سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 179

سریال سفر به دور آمریکا قسمت 179

به نام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورها و فکارم

با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان و همه ی همسفران عزیز

خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها هماره بشم و با اونها بزرگ بشم

استاد جان دیشب اینجا ی بارون مشتی بارید از اون بارونهای فلوریدایی خدا رو شکر و امروز صبح که بیدار شدم مه کوههای اطراف رو گرفته بود ی هوای سرد دلپذیر با ی باد سرد روح نواز که برام خیلی لذت بخش بود وقتی صبح زود از خونه زدم بیرون

با دیدن این مه و هوای سرد و با توجه به اینکه میخواستم برم خرید گفتم چی از این بهتر هم ی پیاده روی میکنم هم کارهام رو انجام میده پس شال و پالتو پوشیدم اولین بار بود امسال ی همیچین هوای سردی رو تجربه میکردیم با ی همچین بارون عالی

وقتی از خونه زدم بیرون پول نقد همرام نبود ی مبلغ خیلی کمی بود که اندازه کرایه هم نمیشد و اصلا یادم هم نبود وقتی رفتم رو جاده منتظر ماشین موندم یکی از فامیلهای دورمون از راه رسید و من رو سوار کرد جتی به ی دقیقه هم نکشید تازه وقتی سوار شدم گفتم خدا رو شکر من پول نقد نداشتم و این ماشین رو خدا فرستاد که من رو برسونه شهر همینه دیگه خداجون حواسش به من بود که اپل صبحی کم نیارم جلو راننده ها ی ماشین های عبوری چون کارتخوان ندارن

تو ماشین فامیلمون گفت باورن خوبی بود اا این باد کار رو خراب میکنه خشکش میکنه .بعد من با خودم گفتم خدایا این مردم ما چرا اینجوری بابا اینهمه بارون زده زمین سیراب شده حالا ی کم باد هم بیاد مگه چیه و بعدش خدا رو شکر کردم که دیدگاهم متفاوت شده از این اکثریت ناسپاس \

بگذریم من خریدام رو انجام دادم و اودم خونم و تا کارها رو راست و ریست کنم ی کم طول کشید میدونستم امروز حتما فایل جدید میاد چون چند روزی بود که از فایل قبلی گذشته بود و بعد که اومدم سایت دیدم بله درسته

اولش که با دیدون این عکس دو نفره ی شما عزیزان دلم رفت و گفتم خدایا به ما هم عطا کن چه لوکیشینی عکس گرفتین عالیه

و بعدش این آهنگ آروم و واضح با این حرکت آروم توی دل خیابون و جاده و محتوای زیبای این آهنگ :

I can begin again

I can begin again

I can

Yes I can

I can begin again

Choose to feel good again

Appreciate again

Fall in love with life again

I can begin again

No matter where I’ve been

I can begin again now

چقدر این آهنگ داره همون نکاتی که شما استادمیگین توی دوره هاتون رو داره تکرار میکنه اونم خیلی ملیح و آرام بخش

میگه که :

من میتونم دوباره شروع کنم بله من میتونم

من میتونم دوباره انتخاب کنم که احساس خوبی داشته باشم و قدردان و سپاسگزار باشم و دوباره عاشق زندگی بشم

من میتونم دوباره شروع کنم فارغ از اینکه کجا بودم میتونم همین الان دوباره شروع کنم

چی بگم من آخه از این آهنگ :

اولا که نشون یده این شخص به شناخت و آگاهی رسیده در مورد اینکه میتونه ی زندگی جدیدی رو آغاز کنه و نپذیرفته دیگه همین هست و باید بسازی و بسوزی و چقدر خود همین شناخته مهمه که استاد هم توی خیلی جاها بهش اشاره کردن مثل دوره عزت نفس و ثروت یک و دوازده قدم

توی جلسه اول عزت نفس استاد میگن :

هدف ما اینه که خودمون رو بشناسیم هرچی بهتر خودمون رو بشناسیم قویتر میشیم و میتونیم موفقیت های بزرگتر و بیشتری رو کسب کنیم

این از پیام اول این آهنگ

و هیمن شناخت و خودشناسی بهتر چقدر باعث میشه اعتماد به نفس آدم بره بالا و اقدام کنه برای بهبود خودش که شاعر این آهنگ معلومه که با این شناخت به این اعتماد به نفس رسیده که میتونه دوباره شروع کنه

پیام بعدی این آهنگ اینه :

که احساس خوب داشتن ی انتخابه ماییم که انتخاب میکنیم شاد باشیم یا ناراحت سپاسگزار باشیم یا قدر نشناس که اگر سپاسگزار باشیم و شاد و بقول استاد نزدیک بشیم به مدار خداوند اونوقته که عاشق زندگیمون میشیم و دوست داریم زندگی کنیم و تجربه کنیم

و پیام بعدی که استاد باز هم توی دوره های مختلف بهش اشاره کردن اینه :

مهم نیست که ما قبلا کجا بودیم چه جوری بودیم و چه کار میکردیم مهم اینه که تصمیم بگیریم از این لحظه به بعد درست زندگی کنیم باورهامون رو درست کنیم و اصلاحشون کنیم و تغییرشون بدیم جایی که لازمه اونوقته که نتایج از راه میرسن اونوقت که دیگه گذشته ی ما مهم نیست اونوقته که مثل نصوح پاک میشیم و مثل خیلی از ثروتمندان فقیر زاده ثروتمند میشیم

و بقول استاد به دنبال دلایلی که اعتماد به نفسمون رو از بین برده تو گذشته نیستم بلکه بدنبال این میریم که الان چکار کنیم که زندگی بهتری داشته باشم .و باز هم بقول استاد توی جلسه 7 عزت نفس باید ی بار برای همیشه گذشته رو بریزیم دور البته گذشته ی نادلخواهمون رو

چقدر خود من با این گذشته مشکل داشتم یعنی تمام وقت من به حسرت خوردن و افسوس به گذشته صرف میشد و نتیجه هم مشخص بود حسرت و افسوس بیشتر .چقدر من تلاش کردم خودم رو رها کنم از این موضوع و به میزان کار کردنم هم زندگیم بهتر شد و الن نسبت به قبلم خیلی بهتر شدم و سعی میکنم بیشتر توی حال زندگی کنم البته که این پاشنه آشیلمه و باید همیشه روش کار کنم

If I said something

I wish I hadn’t said

If I did something

I wish I hadn’t done

If I thought something

I wish I hadn’t thought

So what?

تک تک این لاین هایی که خونده میشه من رو مبره به دوره های استاد مخصوصا دوره عزت نفس خدا رو شکر اینقدر گوشش دادم که قشنگ میتونم ارتباط بدم اینا رو بهم بقول استاد قوانین رو ازش بکشم بیرون که :

اینکه اگر فلان حرف رو میزدم یا نمیزدم

اینکه فلان کار رو میکردم یا نمیکردم

اینکه فلان فکر رو میکردم یا نمیکردم

همهی اینها رو بریزیم دور چون نه تنها کمکی نمیکنه به ما حالمون رو بدتر هم میکنه

و بقول این شاعره خب اینا رو بگی که چی ؟؟؟؟؟

مهم اینه که تو میتونی دوباره شروع کنی آره تو میتونی

اینا رو نوشتم در مورد این شعره چون پاشنه آشیل خودم بودن و خیلی تلاش کردم که خودم رو رها کنم از گذشته و بنابراین کاملا درک میکنم چی داره میگه

سپاسگزارم به خاطر انتخاب این آهنگ زیبا که باعث شد به من یادآوری بشه که از هر زمانی که شروع کنم میتونم زندگیم رو تغییر بدم البته خدا رو شکر 4 ساله شروع کردم و نتایج هم مشخصه و از خدا میخوام کمکم کنه تا ثبات قدم داشته باشه و ادامه بدم

و اما زیباییهای دیداری این قسمت :

باز هم مثل بقیه ی قسمت ها این سرسبزی و تنوع رنگ درخت ها و حتی تنوع ظاهریشون این جاده ها و خیابونها تمیز با خط کشی های زیباشون این تنوع ماشین های شیک

اون رنگ آبی آسمون که اون بالا داره خودنمایی میکنه

اون هوای تمیزی که میشه از اینجا استسمامش کرد

اون سکوت و آرامشی که میشه از اینجا حسش کرد

اون علایم راهنمایی و رانندگی خوشرنگ و سالم که ی ذره کم و معوج نشدن

خدای من چه حس خوبی داره این قسمت باون برگ های خشک روی زمین افتاده و این شاور اریای تمیز و مرتب و شیک خداییش هرچی این آمریکایی ها رو تحسین کنیم به خاطر این تمیزی و نظم و احترامی که به انسان میزارن کمه

چقدر قشنگ حوله تمیز گذاشته بودن با شامپو و تفکیک کرده بودن و سکشن بندی کرده بودن وقتی مریم جان بگه واقعا تمیزه دیگه منبع موثقه هرچند توی تصویر هم مشخصه ولی دیگه حرفهای مریم جان مهر تایید رو زد .اینقدر قشنگ سردی بیرون و گرمی داخل رو با هم مقایسه کردین مریم جان که آدم دوست داره بره زیر اون دوشها و گرمی اونها رو تجربه کنه چون اینجا هم دقیقا همین حالا رو داخل امروز هوای بیرون فوق العاده سرد و هوای داخل خدا رو شکر گرمه و البته که من هم دیروز گرمای فوق العاده حموم خونم رو تجربه کردم و خدا رو هم شکر کردم بابتش چیزی که من از شما مریم جان و استاد عزیز یادگرفتم مخصوصا اون قسمتی که رفتین توی حموم پلنیت فیتنس و بایت دوش گرمش شکر گزاری کردین شما مریم جان

خدایا بقول شما این شاور توی ی نشنال پارکه اینجوریه دیگه توی جاهای دیگه تمیزی تا چه حده بابا اینا درجات تمیزی و نظم رو اونقدر بردن بالا که آدم یاد آیه های قرآن می افته جایی که راجع به درجات ولول های آدم ها صحبت میشه .این چیزی که من دارم توی آمریکا میبینم بی نهایته دیگه حسابش رو بکنین اینا توی بهشت ابدی میخوان چی رو تجربه کنن خداییش تحسین دارن

جل الخالق چی هست این صخره اصلا تموم نمیشه

طبیعتا اونایی که اینجوری دارن از این صخره بالا میرن عاشق اینکارن و دارن لذت میبرن از انجامش چیزی که برای من حتی نگاه کردن بهش وایستادن کارش هم جرات و جسارت میخواد

چقدر ماشین اینجا پارک شده که نشون دهنده آزادی زمانی و مکانی و مالی این آدم هاست برای تجربه کردن خودشون و لذت بردن

مریم جان این نکته ای که در مورد دودی شدن لباس ها و سخت نگرفتن گفتین بعد از آشنایی با استاد و شما توی من هم اتفاق افتاده که قبلا خیلی سخت میگرفتم و لذت بردن رو بر خودم حروم میکردم اما الان خیلی بهتر و ریلکس تر شدم و این رو مدیون شما و استاد هستم

چه کوههای عظیمی یاد قرآن افتاده که الکی نیست که خداوند میگه ما کوهها رو مثل میخ توی زمین فرو کردیم تا حرکت هاش کند و متعادل بشه تازه با دیدن این کوهها که اطراف اینجا رو احاطه کردن متوجه شدم که چه نقش عظیمی دارن این کوهها توی جهان مادی درست نثل چادری که با میخ محکمش کرده باشی توی زمین .جالبه همین چادرها هم الهام گرفته از همین کوهها و زمین هستن

استاد جان این عشق شما به نشون دادن اون آدم ها که عین ی نقطه دیده میشن روی اون صخره ها برای درک بهتر ما واقعا ستودنیه

جقدر با دیدن این صخره ها و اون آدم ها که عین ی نقطه هستن روش یاد صحبت هاتون در مورد مقایسه دنیای مادی با دنیای ابدی افتادم که عین ی قطره در مقابل اقیانوسه یا به اندازه ی پلک زدن

و جالبه که ی سری از آدم ها هم لذتشون اینه که بیان با دوربین هاشون رصد کنن اون افرادی رو که دارن از اون صخره ها بالا میرن همینه دیگه تنوع علایق توی دنیای مادی

آفرین به این دختر خانم چقدر هم خوش هیکل و خوش قیافه اس ولا من از اینجا که نگاه میکنم هم هیبت اون صخره ها من رو میلرزونه

آره استاد جان داریم میبینیم یکیشون هم ی چراغی داره انگار

چقدر فراوانی تخته سنگ هست اینجا و یادآوری اصل تکامل که برای هر کاری باید ببنیم در گذشته چقدر اون کار رو انجام دادیم

چه سنجاب ملوسی بود از همینجا مشخصه

چه قدرت زومی داره این دوربینه که اینقدر با دقت نشون میده

آفرین به اون بچه ی هشت ساله که جوانترین رکورد زن بالا رفتن از این صخره اس واقعا جرات میخواد و البته عشق

و باز هم کنجکاوی شما استاد در مورد وسایل الکترونیکی که چه کیفیتی دارن و چطور کار میکنن

واقعا من وقتی ی همچین چیزایی توی این سریال میبینم به فکر فرو میرم که ی آدم چه توانایی های میتونه داشته باشه اونوقت من از انجام چه کارهایی ترس میاد سراغم واقعا انگیزه میگیرم که من هم بهتر حرکت کنم

خدای من این صخره ها چقدر عجیبن با اون طرحی که رو شون در مرور زمان شکل گرفته

چقدر این دریاچه دانشینه آدم دوست داره بشینه اونجا و بهش خیره بشه

استاد جان و مریم جان ما همچنان با شما همسفرخواهیم بود توی سکوت جاده ها

ما از این سفرها مینویسیم کلام های تازه رو همچنان در انتظار خواهیم بود برای قسمت های جدید

سفر تا انتها

ما هم با شما خواهیم موند توی تمام لحظه ها

توی نبض جاده ها

سپاسگزارم