سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 200 - صفحه 10 (به ترتیب امتیاز)

666 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهرداد یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 1057 روز

    سلام به استادم و خانوم شایسته عزیز که اینقدر عالی و زیبا برامون فایل تهیه میکنن

    وای خدای من چقدر زیبایی چقدر اسمان ابی و ابرهای سفید زیباش کرده بود

    چقدر درختای کنار جاده سبز و قشنگ و زیبا بودن

    خدای من چقدر زیبایی .واقعا بعضی جاها یه لحظه که دوربین ثابت میشد فکر میکردم که فتوشاپه اما وقتی شما فیلم میگرفتید میگفتم نه اینا واقعیته اینا وجود داره این زیبایی ها هست ما خودکون رو وابسته به همونجایی که زندگی میکنیم کردیم و باید بریم و این زیبایی هارو از نزدیک ببینیم

    خیلی دوست داشتم با شما توی اون دشت پر از چمن و کوه و درخت کمپ کنم و چند روز اونجا باشم

    وای چه ابشار زیبایی چه سنگهای رنگی و صیقل خورده ای که اب نرم این سنگهارو صیقل داده و اینقدر صاف و زیباشون کرده

    واقعا جرعت میخاد توی این اب سرد شنا کنی من سردیش رو احساس کردم چون هفته پیش من هم رفتم کنار یه رودخونه که جادش مثل ایجا سنگلاخ و با شیب تند بود اما ما ماشین رفتیم کف دره و اونجا یه رودخونه ای بود که از اب برفها بود و خیلی سرد بود اما ظهر اب گرم شد و پریدیم توی اب

    واقعا اون دختر رو تحسین میکنم که توی اون ارتفاع که خیلی از خانومها ترس دارن پرید توی اب اما پسر با اینکه دوستش زودتر پریده بود و باید براش الگو میشد باز هم ترس داشت و همینتور فکر میکرد و ترسها میذاشت که عمل کنه

    همه ما توی هر کاری که قبلا انجام ندادید ترسها نمیزارن که حرکت کنیم ولی وقتی افرادی رو میبینیم که انجام دادن و مشکلی پیش نیومده باور پذیر میشه برامون که اون انجام داده پس منم میتونم و حرکت میکنیم.

    ههمه فایهایی که تو جاده رانندگی میکنید رو تحسین میکنم و فقط به زیبایی های کنار جاده کوههای پر از درخت اسمون ابی با ابرهای سفیدش توجه میکنم که اینقدر زیبایی مگه میشه

    شاید باورتون نشه من تا الان که 35 سالمه یک بار اونم توی کودکی رفتم شمال ایران و از اون به بعد دیگه نرفتم خیلی ارزو دارم خیلی هدف بزرگیه که برم شمال اون جادهای پر از درخت اون جنگلهای زیبای با طراوت و شبنم اون صدای پرندهای زیبا که اواز میخونن اون رودخونه های زیبا که کنارشون پر از درخته اون ساحل دریا با ماسه های زیباش رو از نزدیک ببینم احساسشون کنم لذت ببرم شکر گذار خداوند باشم که اینقدر زیبایی افریده

    قبلنا که تلوزیون میدیدم و از شمال نشون میداد فقط زیبایی هرو میدیدم و لذت میبرم یا افرادی که رفتن و تعریف میکنن خیلی احساس خوبی میگیرم و شاد میشم که اومده برام تعریف میکنه .

    اما جایی که زندگی میکنم شمال نیست ولی توی روستاهای اصفهان هستم که رو به روی روستا پر از باغهای زیبا و کوچه باغهای پر از درخت و زیبایی هست که چند وقت یکبا صبح زود قبل از طلوع افتاب میرم توی باغها و طلوع افتاب رو از لابه لای برگها میبینم و لذت میبرم که توی این طبیعت زیبا هستم و شکر گذار خداوند هستم که اینجا زندگی میکنم که ارزوی هزاران نفر توی شهرها هست که اینجا باشن اما من دارم توش زندگی میکنم

    وقتی توی جاده در مورد اون دختر و پسر حرف میزدید من فقط به اسمون کوهها درختا توجه میکردم و برای فهمیدن حافهای شما دو بار فایل رو دیدم که چه نکاتی رو گفتید و اشاره کردید

    خداراشکر که توی این مسیر هستم که این زیبایی هارو ببینم و لذت ببرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    مهشید گفته:
    مدت عضویت: 1711 روز

    به نام خدای مهربانم

    فایل نشانه امروز من: سفر به دور آمریکا قسمت 200

    سلام به اساتید عزیزم، سلام به دوستان خوبم

    این فایل نشانه دیروزم بود و تا حدود 2 ساعت دیگه فایل جدید برام رفرش میشه. اما این فایل یه سری نکات و نشانه ها برام داشت که دوست داشتم هر جور شده کامنتش رو قبل از تغییر فایل نشانه برای خودم ثبت کنم چون این اتفاقات این یکی دو روز خیلی برام مهم هستن

    خب موضوع اینه که من در حال حاضر به دعوت یه عزیزی اومدم پیشش و خارج از ایران هستم. اتفاقی که افتاده اینه که من فکر می‌کردم این سفر نسبتا کوتاهیه ولی الان چند ماه هست که اینجا هستم و اون عزیزی که من رو دعوت کرده بود، برای تعطیلات تابستون می‌خواد بره ایران و یه چیزی که به ذهن من رسید اینه که بیام یه سری لباس و وسیله و اینجور چیزا بخرم و باهاش بفرستم ایران و عکساشونو برای یه سری از دوستام و افرادی که میشناسم بفرستم و بفروشمشون.

    من کلاً همیشه زندگی کارمندی و حقوق بگیری داشتم. اگر گاهی هم پروژه ای میگرفتم، درکنارش همیشه اون حقوق کارمندی بوده و تجربه کار فروشندگی رو اصلاً ندارم.

    تنها چیزایی که توی عمرم فروختم، چیزایی که مثلاً یه وسیله‌ای رو توی خونه داشتیم و لازمش نداشتیم، توی دیوار آگهی دادم و فروختمشون. و اتفاقاً همون موقع هم برام خیلی عجیب بود که یه چیزایی که اصلاً فکر نمی‌کردم کسی بخوادشون، براشون مشتری میومد و فروش میرفتن.

    قبلاً هم وقتی که به خارج از ایران سفر می‌کردم، گاهی این به ذهنم می‌رسید که یه چیزایی بخرم و ببرم ایران بفروشم، اما همیشه نگران این موضوع بودم که خب حالا مشتری از کجا پیدا بشه… اینایی که اینجور چیزا رو می‌فروشن پیج دارن… کارشون اینه. و یا یه سری باورهای محدود کننده که دیگه حالا نمیخوام به اونا بپردازم. و کلا دید خوبی نسبت به این کار نداشتم. انگار که کسر شأنم بود.

    اما این بار گفتم که خب من میام این بار به این ایده که به ذهنم رسیده اعتماد می‌کنم و بهش عمل می‌کنم. و خیلی هم نمی‌خوام خارج از تکامل عمل کنم. نه چیزای خیلی گرون می‌گیرم و نه خیلی مقدار زیاد. یه مقدار مختصر و معقولی خرید انجام دادم و دیگه توکل می‌کنم به خدا…. انشالله خدا خودش مشتریای اینا رو پیدا می‌کنه و برام می‌فرسته.

    فردای روزی که من این خریدا رو انجام دادم وقتی اومدم توی سایت که در واقع دیروز باشه این فایل برای نشانه من اومد. من یه مقدار زیادی از این فایل رو دیدم. در واقع فکر می‌کردم که فقط دو سه دقیقه آخرش مونده. ولی الان که شروع کردم دوباره از اول ببینمش متوجه شدم که یه بخش زیادی از فیلمو ندیدم و نمی‌دونم چرا فکر می‌کردم فقط یکی دو دقیقه ازش مونده… و دیدم که صحبت‌های استاد در مورد رفتن توی دل ترس‌ها و پیدا کردن الگوهایی که اون کار انجام دادن هست.

    نکته جالبش اینه که وقتی که این ایده به ذهنم اومد و خریدا رو انجام می‌دادم، همش دو تا خانم میومد تو ذهنم که یکیشون از فامیله و چند سالی هست که کار فروش آنلاین رو شروع کرده و با اینکه سنشونم نسبتاً بالاست و سال‌ها خانه‌دار بوده و هیچ وقت هیچ جایی کار نکرده، ولی بسیار در این کار پیشرفت کرد.

    حتی یه بار که ازش پرسیدم نظرت راجع به این شروع این کار چیه و آیا راضی هستی یا نه، گفت: «هیچ وقت نمی‌دونستم که انقدر فروشنده خوبی هستم»!

    نفر دومی که توی ذهنم میومد همسر آقای عطارروشن هستن که توی یه کامنت مفصل راجع بهشون توضیح دادن که ایشونم شروع کردن به فروش لباس و اینجور چیزا و خیلی پیشرفت کردن توی این کار.

    حالا که توی این فایل دیدم استاد راجع به این صحبت می‌کنن که الگوهایی رو ببینید که توی اون زمینه که شما می‌خواید، پیشرفت کردن، متوجه شدم که چرا این دو تا خانم همش توی ذهن من میومدن و خوشحال شدم از این بابت.

    یعنی وقتی ما میبینیم که یک فردی تونسته به یه موفقیتی برسه، تونسته یه کاری رو انجام بده، خیلی برای ما باید باورپذیر بشه که این کار شدنیه.

    و باید از این قدرت استفاده کنیم.

    و به همین دلیل برای کارهایی که میخوایم انجام بدیم، همیشه باید بگردیم دنبال الگوهایی که اون کار رو انجام دادن

    چون اگر کسی این کار رو انجام داده باشه، خیلی خیلی کمک میکنه به من که باور کنم که میشود

    و اگر این باوره، بنیادین بشه توی ذهن من، اونوقت من به راه حلها هدایت میشوم

    یعنی قانونش اینه.

    یعنی مغز اینجوری کار میکنه

    البته نمی‌دونم که این کار رو من ممکنه در آینده بازم ادامه بدم (اینکه به صورت یه کار حرفه‌ای بخوام بهش نگاه کنم یا نه). ولی چیزی که برای من خیلی اهمیت داره و میخوام اینجا بنویسم تا بعدا دوباره یادم بیاد اینه که:

    این موضوعی بوده که من در واقع ازش می‌ترسیدم و هیچ وقت براش اقدام نمی‌کردم. و با اینکه مثلا همین چند ماه پیش هم یه سفر رفتم دبی ولی اصلا سراغ همچین موضوعی نرفتم. این کار برام کار سختی بوده و الان خوشحالم که اقدام کردم و روی ترسم پا گذاشتم. می‌خوام بقیه کارا رو به خدا بسپارم تا خودش مشتریای این کالاها رو بفرسته و بقیه کارها رو انجام بده

    موضوع دیگه‌ای که دوست دارم اینجا ثبت بشه اینه که طریق کامنت‌های این فایل، به یه سری از کامنت‌های یه فایل دیگه هدایت شدم که از قضا، موضوعشون بررسی ریشه رزق در قرآن بود. من اینو یه همزمانی فوق العاده می‌دونم که خداوند می‌خواد من باورهام رو در مورد رزق اصلاح کنم و باورهای قدرتمند کننده در این مورد به من بده.

    مثلا به جملاتی هدایت شدم که در اون‌ها گفته شده بود خداوند رزق تمام بندگان و تمام موجودات هستی رو میده. بعد این موضوع اومد توی ذهنم که حتی یه عنکبوت باید فقط توی خونه خودش بشینه و رزقش به سمتش میاد و اون به سمت رزق نمیره.

    این خیلی برای من آگاهی بزرگی داشت. اینکه رزق می‌تونه دنبال من بیاد

    شب که از خرید این وسایل برگشتم خونه، دیدم که استاد فایل جدید سریال سفر به دور آمریکا قسمت 239 رو گذاشتن روی سایت و همون موقع نشستم براش کامنت نوشتم و فردا صبحش دیدم که کامنتم اولین کامنت ثبت شده اون فایله….

    من همه این نشانه ها و همزمانی رو تایید میکنم و با توکل به خدا پیش میرم….

    با اینکه هنوز این وسایل رو نفرستادم ایران، و نمیدونم فروششون چجوری میشه، ولی خیلی حس خوبی دارم از اینکه روی یکی از ترسهام پا گذاشتم و دارم یه اقدامی در اون رابطه انجام میدم.

    روی لباس خانم شایسته نوشته: c’est la vie

    یعنی این زندگی است…

    بله بله

    این زندگیه

    حرکت داشتن

    پویایی

    رفتن توی دل ترسها

    شهامت داشتن

    جسارت داشتن

    ریسک کردن

    اعتماد کردن به خداوند، به کائنات، به جهان هستی

    اعتماد به اینکه خداوند کارش رو خوب بلده

    این زندگیه.

    آخر فایل استاد میگن:

    این تصاویر یه درس خیلی قشنگی برام داشت، که اولا

    میشود یه خانم، اینقدر شجاع باشه، اینقدر توانمند باشه، اینقدر نترس باشه، که بتونه کارهایی رو انجام بده که خیلی از آقایون جرأت انجامش رو ندارن

    این فایل باید برای خانمهایی که دارن برنامه رو نگاه میکنن، الهام بخش باشه

    به جای اینکه منتظر باشن که آقایون یه سری کارها رو انجام بدن و بعد اونا فالو کنن، خودشون پیشرو باشن.

    خودشون کسی باشن که حتی باور پذیر میکنن یه سری اتفاقات رو برای آقایون

    و در ادامه اگر میبینید که یه کسی یه کاری رو تونسته انجام بده، به خودتون بارها و بارها بگید که این کار شدنیه.

    سعی کنید از این اهرم استفاده کنید برای حرکت کردن، برای انگیزه گرفتن، برای باور کردن

    که میشود

    همزمانی فوق العاده آخر هم اینکه، میخواستم پایان کامنتم یه آیه بنویسم، و این اومد توی ذهنم که بگرد اون آیه ای رو پیدا کن که میگه خداوند برای بنده اش کافیست…

    حالا که پیداش کردم، میبینم بازم در مورد رزقه

    خدایاااااا هزاران بار شکرت

    وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا ﴿3﴾

    و از جایى که حسابش را نمى ‏کند به او روزى مى ‏رساند و هر کس بر خدا اعتماد کند او براى وى بس است‏ خدا فرمانش را به انجام‏رساننده است به راستى خدا براى هر چیزى اندازه‏ اى مقرر کرده است (سوره طلاق)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  3. -
    زهرانجفی گفته:
    مدت عضویت: 1640 روز

    سلام به استادخوبم ومریم بانوی عزیزم

    استادجانم فتبارک الله فی احسن الخالقین رو اینجاهم میتوان گفت.اصلا هرکجاکه زیبایی هست میشه این جمله زیباروگفت واحسنت گفت به این مخلوقات بی نظیرالهی.واین خالق بی همتا.

    استادجان بازهم شگفتی آفریدیدوکارت پستال که چه عرض کنم من حس میکردم وسط ی نقاشی جادویی ایستادید.انقدرکه این زیبایی ها باشکوه وحیرت انگیزه.انقدرکه محوتماشاش شده بودم زمان ازدستم در رفت ودلم نمیخواست تموم شه.دوست داشتم ساعتهابشینم ومیلیمتربه میلیمترتصویر رو ببلعم وسیوکنم توی ذهنم.

    چقدرباشکوه وعظیم بوداین منظره این درختان سربه فلک کشیده که همه درحال ستایش خداوندرو به سمت آسمان کرده بودند.چقدرهیجان انگیزبوداون آبشارفوق العاده زیباکه صدای غرش قدرتمندودلنشینش منوبرده بودتوی رویا.

    وای که چقدراین صداهای طبیعت منومدهوش میکنه دلم نمیاددل بکنم ازتصاویر.همین چنددقیقه روباشما تودل اون فضای رویایی زندگی کردم.

    یکی ازملموس ترین فضاهایی بودکه تابحال نشونمون دادید.حتی گزش سردی آب وصافی سنگهارو میتونستم حس کنم خیسی پوستم رو راحت تجسم کردم.

    زیبایی وصف ناشدنی این فایل برام خیلی هیجان انگیزه هرکاری میکنم جمله هانمیتونن به کمکم بیان تا این میزان عشق خداوندبه بندگانش روتوصیف کنم.کاش من ی قطعه کوچک ازاون طبیعت بودم.ی پاره ابرکوچیک،ی قطره آب،ی درخت بالابلند.ی گل کوچولوی بنفش رنگ بلکه بتونم بیشترسپاسگزاراینهمه زیبایی بوده باشم.

    استادم چقدرصحبت هاتون لاجرم بر دل نشست چقدرمثل همیشه بهم قدرت وانگیزه حرکت داد.چقدرجواب سوالاتم بودچقدر،روحیه گرفتم وبه زن بودنم بالیدم وافتخارکردم.

    چقدرتحسین کردم شجاعت اون دخترخانم دوست داشتنی رو که داشت به گسترش شجاعت درجهان کمک میکرد.حتی منوامثال من هم شجاع ترازقبل شدیم.

    حقیقتش منم همیشه ازبالارفتن ازصخره هاتوی کوهنوردی میترسم و ی وقتایی ازسر پررویی ی وقتایی ام ازسر خجالت ازبقیه بانهایت سِرتِقی ازصخره هابالا میرم ولی همیشه شجاعت زنان دیگه روکه میبینم خیلی تحسینشون میکنم والبته حسرتم میخورم.

    این فایل واین حرفهای شماکه همیشه چراغ راهه باعث شدبازم ی بازبینی درونی کنم که کجای کارام وزندگیم میترسم وقدم برنمیدارم؟که خودمم میدونم خیلی جاهاهست وبایددرستشون کنم اساسی،ازریشه.

    بایدتیشه به ریشه ترسهام بزنم وبااون شجاعت خفته درونم مواجه شم.همونی که ی معدود وقتایی سربلندمیکنه وابراز وجودمیکنه وهمه روغافلگیرمیکنه.

    حتی خودمم غافلگیرمیشم که این منم؟این من بودم که این حرکتوزد؟باباازمن بعیده.خخخ

    ازکجازدبیرون یهواین همه شجاعت؟؟؟عجیباغریبا

    استادم ومریمم عزیزانم بسیاربسیارممنونم ازتون که چشمان مارو بازم دعوت کردید به این همه زیبایی وشریکمون کردیدتوی لذتهای خودتون.نفس من رو توسینه حبس کردیدونم اشک رو به چشمانم کشوندید.

    براتون یک دنیاخوشی وزیبایی وشادی وعشق ومحبت وثروت ازصمیم قلبم آرزومندم.

    درپناه خداباشیدآمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  4. -
    وحید ربانی گفته:
    مدت عضویت: 1544 روز

    سپاسگزارم از خداوند که لحظه به لحظه بر اگاهی های من می افزاید و من را به مسیر صحیح پر از نعمت و ثروت ، رفاه و فراوانی و شادی و جوانی هدایت و حمایت میکند الهی شکر

    با سلام به استاد عزیز مریم خانم عزیز و‌همه دوستان مسیر موفقیت و‌خوشبختی

    به پاس قدر دانی و‌سپاسگزاری از آموزش های عالی استاد بزرگوارم‌بر خودم‌واجب میدانم هر زمان توانستم کامنت بنویسم با عشق در این سایت عالی و فوق العاده و‌جهانی

    ممنون از این فایل زیبا چقدر لذت بردم از طبیعت زیبای کلارادو امریکا سویس امریکا

    این فایل را از چند جنبه میخواهم برسی کنم

    من سوالی دیشب در ذهنم مطرح شد که‌حتی از عقل کل نیز پرسیدم ولی به لطف هدایت الهی جواب سوالم را در این فیلم در سه سکانس کاملا گرفتم

    سوالم این‌بود که‌وقتی ما مدارمون بالا میره مطابق قانون خداوند افراد اطراف ما نیز تغییر میکنند و افرادی همجنس ما وارد میشن ولی در عین حال ما از صبح تا شب با افراد زیادی برخورد داریم که فارغ از اینکه چه باوری دارند رفتار ما چگونه باید باشه با این افراد ، اشخاص موفق زیادی را دارم برسی میکنم که این افراد بشدت تو‌خودشون هستن و اصلا کسی را تحویل نمیگیرند این شده بود برای من سوال که ایا روش اونها درسته یا روش دیگری هست و اگر ما مطابق قانون الهی پیش میریم روش برخورد ما چطور باید باشه

    امروز که این فیلم را دیدم استاد با لبخند به مردی که پیاده از کنار کمپر رد شد سلام‌و خوش بشی کوتاه با لبخند کرد فارغ از اینکه این شخص چه باورهایی داره درست یا غلط

    در سکانس بعدی استاد را دیدم که دست اون‌خانم‌مسن را گرفت و با لبخند خوش بشی با اون کرد‌و همینطور مریم خانم

    و در اخرین سکانس استاد تحسین کرد پسر و‌دختر شناگر را که از ارتفاع پریده بودن‌داخل اب

    این رفتار استاد جواب کامل سوال من بود که من‌نیز باید با خوش خلقی تمام با هر انکس که برخورد میکنم ارتباطی برقرار کنم ولی حد مرز این ارتباط در دست خودم هست که باید رعایت کنم و این نکته چقدر به من کمک کرد امروز که‌متوجه شدم مسیرم را باید کمی اصلاح و بهتر کنم در ارتباط با دیگران حد‌و‌مرزها را بشناسم ولی با هر انکس که برخوردی میکنم عشق را نثار کنم من نمیتوانستم این مرزها را دقیق بشناسم وقتی انسان روی شخصیتش کار میکنه خیلی بهتر این مرزها را میتونه تشخیص بده خدا را بینهایت سپاسگزارم که هر لحظه داره منا هدایت میکنه به سمت فراوانی و‌نعمت اگاهی و سلامتی الهی شکر

    نکته دیگه در مورد توضیحات استاد پیرامون‌الگو قرار‌دادن افراد موفق بود این قاعده واقعا عالی هست و بسیار راه را باز میکنه برای ما ولی من میخواهم الگو و‌تکیه گاهی عمیق تر را برسی کنم و‌اون‌قدرت هدایت الهی است وقتی احساس من میگه بپر یعنی باید بپرم فارغ از اینکه چه اتفاقی قراره بیفته من عقیده دارم هر اتفاقی قسمتی از سکانس خوشبختی و سعادت من هست پس این لحظه کوتاه نیز در مسیر خوشبختی و‌موفقیت من هست و‌من باید play کنم

    ولی خداوند اینقدر هدایتش عمیق هست که با ایجاد نشانه هایی باز هم احساس خوب من را قوی تر میکنه و من را مصمم تر میکنه که الان وقت پریدن هست تو باید بپری تو ارزوهایی داشته ای و‌من رب العالمین وظیفه دارم تورا به ارزوهات برسونم

    وقتی رد میشیم از این سکانس ها و بر میگردیم به عقب نگاه میکنیم میبینیم اگر نپریده بودیم همچنان در حال همان زمان ترس بودیم‌و قطعا پایین تر از اونجا و با حسرت نگاه میکردم که ای کاش من هم دریده بودم و لذت ان اب گوارا را برده بودم

    قطعا هر کسی به میزان توانایی خودش ارتفاعی را برای پریدن انتخاب میکنه ولی قدرت خالق برای براورده کردن ارزوهای ما بقدری عظیم و بزرگ هست که قطعا نشانه هاای اشکاری در مسیر ما

    خدارا شاکرم که همواره و همیشه منا هدایت و‌حمایت میکنه

    ممنونم استاد عزیز از مطالب عالی شما

    شب‌و‌روزتان‌در‌پناه رب العالمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  5. -
    عمران نوری گفته:
    مدت عضویت: 2058 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش و خانم شایسته عزیز

    چقدر این صحنه ها زیباست چقدر این کوهها و درختها و اسمان ابی و ابرها تصاویر فوق العاده ای برای ما ایجاد کرده اینجا خوده بهشته خدایا شکرت

    من خودم شخصا ادمی هستم که عاشق طبیعت هستم و جاههای که کوه و جنگل و رودخانه و ابشار داشته باشه رو شدیدا علاقه دارم برم از نزدیک ببینم و لذت ببرم

    چقدر استاد نکات خیلی مهمی در مورد ترس بهش اشاره کردن

    میخوام تجربه ای از خودم بگم

    یادم میاد در مورد پریدن از ابشار که خودم شخصا برای اولین بار دو سال پیش تجربه داشتم تو سایت کامنت نوشتم

    که از هفت ابشار تیرکن ( بابل ) که هفت ابشار پشت سر هم داره و بسیار بسیار فوق العاده و زیباست من برای اولین بار میخواستم از اون بلندترین ابشار که حدود 10 تا 12 متر ارتفاع داشت بپرم

    من رفتم بالای ابشار ولی وقتی ارتفاع رو از نزدیک دیدم اون یهویی اون ترس اومد سراغم و نذاشت من بپرم

    خلاصه نپریدم و اون روز رفتم خونه و اینقدر خودم رو خوردم که چرا من نتونستم و به خودم گفتم اگر تو میخواهی تو زندگیت موفق بشی و اگر میخواهی ادمی بشی که شجاع باشه و میتونه کارهای خیلی بزرگی انجام بده باید از همین جا شروع کنی

    اینقدر با خودم حرف زدم و بدنبال الگوهایی گشتم که از این ابشار پریده بودن خلاصه دوباره سه روز بعد من دوباره رفتم سراغ همون ابشار ولی این بار نه بخاطر تفریح ، بلکه فقط برای شکست دادن ترسهام

    اتفاقا اونجا شلوغ هم بود و از نزدیک دیدم ادمهای خیلی زیادی راحت دارند از اون ارتفاع میپرند بنابراین برای من باور پذیر شد که میشود پس من میتونم به این خواسته برسم

    و بالاخره من روی ترسهام غلبه کردم و موفق شدم از اون ابشار بپرم و وقتی بار اول پریدم دیدم نه چیز خاصی نبود ولی یکسری افکار محدود کننده بود که نمیذاشت من انجام بدم و بعدش اتفاقا دوبار تو اون روز پریدم

    ولی این اینکار اینقدر بمن انگیزه داد اینقدر شجاعت رو در دل من زنده کرد که حد و اندازه نداره

    که تو مسیر موفقیت بارها شده هر کجا تو زندگیم یا بیزنسم ترسی خواست جلوی منو بگیره سریع به خودم میگفتم همان طور که خدا تو پریدن از ابشار ( تیرکن ) بمن کمک کرد پس اینجا هم بمن کمک میکنه کافی من فقط برم تو دلش بعد میبینی هیچی نبوده فقط یکسری افکارهای محدود کننده بود که داشت جلوی منو میگرفته

    من به جرات میتونم بگم پریدن من از اون ابشار نقطه عطف موفقیت من بوده چون همیشه به خودم میگم

    که شروع رشد من درست موقعی استارت خورد وقتی که من تونستم بر اون ترسم غلبه کنم و از اون ابشار بلند بپرم

    و بعدش از این الگو بارها بارها استفاده کردم برای خیلی از ترسهای ریز و درشت دیگه که مهمترین شون مهاجرت و تجارت و یا وارد شدن در حوزه صادرات بود که تک تک این هدفها ترسهای بسیار وحشناک تو دل من ایجاد میکرد

    ولی خدا شاهده هر موقع ترسی می اومد و میخواست مانع رشد من بشه من بلافاصله از همون الگو ابشار پریدنم استفاده میکردم برای حرکت کردن و قدم برداشتن و وارد شدن تو دل ترسهام

    و به خودم میگفتم من اونجا تونستم ، پس اینجا هم میتونم مهم اینکه برم تو دلش

    عاشقم استاد این فایل هم مثل همیشه نیاز الان من بود

    چون الان تو بیزنسم دارم یکسری حرکتهایی رو اجرا میکنم که خیلی برام ترس داره چون باید با ادمهای بسیار ثروتمند و کارخانه دارهای بزرگ کشور ارتباط بگیرم و بهشون پیشنهاد کاری بدم

    یعنی ادمهایی که تو کل سطح کشور معروف هستند و اکثر مردم اونها رو میشناسند

    و من میخوام با این ادمها ارتباط بگیرم

    ولی اون ترسه نمیذاره و بعضی اوقات میاد و میخواد جلوی منو بگیره

    و میگه بابا تو کجا اونها کجا

    تو حتی یه ماشین از خودت نداری و تازه بدتر مستجر هستی و پول اجاره هم نداری و اونوقت تو میخواهی با این ادمهایی کار کنی که فقط چند کارخانه و چندین ماشین و حتی چندین کشتی دارند و تو چند کشور برای خودشون کلی خونه و ملک دارند بعد تو اونوقت میخواهی با این ادمها ارتباط بگیری با این ادمها کار کنی ، اونها جواب سلام تو را هم نمیدن بیخیال

    ولی من نمیذارم ترسها مانع رشد من بشن من اون حس لیاقت و ارزشمندی رو در خودم زنده میکنم

    و بارها بارها به خودم میگم من با اون ادمها هیچ فرقی نمیکنم ما ارزشمون یکیه درسته اون انسان تونسته کلی ثروت داشته باشه بخاطر اینکه باورهای خیلی بهتر از من داشته باشه و خیلی راحت به مسیرهایی هدایت شده که تونسته کلی پول خلق کنه

    بنابراین من هم دارم روی خودم کار میکنم و این باورها رو در خودم ایجاد میکنم

    پس من هم این حس لیاقت رو با همین شرایطی که دارم در خودم زنده میکنم

    چطور ؟

    با ارتباط گرفتن با همین ادمها با تماس گرفتن با صحبت کردن با معامله کردن با پیشنهاد کاری دادن و باهاشون جلسه کاری حضوری گذاشتن

    درسته اولش ترس داره ولی من میرم تو دلش وقتی قدم اول رو بردارم میبینی نه چیز خاصی نبوده اون ادمها هم مثل من یه ادم عادی هستند و خیلی راحت و نایس میشه باهاشون ارتباط گرفت و کار کرد

    بریم به امید خدا

    استاد من عاشق تمام فایلهای سفرنامه هستم بماند هر قسمت فایل کلی زیبایی و قشنگی داره و کلی به تقویت باورهای من کمک میکنه که میشود این سبک زندگی داشت و میشود بری از دل این طبیعت و این زیبایها از نزدیک لذت ببری

    علاوه بر اون وقتی که شما تو فایل نکته اموزشی رو توضیح میدید خدایش ارزش فایل چندین برابر بالاتر میره و میشه هزاران نکته ازش در اورد و درموردش تا مدتها صحبت کرد

    دوستان و استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته مهربان عاشق همه تون هستم

    دوست داشتم تو این فایل درمورد ترس و تجربه ای که خودم داشتم رو با شما عزیزان به اشتراک بذارم

    انشالله هر کجا از این دنیای پهناور هستید در پناه رب شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

    فعلا

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    کیمیا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 2008 روز

    به نام الله هدایتگرم

    سلام به زوج دوست داشتنی خودم استاد عباس منش و خانم شایسته عزیزم و سلام به همه همسفران سفر دور آمریکا

    قبلش بگم که چقدر لذت میبرم از دیدن شما دو نفر اینکه اینقدر همسفر خوبی هستید برای هم اینقدر هم فرکانس و اینقدر پایه، چقدر لذت بردم از اینکه کنار هم حالتون خوبه و لذت می‌برید ازین رابطه سالم و پر از عشق و بدون وابستگی چقدر خوبه داشتن همچین همسفری

    خدایاشکرت برای دیدن این روابط عالی، استان جان عجب جای قشنگی کمپ زدید چقدر بکر و پر از آرامش هستش به چه جای خوشگل و پر از حس خوبی هدایت شدین انگااااار که کارت پستال هستش واقعا، هوای عالی با وجود درخت های به اون قشنگی و دیدن اون کوهای خوشگل خدایا شکرت و این بخاطر توجه همیشگی شما به نکات مثبت همه چیز هست و هر جا میرید فقط تحسین می‌کنید و جهان هم شمارو به جایی هدایت کرد که قشنگی و حال بهتری رو بهتون بده و نکات مثبت و تحسین بیشتری رو ببینین

    قبل نگاه کردن این قسمت داشتم جلسه پنجم روابط رو گوش میدادم و می‌نوشتم جالبه که اونجا هم دقیقا داشتید از ترسیدن حرف می‌زدین و من دوباره هدایت شدم که در این قسمت هم راجب ترس بشنوم و این هم زمانی ها اصلا الکی بوجود نمیاد

    چقدر تحسین کردم این پسر رو که بالاخره پرید و به ترسش غلبه کرد چقدر درس داشت برای من ، اینکه فقط اون کسی که بتونه بره تو دل ترساش و باهاشون رو برو بشه اون لذته رو میچشه اون نعمت و ثروت دریافت می‌کنه اونی که ایمان داره به خدا و به توانایی‌های خودش می‌تونه اینجوری با ترساش رو به رو بشه ، چندین بار زمانی که داشتم نگاش میکردم و هنوز نپریده بود با خودم گفتم کیمیا این تویی که بعضی جاها ترسیدی، استاد جان زمانی که در قسمت پنج روابط گفتید ترس طبیعیه پیش میاد مثل مادر حضرت موسی یا مثل پیامبر که بعضی جاها ترسیده و خیلی های دیگه فقط باید بهش قدرت ندیم و هرجور شده ازش بیایم بیرون نشونه رو گرفتم اما زمانی که الان دوباره دقیقا بعد پنج دقیقه تکرار کردید موضوع ترس رو دیگه حجت رو به من تموم کردین که بابا پاشو همین الان باهاش رو به رو بشو همین الان تمومش کن این ترس مسخره رو با اینکه اینهمه آدم انجامش دادن هنوز می‌ترسی که موفق نشی و دلیل موفق نبودنت در این موضوع فقط ترس بوده ، وقتشه ایمانم رو نشون بدم و منم بپرم و بعد لذت ببرم از اتفاقات بعدش که با چشم دیدم بعد انجامش چقدر دارن لذت می‌برند افرادی که شجاعت نشون دادن و انجامش دادن

    خدارو هزاران بار شکر میکنم که هر بار دنبال یه راه برای بهبود مسائل می‌گشتم خدا خیلی واضح باهام حرف زده خیلی راحت بهم مسیر رو نشون داده خداروشکر که میتونم این نشونه هارو دریافت کنم خدارو شکر که میتونم هدایت خدا رو دریافت کنم و مسیر درست رو برم

    استاد جان خدا قوت چقدر تحسین میکنم شمارو که از اون سربالایی برگشتید به چه جای خوشگلی هدایت شدین چقدر لذت بردم از این آسمون آبی و اون ابرای سفید برفی که چقدر خوشگل بودن تو آسمون اون آب زلال که سنگ ها رو اینقدر خوشگل نشون میدادن بهمون چقدر آرامش داشت اونجا قطعا یک قسمتی از خودِ خودِ بهشت بود اینقدر خوب تونستم تجسمش کنم که سردی آب رودخونه و اون هوای خوب رو حسش کردم از همینجا

    برای من صدای آبشار از بهشتی ترین و آرامش بخش ترین صداهای دنیاس چقدر زیبایی آخه تو این دنیا وجود داره خدایاشکرت برای این همه نعمت و این همه زیبایی و این عظمتت خدایاشکرت چقدر آخه این زمین زیبایی داره که هرچی ببینیم تموم نمیشه خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  7. -
    امیر ارکان فر گفته:
    مدت عضویت: 3993 روز

    سلام استاد عزیز

    داشتم صحنه زیبای تردید اون پسر و تشویق دوستش برای پریدن و نگاه میکردم و لذت میبردم گفتم :کاش استاد در این مورد برامون صحبت میکرد….. که انتهای ویدیو دیدم که خواستم اجابت شد و به زیبایی موضوع رو شرح دادید.

    به راستی که چقدر مهم هست که بدونیم مغز ما به چه شکل کار میکنه چقدر مهم هست که خودمون و سیستم نصب شده روی خودمون و به درستی بشناسیم. درست مثالهایی که قبلا زدید و اینجا میشه درک کرد. جهان مثل یک سیستم داره مدیریت میشه و ما هم جزیی از این سیستم هستیم. شناخت درست کار کرد این سیستم هوشمند بسیار به ما کمک میکنه.

    من وقتی درک میکنم که دیدن فردی که کاری رو قبلا انجام داده چقدر کارها رو برای مغز من راحت تر میکنه وقتی من درک میکنم قرار گرفتن در کنار فردی که مدام داره کار مورد علاقه من رو که الان برای من سخت هست انجام میده بسیار زیاد برای من کمک کننده است.

    وقتی من راه کار برخورد با ترمز های ذهن و درک میکنم وقتی یاد مگیرم که برای انجام کارهای به ظاهر سخت باید چطور ذهن خودم رو آماده بکنم کار برام لذت بخش میشه….

    من مربی غواصی ام

    هنرجوهای غواصی در روز های اول آموزش و یا حتی قبل از شرکت در کلاسهای آموزشی

    حتی نمیتونند تصور کنند که میتونند بعد از سه روز آموزش میتونند تا عمق بیست متری دریا غواصی کنند و لذت ببرند.

    ولی همین که در کنار فردی قرار میگیرند که بارها این مسیر و رفته و میتونه کمکش کنه تا اون هم این مسیر زیبا رو بره

    یواش یواش ابتدا از عمق کم اعتماد میکنند و پا توی دنیایی میزارند که تا ساعت ها هیچ درک و تجربه ای از حضور در این دنیای تازه رو

    در ذهن نداشتند!!! حالا دیگه همون ذهنی که تا ساعت ها قبل ترمزی بوده برای ورود تو به این دنیای زیبا با تو هم قدم میشه و کمکت میکنه

    تا بیشتر و بیشتر از این دنیای ناشناخته آگاه بشی و لذت ببری.

    این کار رو فقط زمانی ذهن تونست انجام بده که یواش یواش دید و باور کرد که خطری واقعی تهدیدش نمیکنه و بلکه کلی لذت هم پشت

    این تجربه نهفته است. حالا دیگه رفتار ذهن با صد و هشتاد درجه چرخش فقط تو رو به سمت دنیایی میبره که تا چند روز قبل به تو اجازه نمیداد که حتی بهش فکر کنی!!!!! و این خیلی عجیبه و وقتی میفهمی که این روش کار ذهن هست بازی خیلی برات جالب میشه و میگی بریم انجامش بدیم من اینجا هستم تا دستت و بگیرم و ببرم دنیای تازه ای رو بهت نشون بدم و پوچی این ترمز ها رو بهتر درک کنی.

    استاد ممنونم بابت این آگاهی ها

    خدارو هزاران مرتبه شکر که کنارمون هستی

    خدارو هزاران مرتبه شکر که الگویی مناسب مثل شما رو داریم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      رضا احمدی گفته:
      مدت عضویت: 1822 روز

      بسم الله الرحمن الرحیم

      سلام آقا امیر عزیز و دوست داشتنی

      بسیار از شما ممنونم بابت این کامنت زیبایت و سپاسگزار خدایی هستم که مرا به سمت شما هدایت کرد

      من ، غوّاص ها را خیلی دوست دارم و واقعا از صمیم قلبم تحسینشان میکنم

      دلیل اراده خاص من نسبت به این غواص ها اینه که ، چون خودم ترس از کوسه ها و تمساح ها دارم ، وقتی میبینم که این غواص ها میرن در اعماق دریاها و در برخی مواقع در مستندهای تلوزیونی دیدم که غواص هایی در اقیانوس ها در کنار نهنگ ها غواصی میکنند ، شاخ در میارم و از ته قلبم میگم دمتون گرم بابا ، شماها دیگه کی هستین؟

      واقعا شماها بی نظیرید

      امیدوارم منم روزی بر این ترسم غلبه کنم و از دیدن زیبایی های زیر دریا به صورت مستقیم و از طریق چشمان خودم ، بی نصیب نمانم

      در پناه خدا باشین آقا امیر عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        امیر ارکان فر گفته:
        مدت عضویت: 3993 روز

        سلام رضا عزیز

        من هم امیدوارم روزی برسه که

        در کنار هم غواصی کنیم قطعا این ترس ها واقعی نیستند و برای درک این موضوع باید وارد ترسها شد و همین که میدونیم با انجام این کار رشد میکنیم خودش باعث انگیزمون میشه.

        چی بهتر از این که ما در تمام جنبه های زندگی مون رشد میکنیم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    حمید معدندار گفته:
    مدت عضویت: 1067 روز

    بنام خداوند بسیار بخشنده و وهاب

    سلام به استاد عزیزو مریم جان نازنین

    سلام و دود به بچه های خوب سفر به دور آمریکا

    استاد باید بگم که خیلی سورپرایز شدم از این منطقه بسیار زیبای کوهستانی و پر از گل و اون آبشار رویایی

    خدایا چقدر قشنگ نقاشی کردی این همه زیبایی رو ، خدایا شکرت چه آب سرد و باحالی

    یعنی من اگه اونجا بودم از آب بیرون نمیومدم انقدر که آب یخ کوهستان رو دوست دارم

    یادمه چندین سال پیش رفته بودیم طالقان نزدیکای پراچان که پر از باغ های سیب و گلابی بو خیلی جای قشنگ و خنکی بود یه جایی رودخونه رو سنگ چیده بودن و کمی آب اومده بود بالا ، ما چهار تا خانواده بودیم وقتی رسیدیم به اون جا من نفر اول پریدم تو آب ، بقدری سرد بود که نمیتونستی حتی پات رو یه لحظه بزاری تو آب ، ولی من انقدر که عاشق اون آب و اون فضا شده بودم که شیرجه زدم و دیگه بیرون نیومدم

    حالا دوستامون میگفتن چقدر سرده چجوری تو آب موندی ولی من فقط داشتم لذت میبردم و تقریبا سه ساعت تو آب کیف کردم و همیشه تو ذهنم میمونه اون هوا و اون آب و طبیعت زیباش

    استاد چقدر این دو نفر قشنگ به ترسهاشون غلبه کردن و پریدن تو آب و ان خانومه چقدر شجاع تر بود و از اون ارتفاع پرید تو آب من که کلی تحسینش کردم ولذت بردم و این خیلی جالبه که شما هر جایی که میرید هدایت میشید در زمان مناسب ، مکان مناسب ، موقعیت مناسب و با آدمای مناسب آشنا میشید که یجورایی دارن قانون رو به ما میگن و الگوی خوبی برای درک قوانین جهان هستن

    خدایا شکرت واسه این همه زیبایی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  9. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1246 روز

    سلام استاد عزیز

    سلام دوستان خوب خودم

    ممنونم استاد عزیز که باز یک فایل عالی و پر از محتوا را برای ما به اشتراک گذاشتید

    ممنون هستم که اینقدر عالی و زیبا این تصاویر را برای ما به اشتراک می گذارید و با توضیحات تکمیلی خودتان هر چه بیشتر این فایل ها را پر از محتوا می کنید

    شروع فایل با لبخند استاد مواجهه می شوید

    این حس خوب و پر از آرامش را برای من به ارمغان دارد

    تمام این فایل این را برای من معنی دارد که برای داشتن هدف خود باید تلاش کرد و نباید از سربالایی ها و سرپایینی ها زود خسته شد و از مسیر خارج شد و متوقف شد

    یادم باشد که باید بهای رسیدن به هدف خودم را باید پرداخت کنم

    استاد در تمام طول مسیر فقط و فقط از حال خوبی ها و زیبایی ها تعریف می کرد

    کلا در حال تحسین کردن بودند

    تصویرسازی و تجسم

    در نهایت به هدف رسیدن

    اینها درس هایی بود که من از این فایل یاد گرفتم

    می شود

    می توانم

    فقط باید بخواهم و حرکت کنم و رو به جلو بروم

    دیدن زیبایی ها

    تحسین کردن آن

    همه و همه در تمام طول این سفرنامه قابل مشاهده است

    در دل ترسهای خودم رفتن

    از ترس های خودم عبور کردن

    نگران قدم های بعدی خودم نبودن

    اینها نکاتی بود که من از این کلیپ یاد گرفتم

    کمک کردن به همنوع خود

    از او تشکر کردن و حال و احوالپرسی کردن با همنوع خود همه اینها درس زندگی ساز است برای من

    نکته عالی دیگر

    دیدن حس خوب فراوانی

    حتی در سنگهای رودخانه

    این یعنی دیدن قانون و استفاده کردن از قوانین و لذت بردن از درک این قوانین و حال خوب داشتن

    زیبا است

    فقط می توان گفت زیبا است

    لذت برد و کیف کرد و حال خود را خوب نگه داشت

    خدای من ممنون تو هستم از این همه نعمت و زیبایی و حال خوبی

    درس عالی برای من داشت این فایل

    در دل ترس های خودم رفتن

    آنها را پشت سر بگذارم

    از آنها بگذرم

    و نگران هیچ چیز نباشم

    این ترس ها همان هایی بود که در ذهن من بوده و هرگز نمی گذاشت که من بتوانم براحتی صاحب کسب خودم بشوم

    براحتی بتوانم به جلو حرکت کنم

    براحتی بتوانم موفق بشوم

    فقط کافی است که پا در ترس های خودم بگذارم و از این ترس عبور کنم

    آنوقت است که من قدم های بعدی خودم را براحتی و آسانی بر خواهم داشت

    نکته دیگر این است که باید از الگوهایی موفق دیگر در هر زمینه ای دیگر که می خواهم استفاده کنم

    دیدن این الگوها برای ذهن من این منطق را دارد که من هم می توانم و موفق خواهم شد

    دیدن این تصاویر زیبا و شنیدن صحبت های استاد در کنار این مناظر لذت و کیف این فایل را چند برابر کرده است

    ممنونم استاد مهربان

    سپاس از خدای زیبایی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  10. -
    حسين روح نواز گفته:
    مدت عضویت: 1228 روز

    سلام به استادعزیزم خانم شایسته مهربان

    ودوستان عزیزم

    استادواقعاچه زمان جالبی اومدیدتوی این منظره ی بسیارزیبابه قول خودتون حتی ازسوییس هم زیباتره

    منم واقعاازاین مدل طبیعت خیلی خوشم میادترکیب کوهستان وجنگل و رودخونه

    البته اینم بگم عاشق طبیعت وکوهنوردی وجنگل نوردی هستم وتاالان کوه بسیارزیبای سبلان وگردنه بسیارزیبای حیران رورفتم که اونایی که رفتن میدونن چقدرزیباست این مناطق درمنطقه خودمون

    دوستان من حدوداچهارروزپیش تصمیم گرفتم که هرشب یه قسمت ازسفربه دورآمریکاوزندگی دربهشت روببینم وتحسین کنم که همین امروزهدایت شدم به یه سفرخیلی اتفاقی وخیلی هم هدایتی به سمت ساری وازجاده فیروزکوه وسمت قائم شهرکه اونجادقیقاجاهایی روتوی مسیردیدم وچیزهایی روتجربه کردم که دقیقامن روبه یادحرف استادانداخت که ماهرزیبایی روببینیم وتحسین کنیم دقیقاازهمان نوع وجنس زیبایی روتجربه میکنیم ومن روتحت تاثیرگذاشت این حرکت ومن ساعت هادارم به این موضوع فکرمیکنم واحساس زیبایی رودریافت میکنم

    استادواقعامن ازدیدن این زیبایی هایی که دراین سریال هست سیرنمیشم وهرباربااشتیاق تروتشنه ترازقبل میام تااین زیبایی هاروببینم وتحسینش کنم چون که دیگه میدنم که هرچقدربیشترازاین زیبایی هاببینم وتحسینش کنم به سمت خودم دعوتشون میکنم زیبایی هارو

    این دوستای عزیزمونم که بودن خیلی جالب بودحرکتشون ودرس بزرگی رودادبه من این که اولش تحسین کردم اون خانوم روبابت پیشگام بودنشون دوم اون آقاپسری که بودرو بابت این که برترسش غلبه کرد وماهمگی دیدیم که بعدازچندین بارپرش توی اب اونم بااسراردوستش سری آخرکه داشتن شیرجه میزدن حتی به جایی رسیده بودکه چن ثانیه ای روزودترازاون خانوم هم پریدتوی آب و واقعاقابل تحسین هستش این حرکتشون

    چقدرزیبابودگلی روکه استادازش فیلم گرفت برامون

    چقدرزیبابوداون حداززیبایی وزلالی آب به طوری که من سردی آب روکاملا احساسش میکردم

    چقدرزیبابوداون لحظه ای روکه خانم شایسته عزیز تشویق میکردن اون آقاپسرروبرای این که ترس هاشوبذاره کناروبه قول استادبرای چندثانیه فکرنکنه…چون خودشم میدونست که قبل ازاون دوستش پریده توی آب واتفاقی براش نیفتاده والگوش دقیقاجلوی چشاش بود…

    استادواقعادمت گرم بابت ماشینی که تهیه کردی وباعث شدید که هم خودتون دسترسی پیداکنیدبه اون زیبایی درمنطقه کوهستانی که کارآر وی نبوداینجاهاولی فوردخودش روواسمون اثبات کرد

    وباعث شدتادربهترین زمان به بهترین مکان هدایت بشیم واون همزمانی روببینیم که اون دوتادوست هم اونجابودن وماهم باشیم واون درس هاروخداوندازطریق اونهابهمون بده…

    استادچقدرجاده ومسیرگذرتون تمیزوزیبابودخیلی تحسین میکنم جاده وعلائم وتابلوهاشون کاملا استاندارده تاآدم باخیال راحت مسافرت کنه حتی زمانی هم که شمامیخواستیدواردمسیرکوهستانی بشیدکه به آبشارمنتهی میشدهم تابلوزده بودکه باچه نوع ماشینی امکان رفتن به این مسیرکوهستانی وسنگلاخی وجودداره

    تشکرمیکنم ازاستادوخانم شایسته که این زیبایی روبه تصویرکشیدن

    ازخداواستون سلامتی وشادی وثروت بی انتهامیخوام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: