فقط روی خدا حساب باز کن - صفحه 85 (به ترتیب امتیاز)

2065 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    moghadam گفته:
    مدت عضویت: 2395 روز

    به نام خالق بی همتا .

    فقط روی خدا حساب کن.

    سلام به استاد توحیدی ام و تمام اهالی این سرزمین عشق

    الان چند روزی هست که دارم کامنت های دوستان رو میخونم. بدون اغراق هر روز به یک حدی از آگاهی میرسم و به قول استاد هر دفعه قلبم بازتر و بازتر میشه. دلم نمیاد تا تمام گوهرها رو نخوندم از این قسمت خارج بشم. انگار هر روز که می‌گذرد بیشتر نکات تاریک ذهنم رو شناسایی میکنم.‌

    در حال خواندن کامنت ها بودم، یهو این سوال ذهنم رو درگیر کرد، راستی واقعا تا حالا به خدا ایمان واقعی داشتی ؟ چقدر مهربانی و بخشندگیش رو باور داری؟

    خدایی که رد پاش رو در هر لحظه از زندگیم رو در گذشته میتونم پیدا کنم.‌خدایی که همیشه همدم و یاورم بوده در سخت ترین لحظات. بهترین دستانش رو در زندگیم قرار داده. پدر و مادر و خواهر و برادرهایم، همسر و فرزندانم، دوستان و همسایگان و معلم و استادان توانا و دوستان نازنینم و خیلی افراد دیگه .واقعا من تا حالا به وجودش اعتماد داشتم؟ باورش داشتم؟ مثل کبک سرم رو زیر برف کردم و با وجود این همه لطف و مهربانی ، هنگام رویارویی با تضادها ، ناامیدانه فقط میگم خدایا ، خدایا ، ولی اون ته ته نگاهم باز به بیرون وجودم ، به آدمهای اطرافم هست. یک لحظه فکر کردم اگه خدا همه ی اون نعمتها رو از زندگیم حذف کنه آیا من می توانم با خودش شاد و امیدوار باشم. باهاش عشق بازی کنم و بهش اعتماد داشته باشم. آره اینه فرق من با تمام انسانها و اساتید و توحیدی. اگه استاد میگه تو یک قدم برای رسیدن به هدفش بردار جهان هزار قدم برات برمی داره ، او باور کرده قدرت خدای درونش رو . اگه در دل تاریکی شب تنها در یک مکان غریب شب رو به صبح می‌رسونه او به اون نیرو اعتماد کامل داره . ولی من هنوز با کوچکترین اخبار منفی قلبم می‌لرزه و میترسم تنها برم به یک نقطه شناخته شده، حالا ناشناخته پیش کش. هنوز اون قدرت و باور رو ندارم که با یک ساک قرمز رنگ بیام تهران و کارم رو استارت بزنم. این که فقط زبونی ایمان دارم ولی هنوز قلبم می‌لرزه از ناشناخته ها ، هنوز کمبودها نقششون پر رنگتره در ذهنم یعنی هنوز باید این مسیر رو با جان و دل ادامه بدم . درس های استاد و کامنت دوستان رو اونقدر بخونم تا باور کنم آره یک جور دیگه هم میشه زندگی کرد. یک جور دیگه هم میشه به دنیا نگاه کرد که از دیدن زیبایی هایش به وجد بیایی و اشک شوق بریزی.

    چشمها رو باید شست. دلها رو باید شست تا بتوانی معنای عشق رو درک کنی .

    به امید روزهایی که بتونم با چشم دل ، باعشق به دنیا بنگرم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    Fateme Falahat گفته:
    مدت عضویت: 306 روز

    به نام خدای مهربونی که همیشه در قلب‌هامون حضور داره خدایی که همیشه با ماست خدایی که هیچ‌وقت تنهامون نمی‌ذاره

    سلام به استاد عزیز و گرانقدر مون و هم‌فرکانسی‌های مهربان

    خدا رو صد هزار مرتبه شکرررررر که من و همسر نازنینم توی این مسیر نورانی و پر از آگاهی قرار گرفتیم و این فرصت رو پیدا کردیم که با هدایت استاد عزیز زندگیمون رو متحول کنیم در این مسیر پر از فراز و نشیب استاد عزیزمون همیشه به ما یاد می‌دن که تکیه‌گاه اصلی در این زندگی فقط خداوند مهربان است

    استاد عزیزمون جناب عباس‌منش توی صحبت‌هاشون همیشه با یه عشق خاصی از خدا حرف می‌زنن جوری که دل آدم آروم می‌گیره و امید می‌گیره از همون اول تاکیدشون روی اینه که تنها تکیه‌گاه واقعی توی زندگی فقط خداست همونی که همه‌چی دستشه همونی که هیچ‌وقت تنهامون نمی‌ذاره استاد با زبون ساده و دلی بهمون یاد می‌دن که وقتی به خدا اعتماد کنیم حتی سخت‌ترین شرایط هم می‌تونه بشه یه سکوی پرواز حرف‌هاشون طوریه که نه فقط ذهنمون بلکه دل‌مونم درگیر میشه و باعث میشه توی لحظه‌لحظه‌ی زندگی خدا رو کنارمون حس کنیم

    استاد همیشه می‌گن که موفقیت و شادکامی در زندگی وقتی ممکنه که به خدا توکل کنیم و باور داشته باشیم که هیچ چیزی تو این دنیا بدون اراده و خواسته خداوند پیش نمی‌ره به گفته‌ی استاد وقتی ما به خدا اعتماد داشته باشیم اصلاً مهم نیست شرایط چطور باشه خدا همیشه راه رو برای ما هموار می‌کنه حتی وقتی تو سخت‌ترین لحظات هستیم باید یادمون باشه که خدا کنار ماست و داره ما رو هدایت می‌کنه این ایمان به خداست که باعث میشه توی هر قدمی که برمی‌داریم احساس کنیم که داریم درست پیش میریم حتی اگه همه‌چی برعکس به نظر بیاد

    ایشون می‌گن که هیچ مشکلی نمی‌تونه انسان رو از مسیر درست خودش منحرف کنه به شرطی که اعتماد و توکل خود رو به خداوند حفظ کنه در حقیقت استاد باور دارن که نباید به نگرانی‌ها و ترس‌های دنیوی دچار بشیم چرا که خداوند برای هر شرایطی راه‌حلی داره ایشون می‌گن که در زندگی تمام تلاش خود رو بذاریم اما بدونیم که در نهایت خداوند است که سرنوشت رو رقم می‌زنه و هیچ چیزی در این جهان بدون مشیت او اتفاق نمی‌افته

    ایشون تأکید می‌کنن که انسان‌ها نباید از خود توقعات غیرواقعی داشته باشن و در هیچ زمانی نباید خود رو مستقل از خداوند بدونن حتی اگر دیگران بخوان در برابر اون‌ها قرار بگیرن باید توجه کنن که در نهایت خداوند که مسیر رو برای اون‌ها هموار می‌کنه استاد می‌گن که در شرایط مختلف زندگی باید به خداوند توکل کنیم و در همه حال با او ارتباط داشته باشیم در مواقعی که خود رو ناتوان و عاجز احساس می‌کنیم باید بدونیم که خداوند قادر است از هر سختی و مشکلی عبور بده و همیشه در کنار ماست

    از دیگر نکات کلیدی در صحبت‌های استاد عباس‌منش مراقبت از رفتار و افکار روزمره است ایشون تأکید دارن که در مواجهه با مشکلات و چالش‌ها باید همواره به یاد خداوند باشیم و تصمیمات‌مون رو با توجه به خواست او بگیریم در واقع استاد می‌خوان که ما در هر لحظه از زندگیمون چه در مواقع آرامش و چه در زمان‌های سخت درک کنیم که خداوند همیشه با ماست و باید شکرگزار او باشیم شکرگزاری به خاطر نعمت‌هایی که داریم یکی از مواردی است که استاد به اون اشاره می‌کنن ایشون می‌گن که وقتی انسان به خداوند ایمان داره هر چیزی که در زندگی‌ش می‌گذره باید به اون به عنوان یک نعمت نگاه کنه

    خدا رو صد هزار مرتبه شکرررررر که در این مسیر نور و آگاهی قرار داریم یادآوری این نکات الهام‌بخش از استاد عزیز و ایمان به خداوند باعث شده تا بیشتر از همیشه درک کنیم که زندگی وقتی با خدا همراه باشه هیچ چیزی نمی‌تونه به سختی‌ها و چالش‌ها تبدیل بشه خدا همیشه در کنارمون خواهد بود و همه‌چیز در دست خداست

    و در پایان به یاد حدیث زیبای پیامبر که فرمودند امت من نیست شرک مثل راه رفتن مورچه‌ای بر روی سنگ صاف و سیاه در دل تاریکی شب ما هم باید در مسیر زندگی‌مون به خدا توکل کنیم و حتی در سخت‌ترین شرایط بدون هیچ ترسی به حرکت ادامه بدیم

    این آموزه‌ها باعث شد تا به تجربه‌ای شخصی اشاره کنم عموی همسرم واقعاً وضع مالی عالی و موقعیت شغلی خوبی داره همین باعث شد که پدر شوهرم خیلی به من و همسرم بگه که بیاید من به عموت بگم که براتون یه کار عالی جور کنه با حقوق و مزایای عالی اما من و همسرم چون می‌دونستیم که خدا بهترین رو برای ما می‌فرسته و باید روی خدا حساب کنیم این پیشنهاد رو رد کردیم و همچنان با ایمان و اعتماد به خدا قدم برداشتیم

    در نهایت همیشه باید یادمون باشه که هیچ چیزی در این دنیا بدون اراده خداوند اتفاق نمی‌افته خدا رو شکر که در کنار همسر عزیزم که تو این مسیر نور و آگاهی همیشه کنارم هست روز به روز به درک عمیق‌تری از این مفاهیم می‌رسیم و به خدا ایمان داریم که هیچ چیزی نمی‌تونه ما رو از مسیر درست‌مون دور کنه خدارو صد هزار مرتبه شکرررررررررر

    آیه روزم

    فَما أُوتِیتُمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ فَمَتاعُ الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ ما عِنْدَ اللَّـهِ خَیْرٌ وَ أَبْقى‏ لِلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ

    پس هر آنچه به شما داده شده، کالای زندگی دنیاست، و آنچه نزد خداست، برای کسانی ‌که ایمان آورده‌اند و تنها بر پروردگارشان توکّل می‌کنند، بهتر و ماندگارتر است؛

    شوری-36

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    محمدحسین زارع ده آبادی گفته:
    مدت عضویت: 3152 روز

    سلام

    من تازه عضو شدم و میخوام که تغییر کنم و زندگیمو خوب کنم

    الان زندگی مناسبی ندارم و اصلا حس خوبی ندارم

    وقتی عضو کانال شدم امیدوار شدم

    و به کمک خدا زندگیمو تغییر میدم و موفق میشم

    ممنون از آموزش هاتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    محمد صادق امام بخش زاده گفته:
    مدت عضویت: 3251 روز

    سلام به همسفران گرامی. شرک یعنی منشا رفتارم بر اساس این باور باشد که «تنها راه موفقیت ارتباط برقرار کردن با افراد قدرتمند است» زیرا در ذهنم قدرت خلق زندگی ام را به افراد صاحب قدرت داده ام نه خداوندی که آسمان ها و زمین با قوانینش خلق و در حال کارند، نه انرژی ای که قانونش اش این است که زندگی هر فرد به دست باورهایش رقم میخورد. اگر میخواهم بدانم در ذهنم چه باوری افسار کار و زندگی ام را در دست گرفته است، ضروریست که به نیتم در هنگام درخواست از دیگران نگاه کنم. اگر نیتم این است که «افراد میتوانند دستم را بگیرند» یعنی شرک و این یعنی حرکت به سمت بدبختی بیشتر. در ذهن من باورهای شرک آلود بسیار زیاد است و وظیفه من این است که هر روز بهتر از دیروز باشم و روی باورهای توحیدی ام کار نمایم زیرا تنها راه خوشبختی و سعادت، تنها راه خوب زندگی کردن و جهان را جای بهتری برای زندگی نمودن حرکت در مسیر توحید است، همان اصلی که میگوید آنچه در ذهنت میسازی در زندگی ات شکل میگیرد. باور توحیدی یعنی «تنها منبع رزق و خوشبختی در جهان را خداوند ببینم» زیرا تمام قدرت و نعمت و ثروت در دست خداوند است. خداوند وعده داده است که اگر میخواهی تمام جهان برای تو فعالیت کنند و در خدمتت باشند و برای تو ثروت بسازند فقط روی خدا حساب کن. این کار هرگز یک شبه رخ نمیدهد و مانند نفس کشیدن همواره بایستی یادآوری شود، اگر هر فردی در ذهنم بواسطه قدرت و نعمت و ثروتش و نفوذش بزرگ شده است یعنی شرک و حرکت در مسیر بدبختی. تفاوتی میان احترام به دیگران و ترس از دیگران وجود دارد. من شخصیتی هستم که احترام به دیگران را دوست دارم، زیرا احترام به دیگران در وهله اول احترام به خودم هست اما این موضوع با ترس از دیگران متفاوت هست. ترس از دیگران یعنی آن فرد در ذهنم قدرت دارد و این یعنی روی قدرتش حساب میکنم و معتقدم که میتواند به من کمک یا آسیبی برساند. زیرا اگر باور داری فردی میتواند کمکت کند باور داری آن فرد میتواند آسیبی به تو برساند. پس باور من شرک آلود و من انسانی ضعیف هستم. پس من به قدرت خداوند تکیه ندارم. با چه منطقی روی دیگران حساب میکنی؟ به قول قرآن همه ی جهان از انرژی ای بی نیاز به غیر پدید آمده که نه بوجود آمده و نه بوجود می آید همیشه بوده و هست، همه ی جهانیان از انرژی پدید آمده اند و بواسطه او زندگی میکنند. همه جهانیان نیرویشان را از او گرفته اند. پس حساب کردن روی دیگران و ترسیدن از دیگران با هر منطقی دیوانه وار ترین کار ممکن است زیرا آن انرژی جهان را با قوانین ثابت اش رهبری میکند، قانونی که میگوید هر چه را باور کنی در زندگی ات شکل میگیرد. پس منطقی به نظر میرسد در ذهنمان قدرت را از دیگران بگیریم و فقط روی قدرت ربمان حساب کنیم. گرفتن قدرت از دیگران در ذهنم، یعنی دادن قدرت به خودم برای خلق روابط بهتر، سلامتی بیشتر، ثروت بیشتر و در یک کلام احساس خوب بیشتر. پس حساب کردن روی قدرت خداوند یعنی خوب زندگی میکنم و جهان را جای بهتری برای زندگی کردن مینمایم. یادم باشد ایمانی که عمل نیاورد ایمان نیست، این کار نیازمند پرداخت بهاست و تمرین میخواهد. اگر میخواهم بدانم که صادقانه روی باورهایم کار میکنم یا نه نگاه کنم چه بهایی برای آن پرداخت میکنم؟ یادم باشد که تغییر باورها کاری یک شبه نیست، کاری همیشگی ایست و رو به جلو. دوست دارم جمله کلیدی این فایل را یادآوری کنم که «هیچ کس نمیتواند به شما کمک کند» و اگر فکر کردم کسی توانسته به من کمکی کند و در ذهنم اعتبارش را به خدایم نداده ام ضروری ایست به یادآورم که همان فرد قدرت به زمین زدنم را به دست آورده است چون من گردنم را زنجیر کرده و به دست او داده ام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      محمد صادق امام بخش زاده گفته:
      مدت عضویت: 3251 روز

      امروز که روی باورهای توحیدی کار میکردم، یادآوری مهمی بهم شد و تصمیم گرفتم اون رو بنویسم. کل هستی از انرژی پدید اومده که قانونمند هست و هیچ کس توانایی این رو نداره که دستی در قوانینش ببره. قانونی مثل چسبندگی مولکولی، قانونی شیمیایی عناصر و .. که همواره ثابت بوده و هست و اگر تمام دولت ها و افراد جهان روی هم دیگر جمع شویم نمیتونیم به اندازه ذره ای تاثیری در قانون انرژی بزاریم. تمامی اختراعات و اکتشافات بشر در طول تاریخ به دلیل ثابت بودن این قوانینه. منشا هر کاری که در روزمره انجام میدیم به دلیل ثبات این قوانینه. مثلا اگر قرار بود قوانین مرتبا تغییر کنه ما نمیتونستیم اختراعی داشته باشیم بلکه شاید امکان پدید اومدنمون هم وجود نداشت. قوانین جهان به اندازه ای دقیق و ثابته که میتونیم زمان رسیدن یک موشک به ماه رو اندازه گیری کنیم. در همین جهان که همه چیز توسط قوانین انرژی پیش میره افرادی هستند که خوشبخت و سعادتمند زندگی میکنن بنابراین در این جهان قانونمند، قانونی وجود داره که انسان ها با استفاده از اون به سعادت و خوشبختی و .. میرسن. قانون اینه که اتفاقات زندگی هر فرد بوسیله فرکانس هاش بوجود میاد و منشا فرکانس ها باورهای هر فرده که حاصل تکرار توجهش هست. بنابراین قدرت زندگی هر فرد کاملا در دست باورهاشه و وقتی فردی باورهاش رو تغییر میده هیچ فردی، هیچ دولتی، هیچ عاملی مثل جنسیت، موقعیت زمانی، موقعیت مکانی، سرمایه اولیه، هر چیزی که در گذشته بوده و .. نمیتونه جلوی تغییر شرایط رو بگیره به همون اندازه که هیچ رقمه قانونی که نور رو حرکت میده تغییر نمیکنه، به همون اندازه که قانون چسبندگی مولکولی تغییر نمیکنه، به همون اندازه قانون فرکانس هم تغییری نمیکنه و هر فرد به اندازه ای که روی باورهاش کار میکنه نتیجه میگیره. امروز به یاد آوردم که در گذشته چطور تا اندازه ای توانستم قدرت عوامل بیرونی رو در زندگیم بگیرم. به خودم میگفتم محمد چه کسی توانایی این رو داره که حرکت خورشید رو تغییر بده؟ چه کسی توانایی این رو داره که شب رو وارد روز کنه و روز رو وارد شب؟ چه کسی توانایی این رو داره که نور پدید بیاره و به حرکت در بیاره؟‌ چه کسی توانایی این رو داره که بیلیون ها کهکشان رو خلق و مدیریت کنه؟ و پاسخم این بود که هیچ کسی جز قوانین قدرتمند و فرادست سیستم. پس با به یادآوری قوانین قدرتمند جهان روی باورهایم کار میکنم و در ذهنم یادآور میشم که به همان اندازه که مادر موسی روی ربش حساب کرد و نترسید و اندوهگین نشد و موسی نه تنها نجات یافت بلکه موسی را خودش بزرگ کرد با امکانات فرعون و در آسایش کامل، اگر روی ربت حساب کنی و هر روز روی خودت و باورهایت کار کنی و مسیر هر روز بهتر از دیروز رو با هدف واضح و مشخصی که داری در آن حرکت کنی بدون شک هر اتفاقی برایت بی افتد به نفعت خواهد بود و همه افراد بسیج میشن و به تو کمک میکنن و شاید خودشون خبر نداشته باشن اما تو میدانی که ربت، که هیچ قدرتی بالاتر از اون وجود نداره و هیچ کسی جز اون نمیتونه بهت کمک بکنه داره همه کارها رو برات انجام میده. الهی به امید تو.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    اکرم زینلو گفته:
    مدت عضویت: 3154 روز

    سلام به همسفرای عزیزواستادمهربونم وخانم شایسته ی دوست داشتنی

    این فایل استادرو من قبلا دانلود کرده بودم وچندبار گوش دادم والان هم چندبار دیگه گوش دادم ونمونه ی دیگری ازاین فایل اسمش یکتاپرستی هست که شاهکاره بخداقسم که اگر این حرفا ملکه ی ذهنمون بشه معجزاتی برامون رخ میده اولیش آرامش عجیبی هست که آدم پیدا میکنه ازاینکه خدایی دارم که بدون توقع برام کارامودرست میکنه ازاینکه خیالت تخت خداباهاته ازاینکه خدایی دارم که فرمانروای کل جهانه وهرچی وهرچی رو بخوام براحتی برام فراهم میکنه فقط کافیه که باورش کنم فقط کافیه که درهرلحظه به او تکیه کنم وفقط دستان اورو ببینم خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    مرضیه کیانی گفته:
    مدت عضویت: 2899 روز

    سلام به خانواده بزرگ عباسمنش

    هفدهمین برگ از سفرنامه عشق

    خدایا شکرت به خاطر جمله جمله و کلمه کلمه این فایل. خدایا شکرت به خاطر همزمانی این فایل با نیاز این روز های من. چند ماه قبل با انچنان تضادی برخورد کردم که منی که فکر میکردم ضد ضربه شدم و کنترل احساساتم رو در دست گرفتم، نتونستم طاقت بیارم و برای یک ساعت تمام از دردی که ان تضاد در من ایجاد کرده بودگریه میکردم. درست همان شب خانم شایسته مقاله ای رو در بخش راهکارهایی برای مسایل شما قرار دادند که تلنگر بزرگی برام بود.اون شب در اوج تضاد ، وقتیکه با تمام وجود و با پوست و استخوانم درد رو حس میکردم، وقتی روی غیر خدا حساب باز کرده بودم و یک دفعه پشتم خالی شد انگار سیلی محکمی خوردم و تا ساعت ها گیج و مبهوت بودم. ولی درست زمانیکه به این شرک اقرار کردم و درک کردم بی ایمان هستم و حتی به اندازه ایکه روی بندگان خدا حساب باز میکنم و چشم امید به اونها دارم روی خدا حساب باز نمیکنم.. درست همون لحظه هدایت خداوند شامل حال من شد و جوابم رو از طریق این مقاله خانم شایسته عزیز گرفتم. تو این مقاله هم مشکلم رو فهمیدم و هم راه حلش رو. انگار خدا چیزهایی رو در مورد من میدونست که خودم بهشون اگاه نبودم و با این تضاد من رو به خودم نشون داد. اون شب به خودم قول دادم دست از شرک بردارم و فقط روی خدا حساب باز کنم.

    حال این روزهای من و دلخوریهای گاه و بیگاهی که از اطرافیانم دارم ( هر چند کمتر از قبل هست) باز هم نشانه ای است از اینکه هنوز نتونستم دل از غیر خدا بکنم و فقط روی خودش حساب باز کنم.

    وقتی این روزها در مواجهه با مشکلات مالی ذهنم هراسان دنبال راهکار میگرده و دنبال دست اویزهایی هست که خودش رو آروم کنه وقتی ذهنم میگه نترس فلانی هست؛ نهایتش این هست که به فلانی رو میزنی یا فلان چیزت رو میفروشی؛ این یعنی من هنوز مشرک هستم و نتونستم قدرت رو از همه چیز و همه کس بگیرم و به خدا بدم. حالا برام واضح تر شده که فقط و فقط باید به ندای قلبم و احساساتم گوش کنم‌ . قطب نمای من قلبم هست. اگر آرام نیست، اگر دلهره دارم، اگر از اینده میترسم یعنی ایمان ندارم که اگر داشتم قلبم آرام بود( الا بذکر الله تطمئن القلوب). اگر قدرت رو داده بودم به خدا اونوقت نه ترسی داشتم و نه غمی( ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون).

    خدایا تنها تو را میپرستم وتنها از تو یاری می جویم. خدای من کمکم کن مسیر گذر از شرک به توحید رو با موفقیت طی کنم. میدونم این امر هم بدون کمک تو ممکن نیست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    سعید عظیمی گفته:
    مدت عضویت: 2465 روز

    سلام و عرض ادب خدمت استاد سید حسین عباس منش و خانم شایسته و تمام عضو این خانواده ی روشن فکر. من قبل از اینکه با شما آشنا بشم.همیشه احساس پوچی و بی ارزشی میکردم.و همیشه به خداوند متعال در گفتوگو هایم میگفتم:خدایا میدانم که زندگی باارزش تر از ایناست. و تو ما انسان هارو بی دلیل به این دنیا نیاوردی.به من کمک کن تا مفاهیم درست در مورد زندگی روبفهمم. تا روزی رسید که برادرم به من که در کشور آلمان است. شمارو به من معرفی کرد.و گفت گوش کن حرف های قشنگی میزنه. من اولا توجه نمیکردم و بعد یه روز تنها در خانه با خودم گفتم بزار تو یوتیوب بزنم استاد عباس منش چه صحبتایی میکنه. و هنگامی که اولین فایل تغییر باورها به روش استاد سید حسین عباس نگاه کردم و تمام شد. روی زمین سجده کردم و چشمانم پر از اشک شد و تا چند دقیقه گریه میکردم و از خدا سپاسگزاری میکردم.و کم کم با گوش دادن فایل ها بیشتر به خود باوری رسیدم. و فهمیدم من برای چه ماموریتی خداوند انتخابم کرده.روزی که فایل روی الله حساب بازکن را گوش کردم. ووقتی به گذشته ام نگاه کردم دیدم که همه ی کار هارو خداوند برای من انجام داده. و گفتم استاد رو خداوند با یکی از دستانش به من معرفی کرد.خیلی خیلی اول از خدا. بعد از استاد و در اخر از برادر دوست داشتنی ام سپاسگزارم. به امید خدا روزی رو میبینم که استاد رو حضوری دیدن میکنم.با تشکر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    احسان پژوهان گفته:
    مدت عضویت: 2392 روز

    سلام دوستان من مدت اندکی هست که با سایت استاد از طریق دامادمون آشنا شدم و چون فعلا پول تهیه محصولات رو نداشتم از فایلهای رایگان شروع کردم واقعاتاثیرگذار هستش امشب داشتم قرآن رو مطالعه میکردم به آیه ای برخوردم که خیلی حالم رو دگرگون کرد حالمو خوب کرد میخواسم برای شما هم بنویسم تاشما هم با خوندن این آیه بیشتر به حرفهای استاد باور داشته باشید و خودتون رو دست کم نگیرید.واقعا ماخالق زندگی خودمون هستیم و فقط و فقط باید ازخدابخواهیم.

    آرزو و توقع بیجا در فضیلت و مزیتی که خدا به آن بعضی را بر بعضی برتری داده مکنید.که هریک از مرد و زن از آنچه اکتساب کنند بهره مند شوند و هرچه میخواهید از فضل خدا درخواست کنید نه از خلق خدا که خدا به همه چیز داناست.

    آیه ۳۲ سوره نساء

    بعد رفتم تفسیر آیه رو ازاینترنت خوندم یه مطلب جالب بود که اونم براتون میزارم

    به خصلتها جهت صحیح بدهیم.آرزو در انسان هست،اما جهت این آرزو را درخواست نعمت از خدا قرار دهیم،نه سلب نعمت از دیگران.لا تتمنوا…وسئلوالله من فضله

    درپایان سپاسگزارم خداوندم که منو با این سایت و دوستان خوبی مثل شما آشنا کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 2326 روز

    روز هفدهم سفرنامه

    سلام .

    این فایلو خیلی دوسش دارم چون باورای خوبی درمورد خدا توش هست.

    این فایل نگرانی و ترس رو از ادم میگیره

    اگر میخوای به جایگاهی برسی که همه جهان در اختیار تو باشن فقط و فقط الله رو ببین

    این جمله به ادم ارامش میده که نگران هیچی نباش خدا کمکت میکنه اگه تو بخوای.

    اکر یک ادمی در ذهن ما بزرگ بشه بخاطر موقعیت اجتماعیش دست خدا رو کوتاه میکنیم و خودمون رو از سعادت دور میکنیم .

    فقط به خدا باید وصل شد تا هم در دنیا و هم اخرت سعادتمند میشیم

    همه اینا دستان خدان و در اصل خدا داره کمک میکنه و خدا بی نهایت دست داره

    و خدا از جایی ک گمان نمیکنیم روزی میده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: