سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 171

اگر  تجربه «خلوت با خود در طبیعت» را داشته ای، در بخش نظرات این فایل، درباره برکت های این خلوت بنویس؛

بعنوان مثال:

چقدر خودت و  توانایی هایت را بهتر شناختی؛

به چه درک بهتری از آنچه در زندگی می خواهی، رسیدی؛

وضوحی که از اهداف خود بدست آوردی؛

چقدر الهامات را بهتر دریافت کردی؛

سوالهایی که از خداوند پرسیدی و  هدایت هایی که از او طلبیدی و پاسخ هایی که دریافت کردی؛

ایده هایی که برای حل مسائل ات و پیشرفت در زندگی ات دریافت کردی؛

ترس هایی که بر آنها غلبه کردی؛

وابستگی هایی که از آنها جدا شدی؛

و جسارتی که به خاطر این تجربه در وجودت ایجاد شد تا قدم های جدی ای برای تحقق اهدافت برداری؛

تجربیات شما، الهام بخش و راهنمای میلیون ها نفری می شود که در طی زمان نوشته های ثبت شده ی شما در این صفحه را می خوانند.

اگر هم تا کنون این تجربه را نداشته ای، بعنوان تمرین در صلح بودن با خود، برنامه ای برای خلوت با خودت در طبیعت در نظر بگیر و سعی کن چند روز را به تنهایی با وسایلی ساده، در طبیعت با خودت خلوت کنی.

این کار کمک می کند به شناخت بهتر شما از خودت، اهداف و خواسته هایی که داری یا بهبودهایی که باید در زندگی خود ایجاد کنی؛

سپس  تجربیات خود از برکت های این خلوت را در بخش نظرات این فایل بنویس.


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

دوره عزت نفس

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

313 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مریم جون» در این صفحه: 1
  1. -
    مریم جون گفته:
    مدت عضویت: 1025 روز

    سلام ب استاد عزیزم و مریم جون ، چقدر وقتی شما رو میبینم حس وحالم عوض میشه وخودم رو اونجا حس میکنم، من خیلی دوست دارم تنهایی برم طبیعت ولی ترسهام مانع این تجربه شدن، واسه آقایون خیلی بهترو راحت تره تا ما خانوما، استاد چقدر آرامش رو تو وجود شما میدیدم و اینقدر قشنگ پیاده روی می‌کردید ک انگار زمین ب فرمان شماست، چ جای ساکتی بود پراز آرامش جون میداد واسه مدیتیشن،وچقدر مریم جون با جون ودل ناهار و قهوه درست میکردن و چقدر همیشه واسه ‌شما ارزش قائل میشن، استاد شما گفتید قبلا خیلی سرمایی بودید من الان مثل قدیم شما هستم ب شدت سرمایی از ترس سرما از خونه بیرون نمیرم و وقتی میبینم الان می‌پرید تو آب سرد چقدر ذوق میکنم از این همه تغییر و دوست دارم منم ب جایگاه شما برسم، هر لحظه بیشتر از شخصیت شما خوشم میاد والگوی من میشید، استاد من از اینهمه اراده وپشتکار شما ساعت ها تو فکر فرو میرم ک چطور میشه 5 درصد از اراده شما رو داشته باشم م زندگیم زیرورو بشه، ک خدا رو شکر خیلی تغییر کردم وبهتر شدم،امیدوارم همیشه شاد وسلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: