فقط روی خدا حساب باز کن - صفحه 75 (به ترتیب امتیاز)
https://www.tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-19.gif
800
1020
پشتیبانی سایت
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
پشتیبانی سایت2015-07-06 00:00:002020-10-19 00:15:46فقط روی خدا حساب باز کنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد گرامی و خانم شایسته عزیز
مطلبی که در مورد تعهد بی مذاکره نکته هر روز فرمودید منو واداشت تااز همین روز شروع کنم و روزهای قبل رو هم از ابتدا شروع کنم و نکاتی که یاد گرفتم رو بنویسم.
اما این فایل به گمانم اولین فایلی بود که از استاد شنیدم و بس متحول کننده. فایلی که از شنیدنش سیر نمیشم و هر بار که گوشش میدن خدا رو شکر میکنم که از شرک پنهان بیرون اومدم و در مسیر یکتاپرستی قرار گرفتم.
مسیری که سالهاست در جستجویش بودم و بودن در مسیر اساتید دیگر انگار سرپتزلش اینجا بود.
مسیری که ترسهام رو دور کرد و ایمانم رو به خدایم قویتر کرد. نمیگم الان ترسی ندارم و ایمانم خیلی قویه اما وقتی با همین سال گذشته ام خودم رو مقایسه میکنم واقعا تفاوت از زمین تا آسمانه. از بیرون شاید هنوز چیزی خیلی تغییر نکرده اما درونم میدونه که چقدر همه چی عوض شده.
استاد عزیز به خاطر همه آگاهی هایی که با ما به اشتراک میگذارید سپاس?، عزیز دل استاد به خاطر متنهای فوق العاده اتون ممنون?؛ خانم شایسته عزیز به خاطر مقاله های عالیتون که به درک بهتر قوانین کمک میکنه سپاس?
سلام به استاد عزیز وخانم شایسته مهربان و دوستانم در خانواده صمیمی عباس منش
در هفدهمین روز این سفر پر برکت
فقط روی خدا حساب کن
این فایل جزو اولین فایل هایی بود که دیده بودم که واقعا مسیر زندگی ام رو دگرگون کرد و باعث شد خدا رو جور دیگه ای بشناسم که هر چی در مورد این موضوع بگم کم گفتم،
خلاصه بگم باعث شد که با ایمان و توکلی که در من شکل گرفت به شهر دیگه ای مهاجرت کنم، دوستانی بودند در شهر جدید ولی کمکی ازشون ندیدم و گفتم ایرادی ندارد و خداوند موقعیت های بهتری برایم فراهم میکنه و همین هم شد، خانه ای با قیمت مناسب تهیه کردم مشغول به کار شدم دوستان جدید پیدا کردم، الان نگرانی ای از آینده ندارم چون میگم خدا کمکم میکنه و منو به مسیر های درست، مسیر کسانی که بهشون نعمت داده هدایت میکنه.
هربار که به خداوند به لطف و رحمتی که به من داشته و منو تا اینجا اورده فکر میکنم ناخودآگاه اشک تو چشام جمع میشه، در صورتی که قبل آشنایی با استاد اصلا این باورها نبود اگرم بوده ضعیف و با تردید بوده ولی روز به روز داره ایمانم به خداوند بیشتر میشه و امید و ایمان و عشق جای نگرانی و ترس و نفرت رو گرفته.
خداوندا شکرت که در این مسیرم.
عاشقتم استاد
قدرت تنها و تنها دست خداست
این عالی ترین جمله ای بود که میشد شنید
هیچ بنده ای قدرت خدارو نداره
وقتی همون بنده قدرتشو از خدا میگیره ما چطوری میتونیم قدرتمومو از اون بنده بگیریم؟؟
وقتی همون بنده به هر جاییکه رسیده فقط و فقط به کمک خدا بوده ما چطوری میتونیم به اون بنده تکیه کنیم؟؟ اون که از خودش هیج قدرتی نداره
وااااو الان فهمیدم چرا نباید به دیگران تکیه کرد!!!
وااای این نوشتن چقد خوبهااا
تا دو مین پیش اصلا اینا نتیجه گیریام نبود الان که نوشتم اینا اومدن تو ذهنم!!?
با سلام خدمت استاد بزرگم و خانواده صمیمی عباسمنش
من از دیروز که افتخار ثبت دیدگاه در سایت پیدا کردم به معجزاتی دست پیدا کردم که نیت کردم هر روز بیام بنویسم استادم چند وقت پیش خوابتون دیدم توی یکی از جلسات سخنرانی تون بودم برگشتید و به من گفتید توچشمات موفقیت رو میبینیم و فهمیدم مسیرم رو درست انتخاب کردم ولی تنبلی نگذاشت تا دیروز که هدایت شدم و تعهد نامه م رو نوشتم و تمرینهای دوست داشتنیمو شروع کردم با آرزوی بهترینها برای همه ….
سلام ب استاد عزیزم و خانم مریم شایسته گلم
وقتی بر روی صفحه روز ۱۷ ام سفرنامه زدم تا مثل بقیه روزا اول متن خانم شایسته را بخوانم انگار این متن برایم آشناتر بود و طرز فکر خودم را نوشته بود،این طرز فکر آشنا را در یکی دیگر از نظرات سایت در جایی دیگر خواندم و چقدر افکار بانوان این سایت شبیه افکار خودم هستن
روح منم همیشه از افکار تکراری دیگر دختران متفاوت بود و مثل بقیه دخترانی ک میدیدم و میشناختمشان نگران لباس آن چنانی برای فلان مراسم نبودم تا چشم درآورم و چند ماه مانده ب مراسم استرس چی بپوشم ک همه دهن باز بمانند نداشتم و یا اهل آرایش و دنبال آرایشگاه گران رفتن نبودم،دغدغه ام فقط این نبود ک با خانواده ای پولدار وصلت کنم ک از فلان داماد فامیل سرتر باشد تا رویشان کم شود و کارم فقط خانه داری باشد در خانه این فرد(با این تفکر ک کار دیگری از من برنمی آید جز این) و این تنها کاری نبود ک برای خودم هدف و آرزو بدانم یا خیلی از این داستانهای بی مورد
همیشه روحم تعالی را فریاد میزد و در درونم همیشه ندایی میگفت ب فکر رشد باش و خدایت را پیدا کن چرا ک دنبال چشم این و ان دراوردن بودن هدف نیست و مثل بقیه دخترانی ک میشناسی دنبال دامادی سرتر از دامادهای فامیل بودن خوشبختی نیست ب جای اینها خودت و ارزشمندی خودت را پیدا کن و مغلوب نجواهایی از درون و بیرون نباش ک میگوید دختر فقط خانه داری چرا ک در درگه خداوند همه یکی هستند و نوع انسان باید دنبال پیشرفت و تعالی باشد و هرازگاهی ک میخواستم از خدا گله کنم ک چرا بانوان این همه ضعف و محدودیت دارند روحم بانوی بزرگ اسلام حضرت خدیجه کبری (س) را برایم مثال می آورد ک مگر او در جامعه ای با اوج جهالت و بدرفتاری با زنان،زنی نبود ک تاریخ ساز شد و من ارادتی ب این اولین بانوی مسلمان دارم.
(هرچند تعداد بانوان محدودی ک میبینم در اطرافم خیلی خیلی زیاد است و این نجواها هرازگاهی انرژی ازم میگیرد)
چقدر روحم مشتاق و تشنه حرفهای نابی است ک این جا زده میشود و چقدر حرفهای استاد متفاوت است با حرفهایی ک تا حالا میشنیدم و چقدر حال و هوای معنوی و خدایی دارد.
خداوندا از اینکه ب این مسیر زیبا و این صراه مستقیم هدایت شدم همیشه سپاسگزار خواهم بود.
استاد گلم(ک دستی هستی از دستان خداوندم) ممنونم بابت همه تعلیمات و آموزشها
و همینطور سپاسگزارم بابت طرح این سفرنامه
ارادتمند شما
سلام بر خواهر نازنین عباس منشی ام 🌸
لیلای عزیزم 🌼
خدا رو شکر می کنم که مسیری که می خواستی را پیدا کردی 🙏
قطعا خداوند همیشه اجابت کننده ی درخواست های ماست و ما را به مسیرهای عالی و درست رشد و تعالی هدایت می کنه.
تحسین ت می کنم برای این شروع و بودن در این مسیر 👏
تحسین ت می کنم برای تفاوت اندیشه ت و تلاش ت برای دیدن از نگاه دریچه ی روح. 👏
از خداوند می خوام تا ما را به مدار درک آگاهی های بیشتر و عمل بهتر به این آگاهی های ناب هدایت کنه 🙏 🌸
…
دوستت دارم ❤️
خداوند عاشق توست ❤️
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام ب شما خواهر گلم نرگس پرورش خوب و مهربانم
خداروشکر میکنم ک عضو این خانواده ام و در این جمع هستم
از شما دوست و خواهر گرامی ام بی نهایت سپاسگزارم و از کامنت تان انرژی گرفتم
امیدوارم در این مسیر عالی شاگرد ممتاز باشیم
هفدهمین روز سفرنامه…
سلام…
چقدر خوبه ادم ب درجه ای برسه ک تمام کاراش و حرفاش و فکراش توحیدی باشه.
امروز داشتم در مورد ایده ای ک ب ذهنم خورده بود واسه کسب درامد ولی چون هنوز لپتاپم اماده نبود هنوز نتونسته بودم عملیش کنم فکر میکردم و باخودم میگفتم چرا لپتاپم هنوز مشکلش برطرف نشده من دوس دارم هرچه زودتر این ایده رو عملی کنم تا نتیجه رو ببینم من ک دارم روی خودم کار میکنم و ب تعهدم شدیدا پایبندم و هر طوری شده هر روز واسه هدفم ی قدم کوچیک یا بزرگ برمیدارم تا بتونم تا زمان نتیجه گرفتنم تو ذهنم زنده نگهش دارم ولی این مشکل لپتاپم منو تو مرحله ی عمل کردن متوقف کرده !!!
بعد باخودم گفتم ایا من ب اندازه استاد روی خودم کارمیکنم؟ ایا ب اندازه استاد روی باورام کار میکنم؟؟؟ و خیلی سریع بدون هیچ تردیدی ب خودم گفتم ن!!!!!!!!!!!!!
من حتی اندازه یک سر سوزن هم مثل استاد روی خودم و باورام کار نمیکنم؟؟؟
حرفای استاد رو قبول دارم اما چقدر برای اینکه باورام تغییر کنه دارم همین حرفایی ک بهشون اعتقاد دارم و از ته قلبم ب درست بودنشون ایمان دارم در طول هر روز باخودم تکرارشون میکنم؟؟؟؟ دیدم خیلی کم باخودم تکرارشون میکنم..حتی خوده فایلها رو هم زیاد تکرار نمیکنم و تا زمانی دارم کم تکرار میکنم کم هم نتیجه میگیرم.. اگه زیاد کار کنم و مثل نفس کشیدنم تکرار و نکته برداری کنم زیادم نتیجه میگیرم..
فعلا توان تهیه محصولات رو ندارم خب عیب نداره از همین فایلهای رایگان استفاده میکنم ک در هر موضوعی بیس و اساس قانون رو استاد تو تمام فایلهای رایگانشون گفتن و تفاوت چندانی با محصولات پولی ندارن، پس من اگه واقعا تشنه ی موفقیت و پیشرفت باشم از همین داشته های الانم ک فایلهای رایگان هستن نهایت استفاده رو میکنم تا نتیجه بگیرم و فقطم روی خدا حساب باز میکنم تا منو هدایت کنه ب مدارهایی ک محصولات پولی استاد در اونها وجود دارن و منو با ( امادگی کامل و طی کردن تکاملم) وارد این محصولات کنه تا ب صورت حرفه ای تر روی باورهام کار کنم..
تصمیمی ک باخودم گرفتم اینه:
_ هر روز رو اختصاص بدم ب گوش دادن یک فایل و در طول اون روز هرچقدر ک تونستم فقط همون فایل رو گوش بدم، با هربار گوش دادنش هر نکته جدیدی ازش دریافت کردم بنویسمش..
_ بعد وقتی گوشیم میزنم تو شارژ، تازمانی گوشیم شارژ میشه ک بتونم بازم اون فایل رو گوش کنم، بیام اون نکاتی ک نوشتم رو چندین بار مرور کنم..
_ هر اتفاق خوبی هم در طول روز واسم افتاد یادداشتش میکنم و میام بهش بال و پر میدم ب این شکل ک میام باخودم در موردش صحبت میکنم و تا اخر اون روز سعی میکنم ب خودم چند بار یاداوریش کنم و بهش فکر کنم تا بازم همون احساس خوب رو وقتی اون اتفاق واسم افتاد بهم دست داده بود دوباره بهم دست بده،
_ اخر هر هفته هم اختصاص بدم ب تمام اون فایلهایی ک در طول اون هفته گوش دادم رو هرکدومو ی دور گوش کنم و تمام اون نکاتی هم ک در طول اون هفته نوشتم بیام ی دور مرور کنم..
_ هفته اخر هر ماه هم بیام تمام اون فایلهایی ک در طول اون ۳ هفته گوش دادم رو تو هفته اخر هرکدومو ی دور گوش کنم و تمام اون نکاتی هم ک تو اون ۳ هفته نوشتم بیام ی دور مرور کنم..
و ماه های بعدم همین روند رو ادامه بدم تا یک سال بعدش ببینم چقدر این روند موثر بوده و چقدر نتیجه گرفتم..
اینجوری ب جهان میفهمونم ک من اتفاقات خوب دوس دارم و جهانم میاد در جوابم همون چیزی ک دوس دارمو وارد زندگیم میکنه و هر سری اتفاقات خوب بیشتری بهم نشون میده و اینجوری تعداد اتفاقات خوب هر روزم هی بیشتر و بیشتر میشه ب حدی ک دیگه نمیدونم در مورد کدوم یکیش بنویسم در مورد کدوم یکیش صحبت کنم و ب کدوم یکیش فکر کنم😍😍😍👍👍👍👌👌👌
چون ارسال فرکانس مثبت= رخ دادن اتفاقات مثبت
داشتن احساس خوب = رخ دادن اتفاقات خوب
توجه کردن ب نکات مثبت و نعمتهام= ب وجود امدن نکات مثبت بیشتر و نعمتهای بیشتر برای توجه کردن بهشون و سپاسگزاری کردن
و فکر میکنم اینجوری مدارم هم بالاتر میره و ب اون مداری ک فقط اتفاقات خوب و احساسات خوب و نعمتهای زیاد واسه سپاسگزاری داره میرسم..
تازه دیگه ب معنای واقعی هم فقط دارم از زندگیم لذت میبرم چون دیگه ب هیچ چیز بدی و هیچ نکته منفی توجه نمیکنم و روند تکاملم با لذت طی میشه..
واسه اینکه یادم نره و هرروز یادم باشه این کارو انجام بدم الان میرم این تصمیم رو هم مینویسمش هم باصدای خودم ضبطش میکنم ببینم با کدوم یکی راحتترم برای مرورش هر صبح ب محضی ک از خواب بیدار شدم و حتی ممکنه روزای اول یا شایدم هفته های اول لازم باشه روزی چند بار این تصمیممو ب خودم یاداوری کنم تا حواسم باشه باید چیکار کنم و تازمانی مرور این تصمیم رو واسه خودم انجام میدم ک دیگه ملکه ذهنم بشه و بدون یاداوری هم اتوماتیک وار این کارهارو انجام بدم..
واسه عملی کردن تصمیمم هم نمیگم امروز ک پنج شنبس صبر میکنم شنبه بشه ک از همون اول هفته درست تصمیمم رو اجرا کنم!!!!
من از همین امروز ک پنج شنبه هست و اخر هفته حساب میشه ب تصمیمم عمل میکنم و میام تمام فایلهایی ک تو طول این هفته گوش دادم رو دوباره گوش میدم و نکته برداری میکنم و هر اتفاق خوبی هم ک تو طول این هفته واسم افتاده و یادم مونده رو میام مینویسمشون و بهشون بال و پر میدم..
فکر میکنم این تصمیمم، تصمیم خوبی باشه و بهتر از تصمیمات قبلی ک گرفته بودم جواب بده.
چون اینجوری دیگه شیوه فایل گوش دادنم از حالت جسته و گریخته و در هر روز چند فایل متفاوت گوش دادن و اختصاص گرفتن زمان کمم ب گوش دادن هر فایل ، تبدیل میشه ب هدفمند گوش دادنم ب فایلها و کل زمان شبانه روزم اختصاص داده میشه ب گوش دادن یا دیدن فقط یک فایل در روز و تمرکزمم ب گوش دادن اون فایل بالا میره..
خیلی مشتاقم این تصمیمم رو اول حداقل یک ماه انجام بدم تا نتایجم رو با ماه قبلم مقایسه کنم و کلی انگیزه بگیرم و ب خودم و این ایده ام افتخار کنم ک چ ایده ی خوب و نتیجه بخشیه😃😃
بعدم ب مدت ۳۶۵ روز این ایده رو ادامه میدم و خودمو با سال قبلم مقایسه میکنم از نتایجم لذت میبرم..🤩🤩
چون مطمئنم این تصمیم خیلی بیشتر از قبل و تصمیمات قبلیم بهم نتیجه میده و همچنین سرعت نتایجی هم ک میگیرم بیشتر از قبل میشه..
شاید این تصمیم من ب اندازه ی تلاش اون روزای اول استاد ک با کتونی هاشون ی مسیری رو هر روز دائما پیاده روی میکردن و ب خواسته هاشون فکر میکردن و در واقع روی باورهاشون کار میکردن و ب حدی این کار رو انجام دادن و این مسیر رفت و برگشت رو طی کردن ک کف کفشاشون صاف شد و از بین رفت نباشه ، ولی قطعا از تلاشی ک خودم تا قبل از گرفتن این تصمیم میکردم خیلی بیشتره👌👍
مرسی خدا جونم…
سلام
سفرنامه روز هفدهم
آدم وقتی فقط برای یک لحظه ایمان و توحید را تجربه می کند آنقدر شیرینی و لذت تجربه می کند که مطمئن می شود هیچ چیزی را بیشتر از ایمان و توحید نمی خواهد.
حتا به گونه ای می شود که با خودش می گوید خدایا من روزی فراوان و بی حساب می خواهم چون به دست آوردنش تاییدی بر ایمان من است تاییدی است بر اینکه مشرک نبوده ام و هر چه خواسته ام از تو خواسته ام و به دست آورده ام.
آدم با خودش می گوید درست که به این دنیا آمدم تا تجربه زندگی مادی و لذت بردن از آن را داشته باشم اما هر چه بیشتر از نعمتهایت بتوانم به دست بیاورم تاییدی بر این است که بیشتر در راهت بوده ام بیشتر موحد بوده ام بیشتر مومن بوده ام.
خدای مهربانم خدایی که به تازگی دارم می شناسمت و خودت می دانی که چه حس خوبی از این آشنایی دارم خدای تمام لحظات تنهایی و ضعفم که بودی و مرا نگاه می کردی و مراقبت می کردی تا سرانجام سربردارم و تو را ببینم و صدایت را بشنوم، خدای همه خوبیهای تمام نشدنی
من واقعا شکرگزار هستم که من را در جمع بندگان موحد و شاکرت قرار دادی تا یاد بگیرم چگونه باید با تو صحبت کنم.اینقدر عاشقانه و دلپذیر و دوست داشتنی و وصل کننده!
شاید اکنون بلد نباشم و شاید اکنون نتوانم مثل این بندگان درجه یکت حسم را از عمق وجودم بیرون بکشم ولی مطمئن هستم که روزی اینگونه خواهم شد، همین قدر عاشق همین قدر لطیف شاید هم بهتر!
هیچ حد و مرزی برای دوست داشتن و ستایشت وجود ندارد
چقدر خوشحالم که نباید روی هیچ کسی جز تو حساب کنم!
چقدر احساس عزت نفس می کنم که دیگر نباید از کسی واهمه داشته باشم که دیگر نباید منتظر کسی باشم.
چقدر تو ما را دوست داری که همه کاری می کنی تا جز تو از کسی چیزی نخواهیم که سرانجام یادمان بیاید ما نه تکه ای از ماه که تکه ای از تو هستیم پس درونمان قدرتهایی شگفت انگیز قرار داده ای و کافی است که به تو ایمان بیاوریم تو را اجابت کنیم و سپس موتور قدرتمند وجودمان که نیرویش را تنها از تو می تواند بگیرد روشن شود و در زمینت بتازد.
خدای عزیزم
مهربانم
پروردگارم
ربم
الهم
تو را شکرگزارم
به اندازه تمام روزها و شبهایی که آمده و نیامده
به اندازه تمام برگهای درختانی که از ابتدای خلقت تاکنون آفریده ای
خدایا شکرت که من را با خودم و با خودت آشنا کردی.
بنام خدای بخشنده مهربان
سلام استاد عزیزم و دوستای عزیزم
الهی شکرت چقدر این فایل عالی بود.. این فایل در واقع مهم ترین اصل جهان رو برامون گفت. اینکه تنها الله رب جهانه. رب به معنای پروردگار و پرورنده نیست.. اون ریشه ش از ربو هست.. ریشه رب از ربب هست و به معنی صاحب اخیتیا و فرمانروا هست.. من این تا الان نشنیده بودم.. چقدر تعجب کردم که ما سالها یک واژه رو به معنی دیگه ای فهمیده بودیم و وقتی الان به معنی درستش اوت رو ترجمه و معنی میکنم میبینم که چقدر وسعت درکم و بالا میبره، چقدر ایمان من از ذکر الحمدلله رب العالمین بیشتر شد.. خدایا هزاران مرتبه شکرت. این خیلی اصل مهمیه که معنای رب رو درک کنیم و تو عمل و رفتار به اجرا در بیاریم.. چون تو حرف آسونه گفتنش، ولی تو عمل خودش رو نشون میده، اگه ما موقع صحبت ردن با یه فرد ثروتمند و موفق دست پاچه نشیم، اگه با صدای پایین و ضعیف حرف نزنیم، اگه استرس نداشته باشیم، اگه احساس خود کم بینی و حقارت و خودباختگی نکینم، اون موقع س که بهمون ثابت میشه که به رب ایمان داریم.. چون اونا رو قدتمند نمیبینیم، تو ذهنمون بزرگش نمیکنیم، فقط قدرت مطلق و فدرت حاکم خداست. هر وقت که از دیگران انتظار داشته باشیم هر وقت که از بانک انتظار داشته باشیم یا حتی روی خانواده خودمون حساب باز کنیم، اون وقته که با کله میخوریم زمین.. چون قدرت رو از دست خدا گرفتیم و دادیم به دولت به افراد ثروتمند و موفق، به بانکها، به خانواده و دوستان و… تنها کاری که ما باید بکنیم اینه که انتظارمون رو از بقیه بیاریم پایین و انتظارمون رو از خدا ببریم بالا.. فقط خدا میتونه کمکم بکنه، از هزار راه، با هزار دست، که اصلا من فکرش رو نکردم و اصلا باورم نمیشه که از این راه هم میشه. چجوری خدا بهم کمک میکنه؟… من نمیدونم.. من فقط باور میکنم که تمام قدرت، تمام ثروت، تمام خوشبختی و سلامتیرو موفقیت فقط در دست خداست.. فقط اون میتونه بهم کمک کنه.. باید مدام این جمله رو تو ذهنم مرور کنم که فقط خدا میتونه بهم کمک کنه نه هیچ کس دیگه.. اگه فلانی بهم کمک نکرد، اوکی.. خدا از یه طریقه بهم کمک مبکنه… اگه این بانک بهم وام نداد اوکی خدا یه راه دیگه سر راهم میزاره.. اگه فلانی منو رها کرد… اگه تو اداره استخدام نشدم، اگه از کار اخراج شدم…. خدا قدرت مطلقه.. خدا تواناییشو داره که بهم کمک کنه از هزار راه دیگه.. خدا جواب تمام مشکلات رو داره.. خدا بی نهایت راه حل دیگه داره برای حل مشکلم.. خدا قادر مطلقه. خدا رو هزاران مرتبه شکر که فقط اوست حاکم کل جهان. استاد بی نهایت از شما سپاسگزارم.. خدا خودش همیشه حامی و پشتیبانتون باشه. خیلی خیلی ممنونم از شما🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🙏🙏🙏🙏🙏🙏
به نام تو ای نازنین 🦋🌹
سلام و درود
خیلی خوشحالم که در این مسیر هستم و میدونم این مسیر زیبا یک کهکشان فوق العاده زیبایی هست که من رو به بهترین مقصد میرسونه.
میدونم که خیلی خیلی راه باید برم اما خواستم این موفقیت کوچولوی خودم رو اینجا ثبت کنم، باشد که در هر لحظه به این راحتی مچ ذهنم رو بگیرم و به مسیر برگردم.
چند وقت پیش تلفنم زنگ خورد و آقای غریبهای با احترام خیلی فوقالعاده شروع به صحبت کردن و گفتن که شماره من رو از پیجم برداشتن و میخواستن که راجع به شغلم از من مشاوره بگیرن.
که خودشون وارد این شغل بشن یا خیر.
بعد متوجه شدم در زمینه کاری خودم، ایشون یک آدم موفق هستن اما محصولات من رو تولید نکردن و مشاوره شون درمورد نوع محصول بوده.
مدتی با ذوق فراوان با ایشون صحبت کردم و با توجه به اینکه مقداری هم از من خرید کردن و من دچار مشکل مالی بودم و نیاز به پول داشتم، همه چیز کافی بود که بگم ایشون رو خدا فرستاده تا هم خیری برسونن و هم ازشون کار یاد بگیرم.
مدتی که گذشت همش در ذهنم میگذشت که ایشون میتونه به من در عرضه و فروش محصولاتم کمک کنه و اینجا بود که فهمیدم ته ذهنم همهچیز رو به این انسان سپردم و این یک شرک هست که در دلمه.
بنابراین سریع رویکردم رو عوض کردم و دقیقا آموزه های استاد رو به خودم متذکر شدم که داری به چه کسی قدرت میدی، هر چه هم کاربلد باشه و بدونه، شما پشتت به خداوند گرمه و کسی غیر او قدرتی نداره.
میخوام بگم وقتی تو فضای سایت هستم میدونم که فعلا دارم فقط یاد میگیرم اما وقتی اینحوری مچ ذهنم رو میگیرم و آموزه هام رو به یاد میارم انقدر خوشحال میشم که انگار میدوعم تو بغل مادرم مثل بچگی هام.
به امید اینکه با پوست و خون و استخوانم معنای توحید رو درک کنم.
ردپای روز هفدهم
۱۴۰۰٫۵٫۲۷
سلام خانم شایسته واقعا این سفرواین کلاس انگارهرروزبانکات ومسائل زندگی من درارتباطه هروز که من مسئله ای توی ذهنم تابه امروزایجادشده خداوکیلی جوابش سفرنامه ی همون روزبوده دقیقا امروزباخودم میگفتم دختر دوساله ونیمم باخوردن قرص های اعصابش خوب میشه هفته بعدکه ببرم دکتربهترمیشه درهمین حین که تکرارمیکردم یه زمزمه ای توذهنم اومد که توکه به دکترتکیه کردی پس بروتا روزگارت بچرخه حالاکه به خداایمان نداری فقط حرف میزنی وعبارت تکرارمیکنی ماباهات کار نداریم راهت جداست ازما 😐😐😐😐😐باورنمیکنید توی همین دودلی بودم گفتم برم کتاب ازدولت عشق ازکاترین پاندر روبخونم تا یکم حالم خوب بشه چون بهم ریخته بودذهنم وازصبحه کتاب رودستمه ومیخونم والن قبل ازاینکه واردسایت بشم به این عبارت رسیدم که عشق الهی سرگرم کاراست ومن به دیده محبت نگاهت می کنم وازتماشای کمال وبالندگی تو به وجدمی ایم ومن داشتم درموردسدنا تکرارمیکردم که دلم قرص شد وبادیدین این سفرنامه هدایت خدواندرودیدم واینکه دوباره منوحل دادتوی مسیرخودش خدایا هزاربارشکرکه این کلاس هست که من هر روزمشقاموبنویسمو خوب پیش برم ممنون ازهمتون