها این کار رو تکرار کردم حتی در دانشگاه. این شد که تصمیم گرفتم تمرین آگهی تبلیغاتی رو هم انجام بدم و با اینکه خیییلی سخت بود ولی تابحال دو بار انجامش دادم.
2-در مورد آشپزی کردن. همیشه خراب می کردم. همییییییییییییییشه. ولی وقتی رفتم خوابگاه دانشجویی و مستقل شدم همه چیز از این رو به اون رو شد. چرا؟ چون نیازم باعث شد حواسم رو به الگوهای تکراری که کارمو خراب می کنن جمع کنم. اشکال کارمو دربیارم و این کار رو وقت تلف کردن نبینم. بلکه با عشق به عنوان یک هنر انجامش بدم. الان عالی شدم.
3-رانندگی کردن. برام یه کابوس بود. یک بار که ماشین بابامو با اینکه بغل دستم نشسته بود و توی دنده 1 داشتم می رفتم بردم رو جدول و چندتا پسر اومدن کمک بابام تا ماشینو بلند کردن و انداختن رو آسفالت! چرا؟ فقط و فقط ترس بیهوده. تازه بعد از اون اتفاق بیشتر هم می ترسیدم. ولی وقتی تنها می نشستم راحت تر بودم. وقتی کسی با تشر و غرغر بهم فرمون نمی داد عالی می رفتم. الان خیلی راحت تر رانندگی می کنم.
4-در مورد کار کردن و کار پیدا کردن. اینجا هنوز پاشنه آشیل دارم. هنوز برام پول درآوردن یه غوله. هنوز با وجود تمرین هایی که تابحال انجام دادم نتونستم شاخ این غول رو بشکنم و پا بگذارم تو دل ناشناخته های ترسناک. ولی فکر کنم چندتا خش انداختم روش.
استاد چقدر درست اشاره کردید. حتما اون خانم قبلش بررسی کرده که عمق آب چقدره و چه خطراتی ممکنه وجود داشته باشه. اگه این آگاهی ها رو بدست نیاری و بپری اسمش نمیشه شجاعت بلکه میشه حماقت. باید از کاری که می خوای واردش بشی یک درصد اطمینانی داشته باشی ولی نه به قیمت موندن پشت درهای ترس. در حالیکه داری الگوهایی رو جلوی چشمت می بینی که این کار رو به سلامت انجام دادم و دارن تو روت می خندن.
واقعا احسنت به اون خانم که پیشرو بود. و آفرین به آقا که بالاخره قویتر از ترسهاش شد و پرید. بارها و بارها. وحتی دفعه آخر که صحنه آهسته شد یه ثانیه زودتر هم پرید.
و البته اون خانم نارنجی پوش هم به رگ غیرتش برخورد و پرید. هرچند از ارتفاع پایینتر… پس موفقیت میتونه واگیردار باشه.
یه نکته ای که توی فایل با دیدن اون ماشینهای بزرگ و هیکلی که توی جاده ها در حرکت بودن به ذهنم رسید اصل بقای اصلح بود. در سرزمینی که کوهستانیه اتومبیل های ظریف و با شاسی کوتاه و محورهای ضعیف نمی تونن سالم باقی بمونن و از پس شرایط محیط بربیان. پس برای چنین شرایطی باید قویتر باشی تا بتونی به حیاتت ادامه بدی. برای انسان هم همین صادقه. اگر در شرایطی هستی که نیاز داری ذهن خلاقتر و قویتری داشته باشی، در واقع کنترل ذهن و تقوای بیشتره که باعث ادامه حیاتت میشه. نه تنها چشیدن طعم شادی و راحتی و خوشبختی بلکه اصلا زنده موندن بسته به قویتر شدنه. بسته به حذف آپشنهای اضافه و دست و پاگیره. باید عضلاتت رو قوی کنی تا بتونی بعضی زیبایی های دوردست رو ببینی و لذتش رو ببری.
می دونید چیه؟ خوشحالیم اینجاست که اسکن ذهنی برام آسونتر شده. افکارم رو واضحتر می تونم رصد کنم. این برام یه نتیجه خیلی بزرگه. من قبلا نمی دونستم کی هستم و دارم به چی فکر می کنم. نمی دیدم و لمس نمی کردم که نتیجه های زندگیم برمی گرده به کدوم رشته از افکارم. الان بهتر دارم خودشناسی می کنم و بابتش خیلی خوشحال و سپاسگزارم.
من باید و باید و باید هرچه بیشتر الگوهای موفق پیدا کنم و انقدر تکرارشون کنم که مثل زمان نوجوانیم از عرض رودخانه شنا کنم و برسم به جایی که مردهای جوان قوی هیکل فقط می تونستن برن. و چشماشون گرد میشد که یه الف بچه چطور این کار رو کرده.
من همون آدمم با همون توانایی هایی که خدا از قبل از تولدم نطفه اش رو در وجودم کاشته.
من لایق هستم فقط باید باور کنم که لیاقت و کفایتش رو دارم.
امروز بعد از مدتها فیلترشکن وصل کردم و توی اینستاگرام چندجا دیدم که یه خانم جوان ایرانی به نام یاسمین مقبلی به عنوان عضو ارشد و فرمانده یک گروه چهار نفره همین فردا 3 شهریور عازم یک سفر فضایی به ایستگاه فضایی در مدار 400 کیلومتری از سطح زمین هست. با فضاپیمای فالکون 9 از شرکت spacex آقای ایلان ماسک. این خانم از داوطلبان سفر به ماه هم هستند و بعید می دونم سنشون از 35 بیشتر باشه. همین 6 سال پیش یعنی سال 2017 وارد ناسا شدن و الان رییس گروه فضانوردان اعزامی به آزمایشگاه فضایی هستند.
اگر این خانم توانسته من هم می توانم از پس هرررر کاری بربیایم. و تمام!
اول از شما بابت کامنت دوست داشتنی سرشار ازعشق و چقدر پر انرژی بود مثل همیشه لذت بخش وجاری شدن کلام الله در نوشتارتون پیدا بود
من هم عاشق وشیفته سهراب سپهری هستم به خاطر درک ونگاه متفاوتش
سعیده جان نمی‌دانم چطوری از شما تشکر وسپاس گزاری کنم از وقتی کامنت دوتای قبل که گفتید صبح ها یا نیمه شب کامنت گذاشتن رنگ وبوی دیگه ای داره خودم متعهد کردم که 5صبح بیدار بشم ولذت آن را ببرم
واقعا روزم ذهنم خیلی متفاوت تر شده این رو خودم حس میکنم واحساس واقعی خوبی دارم
دوستان خوبی مثل شما نعمتی هستند که خداوند سر راه من قرار داده باز هم از شما سپاس گذارم چراغ روشنی بخش مسیر سبز زندگی من شدید
بهترینها برات آرزو مندم خداوند مهربان نگهدارتان باشد
سلام و عشق و احترام خدمت شما دوست عزیز و گرانقدرم.
الهی شکر که خدا به من عزت داد و منت سرم گذاشت تا بتونم چیزی ابراز کنم که حتی شده یک نکته یا یک خطش برای کسی روشنی بخش باشه. این قطعا از لطف و نور خداست. وگرنه من از وجود خودم چیزی برای ارائه ندارم.
بی نهایت شما رو تحسین می کنم بابت تعهدتون به سحرخیزی و حس کردن اون لحظه معنوی طلوع خورشید. خدا بهتون برکت و عزت بده که اینقدر برای خودتون ارزش قائل شدید که لایق دریافت نعمت سحرخیزی شدید.
براتون موفقیت روزافزون و تندرستی کامل و ایمان محکم آرزو می کنم.
تحسین تون میکنم که با این ماشین فوقالعاده فورد هدایت شدیم به این مکان دنج و زیبا،واقعا از سرسبزی درختان،رنگ زیبای فسفری سبز،از ابرهای روی کوه که سایه روشن درست کرده بودند دلم زنده شد،استاد عزیزم از خدا میخواهم حسابی بهتون خوش بگذره و لذتش رو ببرید که دل مارو هم زنده می کنید.
اوج سپاسگزاری رو هم در چهره ی زیبای شما،هم در کلامتون وقتی از هوا و از سکوت و زیبایی طبیعت صحبت میکردید،هم در برق چشمان تون و هم در قلب خودم احساس کردم،قبلا فکر میکردم باید حتما به زبون بیارم احساسم رو،اما فهمیدم همین که لذت میبرم،همین که وقتی به فایل هاتون و به زیبایی ها نگاه میکنم و غرق میشم توش،همین که نیم ساعت از زمان میگذره و انگار من اینجا نیستم انگار من اون سر دنیا در حال تجربه کردن و لذت بردن از سبزی چمن و درختان هستم،من غرق نم و رطوبت هوا هستم،من غرق خنکای آب هستم غرق مستی از نیش زنبوری بودن سردی آب میشم…من در حال تصدیق زیبایی هستم و همین لذت بردن اوج سپاسگزاری من هست…
از اعماق قلبم اون دختر شجاع رو تحسین کردم،راستش منم تجربه های مشابهی رو داشتم،چه اونجا که نترسیدم و خودم الگو شدم و چه اون جایی که ترسیدم و حرکت نکردم و پانذاشتم رو ترس هام…وقتی با این تفکر که من میتونم ،من میرم تو دل هر چی که پیش بیاد با این تفکر که خدا هدایتم میکنه و چیزی نمیشه،با تفکر ماجراجویانه رفتم تو دل ماجراهای زندگیم همه چیز خیلی فان و راحت پیش رفته،در خیلی موارد هم همه چیز خیلی خنده دار و قشنگ پیش رفته
اما اون جاهایی که ترسیدم ،اون جاهایی که آگاهانه رفتار نکردم و اجازه دادم نجواها من رو کنترل کنن،اونجاهایی که از دیگران توقع داشتم کلی بلا سرم اومد،کلی حرص خوردم ،هیچ تجربه شیرینی هم نداشتم.
مثل همین دختر خانم که میره و ماجراجویی میکنه ،وقتی رفت اون بالا با چنان ذوقی می‌پره پایین که آدم سر ذوق میاد که بره و امتحان کنه.
عالی بود،چه الگوی زیبایی برای من ،که به قول شما استاد جانم که گفتید هرچی می خواهی باش اگر زن هستی قوی باش اگر مرد هستی قوی باش اگر هر چیزی رو می خواهی باشی قوی باش….و بازم به قول شما باید از این الگوها درس بگیریم،اگر کسی تونسته منم میتونم،چون همه ی ما یه ابزار داریم،همه ی ما یه بیل داریم،می خواهی با این بیل باغچه ات رو آباد کن ،می خوای بزن یکی رو بکش…من این روزها به دنبال الگوهای فراوانی هستم،در هر موردی در روابط در ثروت در کار…و جالبه خداوند چقدر عالی هم‌زمانی ها رو ترتیب میده.دیروز صبح که از خونه اومدم بیرون دیدم همسایه مون یه ماشین شاسی بلند جدید خریده،قلبم باز شد و کلی تحسین شون کردم و گفتم ایول منم میتونم پس،امروز شنیدم که همکاران میگفتن یه نرس اتاق عمل هست که به ازای هر عمل فلان قدر پول دریافت میکنه،بازم گفتم ایول ،پس میشه باهمین شغل دولتی میشه ،پس منم میتونم به خواسته ام برسم…
سلام به استاد عزیزم و سرکار خانم شایسته عزیز و سلام به همه ی دوستان عزیز
من به شخصه علاقه ی زیادی به سریال پزشک دهکده دارم
چندین مرتبه اون رو نگاه کردم
واسم خیلی درس داره
درسهایی مثل :انگیزه، تکامل، اعراض وووو
جایی که این سریال پر شده و من عاشقش هستم کلورادو هست که به لطف استاد عزیزم و مریم جان اونجا رو خوب داریم میبینم و لذت میبریم
چقدر این جا پر از نعمت و فراوانی هست
خدایااااااا شکرت
اما تجربه ایی از درس و نکات استاد عزیزم در این فایل
خانواده همسرم رسم دارن وقتی کسی رو خاک میکنن:
شب اول یک نفر تا صبح سر خاک میمونه و قرآن میخونه
مدتها پیش وقتی من و همسرم توی یک شب زمستون میخواستیم بریم دارلرحمه که سر خاک بمونیم، یکی از اعضای خانواده همسرم بهم گفت خوب نیست که یک خانم اینقدر نترس باشه و همه جا بره، شب هست و دارلرحمه و هزار کم وزیاد
من اون شب یک لحظه جا خوردم
چرا؟!!!
چون میخواستم تابع باورهای غلط اکثر افراد جامعه باشم
اما چون به همسرم قول داده بودم، همراهیش کردم
ولی دیگه هرگزززز اینجور جاها نرفتم
و برای هر کاری که شجاعت نیاز بود، ترس در من پیش قدم میشد
همسرم هم بهم گهگاهی میگفت دیگه مثل قبل نیستی، همراهی نمیکنی
و من با بیس تررررررس، دلایل موجه واسش می‌آوردم
حالا فهمیدم که من اون موقعها ناآگاهانه از قانون تبعیت میکردم و بخاطر حرف مردم و ترس اونو زیر پا گذاشتم
و از این لحظه به خودم قول میدم که مثل قبل با
ایمان
شجاعت
به دور از قضاوت
مسیرم رو ادامه بدم
انشاالله که در پناه الله شاد، سالم و ثروتمند باشید
من هم همراه شما با الگو ذهنی که همیشه دارم در مورد هرچیزی به دنبال قانون و کارکرد اون در جهات مختلف زندگی هستم و داشتم به همین موضوع پریدن اون اقا و خانم فکر میکردم .
این خیلی عالیه که شما میپردازید به شرح این موضوعات خیلی دوست داشتم و استفاده کردم لطفا ادامه بدید استاد عزیزم
این مسیر سنگلاخی به بهشت میرسه اگر ماشینت مناسب باشه اگر یه گاری زنگ زده ی زوار دررفته با کلی اشغال به خودت نبسته باشی!بله این مسیر به بهشت میره!راه سخت و پر از چاله و دره است اما نه واسه ما که تو تراک استاد نشستیم ما فقط مناظر و زیبایی و سرسبزی و کوهای سر به اسمون رفته و ابی اسمونو میبینیم مسیر سنگلاخی زیر چرخای باورهامون له میشه این مسیر دست کمی از اون بهشتی که استاد توش ایستادن نداره من نتایجم اندازه استاد نیست ولی فعلا دارم از این جاده ی قشنگ لذت میبرم و استاد رو میبینم که زیر جایی که من الان هستم رسیده اونجا باورهای محدودی داشت مثل همه ی ما از بچگی تو خانواده ی متشنجی بزرگ شده بود مثل خیلی از ما ولی تونسته امروز تو بهشت زندگی کنه!اگر استاد خانواده ی پولدار یا با ارامشی داشت الان ذهن من نجوا میکرد که همه چیز خانوادست تو نمیتونی! ولی خدا کاری کرد که راه همه ی نجواها بسته شه واسه کسی مثل من و بگم اگر استاد تونسته از اون شرایط برسه به اینجا پس منم میتونم
استاد انصافا تاحالا جایی رو به زیبایی اون منطقه که الان اونجایین ندیدم هیچ جا اسمون انقدر ابی نیست درختا انقد سبز نیستن! انقد غرق زیبایی طبیعت شدم که نتونستم اسکرین شات نگیرم از گوشیم و بنظرم چقد رنگ قشنگی رو خدا واسه تراک شما درنظرگرفته(چون گفتین فقط همین رنگ موجود بوده) انگار میدونسته قراره با این ماشین بزنین به دل سرسبزی ها و واقعا اگر هر رنگ دیگه ای بود انقد تو قاب تصویر قشنگ نمیشد
وقتی اون دختر و پسر از صخره ها بالا میرفتن و میخواستن بپرن تو اب من فقط به شکاف بین دوتا صخره نگاه میکردم که ابی پررنگ اسمون و چنتا تیکه ابر و یه جنگل از پشتش معلوم بود
»»»»»»»»
ایه 13حجرات میگه تنها ملاک برتری انسان ها تقوای اونهاست
سالها ذهنمو این جمله درگیر کرده بود که خب یعنی چی
اینجا تو سایت فهمیدم یعنی چی! مرد و زن نداره اصلا ملاک کنترل ذهنه و این یعنی به قول استاد ملاک اینه که هر کس چقد تونسته برای خودش لیاقت ایجاد کنه
رویای عزیزم چقدر زیبا تشبیه کردی این جاده ی زیبا و سنگلاخی رو به مسیر رسیدن به بهشت که میتونه آسون و پر از لذت باشه واسه کسی که وسیله مناسب داره ، راه رسیدن به خواسته هامون با باور درست آسون و مسطح میشه حتی اگه واسه بقیه سخت و سنگلاخی باشه
آیه ای که از قرآن نوشتی فوق العاده زیباست و دقیقا زمانی که باید میخوندمش نوشتی . ممنونم ازت
و ووواووووو خدایا سپاسگزارم بابت دیدن این همه زیبایی
خداراشکر که ماشینمون جوری بود که این مسیر سنگ لاخی راهم تونستیم بریم و ابن طبیعت زیبا را از دست ندادیم
چقدر برام جالب بود که از حرکت اون دختر خانم چقدر لذت برده بودم و میخواستم بعد از دیدن فایل در موردش بنویسم و بعد متوجه شدم استاد جانم خودسون کامل دارند در مورد روند رفتار ابن دختر خانم صحبت میکنند
و چقدر تحسینش کردم
ابنکه نترس جلو جلو میرفتم و کوچ میکرد طرف مقابلش را چقدر از دیدن رابطه های دو طرفه که خودشون با خودشون دارند عشق میکنند را دوست دارم و همین طور میبینم میگم ای جانم
خدای من. چه آب زلالی چقدر زیبا بود ابن آبشار در ته برگشت آدم خسته میشه ولی ارزش رفتنش را داشت خدا قوتتون بده که این زیبایی را با ما به اشتراک گذاشتید
وقتی گفتید آبش خیلی یخه با تمام وجود احساس کردم چون چند وقت پیش که رفته بودیم لرستان و سمت آبشار گریت دقیقا انقدر خنک بود که انگار رگ هام داشت منجمد میشد و من مونده بودم یک سری ها چطور رفتند تو آب و تازه کامل زیر آبشار هم می‌رفتند
مثل الان این جوون های با نشاط
استاد دقیقا این الگو ها خیلی بهمون کمک میکنند
من بارها تو بازی بچه های خودم و فامیل دیدم که وقتی از چیزی می‌ترسند که انجام بدند فقط یک نفر که انجام میده بقیه هم نترس می‌زند تو دل کار
یاد سفرت ن رو کشتی افتادم که گفتید دیدم پسر بچه ها از کشی می‌پرند تو دریا منم شهامت پیدا کردم و پریدم و پشتش مایکل هم پرید دقیقا همین طوره
تو استخر موج های خروش مشهد دقیقا خیلی ها اولش می‌ترسند ولی وقتی می‌بینند بقیه دارند میرند اونا هم پا رو ترسشون میزارند و میرند و بعد خودشون میشند انرژی دهنده به افراد جدید تر
بنر این فایل را که دیدم ناخوداگاه مبهوت شدم و واقعا یاد عکسهای تو کارت پستال افتادم،
واقعا حیرت انگیزه.
مگه میشه ،مگه داریم
تا چند لحظه زبونم بند اومده بود از این منظره فوق العاده و حیرت انگیز
از اولین کلمه ای که بر زبان خانم شایسته جاری شد،آقا یه جای خیلی خیلی خفن تو جنگل‌های صعب العبور پیدا کرده و می‌خواهیم بریم کمپ کنیم،
ذهنم چقدر تحسین کرد این رابطه عاشقانه مبتنی بااحترام متقابل را که همیشه خاتم شایسته در گفتگو با ایشان از کلمه آقا، استاد و یا شما استفاده میکنند که واقعا برام قابل تحسینه درسی برای من.
چهره ی زیبای استاد که از دیدن این همه زیبایی به وجد اومده و کاملا در صورت ایشان هویداست.
کمپ ور این منطقه صعب العبور و شجاعت شما در دل رفتن به ناشناخته ها که همیشه برای من قابل تحسینه.
و چقدر این تراک کمپر150 را باید تحسین کرد که ما را داره به دل این جنگل میبره که این ماشین از پسش بر میاد.الهی شکر.
با این بالا پایین رفتن ماشین و تکون خوردن گوشی تو دست خانم شایسته عزیز کاملا مشخصه که داریم از چه جاده خفنی طی مسیر میکنیم.
خدارا شکر به خاطر این ماشین.
وای خدای من درختان سپیدار که نور خورشید بهش ن برخورد کرده و رنگ طلاییشون خیلی زیباست.
الله اکبر الله اکبر به این همه زیبایی.
کرال کنترل یک قابلیت هوشمند روی خودروهای پیشرفته است که این توان را دارد تا با درک شرایط جاده، سرعت خودرو را تنظیم کند. بنابراین این سیستم در مسیرهای صعب العبوری که با یخ، گل، شن یا سنگ پوشیده شده است، قادر است خودرو را کنترل کند.
استاد یه لحظه دستش را میزاره روی کشاله رانش و به محض حرکت دادنش عجله های سینه شما نمایان شد و چقدر من این اندام شمارا تحسین میکنم.
الله کابر این مناظر دقیقا چیزی بوده که استاد تصویر سازی و تجسم کردهو حالا بهش رسیده .
قانون اینا میگه جور دیگه ای نمیتونه باشه ،وقتی باور ساختی و تجسم کردی و تصویرسازی کردی و احساسش کردی ،لاجرم هدایت میشی به زیبایی ها
بعد از یه پیاده روی طولانی در این هوایی که نه گرمه و نه سردو یه خنکای لذت بخشه،و به طرز رویایی عالی هست.
اوج زیبایی و سبزی و درختان زیبای کاج و سپیدار و این کوهستان لذتبخش و رویایی در فایل 200 به ما هدیه داده شد از جانب الله یکتا .الهی شکرت.
می‌رسیم به گلهای بنفش وارد رنگ که واقعا در این مسیر روح آدما جلا می‌دهد چقدر این گلها قشنگ و زیبا هستند ،منم یه دستی به این گلها میزنم و آروم نوازششون میکنم.خدایا شکرت.
رسیدیم به این آبشار حیرت انگیز،
استاد واقعا باور کنید وقتی گفتید به این آقا که بپر پسر ،قبل از اینکه توضیحاتتون را بشنوم و ببینم،یاد حرفهاتون شما تو دوره دوازده قدم افتادم
وقتی از یه ابشار بلند پسرم پرید تو آب و منم بعد ایشون پریدم و برام آن قابل باور شد.
بالاخره بعداز چندی که بر ترسهایی که به قول استاد کاملا طبیعی هستند و برای بقای ما انسانها لازم هست،غلبه کرد و پرید تو آب.
بسیار این خانم مسن راتحسین میکنم که این راه را اومده و
بسیار استاد عزیزمون را تحسین میکنم که هیشه برای کمک به انسانها پیش قدم میشه و محبتش هر لحظه شامل حال افراد دورو برش میشه.
از اون لحظه ای که استاد اون خانم مسن را دید
مشخص بود که میخواد بره و دست ایشون را بگیره و شاید ناخودآگاه تو ذهنش هر لحظه داشت ایشون را تحسین میکرد. به صورت عملی این را نشون داد و کمکشون کرد ،
دمت گرم استاد کا اینقدر روحیه لطیفی داری.چه آب زیبایی،وای چه یخه چه خنکه ،آدما ریست میکنه،خیلی حال خوبی به آدم میده،
نمیدونم یه جاهایی کلمات برای توصیف این همه زیبایی کم میارن.
من چندین با از ساعت 3 که تو شیفت شکاری بودم این فایل را دیدم و چندین مرتبه استوپ کردم و خودما تمام و کمال با همه جزئیات اونجا تصور کردم.
صدای شور شور این آبشار گوشنواز میکنه.
الله اکبر،الله اکبر،الله اکبر
چقدر پا گزاشتن تو این آب زلال و شفاف لذت‌بخشه ،
تحسین میکنم خانم شایسته را.
لمس و دیدن این سنگها که به شکل‌ها و رنگهای مختلف هستند چقدر لذت بخشه.
الهی شکر.
این موزیک دلنواز که طی فایلهای سفرنامه همیشه با ما بوده و لذت دیدن این تصاویر را دو چندان میکنه.
چقدر میشه این دوتا دوست را با اون تای دیگه و به این نتیجه رسید که همیشه خدا به شجاعان پاسخ میده و اگر به ترس غلبه کنی و حرکت کنی و به دل ناشناخته ها بری که اتفاقا طبیعی و برای بقای ماست
خداوند بهت پاداش میده و قدمهای بعدی را برات هموار میکنه.
جا داره تحسین کنم همه خانم های این سایت توحیدی را که قدم در راه توحید گزاشتن و خیلی با ترسهاشون مواجه شدند و هر لحظه دارند به ترسهاشون قدم به قدم غلبه میکنند و حتی برای ما آقایون الگو بشن و برای ما راهگشا.
من چندین بار در سن 13 سالگی وقتی به روستامون ن میرفتم این تجربه پریدن از ارتفاع را داشتم و برام اون لحظات با دیدن این آبشار تداعی شد.
شجاعت این دو دوست و روابطشان را تحسین میکنم.
یه خدا قوت جانانه به خانم شایسته و استاد عزیز که این مسیر را پیاده رفتند و در حال برگشت هستند ،
چقدر این روحیه دادن و انرژی دادن به مریم جان را دوست دارم.
من بسیار تو کوهنوردی در جاهای مختلفی که رفتم ،دیدم افرادی را که یه مقدار کم میارن ،یا دیگه کاملا ناامید میشن و از افراد دیگه کمک میگیرن،برای طی مسیر
ولی شما متفاوت از همه هستید،
یاد حرف استاد تو یکی از سمینارهایی افتادن که میگفت،
اگر شما یه مسیری را بدوید و خیلی خسته بشید و دیگه نایی نداشته باشید در اون لحطه یه سگ دنبالتون کنه
چه میکنید؟
با سرعت بالا و بالاتر از قبل میدوید.
بدن را باید اینطور پرورش داد ،باید بهش فشار بیارید.
الگوها:
ترس از ارتفاع و صدای بلند از بچگی با ما هستند و برای بقای ماست و به ما کمک می‌کند.و کاملا طبیعی است اما نکته اینجاست که پریدن از این ارتفاع و اون هم از این ارتفاع و اون هم برای یک خانم ،واقعا تحسین برانگیزه
ترسها درست هستند و منطقی،اما ما باید الگوهایی را پیدا کنیم در اون کاری که از آن می‌تقسیم،آن کار را انجام داده باشند.
به این معناست :
که اون کار انجام پذیر و شدنی هست
استاد عزیز من پسر خودم در سن هفت سالگی تونست از چهارچوب در بره بالا و میله بارفیکس را بگیره،
و ایشون که الگوی دخترم که چهار سالشه بود
باعث شد دخترم بدون اینکه ماچیزی بهش بگیم در سن چهار سالگی موفق به انجام این کار شد.
وقتی یه فردی به موفقیتی رسیده خیلی برای ما باید باور پذیر باشه که این کار شدنیه و ما باید از این قدرت استفاده کنیم،به همین دلیل برای شروع هر کاری باید دنبال الگوهایی باشیم که اون کار را دارند انجام می‌دهند.
یعنی به جای تمرکز و توجه به افرادی که میگویمد این کار شدنی نیست،دنبال الگوهایی باشیم که تونستند این کار را انجام بدهند.
و این خیلی کمک کننده هست برای ما که می‌شود.
و نکته اصلی
و نکته اصلی
و نکته اصلی
که اگر این باور بنیادین شود در ذهن و به فرکانس عالی تبدیل شود(استمرار زیاد در پیدا کردن الگوهایی و مثال زدن به دهن و دوری از ورودیهای محدود کننده)من به راه حل ها هدایت میشوم.
این یک قانون است ولاغیر
البته که این آقا و خانم که از ارتفاع نپریدن و بر ترسشان غلبه نکردند ،اینقدر ترسها بر ایشان غالب هست که حتی با دیدن اون خانم و آقا که تونستند بپرند ،نتونستند این کار را انجام دهند و با ترسشان روبرو نشدند.
می‌شود یکخانم اینقدر شجاع، نترس و توانمند باشه که بتونه که بتونه کارهایی را انجام بده که خیلیاز آقایون انجام ندادند.
این فایل برای خانم ها می‌تواند الهام‌بخش باشد.
خدا را شاکرم که یه روز دیگه و شروع یه صبح دیگه را اجازه بهم داد در بهترین مکان و زمان باشم و از این طبیعت بکر و این جاده زیبا و آبشار فوق العاده زیبا استفاده کنم .
بینهایت از خانم شایسته و استاد تشکر و قدردانی میکنم برای ضبط این فایلها .
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
امروز که البته برای ما امشب است قرار است از جاده ای صعب العبور و خفن در دل جنگل عبور کرده به یک کمپ بروید جاده ای که تنها ترک کمپر هیولا می تواند از پس آن برامده سنگ تمام بگذارد و مانند رخش قهرمان مسیر را طی کند. ابتدای جاده تابلویی نصب شده و تذکر می دهد که هر ماشینی نمی تواند از این جاده عبور کند. البته به جز ترک کمپر استاد. با چنین ماشینی بی همتا و هدایت خداوند همه مسیرها به آسانی طی می شود. در آن جا رودخانه ای همراه با آبشاری زیبا قرار دارد که چشم به راه شما است.
ماشین به بالا و پایین در حال تکان خوردن است و بهتر است به قول خانم شایسته سکوت کرد.
جاده ای زیبا، خاکی و سنگلاخ که ما را به یاد جاده های ایران انداخت در شمال و جای جای ایران.
منظره ای نقاشی شده توسط خداوند که شما را به آن هدایت کرد. درختان سپیداری که در پاییز به رنگهایی غیر قابل توصیف تبدیل می شود.
بالاخره به مقصد رسیدید و در زیر سایه درختی ترک را پارک کردید که خستگی از تن بیرون کند.
منظره ای بسیار زیبا با ترکیب درختان سوزنی برگ، کوهای زیبای پیوسته در زیر آسمانی آبی با تکه های بزرگ ابر که دقیقا استاد چنین فضایی را تصور کرده بودند.
قرار است که از تپه های شیبدار پایین رفته تا به رودخانه برسید در هوایی دلپذیر و نشاط آور مانند هوای بهشت. گل‌هایی بنفش رنگ و زیبا سر راهتان آمده بودند سلامی عرض کنند.
آبشاری خروشان بر روی تخته سنگها و چه منظره زیبایی و مردی در وسط صخره که با شجاعت کامل صخره های تیز و صاف را پیموده اما در میانه راه مردد شده که بپرد یا نپرد؟ چندین دقیقه و چندین مرتبه پایین را نگاه کرده اما همچنان در همان نقطه ایستاده است و خانم همراهش از درون آب در حال انگیزه دادن برای پریدن است.استاد نیز در حال انگیزه دادن به او هستند:
فکر نکن بپر!
بالاخره تصمیم گرفت که با وجود ترس فراوان به داخل آب بپرد و استاد و خانم همراهش را خوشحال کند.
خانمی مسن با چوب دستی بلند عصای موسی همراه با نوه اش مسیر را با لذت و خوشحالی طی کرده و به مقصد رسیده تا از مناظر لذت ببرد. خانمی با انگیزه و پر انرژی که استاد نیز در بالا رفتن به او کمک می کنند.
دو نفر دیگر نیز به این جمع اضافه شد.
خانم شایسته در میان تخته سنگهای بزرگ پاهای خود را در آب قرار داده و از سردی آن لذت می برند.ابی زلال و شفاف.طبق معمول خانم شایسته همیشه به دنبال زیبایی ها هستند و سنگهای صیقلی بسیار زیبایی که شاید افراد دیگر به هیچ وجه به آن توجهی نکرده و برایشان عادی باشد یافته و به ما نیز نشان دادند حتی سنگی قلبی شکل.
دیدن الگوها همان گونه که استاد در تمام دوره های خود بیان کرده اند می تواند برای ذهن منطقی ما ثابت کند که دستیابی به تمامی اهداف امکان پذیر است.
آقایی که از ارتفاع می ترسید همراه با خانم به راحتی از صخره های صاف بالا رفته و این بار هر دو نفر با هم به داخل آب می پرند. این بار خانم شایسته آنها را تحسین می کنند و تصاویر آنها را به صورت اسلو موشن به ما نشان می دهند.
در حال برگشت از مسیر آبشار هستید سر بالایی با شیبی تند که خانم شایسته با تامل راه را طی می کردند از بس که شیب تند و زمین سنگ لاخ بود. دمتون گرم که آخر تمام راه را طی کردید با تمام باقیمانده انرژیتان.
به جاده ای آسفالت و زیبا برگشتید و دیگر از آن جاده خاکی خبری نیست. همه جا زیبا و آرامش دهنده. در زیر آسمان آبی زلال مانند آب و در کنار درختان و صخره ها به پیش میروید.
انگیزه داشتن برای انجام هر کاری شاید حرف اول را بزند و خانم شایسته برای ما الگوی بسیار گران بهایی هستند که بر ترس‌های شأن غلبه کرده اند، با خود به صلح رسیده اند و به همه ما انگیزه برای تمرکز بر خود را و سعی و تلاش برای به هدف رسیدن را به تصویر کشیدند. تصاویری در طی چندین سال و در موقعیتهای مختلف.با ارامش، شادی و لبخند و قلبی پر از صفا و صمیمیت.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
بنام خالق زیبایی ها
سلام دارم خدمت دوتا فرشته ی نازنین
دو تا خواهر
دوتا جواهر ارزشمند
مهشید و شیرین
حالتون عالی و متعالی
روزتون پراز شادی و انرژی مثبت
مرسی از کامنت بی نظیر تون.
خواستم تشکر کنم هم از کامنت های که می نویسید. و هم
بابت فعالیت تون در پروژه ی عقل کل …
کمال تشکر رو دارم ازتون،
شما گنجی، گنج بی پایان
خیلی خیلی دوست تون دارم.
البته با تمام وجودم.
در پناه رب العالمین باشید .
سایتون برقرار
و خداوند رو شاکرم برای وجود متبرک و عزیز شما .
که با انتشار و آگاهی های تون، جهان رو جای بهتری برای خود و ،دیگران قرار میدید.
دوستون دارم و بی نهایت
عاشقتونم.
بنام یگانه فرمانروای هستی
سلام به استاد ارجمندم وبانوشایسته گرامی ودوستان بی نظیرم در این سایت الهی
خداروشاکر به خاطر یه روز فوق العاده دیگه که باحجم زیادی از زیبایی شروع شد
استاد چیزی که تو کل فایلها دیدم سپاسگزاری شما وخانم شایسته از هرچیزی که باعث لذت شما شد بود بخاطر بوجود آب وهوای مطبوع، درختان ودشتهای سرسبز وبینظیر، آسمان آبی با آن تیکه های بزرگ ابرهای پفکی، سپاسگزاری به خاطر دیدن یه طبیعت بی نظیر کوهستانی سرسبز پوشیده از سروهای سربه فلک کشیده ،سپاسگزاری بخاطر دیدن بوته گلهای یاسی رنگ در مسیر پیاده روی ، پس جا داره منم به رسم ادب قبل از شروع به نکات فایل از شما وبانوشایسته سپاسگزاری کنم
استادجان از شما سپاسگزارم بخاطر رابطه قشنگ وعاشقانه ای که دارید وآن رابطه زیبا بدون وابستگی را باما به اشتراک میزارید تا یاد بگیریم ما هم میتونیم با داشتن علایق وسلایق خودمون بهم دیگه عشق بورزیم واین یعنی با صلح بودن با خودو پذیرفتن خودت همان طور که هستی وپذیرفتن طرف مقابلت همانگونه که هست
ازتون سپاسگزارم که با این دیدگاهتون به ما هم یاد میدین در هرلحظه به زیبا ییها توجه کنیم وسپاسگزار باشیم
ازتون سپاسگزارم که به ما نشون میدی در عمل که رسیدگی به وسیله نقلیه ای که دوسش داری بواسطه آن خیلی زیبایی ها را تجربه کردی یعنی سپاسگزاری وطبق قانون بدون تغییر خداوند این سپاسگزاری نعمتهای بیشتری را پیش رویمان قرار میده
ازتون سپاسگزارم که مارا جز خانواده خودتون میدونید واجازه همسفری در این سفر زیبا ورویایی به مادادید
از مریم بانو یه تشکر ویژه باید بکنم
استادشایسته، مریم عزیز ازت بی نهایت سپاسگزارم که از زیباییهای در مسیر با ذوق وشوق فیلم گرفتی تا ماهم از این زیباییها لذت ببریم ویجورایی میشه گفت کار شما شبیه کار آن افرادی هست که استاد در فایل قبل اشاره کردند که اطلاعات مربوط به مکان‌هایی که رفتندزیباییها و امکانات آن را و…نشر میدن که به نظر من این نشر اطلاعات خود ،یه نوع سپاسگزاری هست که سبب میشه روز به روز افراد بیشتری آنها زیبایی را تماشاکنند ولذت ببرند وهمین لذت بردن واحساس خوب داشتن سبب در جریان بودن انرژی جهان هستی وهدایت شدن به نعمتها وزیباییهای بیشتر میشه
مریم بانو عزیز چقدر شما را تحسین کردم که اینقدر با ذوق وشوق به هرزیبایی که میرسیدی فیلم می‌گرفتید که دیگه این ذوق وشوق شما استاد هم تحت تاثیر قرار داد که گاهی مواقع ایشون دوربین به دست باشند
استاد جان ازشما وبانوشایسته سپاسگزارم به خاطر این سایت ،سایتی که هرکسی وارد بشه فقط عشق خالص تجربه میکنه همه گفتگوهایی که رد وبدل میشه درخصوص زیبایی ونعمت وفروانی است ویگانگی وهدایت خداوند، همدیگه رو تحسین میکنند به همدیگه انگیزه برای حرکت وبهبودی بیشتر جهت رسیدن به مقامی که بخاطر آن آفریده شده ایم ،می‌دهند فارغ از اینکه هر کدام از ماها در چه جایگاه از چه خانواده‌ای هستیم از هم شناختی داریم یا نه، از کدام شهر یا کشور ویا چه عقاید مذهبی داریم
اینجا دور هم جمع شده ایم تا آنچه در مکتب شما آموخته ایم به اشتراک بزاریم واز تجربه های یکدیگه استفاده کنیم واقعا کجای دنیا یه همچین مکانی دیده میشه بدور از قضاوت وبدوراز بدبینی وشک هیچ جا
به تمام این دلایل واینکه یادم دادید ارتباط ملموس تر وزیباتری وبدون ترس با خدای مهربان داشته باشم وچگونه در برخورد با شرایط نا جالب با توکل وایمان به خداوند افسار ذهنم را در دست بگیرم ومسیر بهبودی را قدم به قدم با حال واحساس خوب طی کنم ونگران نتیجه آن نباشم با تمام وجودم از شما سپاسگزارم، این سپاسگزاری از شمااستاد جان پریشب به من الهام شد ولی چون موفق نشدم برا فایل قبل کامنت بنویسم حسم گفت قبل از کامنت این فایل بنویسم و ایمان دارم هیچ اتفاقی اتفاقی نیست از شما استاد جان ومریم عزیز وهمچنین خانم فرهادی وآقا ابراهیم صمیمانه تشکر میکنم
قسمت 200 این سفر بی نظیر ورویایی
استاد ومریم بانو واقعا دمتون گرم احسنت به این همت
حرکت در جاده صعب العبوری که دوطرف این جاده باریک درختان سرسبز وسربه فلک کشیده سرو وسپیدار زیبایی خاصی به این طبیعت بکر بخشیده وسمت چپ طرف استاد دامنه کوه که پوشیده از پوشش گیاهی است وچقدر من دقت ونکته سنجی بانو شایسته را تحسین کردم که گفتند من از جاده فیلم میگیرم ودیگه صحبت نمیکنم تا شما همه تمرکزتون به رانندگی در این جاده پراز سنگلاخ باشه وپس از گذر از آن جاده خدای من چه صحنه بی نظیری چقدر رویایی وشگفت انگیز آسمان به طرز خارق العاده زیبا کوهای با پوشش گیاهی واین درختان که همه نشان از فراوانی ونعمت است خدایا شکرت
وبعد از آن حرکت به سمت رودخانه والبته آبشار بی نظیر
استاد جان چقدر شما وبانو شایسته تحسین برانگیزی که صبر کردید تا آن پیر زن بیاد بهش کمک کردید تا از آن پل چوبی بود یا تنه درخت عبور کنه وبعد شما به حرکت ادامه دادید من تحسین میکنم این روحیه اجتماعی شما وبانو شایسته حتی در برخورد باغریبه ها که اینچنین گرم وصمیمی برخورد میکنی
وای خدایا چه آبشار زیبایی چه دریاچه زیبایی اصلا رنگ آب فوق العاده است وهوای رویایی وآب سردی که مریم بانو پاهاش رو گذاشته بود تو این آب قشنگ خنکی آب وآن حس آرامش را لمس کردم
چقدر تحسین کردم آن خانم شجاع که دوستش را تشویق میکرد وانگیزه میداد تا بپره تو آب وحتی برای اینکه این امر برای دوستش طبیعی بشه پیش قدم شد تا این پرش به آب را از ارتفاع بالاتری انجام بده واین دفعه همراه هم پریدن به آب واین پیروزی چقدر لذت بخشه که تو این الگو هم میشه یه جورایی رگه هایی از قانون تکامل را دید که اول از ارتفاع کم بعد یه ذره بیشتر وبعد ارتفاع بالاتر آن خانم شجاع وتحسین برانگیز نه تنها برای دوستش الگو شد بلکه برای آن دختر خانمی که بعد با دوستش آمدند الگو شد وآن دختر خانم هم خیلی زودتر از دوستش برترسش غلبه کرد به آب پرید وصحبتهای پایانی استاد در این جاده بی نظیر که اصلا قابل توصیف نیست فقط باید دید ولذت برد
ترس از ارتفاع وصدای بلند دوترسی هست که همراه آدم متولد میشه چون این دوترس شرط بقاست
موقعه ترس باید سعی کنیم الگویی پیدا کنیم که آن کاری که ما از انجام دادنش می‌ترسیم انجام داده باشه وبه خودمون بگوییم چون او تونسته منم میتونم وبپذیریم که می‌توانیم برا ذهن باورپذیر بشه ووقتی تو باور کنی هدایت میشی درست مثل پریدن از آن صخره با سنگهای تیز توسط آن دختر خانم وچه جالب این نکته را فراموش کردم بالا اشاره کنم تا استاد به آبشار رسیدند یه لحظه سوال کردند چه جوری آن آقا تونسته تا آن بالا بره وچه زیبا خدا بوسیله آن دختر خانم که واقعاجسارت وشجاعتش قابل تحسین است مسیر را بوضوح نشان داد
خدایا شکرت که امروز تونستم هم از زیبایی های این فایل بی نظیر لذت ببرم وهم موفق شدم کامنت بنویس بااینکه فایل قبلی را چند دفعه نگاه کردم ولی موفق نشدم کامنت بزارم یعنی هر دفعه یه برنامه ای پیش آمد وبرام مسلم شد تا خداوند اراده نکه من بنده نمیتونم حتی انگشتم رو رو کیبورد گوشیم ببرم برای نوشتن
به نام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیز
سلام خدمت دوستان عزیزم
استاد با به تصویر کشیدن این همه زیبایی ها توی این فایل دیوانم کردین
چقدر زیباست
خدای من نمیدونم اول کدوم بگم
از درختای سبز و زیبا و بلند قامت
از اون آبشار رویایی که با دیدنش احساساتی شدم
از اون ابرای پفکی که توی آسمون و هوای تمیز معجزه ی خداوند بود
از ماشین هیولا که مثل مرد داره براتون کار میکنه
یا از اون ماشینای خفنی که توی جاده یکی یکی رد میشدن
نمیدونم اول کدومش رو تحسین کنم
فقط میدونم مدار من رفته روی دیدن زیبایی هایی که لایق دیدنشون هستم
استاد افرادی این فایلها رو میتونن ببینن که لایقش هستن و اینقدر روی خودمون کار کردیم که داریم میبینیم
منی که دارم الان کامنت مینوسم در دل طبیعت زیر درخت گردو در هوای فوقالعاده دراز کشیدم و دارم براتون مینویسم همین جا هم فایل زیبای شما رو تماشا کردم خیلی چسپید
توی فصل اول سفر به دور آمریکا همه ی فایلها زیبان ولی آبشار نیاگارا بهترینشونه
توی این دوره از سفرتون این زیباترین فایله تا فعلا
و چقدر اون خانمه رو تحسین کردم بخاطر شجاعتی که داشت و با دیدن اون صحنه هایی که خانم اول پیش قدم میشد برای پریدن من داشتم توی ذهنم با خودم میگفتم ببین افراد شجاع و جسور با غلبه بر ترساشون میتونن زندگی رو بیشتر تجربه کنن و بیشتر لذت ببرن
افراد شجاع از زندگی لذت میبرن ولی افراد ترسو حسرت میخورن
داشتم قانون غلبه برترسها رو توی ذهنم مرور میکردم که شما شروع به توضیح دادن کردین و حرفام رو تایید کردید خیلی خوشحال شدم
این فایل خیلی به موقع بود
امروز من رفته بودم بالای یه دیوار دومتری شایدم ارتفاعش بیشتر باشه خواستم بپرم یه لحظه ترسیدم گفتم نه ولی سریع گفتم من به ترسهام نمیتونم باج بدم همیشه وقتی از چیزی میترسم میگم حتی اگر بمیرم باید برم توی دل ترسام مرگ بهتر از ترسه
اگر اون کار باعث مرگم بشه خوشحال میشم چون با شجاعت میمیرم نه با ترس
راستش استاد توی زندگی من از همون بچگی قهرمان زندگی من خودم بودم یعنی رفتار و عملکرد هیچ کس منو راضی نمیکرد کارهایی که انجام میدادم و میدم برای اطرافیانم باعث تعجبشون میشه میگن آخه چطور یه دختر اینقدر میتونه نترس و شجاع باشه
بخداوندی خدا قسم من تاحالا توی اطرافیانم تا الان به سن 27سالگی رسیدم هیچ دختری رو ندیدم به اندازه ی خودم جسور و نترس و شجاع حتی به جرات میتونم بگم از خیلی مردها هم مردترم و جسارت منو خیلی از مردها هم نداره
شاید برای خیلی از خانمهایی که این فایل رو میبینن تعجب آور باشه ولی برای من طبیعیه چون خودم چنین شخصیتی دارم و اگر منم جای اون خانم بودم همون حرکات رو میزدم
رفته بودم شمال رفتیم دریا من رفتم داخل آب تا جایی که دیگه آب تا سرم بالا اومد با اینکه شنا بلد نیستم ولی نتونستم بگذرم از اون زیبایی و تجربه کردن دریا بقیه ی خانما هم بودن لب ساحل نشسته بودن و فقط تا همون نزدیکای ساحل اومدن توی آب
یکی از دوستام توی ماسال زندگی میکنه وقتی براش تعریف کردم گفتم آره رفتم آمل خیلی خوشگذشت و رفتم توی دریا با تعجب گفت چی؟! توی آب هم رفتی گفتم آره
گفت من تا حالا توی آب نرفتم چون میترسم زیر پام خالی بشه
بودن در مسیر توحید شجاع ترم کرده و خیلی خوشحالم که در مسیر هستم
خدایا شکرت بخاطر وجود استاد شجاع و جسورم سید حسین عباسمنش و خانم مریم شایسته که با دیدن زندگیشون منم شجاع تر میشم بیشتر
بهترین بهترینها رو براتون آرزو میکنم انشالله که همیشه در پناه خدای مهربان شاد و سلامت و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت
خیلی لذت بردم از تماشای این فایل سپاسگزارم که این زیبایی ها رو باهامون به اشتراک گذاشتید
عاشقتونم بینهایت
به نام الله توانگر قدرت بخش
سلام و عشق به استاد نازنینم و به یار وفادارشون
درود و احترام خدمت همه دوستان جان
خدا رو شاکرم که یک بار دیگه دستم به قلم رفته تا از نعمتهای و زیبایی های این جهان قانومند خدا سپاسگزاری کنم و آیه صدّق بالحُسنی رو به جا بیارم.
الهی شکرت چه طبیعت چشم نوازی خلق کردی. چه هوشی به ذهن آدمی عطا کردی که وسیله ای با این قدرت خلق کنه که بتونه در این جاده های صعب العبور به راحتی درخواست سرنشینانش رو اجابت کنه. واقعا این فورد خوش خرام برادریش رو ثابت کرد با این حرکت. خدایا ازت بی نهایت سپاسگزارم که به ذهن بنده ات الهام کردی سیستم لرزش گیر روی دوربین موبایل طراحی کنه که با اینهمه حرکت ذره ای کیفیت تصویر پایین نیاد و تصاویر باکیفیتی تهیه بشه. هرچند که قوه بینایی چشمی که خدا آفریده کجا و دوربینی که بشر تا به امروز تونسته طراحی کنه و بسازه. هیچ وقت هرگز اونچه که چشم با دایره دید وسیع خودش می بینه با اون کیفیت و ظرافت در هیچ دوربینی ضبط نمیشه. اعتقاد من اینه البته!
استاد عزیزم رو تحسین می کنم که از هیچ زیبایی نمی گذرن و وسیله مورد نیازش رو تامین می کنن تا امکان دستیابی به دورترین و سخت ترین نقاط جهان رو برای خودشون فراهم کنن فقط برای اینکه سپاسگزارتر بشن. با دیدن نعمتها و زیباییهای بیشتر عظمت خدا رو بیشتر درک کنن.
هر چیزی ممکنه بهایی داشته باشه و دیدن این آبشار بکر و دست نخورده هم بهاش طی مسیر سرازیری طولانی با شیب زیاد بود. ولی کسی که انگیزه و اشتیاق رسیدن به نتیجه رو داشته باشه سختی مسیر رو جدی نمی گیره بلکه به قول استاد ازش به نیکی بهره هم می بره. در مسیر برگشت که سربالایی خیلی تندی بود، استاد شما به مریم جان گفتید : قهرمان! بدن اینجوری قوی میشه، باید بهش فشار بیاری یعنی اینطوری به یارتون روحیه و انرژی دادید که درسته که خسته شدی ولی بدنت داره قوی میشه. یه درس عملی برای کشیدن یک نکته مثبت از دل یک مساله به ظاهر سخت.
و در نهایت آبشار رویایی که همه حواس پنجگانه به اضافه روح و ذهن رو درگیر خودش می کنه. به عنوان کسی که تمام دوران کودکی و نوجوانی و جوانی خودش رو در خوزستان پر از رودخانه های پرآب و عریض و عمیق سپری کرده، و دستی هم بر شنا در استخر داشته،میگم قویترین عنصر از عناصر چهارگانه طبیعت (آب، خاک، باد، آتش) برای آرامش دادن به انسان آب هست. اصلا جوری تو رو غرق در درونت می کنه که زمان و مکان و تقویم و تاریخ و روابط و گذشته و آینده از حساب و کتاب ذهنت خارج میشه و سراسر میشی لحظه حال.
عاشق سهراب سپهری و نگاه عارفانه اش هستم چون آب رو بعنوان پایه احساسات شاعرانه اش و مبنای قیاس خوشبختی انتخاب کرده.
شاید این آب روان می رود پای سپیداری تا فرو شوید اندوه دلی…
دست درویشی شاید نان خشکیده فرو برده در آب
چه گوارا این آب، چه زلال این رود
آب را گل نکنیم
به نظر من یعنی روح پاک خودمون رو گل آلود نکنیم.
————————————————————————————————————————————————————————————————————————————
داشتم از رودخانه و تجربه شنا در اون می گفتم. تصور کنید در رودخونه دز که از وسط شهر دزفول می گذره و بسترش سنگلاخیه، اولا که خود آب یخه. وقتی بدنت توی هوای 50 درجه زیر آفتاب حسابی داغه و میپری توی آب صدای پوستتو می شنوی که میگه چززززز…..
دوما بخاطر صخره های کف رودخونه بعضی جاهاش خروشانه و گردآب داره. ولی چرا منِ اون زمان 15-20 ساله که 43 کیلو هم بیشتر نبودم، جرأت می کردم توی این آب نه تنها شنا کنم بلکه عرضش رو رد کنم و برسم به اون دست رودخونه؟ چون خواهر بزرگترم و دوستامو دیده بودم که میرن. و چون مقاومت ذهنی در سنین پایینتر کمتره این جرأت و جسارت راحت تر شکل می گیره.
با دیدن اون خانم نیم تنه آبی دقیقا یاد خودم افتادم. نه از سرمای آب میترسه و نه از ارتفاع و نه از سر خوردن از سنگهای تیز. این جرأت و جسارت رو همیشه در سفرهام داشتم. همیشه نفر اول تجربه های جسورانه بودم. هیچوقت برام زن بودن مانع برای انجام چنین کارهایی نبوده. اما کجاها ترسیدم؟
استاد چقدر خوشحالم که خودتون در مورد این مساله ای که برای من بولد شد صحبت کردید. یعنی در نظر داشتم همین موضوع رو بهش بپردازم بعد در ادامه فایل دیدم شما در موردش به زیبایی توضیح دادید. مسلما تفسیر و توضیح شمای استاد از منِ شاگرد کاملتر و عمیقتره. پس اینو به فال نیک می گیرم و سعی می کنم ترمز ذهنی خودم رو ازش بکشم بیرون.
————————————————————————————————————————————————————————————————————————————-
کجاها ترسیدم؟
مثل اون آقاپسر مدتها تعلل کردم؟ ولی بعدش که پریدم دیدم اونقدرها هم هیولا نبوده. مثال میزنم تا برای ذهنم منطقیش کنم.
1-وقتی بچه بودم سلام کردن به مهمونای غریبه برام یه ترس بزرگ بود. اما یکی دوبار که روی ترسم پا گذاشتم آسون و تازه لذتبخش هم شد. ازم سوال می کردن راحت جواب می دادم. معمولا هم سوالا از درس بود که من توش عالی بودم. نتیجه نترسیدن از جمع این شد که همیشه داوطلب برنامه های سر صف مدرسه بودم. توی کارهای پرورشی و اجراهای بزرگ من بهترین بودم. چون دیدم اجرا در جمع میتونه خیلی لذتبخش باشه. و بارها و بارها این کار رو تکرار کردم حتی در دانشگاه. این شد که تصمیم گرفتم تمرین آگهی تبلیغاتی رو هم انجام بدم و با اینکه خیییلی سخت بود ولی تابحال دو بار انجامش دادم.
2-در مورد آشپزی کردن. همیشه خراب می کردم. همییییییییییییییشه. ولی وقتی رفتم خوابگاه دانشجویی و مستقل شدم همه چیز از این رو به اون رو شد. چرا؟ چون نیازم باعث شد حواسم رو به الگوهای تکراری که کارمو خراب می کنن جمع کنم. اشکال کارمو دربیارم و این کار رو وقت تلف کردن نبینم. بلکه با عشق به عنوان یک هنر انجامش بدم. الان عالی شدم.
3-رانندگی کردن. برام یه کابوس بود. یک بار که ماشین بابامو با اینکه بغل دستم نشسته بود و توی دنده 1 داشتم می رفتم بردم رو جدول و چندتا پسر اومدن کمک بابام تا ماشینو بلند کردن و انداختن رو آسفالت! چرا؟ فقط و فقط ترس بیهوده. تازه بعد از اون اتفاق بیشتر هم می ترسیدم. ولی وقتی تنها می نشستم راحت تر بودم. وقتی کسی با تشر و غرغر بهم فرمون نمی داد عالی می رفتم. الان خیلی راحت تر رانندگی می کنم.
4-در مورد کار کردن و کار پیدا کردن. اینجا هنوز پاشنه آشیل دارم. هنوز برام پول درآوردن یه غوله. هنوز با وجود تمرین هایی که تابحال انجام دادم نتونستم شاخ این غول رو بشکنم و پا بگذارم تو دل ناشناخته های ترسناک. ولی فکر کنم چندتا خش انداختم روش.
———————————————————————————————————————————————————————————————————————————–
استاد چقدر درست اشاره کردید. حتما اون خانم قبلش بررسی کرده که عمق آب چقدره و چه خطراتی ممکنه وجود داشته باشه. اگه این آگاهی ها رو بدست نیاری و بپری اسمش نمیشه شجاعت بلکه میشه حماقت. باید از کاری که می خوای واردش بشی یک درصد اطمینانی داشته باشی ولی نه به قیمت موندن پشت درهای ترس. در حالیکه داری الگوهایی رو جلوی چشمت می بینی که این کار رو به سلامت انجام دادم و دارن تو روت می خندن.
واقعا احسنت به اون خانم که پیشرو بود. و آفرین به آقا که بالاخره قویتر از ترسهاش شد و پرید. بارها و بارها. وحتی دفعه آخر که صحنه آهسته شد یه ثانیه زودتر هم پرید.
و البته اون خانم نارنجی پوش هم به رگ غیرتش برخورد و پرید. هرچند از ارتفاع پایینتر… پس موفقیت میتونه واگیردار باشه.
————————————————————————————————————————————————————————————————————————————-
یه نکته ای که توی فایل با دیدن اون ماشینهای بزرگ و هیکلی که توی جاده ها در حرکت بودن به ذهنم رسید اصل بقای اصلح بود. در سرزمینی که کوهستانیه اتومبیل های ظریف و با شاسی کوتاه و محورهای ضعیف نمی تونن سالم باقی بمونن و از پس شرایط محیط بربیان. پس برای چنین شرایطی باید قویتر باشی تا بتونی به حیاتت ادامه بدی. برای انسان هم همین صادقه. اگر در شرایطی هستی که نیاز داری ذهن خلاقتر و قویتری داشته باشی، در واقع کنترل ذهن و تقوای بیشتره که باعث ادامه حیاتت میشه. نه تنها چشیدن طعم شادی و راحتی و خوشبختی بلکه اصلا زنده موندن بسته به قویتر شدنه. بسته به حذف آپشنهای اضافه و دست و پاگیره. باید عضلاتت رو قوی کنی تا بتونی بعضی زیبایی های دوردست رو ببینی و لذتش رو ببری.
———————————————————————————————————————————————————————————————————————————-
می دونید چیه؟ خوشحالیم اینجاست که اسکن ذهنی برام آسونتر شده. افکارم رو واضحتر می تونم رصد کنم. این برام یه نتیجه خیلی بزرگه. من قبلا نمی دونستم کی هستم و دارم به چی فکر می کنم. نمی دیدم و لمس نمی کردم که نتیجه های زندگیم برمی گرده به کدوم رشته از افکارم. الان بهتر دارم خودشناسی می کنم و بابتش خیلی خوشحال و سپاسگزارم.
من باید و باید و باید هرچه بیشتر الگوهای موفق پیدا کنم و انقدر تکرارشون کنم که مثل زمان نوجوانیم از عرض رودخانه شنا کنم و برسم به جایی که مردهای جوان قوی هیکل فقط می تونستن برن. و چشماشون گرد میشد که یه الف بچه چطور این کار رو کرده.
من همون آدمم با همون توانایی هایی که خدا از قبل از تولدم نطفه اش رو در وجودم کاشته.
من لایق هستم فقط باید باور کنم که لیاقت و کفایتش رو دارم.
———————————————————————————————————————————————————————————————————————————–
این نکته مثبت رو در انتها بگم و برم.
امروز بعد از مدتها فیلترشکن وصل کردم و توی اینستاگرام چندجا دیدم که یه خانم جوان ایرانی به نام یاسمین مقبلی به عنوان عضو ارشد و فرمانده یک گروه چهار نفره همین فردا 3 شهریور عازم یک سفر فضایی به ایستگاه فضایی در مدار 400 کیلومتری از سطح زمین هست. با فضاپیمای فالکون 9 از شرکت spacex آقای ایلان ماسک. این خانم از داوطلبان سفر به ماه هم هستند و بعید می دونم سنشون از 35 بیشتر باشه. همین 6 سال پیش یعنی سال 2017 وارد ناسا شدن و الان رییس گروه فضانوردان اعزامی به آزمایشگاه فضایی هستند.
اگر این خانم توانسته من هم می توانم از پس هرررر کاری بربیایم. و تمام!
به نام هدایت الله
سلام به بهترین سعیده دنیا
دختر بی نظیری شما
اول از شما بابت کامنت دوست داشتنی سرشار ازعشق و چقدر پر انرژی بود مثل همیشه لذت بخش وجاری شدن کلام الله در نوشتارتون پیدا بود
من هم عاشق وشیفته سهراب سپهری هستم به خاطر درک ونگاه متفاوتش
سعیده جان نمی‌دانم چطوری از شما تشکر وسپاس گزاری کنم از وقتی کامنت دوتای قبل که گفتید صبح ها یا نیمه شب کامنت گذاشتن رنگ وبوی دیگه ای داره خودم متعهد کردم که 5صبح بیدار بشم ولذت آن را ببرم
واقعا روزم ذهنم خیلی متفاوت تر شده این رو خودم حس میکنم واحساس واقعی خوبی دارم
دوستان خوبی مثل شما نعمتی هستند که خداوند سر راه من قرار داده باز هم از شما سپاس گذارم چراغ روشنی بخش مسیر سبز زندگی من شدید
بهترینها برات آرزو مندم خداوند مهربان نگهدارتان باشد
سلام و عشق و احترام خدمت شما دوست عزیز و گرانقدرم.
الهی شکر که خدا به من عزت داد و منت سرم گذاشت تا بتونم چیزی ابراز کنم که حتی شده یک نکته یا یک خطش برای کسی روشنی بخش باشه. این قطعا از لطف و نور خداست. وگرنه من از وجود خودم چیزی برای ارائه ندارم.
بی نهایت شما رو تحسین می کنم بابت تعهدتون به سحرخیزی و حس کردن اون لحظه معنوی طلوع خورشید. خدا بهتون برکت و عزت بده که اینقدر برای خودتون ارزش قائل شدید که لایق دریافت نعمت سحرخیزی شدید.
براتون موفقیت روزافزون و تندرستی کامل و ایمان محکم آرزو می کنم.
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام استاد عزیزم
تحسین تون میکنم که با این ماشین فوقالعاده فورد هدایت شدیم به این مکان دنج و زیبا،واقعا از سرسبزی درختان،رنگ زیبای فسفری سبز،از ابرهای روی کوه که سایه روشن درست کرده بودند دلم زنده شد،استاد عزیزم از خدا میخواهم حسابی بهتون خوش بگذره و لذتش رو ببرید که دل مارو هم زنده می کنید.
اوج سپاسگزاری رو هم در چهره ی زیبای شما،هم در کلامتون وقتی از هوا و از سکوت و زیبایی طبیعت صحبت میکردید،هم در برق چشمان تون و هم در قلب خودم احساس کردم،قبلا فکر میکردم باید حتما به زبون بیارم احساسم رو،اما فهمیدم همین که لذت میبرم،همین که وقتی به فایل هاتون و به زیبایی ها نگاه میکنم و غرق میشم توش،همین که نیم ساعت از زمان میگذره و انگار من اینجا نیستم انگار من اون سر دنیا در حال تجربه کردن و لذت بردن از سبزی چمن و درختان هستم،من غرق نم و رطوبت هوا هستم،من غرق خنکای آب هستم غرق مستی از نیش زنبوری بودن سردی آب میشم…من در حال تصدیق زیبایی هستم و همین لذت بردن اوج سپاسگزاری من هست…
از اعماق قلبم اون دختر شجاع رو تحسین کردم،راستش منم تجربه های مشابهی رو داشتم،چه اونجا که نترسیدم و خودم الگو شدم و چه اون جایی که ترسیدم و حرکت نکردم و پانذاشتم رو ترس هام…وقتی با این تفکر که من میتونم ،من میرم تو دل هر چی که پیش بیاد با این تفکر که خدا هدایتم میکنه و چیزی نمیشه،با تفکر ماجراجویانه رفتم تو دل ماجراهای زندگیم همه چیز خیلی فان و راحت پیش رفته،در خیلی موارد هم همه چیز خیلی خنده دار و قشنگ پیش رفته
اما اون جاهایی که ترسیدم ،اون جاهایی که آگاهانه رفتار نکردم و اجازه دادم نجواها من رو کنترل کنن،اونجاهایی که از دیگران توقع داشتم کلی بلا سرم اومد،کلی حرص خوردم ،هیچ تجربه شیرینی هم نداشتم.
مثل همین دختر خانم که میره و ماجراجویی میکنه ،وقتی رفت اون بالا با چنان ذوقی می‌پره پایین که آدم سر ذوق میاد که بره و امتحان کنه.
عالی بود،چه الگوی زیبایی برای من ،که به قول شما استاد جانم که گفتید هرچی می خواهی باش اگر زن هستی قوی باش اگر مرد هستی قوی باش اگر هر چیزی رو می خواهی باشی قوی باش….و بازم به قول شما باید از این الگوها درس بگیریم،اگر کسی تونسته منم میتونم،چون همه ی ما یه ابزار داریم،همه ی ما یه بیل داریم،می خواهی با این بیل باغچه ات رو آباد کن ،می خوای بزن یکی رو بکش…من این روزها به دنبال الگوهای فراوانی هستم،در هر موردی در روابط در ثروت در کار…و جالبه خداوند چقدر عالی هم‌زمانی ها رو ترتیب میده.دیروز صبح که از خونه اومدم بیرون دیدم همسایه مون یه ماشین شاسی بلند جدید خریده،قلبم باز شد و کلی تحسین شون کردم و گفتم ایول منم میتونم پس،امروز شنیدم که همکاران میگفتن یه نرس اتاق عمل هست که به ازای هر عمل فلان قدر پول دریافت میکنه،بازم گفتم ایول ،پس میشه باهمین شغل دولتی میشه ،پس منم میتونم به خواسته ام برسم…
الا نصر الله قریب
سلام به استاد عزیزم و سرکار خانم شایسته عزیز و سلام به همه ی دوستان عزیز
من به شخصه علاقه ی زیادی به سریال پزشک دهکده دارم
چندین مرتبه اون رو نگاه کردم
واسم خیلی درس داره
درسهایی مثل :انگیزه، تکامل، اعراض وووو
جایی که این سریال پر شده و من عاشقش هستم کلورادو هست که به لطف استاد عزیزم و مریم جان اونجا رو خوب داریم میبینم و لذت میبریم
چقدر این جا پر از نعمت و فراوانی هست
خدایااااااا شکرت
اما تجربه ایی از درس و نکات استاد عزیزم در این فایل
خانواده همسرم رسم دارن وقتی کسی رو خاک میکنن:
شب اول یک نفر تا صبح سر خاک میمونه و قرآن میخونه
مدتها پیش وقتی من و همسرم توی یک شب زمستون میخواستیم بریم دارلرحمه که سر خاک بمونیم، یکی از اعضای خانواده همسرم بهم گفت خوب نیست که یک خانم اینقدر نترس باشه و همه جا بره، شب هست و دارلرحمه و هزار کم وزیاد
من اون شب یک لحظه جا خوردم
چرا؟!!!
چون میخواستم تابع باورهای غلط اکثر افراد جامعه باشم
اما چون به همسرم قول داده بودم، همراهیش کردم
ولی دیگه هرگزززز اینجور جاها نرفتم
و برای هر کاری که شجاعت نیاز بود، ترس در من پیش قدم میشد
همسرم هم بهم گهگاهی میگفت دیگه مثل قبل نیستی، همراهی نمیکنی
و من با بیس تررررررس، دلایل موجه واسش می‌آوردم
حالا فهمیدم که من اون موقعها ناآگاهانه از قانون تبعیت میکردم و بخاطر حرف مردم و ترس اونو زیر پا گذاشتم
و از این لحظه به خودم قول میدم که مثل قبل با
ایمان
شجاعت
به دور از قضاوت
مسیرم رو ادامه بدم
انشاالله که در پناه الله شاد، سالم و ثروتمند باشید
ارادتمند شما :سیما
سلام
استاد عزیزم
من هم همراه شما با الگو ذهنی که همیشه دارم در مورد هرچیزی به دنبال قانون و کارکرد اون در جهات مختلف زندگی هستم و داشتم به همین موضوع پریدن اون اقا و خانم فکر میکردم .
این خیلی عالیه که شما میپردازید به شرح این موضوعات خیلی دوست داشتم و استفاده کردم لطفا ادامه بدید استاد عزیزم
به نام نامی دوست که هرچه دارم از اوست
این مسیر سنگلاخی به بهشت میرسه اگر ماشینت مناسب باشه اگر یه گاری زنگ زده ی زوار دررفته با کلی اشغال به خودت نبسته باشی!بله این مسیر به بهشت میره!راه سخت و پر از چاله و دره است اما نه واسه ما که تو تراک استاد نشستیم ما فقط مناظر و زیبایی و سرسبزی و کوهای سر به اسمون رفته و ابی اسمونو میبینیم مسیر سنگلاخی زیر چرخای باورهامون له میشه این مسیر دست کمی از اون بهشتی که استاد توش ایستادن نداره من نتایجم اندازه استاد نیست ولی فعلا دارم از این جاده ی قشنگ لذت میبرم و استاد رو میبینم که زیر جایی که من الان هستم رسیده اونجا باورهای محدودی داشت مثل همه ی ما از بچگی تو خانواده ی متشنجی بزرگ شده بود مثل خیلی از ما ولی تونسته امروز تو بهشت زندگی کنه!اگر استاد خانواده ی پولدار یا با ارامشی داشت الان ذهن من نجوا میکرد که همه چیز خانوادست تو نمیتونی! ولی خدا کاری کرد که راه همه ی نجواها بسته شه واسه کسی مثل من و بگم اگر استاد تونسته از اون شرایط برسه به اینجا پس منم میتونم
استاد انصافا تاحالا جایی رو به زیبایی اون منطقه که الان اونجایین ندیدم هیچ جا اسمون انقدر ابی نیست درختا انقد سبز نیستن! انقد غرق زیبایی طبیعت شدم که نتونستم اسکرین شات نگیرم از گوشیم و بنظرم چقد رنگ قشنگی رو خدا واسه تراک شما درنظرگرفته(چون گفتین فقط همین رنگ موجود بوده) انگار میدونسته قراره با این ماشین بزنین به دل سرسبزی ها و واقعا اگر هر رنگ دیگه ای بود انقد تو قاب تصویر قشنگ نمیشد
وقتی اون دختر و پسر از صخره ها بالا میرفتن و میخواستن بپرن تو اب من فقط به شکاف بین دوتا صخره نگاه میکردم که ابی پررنگ اسمون و چنتا تیکه ابر و یه جنگل از پشتش معلوم بود
»»»»»»»»
ایه 13حجرات میگه تنها ملاک برتری انسان ها تقوای اونهاست
سالها ذهنمو این جمله درگیر کرده بود که خب یعنی چی
اینجا تو سایت فهمیدم یعنی چی! مرد و زن نداره اصلا ملاک کنترل ذهنه و این یعنی به قول استاد ملاک اینه که هر کس چقد تونسته برای خودش لیاقت ایجاد کنه
رویای عزیزم چقدر زیبا تشبیه کردی این جاده ی زیبا و سنگلاخی رو به مسیر رسیدن به بهشت که میتونه آسون و پر از لذت باشه واسه کسی که وسیله مناسب داره ، راه رسیدن به خواسته هامون با باور درست آسون و مسطح میشه حتی اگه واسه بقیه سخت و سنگلاخی باشه
آیه ای که از قرآن نوشتی فوق العاده زیباست و دقیقا زمانی که باید میخوندمش نوشتی . ممنونم ازت
به نام خالقی که مرا خالق زندگی خود آفرید
سلااااااام استاد جان و مریم نازنینم
و ووواووووو خدایا سپاسگزارم بابت دیدن این همه زیبایی
خداراشکر که ماشینمون جوری بود که این مسیر سنگ لاخی راهم تونستیم بریم و ابن طبیعت زیبا را از دست ندادیم
چقدر برام جالب بود که از حرکت اون دختر خانم چقدر لذت برده بودم و میخواستم بعد از دیدن فایل در موردش بنویسم و بعد متوجه شدم استاد جانم خودسون کامل دارند در مورد روند رفتار ابن دختر خانم صحبت میکنند
و چقدر تحسینش کردم
ابنکه نترس جلو جلو میرفتم و کوچ میکرد طرف مقابلش را چقدر از دیدن رابطه های دو طرفه که خودشون با خودشون دارند عشق میکنند را دوست دارم و همین طور میبینم میگم ای جانم
خدای من. چه آب زلالی چقدر زیبا بود ابن آبشار در ته برگشت آدم خسته میشه ولی ارزش رفتنش را داشت خدا قوتتون بده که این زیبایی را با ما به اشتراک گذاشتید
وقتی گفتید آبش خیلی یخه با تمام وجود احساس کردم چون چند وقت پیش که رفته بودیم لرستان و سمت آبشار گریت دقیقا انقدر خنک بود که انگار رگ هام داشت منجمد میشد و من مونده بودم یک سری ها چطور رفتند تو آب و تازه کامل زیر آبشار هم می‌رفتند
مثل الان این جوون های با نشاط
استاد دقیقا این الگو ها خیلی بهمون کمک میکنند
من بارها تو بازی بچه های خودم و فامیل دیدم که وقتی از چیزی می‌ترسند که انجام بدند فقط یک نفر که انجام میده بقیه هم نترس می‌زند تو دل کار
یاد سفرت ن رو کشتی افتادم که گفتید دیدم پسر بچه ها از کشی می‌پرند تو دریا منم شهامت پیدا کردم و پریدم و پشتش مایکل هم پرید دقیقا همین طوره
تو استخر موج های خروش مشهد دقیقا خیلی ها اولش می‌ترسند ولی وقتی می‌بینند بقیه دارند میرند اونا هم پا رو ترسشون میزارند و میرند و بعد خودشون میشند انرژی دهنده به افراد جدید تر
لذت بردیم استاد جان خدا پشت و پناهتون باشه
بنام خالق هستی
سلام بر خواهر عزیزم
عارفه ی، عارف
اول بگم اون جمله ی بنام خالقی که مرا خالق زندگی خود آفرید.
رو خیلی دوست دارم که اول کامنتت می نویسی .
و حضور ذهن نداشتم بهتون بگم. گفتم تا یادم نرفته به عارفه ی دوست داشتنی بگم.
واقعا جرات دختره، بی نظیر بود ، و چقدر راحت از صخره ها بالا میرفت. اینم جهت شوخی ”
(من یه دختر تشویقم کنه از هزار مترم میپرم )
و اقعا جای تحسین داره،
اتفاقا بعد از دیدن فایل ،
گفتم استاد حتما صحبت میکنه در موردش،
زمانی که استاد میگفت بپر
بپر،آفرین نترس
راستی عارفه عزیز
بابت کامنت قبیلت ازتون سپاسگزارم که برام نوشتی و از نتایجت گفتی ،
خیلی خیلی تحسینت کردم.
امیدوارم هر روز
رو به سوی بهتر شدن
و سعادت قدم بر داری ،
و قله های موفقیت را فتح کنی .
در پناه رب العالمین باشی.
ای زیبا بانوی شجاع
و نترس .
به نام خدای مهربان
سلام به همه دوستان
و استاد گرامی و خانم شایسته عزیز
بنر این فایل را که دیدم ناخوداگاه مبهوت شدم و واقعا یاد عکسهای تو کارت پستال افتادم،
واقعا حیرت انگیزه.
مگه میشه ،مگه داریم
تا چند لحظه زبونم بند اومده بود از این منظره فوق العاده و حیرت انگیز
از اولین کلمه ای که بر زبان خانم شایسته جاری شد،آقا یه جای خیلی خیلی خفن تو جنگل‌های صعب العبور پیدا کرده و می‌خواهیم بریم کمپ کنیم،
ذهنم چقدر تحسین کرد این رابطه عاشقانه مبتنی بااحترام متقابل را که همیشه خاتم شایسته در گفتگو با ایشان از کلمه آقا، استاد و یا شما استفاده میکنند که واقعا برام قابل تحسینه درسی برای من.
چهره ی زیبای استاد که از دیدن این همه زیبایی به وجد اومده و کاملا در صورت ایشان هویداست.
کمپ ور این منطقه صعب العبور و شجاعت شما در دل رفتن به ناشناخته ها که همیشه برای من قابل تحسینه.
و چقدر این تراک کمپر150 را باید تحسین کرد که ما را داره به دل این جنگل میبره که این ماشین از پسش بر میاد.الهی شکر.
با این بالا پایین رفتن ماشین و تکون خوردن گوشی تو دست خانم شایسته عزیز کاملا مشخصه که داریم از چه جاده خفنی طی مسیر میکنیم.
خدارا شکر به خاطر این ماشین.
وای خدای من درختان سپیدار که نور خورشید بهش ن برخورد کرده و رنگ طلاییشون خیلی زیباست.
الله اکبر الله اکبر به این همه زیبایی.
کرال کنترل یک قابلیت هوشمند روی خودروهای پیشرفته است که این توان را دارد تا با درک شرایط جاده، سرعت خودرو را تنظیم کند. بنابراین این سیستم در مسیرهای صعب العبوری که با یخ، گل، شن یا سنگ پوشیده شده است، قادر است خودرو را کنترل کند.
استاد یه لحظه دستش را میزاره روی کشاله رانش و به محض حرکت دادنش عجله های سینه شما نمایان شد و چقدر من این اندام شمارا تحسین میکنم.
الله کابر این مناظر دقیقا چیزی بوده که استاد تصویر سازی و تجسم کردهو حالا بهش رسیده .
قانون اینا میگه جور دیگه ای نمیتونه باشه ،وقتی باور ساختی و تجسم کردی و تصویرسازی کردی و احساسش کردی ،لاجرم هدایت میشی به زیبایی ها
بعد از یه پیاده روی طولانی در این هوایی که نه گرمه و نه سردو یه خنکای لذت بخشه،و به طرز رویایی عالی هست.
اوج زیبایی و سبزی و درختان زیبای کاج و سپیدار و این کوهستان لذتبخش و رویایی در فایل 200 به ما هدیه داده شد از جانب الله یکتا .الهی شکرت.
می‌رسیم به گلهای بنفش وارد رنگ که واقعا در این مسیر روح آدما جلا می‌دهد چقدر این گلها قشنگ و زیبا هستند ،منم یه دستی به این گلها میزنم و آروم نوازششون میکنم.خدایا شکرت.
رسیدیم به این آبشار حیرت انگیز،
استاد واقعا باور کنید وقتی گفتید به این آقا که بپر پسر ،قبل از اینکه توضیحاتتون را بشنوم و ببینم،یاد حرفهاتون شما تو دوره دوازده قدم افتادم
وقتی از یه ابشار بلند پسرم پرید تو آب و منم بعد ایشون پریدم و برام آن قابل باور شد.
بالاخره بعداز چندی که بر ترسهایی که به قول استاد کاملا طبیعی هستند و برای بقای ما انسانها لازم هست،غلبه کرد و پرید تو آب.
بسیار این خانم مسن راتحسین میکنم که این راه را اومده و
بسیار استاد عزیزمون را تحسین میکنم که هیشه برای کمک به انسانها پیش قدم میشه و محبتش هر لحظه شامل حال افراد دورو برش میشه.
از اون لحظه ای که استاد اون خانم مسن را دید
مشخص بود که میخواد بره و دست ایشون را بگیره و شاید ناخودآگاه تو ذهنش هر لحظه داشت ایشون را تحسین میکرد. به صورت عملی این را نشون داد و کمکشون کرد ،
دمت گرم استاد کا اینقدر روحیه لطیفی داری.چه آب زیبایی،وای چه یخه چه خنکه ،آدما ریست میکنه،خیلی حال خوبی به آدم میده،
نمیدونم یه جاهایی کلمات برای توصیف این همه زیبایی کم میارن.
من چندین با از ساعت 3 که تو شیفت شکاری بودم این فایل را دیدم و چندین مرتبه استوپ کردم و خودما تمام و کمال با همه جزئیات اونجا تصور کردم.
صدای شور شور این آبشار گوشنواز میکنه.
الله اکبر،الله اکبر،الله اکبر
چقدر پا گزاشتن تو این آب زلال و شفاف لذت‌بخشه ،
تحسین میکنم خانم شایسته را.
لمس و دیدن این سنگها که به شکل‌ها و رنگهای مختلف هستند چقدر لذت بخشه.
الهی شکر.
این موزیک دلنواز که طی فایلهای سفرنامه همیشه با ما بوده و لذت دیدن این تصاویر را دو چندان میکنه.
چقدر میشه این دوتا دوست را با اون تای دیگه و به این نتیجه رسید که همیشه خدا به شجاعان پاسخ میده و اگر به ترس غلبه کنی و حرکت کنی و به دل ناشناخته ها بری که اتفاقا طبیعی و برای بقای ماست
خداوند بهت پاداش میده و قدمهای بعدی را برات هموار میکنه.
جا داره تحسین کنم همه خانم های این سایت توحیدی را که قدم در راه توحید گزاشتن و خیلی با ترسهاشون مواجه شدند و هر لحظه دارند به ترسهاشون قدم به قدم غلبه میکنند و حتی برای ما آقایون الگو بشن و برای ما راهگشا.
من چندین بار در سن 13 سالگی وقتی به روستامون ن میرفتم این تجربه پریدن از ارتفاع را داشتم و برام اون لحظات با دیدن این آبشار تداعی شد.
شجاعت این دو دوست و روابطشان را تحسین میکنم.
یه خدا قوت جانانه به خانم شایسته و استاد عزیز که این مسیر را پیاده رفتند و در حال برگشت هستند ،
چقدر این روحیه دادن و انرژی دادن به مریم جان را دوست دارم.
من بسیار تو کوهنوردی در جاهای مختلفی که رفتم ،دیدم افرادی را که یه مقدار کم میارن ،یا دیگه کاملا ناامید میشن و از افراد دیگه کمک میگیرن،برای طی مسیر
ولی شما متفاوت از همه هستید،
یاد حرف استاد تو یکی از سمینارهایی افتادن که میگفت،
اگر شما یه مسیری را بدوید و خیلی خسته بشید و دیگه نایی نداشته باشید در اون لحطه یه سگ دنبالتون کنه
چه میکنید؟
با سرعت بالا و بالاتر از قبل میدوید.
بدن را باید اینطور پرورش داد ،باید بهش فشار بیارید.
الگوها:
ترس از ارتفاع و صدای بلند از بچگی با ما هستند و برای بقای ماست و به ما کمک می‌کند.و کاملا طبیعی است اما نکته اینجاست که پریدن از این ارتفاع و اون هم از این ارتفاع و اون هم برای یک خانم ،واقعا تحسین برانگیزه
ترسها درست هستند و منطقی،اما ما باید الگوهایی را پیدا کنیم در اون کاری که از آن می‌تقسیم،آن کار را انجام داده باشند.
به این معناست :
که اون کار انجام پذیر و شدنی هست
استاد عزیز من پسر خودم در سن هفت سالگی تونست از چهارچوب در بره بالا و میله بارفیکس را بگیره،
و ایشون که الگوی دخترم که چهار سالشه بود
باعث شد دخترم بدون اینکه ماچیزی بهش بگیم در سن چهار سالگی موفق به انجام این کار شد.
وقتی یه فردی به موفقیتی رسیده خیلی برای ما باید باور پذیر باشه که این کار شدنیه و ما باید از این قدرت استفاده کنیم،به همین دلیل برای شروع هر کاری باید دنبال الگوهایی باشیم که اون کار را دارند انجام می‌دهند.
یعنی به جای تمرکز و توجه به افرادی که میگویمد این کار شدنی نیست،دنبال الگوهایی باشیم که تونستند این کار را انجام بدهند.
و این خیلی کمک کننده هست برای ما که می‌شود.
و نکته اصلی
و نکته اصلی
و نکته اصلی
که اگر این باور بنیادین شود در ذهن و به فرکانس عالی تبدیل شود(استمرار زیاد در پیدا کردن الگوهایی و مثال زدن به دهن و دوری از ورودیهای محدود کننده)من به راه حل ها هدایت میشوم.
این یک قانون است ولاغیر
البته که این آقا و خانم که از ارتفاع نپریدن و بر ترسشان غلبه نکردند ،اینقدر ترسها بر ایشان غالب هست که حتی با دیدن اون خانم و آقا که تونستند بپرند ،نتونستند این کار را انجام دهند و با ترسشان روبرو نشدند.
می‌شود یکخانم اینقدر شجاع، نترس و توانمند باشه که بتونه که بتونه کارهایی را انجام بده که خیلیاز آقایون انجام ندادند.
این فایل برای خانم ها می‌تواند الهام‌بخش باشد.
خدا را شاکرم که یه روز دیگه و شروع یه صبح دیگه را اجازه بهم داد در بهترین مکان و زمان باشم و از این طبیعت بکر و این جاده زیبا و آبشار فوق العاده زیبا استفاده کنم .
بینهایت از خانم شایسته و استاد تشکر و قدردانی میکنم برای ضبط این فایلها .
همتون را به خداوند بزرگ و مهربون می‌سپارم.
سلامت و ثروتمند باشید.