فقط روی خدا حساب باز کن - صفحه 93 (به ترتیب امتیاز)

2065 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آرین عبّاسی گفته:
    مدت عضویت: 1747 روز

    سلام بر خداوند بخشنده و مهربان که تنها رب مطلق در جهان است!

    درود بر تمامی دوستان امیدوارم در پرتو قدرت مطلق جهان شاد و سلامت باشید در کنار عزیزانتون

    خدا قوت آقای عباسمنش، خانم شایسته و سایر اعضای سایت

    خیلی از خداوند سپاس گزارم که من را به این مسیر هدایت کرد

    منظورم از مسیر: شناخت قوانین کیهانی و اجرای آگاهانه آنها در تک تک لحظات زندگی برای رسیدن به خواسته ها و اهدافم!

    خیلی فایل زیبا و مهمی بود

    درس این فایل:

    تنها روی کسی که کل این جهان را با قوانینی مشخص و بدون تغییر آفریده حساب باز کنیم

    یعنی خداوند

    یعنی پروردگار

    یعنی آفریدگار

    یعنی رب مطلق جهان

    یعنی همه چیز در زندگی

    تو ذهنمون فقط خدا رو بزرگ میکنیم و تنها از او یاری میجوییم

    ۳×قدرت مطلق جهان فقط از آن خداوند(رب) است!!!

    ۳×خداوند از بی نهایت دستانش به من کمک میکند و قدرت مطلق جهان از آن خداوند است!!!

    این هم دو تا عبارت تاکیدی بود که از دل این فایل در آوردم

    پر از درس و آگاهی بود

    ممنون از خداوند عزیز!!!

    متشکّرم آقای عباسمنش و سایر کادر اجرایی سایت!

    آرین عبّاسی ۱۷ ساله از تهران

    در پناه خداوند شاد و پیروز باشیم همگی

    من بهترین میشم چون فقط بر رب مطلق جهان متکی هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    حدیث محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1763 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    روز هفدهم سفرنامه

    ۵.۳.۱۴۰۰

    سلام خدای من سپاسگزارم ازت منو به عشق خودت مبتلا کن خیلی دوستت دارم🙏♥️🌹

    سلام استاد عزیزومریم جان سپاسگزارم ❤️🙏🌹

    این اولین فایلی بود که من از شما استاد عزیزم از یک دوست عزیز دریافت کردم اونموقعه درک الان رو نداشتم وچیزی سر در نیاوردم ازش و به قولی در مدارش نبودم ولی الان نه الان کلی فرق کردم خداراشکر خداراشکر خداراشکر

    استاد عزیزم از دیدن فایل امروز سفرنامه ام یچیزی که خیلی به دلم نشست واز اعماق قلبم طالبش شدم که تجربش کنم این بود که چه عشقی بین شما و خداوند هست من فقط روی حالت چهره تون تمرکز کرده بودم نمیدونم چجوری تفسیرش کنم یه حالت خاصیه از نظر من، یه حس لطیف، پیش خودم به این مورد تشبیهش میکنم که مثل نوزادی میمونه که فقط با اغوش مادرش آروم میشه شماهم عشق خدارو، آغوش خدارو تجربه کردی وفقط با خدا آروم میشی و غیر خدارو نمیخواهی حالت چهرتون چیزی رو به من نشون داد مثل وقتی که خودت یه تجربه ی عالی داشتی و دلت میخواد بقیه ام اونو تجربه کنن مثال یک غذای خوشمزه هی میگی ببین من خوردم خیلی خوشمزس بیا تو هم بخور بیا تجربه اش کن. چقدر دلنشین از ایمان وباور و عشق به خداوند صحبت می‌کنید خوشا بسعادتتون ونوش جانتون این عشق بازی با خداوند🌹

    این فایل روح وروانم رو دگرگون کرد منم میخوام، میخوام عاشقی با خدارو. خدایا من فقط تورو میخوام منو به عشق خودت مبتلا کن.

    دوستتون دارم ♥️شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    فاطمه پورهدایتی گفته:
    مدت عضویت: 1569 روز

    سفرنامه ی امروز روز هفدهم

    سلام به پروردگارم، که هر چه دارم از اوست.

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت که منم تو مسیر خداشناسی، خودشناسی، خوشبختی ودر نهایت بهشت دنیا و آخرت هستم.

    امروزم رو با این کلمات شروع می کنم که اول قلم رو به دست خدا میدم که هر چی او گفت بنویسم.

    آره روی خدا باید حساب کرد نه کس دگه،تنها قدرت جهان ، تنها راه خوشبختی همه ی انسانها فقط و فقط خداست.

    اگه امروز خوشبختم ، اگه امروز فرشته ای مهربان از جانب خدا به من یاد میده که فقط او رو بپرستم و فقط از او کمک بخوام چون خدا رو باور کردم چون یقین پیدا کردم که او هست.والان هم همون خداست که این فرشته رو ، این پیام آور وحی الهی که همون حرفهای خداست داره به من زندگی کردن رو یاد میده ایمان دارم، باور دارم، یقین دارم که این خود،خود، خداست.

    سالهاست که دارم زندگی می کنم اما با چشم بسته هر چی که دیگران گفتند قبول کردم،

    گفتن اینجوری نماز بخونم گفتم چشم.

    گفتن روزهات رو بگیر گفتم چشم.

    گفتن اینجوری حجابتو رعایت کن گفتم چشم.

    گفتن این جوری خدا رو صدا بزن ، با گریه با زجه گفتم چشم.

    اما یه بار هم حداقل از خودم سوال نکردم این خدا کیه ؟این خدا چیه؟ واصلان چیو از من می خواد؟؟؟

    چرا این خدا این قدر زمخته،چرا اینقدر سخت گیره؟؟؟؟؟؟؟؟

    اما یه چیزی برام سوال بود که چرا؟؟؟؟؟؟؟؟

    تو زندگیم پس رفت هست چرا رشد نیس؟؟؟؟؟

    تو سحرگاه ، تو نماز شب خیلی ازش خواستم راهی رو بهم معرفی کن که آگاهی و بصیرت توش باشه.

    تا اینکه کم کم وارد این راه شدم و با نشانه‌های زیادی که اینجا نمیشه با قلم نوشت آشنا شدم……

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت که اون خدای زشت خدای ترسناک خدایی که همش داشت تنبیه می کرد دور انداختم……

    خدایا شکرت که خدایی دارم شاد.

    خدایی دارم پر از فراوانی.

    خدایی دارم پر از هر خواسته ای که بخوام، از سلامتی، از ثروت، از آرامش، از موفقیت….

    خدایی که همین جا بود ، توی ❤️،که هر وقت بخوام هست،در هر حالتی خواب باشم ، بیدار باشم توراه رفتن ، تو بازی کردن تو تفریح کردن تو همه چیز خدا هست،مهم منم که چه موقع صداش بزنم.

    آره خدایی که الآن دارم همون خدایی هست که خییییییییلی روش حساب میکنم. همین طوری که استاد عزیزم میگه اینقدر خدا رو باور کن که تمام زندگیت رو بدستش بده و بهشت رو ازش بگیر چون خودش، ذهنش،زندگیش ضامن این حرفهاست همون که از اون زندگی که همهپشتشو خالی کردن ، همه تنهاست گذاشتن،همه بد و بیراه بهش می گفتن …..

    اما زمانی خدا رو باور کرد و همه چی رو به دست او داد و روی خدا حساب کرد . خدا هم بهشت این دنیا رو بهش داد،یعنی آرامش، یعنی سلامتی، یعنی ثروت، یعنی هرچی که بخواد و اراده بکنه خدا بهش میده…..

    چون روی خدا خییییییییلی حساب کرد.

    الآن متوجه میشم چرا, ۹۹درصد آدمهایی که می بینم در بدبختی، در نگرانی، در فقر،در مریضی، زندگی میکن،چون خدا رو باور نکردن وحتی جرأت نمی کنند که خودشون رو به دست خدا بدن.

    رب یعنی فرمانرای تمام عالم هستی،پس چرا وقتی همه ی قدرت تو دستای اوست من خودمو به او ندم ،؟؟

    چرا به آدمهایی تکیه کنم که فقط چند صباحی منو تحمل می کنن؟؟؟

    خدایا کمکم کن که فقط و فقط به تو باور داشته باشم و روی تو حساب کنم، چرا که هر جای زندگیم خودت اون آدمایی که باید بشن دست تو، خود خودت اونا رو میاری و وارد زندگیم میکنم بدون یه ذره نگرانی و استرس…

    خدایا کمکم کن که تنها تو رو بپرستم و تنها ازتو یاری بخوام .

    دوستان عزیز سفرنامه ی امروز هم خیلی خدا راحت بهم گفت و من نوشتم امید آرزو دارم که روزی بیاد که همه ی ما تو یه جایی از کره زمین شهری رو به نام شهر یکتا پرستان درست کنیم و هر روز موفقیت های همدگه رو ببینیم و لذت ببریم .

    الهی آمین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    سولماز سفیدی گفته:
    مدت عضویت: 2751 روز

    سلام به استاد عزیزم مریم عزیزم و همسفران عزیزم

    دقیقا همینطوره که استادم میگن فقط روی خدا باید حساب باز کرد دقیقا هر وقت توی زندگیم هر اتفاقی افتاده یا اگه آدمی سر راهم قرار گرفته که مسائلم رو حل کنه دستی از دستان پروردگارم بوده.

    این فایل منو یاد داستان شروع زندگی مشترکم انداخت

    من و همسرم سال 94 تمام برنامه ریزی ها رو کرده بودیم واسه اینکه عروسی بگیریم کلی واسش ذوق و شوق داشتیم همه ی کارها رو کرده بودیم از رزرو لباس و آتلیه و تالار و…. هر چیز مربوط به جشن، قرار بود یه مبلغی وام هم بگیریم که باهاش کم و کسری ها برطرف بشه و با یه بانکی هم صحبت کرده بودیم مدارک داده بودیم قرار بود تا یک هفته بعد پول وام رو برامون واریز کنن چند روز قبل از اینکه موعد واریز وام بشه همسرم سر کار بود من رفتم بانک تا تاریخ دقیق واریز رو بپرسم تا برنامه هایی که باهاش داشتیم رو عملی کنیم که رئیس بانک گفت دیروز یه بخشنامه اومده که باید سپرده بزارید دیگه بدون سپرده تو این بانک وامی داده نمیشه هر چی از سمت من اصرار قبول نکردن که ما پروندمون از قبل اونجا بود من آشفته و سردرگم که چی کار کنم هیچ کس رو نداشتیم اون مبلغ رو ازش بگیریم خودمون هم پولی نداشتیم تمام برنامه ریزیا رزروها همه چی زیر سوال رفت یه لحظه نشستم رو صندلی و با خودم فکر کردم خدایا چی کار کنم اصلا دلم نمیخواست به اون رئیس بانک مثلا التماس کنم یا منتشو بکشم میدونستم راه دیگه ای هست خدا هست..

    چشمم افتاد به بانک روبه رویی نمیدونم چه حسی بود که منو کشوند اون سمت خیابون به خودم اومدم دیدم دم در بانکم رفتم تو رفتم پیش رئیس بانک و همه چی رو رک و رو راست براش توضیح دادم در کمال ناباوری بدون هیچ سپرده ای فقط با همون شرایطی که داشتیم دو تا ضامن و وام گیرنده قبول کرد که دو برابر مبلغی که قرار بود از بانک قبلی وام بگیرم رو بهم بده خدایا باورم نمیشد اشک تو چشمام جمع شده بود نمیدونستم گریه کنم یا بخندم فقط یک هفته تا تاریخ عروسیم مونده بود که فهمیدم پولی در کار نیست و درست نیم ساعت بعدش دو برابر اون پول قرار شد به دستمون برسه با خیال راحت برگشتم خونه تماس گرفتم و همه چیز رو به همسرم گفتم خدا رو هنوز هم بابتش شکر میکنم هنوز هم یادش می افتم از اینکه خودمو پیش اون آدم سبک نکردم خوشحال میشم آدمها وسیله هستن اون آدم اون رئیس بانک اون روز دستی از دستهای خدا بود که کار من رو انجام بده خدا رو شکر میکنم که همیشه منو به بهترین مسیر هدایت کرده و لحظه ای منو تنها نذاشته

    خدا رو شکر میکنم به خاطر این مسیر توحیدی

    به خاطر وجود استاد عزیزم و شما دوستای خوبی که از خوندن کامنت تک تکتون لذت میبرم و احساس میکنم باهاتون عضوی از یک خانواده ی قدرتمندم

    دوستون دارم خیلی زیاد ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    ملیحه قنبری فیروزآبادی گفته:
    مدت عضویت: 2031 روز

    🌍به نام کسی که من را به راه راست هدایت کرد🌍

    روز هفدهم سفرم✈

    سلام به دستان پر مهر پروردگارم ، خالق جهان هستی

    استاد نازنینم و مریم جان مهربانم🤗

    از زمانی که یاد گرفتم افسار زندگیم رو به قلبم بدم تا راهنمایم باشه آرامش گرفتم و احساس نزدیکی ، به خداوند داشتم.و فقط از خداوند انتظار دارم که کارهامو انجام بده و چقدر لذت بخشه،منت کسی بالا سرت نیست چون تو آفریده ی اونی ، و اون رو باور کردی و بهش ایمان آوردی

    این دغدغه برای من بود که یک جا بنشینم و در کمال آرامش نکته ای که از فایلی دریافت کردم رو بنویسم،اما این نوشته ی مریم جان عزیزم، وکه انگار روبروی من نشسته و به من داره می گه که در هر شرایطی متعهدباش،و زمانی رو که به نوشتن این نکته اختصاص دادی رو تغییر نده،و چقدر خوشحال شدم و سپاسگزارم که یک راه حل برای دیدن نظرات خودمون به ما دادید،چه ایده‌ ی فوق‌العاده ای، جالبه من یک صفحه برای خودم تو واتسپ ایجاد کردم واول اونجا برای خودم تایپ می کنم،بعد کپی پیس می‌کنم توی قسمت نظرات که قبل از ارسال‌ ویرایش کرده باشم،اما الان با این ایده ی مریم جان عزیزم،متوجه شدم که من چه کار جالبی انجام دادم، که خودم اصلا نسبت به این موضوع بی توجه بودم.سپاسگزارم،سپاسگزارم، سپاسگزارم 🌟🙏

    شنیدن این فایل زیبا،من رو یاد اوایل کارم انداخت که فکر میکردم که هرچی دوست و فامیل و آشنا داشته باشم پرونده ی بیشتری خواهم داشت،و چه اشتباه محضی،اما الان میدونم کسی جز❤الله❤ باعث پیشرفت من نشد از زمانی که باورش کردم و بهش ایمان آوردم

    خدایا بخاطر هدایت شدنم به مسیر الهی سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم 🌟🙏🌟

    آرزوی بهترینها دارم🍂🌹🍂🌹🍃🌹🍃

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    ابراهیم حمیدی گفته:
    مدت عضویت: 1697 روز

    سلام وخسته نباشید به سرکار خانم مریم شایسته و استاد عباس منش عزیز

    در روز هفدهم (سفرنامه):خداوند را سپاسگزارم که از روز اول تا امروز اموزه های یاد گرفتم مثل امروز که به من اموخت که انسان هارا در ذهن خودم بزرگ نکنم و تنها به خدا توکل کنم

    یکی از تجربه هایم درمورد توکل به خداوند:

    من دانش اموز سال اخر دبیرستان بودم و چند ماهی به کنکور مانده بود و رفتم برای گرفتن فرم معافیت تحصیلی که در ان جا به من گفتند که شما به دلیل ۲سال دیر امدن برای گرفتن معافیت تحصیلی باید برید سربازی و بعدش بیاید برای کنکور سراسری و امکانش بسیار کم است که به شما معافیت تحصیلی بدهند و افراد زیادی بودند که شرایط شمارا داشتند ومعافیت‌تحصیلی به انها تعلق‌نگرفته‌است‌‌‌‌‌اما‌من‌به‌خدا‌وند‌توکل‌کردم‌و‌ انها‌ فقط یک‌ایمیل‌به‌جایی‌ارسال‌کردن‌که‌‌فرم‌معافیت‌تحصیلی‌را‌تمدید‌میکرد‌و‌‌بعد‌از‌چند‌هفته‌‌معافیت‌تحصیلی‌مرا‌قبول‌کردن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    نجمه سادات جعفری گفته:
    مدت عضویت: 1493 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام و درود به تمام دوستان عزیز و اساتید محترم . 🌹🤩

    صبح که اومدم روز ۱۷ سفرنامرو ببینم متوجه شدم فایلی هسته که قبلا دیدم اونم دوبار توی دوره ی توحید در عمل خواستم رد شم ولی گفتم چی زیبا تر از توحید هر فایلی که از توحید صحبت میشه خیلی خیلی باعث میشه من متحول شم یه احساساتی درونم هست که نمیدونم چی باید بگم درموردش هیجان شادی کلی چیز باهم و خیلیی حس خوبیه و دوس دارم بیشتر بشنوم .

    وقتی گوش دادم فهمیدم خدای من این فایلی که یک ماهه پیش گوش دادم چقدر یادم رفته بود شاید تمااام حرف های استاد به یادم بود و حفظ بودم ولی اگاهی های این فایل از ذهن من پاک شده بود و چقدر توی این یک ماه من شرک ورزیدم و به این و اون قدرت دادم و اشتباه کردم .

    فقد تورا ستای میکنیم و از تو یاری میجوییم

    برای خودم تعجب بود که چطور از یادم رفته بودو چقدر مانع کارم شده بود این موضوع و چقدررررر حس بد بهم داده بودو تمام لحظاتی که شرک ورزیدم اومد توی ذهنم . از خداوند میخوام که منو یاری کنه و فقد فقد از خودش میخوام و میدونم هیچکس روی زندگی من کنترل و تاثیری نداره هیچکس جز خداوند .

    باید هر لحظه از خودمون بپرسیم که دارم به چی توجه میکنم از کیدکمک میخوام و به کی قدرت میدم ؟

    خدارو شکر که از این فایل نگذشتم و باز هم در راه توحید قرار گرفتم هروز یک برگ درمورد باور های توحیدم مینویسم و حتی با وجود اینکه این یک ماه من اینقدر سست شده باور هام ولی توی سال جدید یکی از اهدافم توحیدی شدن در عمل بود و چقدر ناگوار که اینطور فراموش کردم ولی تعهد میدم که هروز یک برگ از توحید بنویسم و همیشه سعی کنم توحیدی باشم .

    خدارو صد هزار مرتبه شکر که با شما اساتید عزیز اشنا شدم همگی خوشبخت و سلامت باشید هاقبت بخیر در دنیا و اخرت خدانگهدارتون 🌹⁦🙏🏻⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    الهه مهرابی گفته:
    مدت عضویت: 1846 روز

    بنام خدا بنام تنها منبع رزق و سلامتی و خوشبختی و عشق

    درک های من ازین فایل بی نظیر

    اگر با این دید به مردم نگاه میکنید که روزی دست شما را بگیرند با سرعت و با نخ به زمین می‌خورید

    اگر میخواهی به ثروت بغیرالحساب برسی ، جایگاهی که همه جهان برای تو کار کنند و پول بسازند فقط خدا رو منبع همه خوبیها بدان

    رب یعنی صاحب اختیار و فرمانروای کل کسی که تمام قدرت و ثروت و هرآنچه که در جهان است از آن اوست و اختیارش را دارد

    اگر آدمها بواسطه قدرت و ثروت و نفوذ در ذهن من بزرگ شوند دست من از خوشبختی و ثروت کوتاه میشود

    اون کسی که می‌تونه برام کاری انجام بده فقط خداست کس دیگه ای نمیتونه دست منو بگیره جز الله یکتا

    اگر من در لایه های درونیم فقط خدا را منبع همه چیز های خوب بدانم به همه احترام میزارم ولی روشن حساب نمیکنن

    هر وقت از کسی تشکر میکنیم به خودت بگو خدا این بار با این دستش به من کمک کرد خدای این فردا که داره به من کمک می‌کنه و اگر این آدم بره خدا از دستان دیگس بهم کمک می‌کنه

    کسی که باور به یگانگی الله دارد و به ربوبیت خدا به کسی باج نمی‌دهد و نگران قدرت قدرتمندان نیست و کسی هم نمیتونه بهش آسیب برسونه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    محمدرضا گفته:
    مدت عضویت: 2068 روز

    به نام خدا

    روز شمار تحول زندگی من

    روز هفدهم

    سلام بر شما دوستان همفرکانسی ام

    استاد عزیزم، شما گفتید که فقط روی خدا حساب باز کنید، شاید این مهم ترین جمله ای است که از شما شنیده ام، من انسان های زیادی را در نظر گرفته ام، آدم هایی را میشناسم که فقط برای داشتن شرایط خوب زندگی در بعضی از نهاد های دولتی ثبت نام کرده اند، وقتی به زندگی آن ها نگاه می کنم میبینم که زندگی سختی را دارند و حتی باور دارند که اگر در آن نهاد ثبت نام نمی کردند زندگی آن ها سخت تر از این بود. یادم می آید روزی را که یکی از استادانم در دانشگاه در کلاس گفت که اگر می خواهید راحت تر در شرکت و کارخانه ها استخدام شوید در انجمن علمی دانشگاه و یا در بعضی نهاد ها ثبت نام کنید، شاید حرف او درست است، این روزه کار خانه ها اینگونه آدم ها را بهتر استخدام می کنند ولی همان طور که شماهم بارها داستان هایی را در این باره گفته اید ممکن است کسی بهترین شغل را داشته باشد ولی شرایط زندگی او در حالت بخور نمیر باشد. آن طور که من متوجه شدم کسانی که برای داشتن به “اصطلاح” پارتی بازی در اینگونه نهاد ها فعالیت می کنند زندگی شان در حالت بخور نمیر است، چون آن ها حداقل یک باور مخرب دارند و آن باور این است که “فقط روی خداوند حساب نمی کنند” و باور دارند که باید با اینگونه کار ها زندگی بهتری داشته باشند. یک چیزی را در این میان بهتر درک کردم، آن هم این است که کارخانه جات کسی را در اولویت قرار می دهند که واقعا کار بلد است و می توان به او اعتماد کرد، حتی اگر او عضو این گونه ارگان ها هم نباشد او را استخدام می کنند.

    استاد دیگری در دانشگاه دارم که او هم به ما گفته بود سعی کنید به جای داشتن پارتی برای استخدام روی خودتان تمرکز کنید، وقتی به او گفتم که استاد دیگرمان می گوید به فکر یافتن راه های غیر مستقیم برای استخدام باشید گفت تو زندگی من و زندگی او را مقایسه کن، من بدون داشتن وابستگی به کسی پیشرفت کرده ام و او به دنبال این است که با ارتباط با فلان آدم بتواند پیشرفت کند و شرایط زندگی مان را هم که می بینی( من ارتباط خوبی با استادانم دارم). وقتی مقایسه کردم دیدم استاد اول همیشه از شرایط ناراضی است و زندگی است بر طبق مراد پیش نمی رود ولی استاد دومم در بهترین نقطه تبریز خانه دارد و حتی اگر از دانشگاه هم اخراج شود به راحتی می تواند در خارج از کشور فعالیت کند. خداوند را شکر می کنم که با انسان هایی را الگوی خودم قرار داده ام که فقط روی خوشان حساب می کنند.خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت.

    دوستان عزیزم، لازم به ذکر است که این نکته را بگم که من نگفتم که فلان نهاد بد است( امیدوارم منظورم از فلان نهاد را متوجه شده باشید) بلکه گفتم اگر برای داشتن شرایط بهتر در فلان نها فعالیت کنیم بد است. انسان هایی را می شناسم که با عشق در اینگونه سازمان ها فعالیت می کنند و خیلی هم موفق هستند.

    استاد عزیزم، من باور دارم که وقتی روی خودمان حساب می کنیم یعنی به طور غیر مستقیم روی خداوند حساب می کنیم، دوستان و استاد عزیزم، اگر مورد خاصی را در باور من مشاهده می کنید لطفا راهنمایی ام کنید، ممنونم.

    از خودم و از خداوند شاکرم که توانستم فایل روز هفدهم را هم گوش کنم و کامنت بگذارم :).

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    ونوس ملکی گفته:
    مدت عضویت: 1742 روز

    آخه استاد قشنگم چقدر قشنگ صحبت می‌کنید شما …مرسی که همیشه به بهترین شکل هدایتم کردید خدا جونم مرسیکه همیشه حواست بمن هست و توجهت بهمه و عاشقمی .استاد جان وقتی فایلهای قدیمیتون رو گوش میکنم پیش خودم میگم استاد عزیز با همین باورها الان ب این حد از پیشرفت رسیده پس ونوس ایم راه جوابه و میتونی به پیشرفت در همه ی زمینه های زندگیت برسی .مرسی استاد جان براتون بهترینها رو میخام و روزگار عالی و عالی تر.فقط از خداوند میخام کمکم کنه بتونم نجواهای شیطان رو آروم کنم و مادام بینش هام رو دریافت کنم.ای قدرت مطلق من تنها تورا میپرستم و تنهااز تو یاری میجویم .دوستت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: