آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1 - صفحه 45 (به ترتیب امتیاز)
https://www.tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/12/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-12-07 20:50:572024-12-10 22:32:30آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام الله یکتا
سلام خدمت استاد عزیزم وهمچنین خانوم شایسته ی مهربونم
این اولین کامنت منه
تا الان فایل های زیادی رو گوش دادم ویکی از یکی بهتر بودند ولی یه حسی بهم گفت که واسه این فایل کامنت بزارم
دقیقا چالش چند روزه ی ذهن من همین موضوع بود که میخواستم یکی از دوستانم رو نصیحت کنم و در مورد کارهای اشتباهش باهاش صحبت کنم که به این فایل شما هدایت شدم الان که فکر میکنم میبینم چقدر این موضوع منو از پیشرفت خودم عقب انداخته بود و چقدر این موضوع و حتی فکر کردن بهش احساس بدی به من می داد بعداز گوش دادن این فایل خدا رو هزاران مرتبه شکر کردم که منو به این فایل هدایت کرد چون اون روز واسه کار دیگه ای وارد سایت شده بودم(قسمت نتایج دوستان رو دنبال میکردم و هر روز یه قسمت و گوش می دادم) ولی یه حسی بهم گفت که امروز این فایل و حتما گوش بده اون لحظه ای که میفهمی خدا باهات حرف زده … چه لحظه ایه.. شیرین و باور نکردنیه … مثل اب رو اتیش اصلا قابل وصف نیست
در مورد تجربیاتم هم باید بگم که :
دقیقا این چند وقت مدام در مورد پسرم احساس مسولیت میکردم و فکر میکردم که حتما نصبحتام نصیحتای خوبی نبوده و باید ییشتر و بهتر نصیحتش کنم️
ولی امروز متوجه شدم چاره ی کار اینه که تمرکزم رو بزارم رو نکات مثبتش و سعی کنم رو خودم کار کنم تا الگوی خوبی براش باشم(شنیدن کی بود مانند دیدن)اینکه اون نصیحتها رو در من به صورت عملی ببینه صد برابر بیشتر از نصیحت کردن تاثیر داره
دقیقا چندین و چند ساله که مدام واسه مادرم غصه میخورم و هزاران بار نصیحتش کردم که اینکار و بکن و اون کار و نکن دریغ از ذره ای تغییر
دقیقا چند وقته که مدام در مورد آموزش های شما با یکی از نزدیکانم صحبت میکردم و میخواستم به زور و زمانی که اون هنوز آمادگی تغییر رو نداره و هنوز زمانش فرا نرسیده بیارمش تو سایت شما ثبت نام کنه و از مطالب شما استفاده کنه
ولی ولی ولی امروز فهمیدم که ما هرگز توانایی تغییر زندگی دیگران رو نداریم و هر زمان که افراد آماده ی تغییر بشند چه من باشم چه نباشم از بی نهایت طریق هدایت میشند
استاد عزیزم چقدر زیبا به این نکته اشاره کردید که اینکه ما میخوایم دیگران رو کمک کنیم و نصیحت کنیم همیشه هم دلیلش دلسوزی نیست بلکه بیشتر اوقات هم ما با نصیحت کردن و کمک به دیگران میخوایم که خودمون احساس ارزشمندی کنیم برای اینکه بقیه از ما تعریف کنند میخوایم بهشون کمک کنیم
خیلی وقت ها ما خودمون رو ارزشمند نمیدونیم مگه اینکه بقیه از ما تعریف کنند و چون در واقع اون کمک رو برای رضای خدا انجام نمیدیم و خلوص نیت 100درصد پشتش نیست ، نه تنها ثوابی نداره بلکه مشکلات بیشتری رو هم وارد زندگی ما میکنه.
سلام به استاد عزیزم بعد از بارها و بارها این فایل رو گوش کردن تصمیم گرفتم به عنوان استراحت بین کارم بیام و به سوالات این فایل جواب بدم
خداروشکر میکنم که آزادی زمانی دارم تو کارم و خودم رئیس خودمم؛
الف) از این آگاهی ها به نفع خود استفاده کردید و نتایج حاصل از این “عملکرد هماهنگ با قوانین خداوند” را بنویسید؛
ب) همچنین مواردی را به یاد بیاورید که بر خلاف این آگاهی ها عمل کردید و عواقب حاصل از این “عملکرد خلاف جهت با قوانین خداوند” را بنویسید؛
استاد من یادمه تا قبل از اینکه با قانون آشنا بشم و تا دوسال بعدش ، من همش میگفتم تقصیر فلانیه ، تقصیر اونه با اون رفتارش ، تقصیر خداست که کاری به کارم نداره ، تو اون دوسال رو خودم کار میکردم ولی هنوز امادگی قبول کردن این باور رو نداشتم که خودم خالق زندگیمم
مداوم هم روی رفتار دو نفر از نزدیکانم حساس تر بودم و تو ذهنم مداوم قضاوت میکردم و تو ذهنم جلسه تشکیل میدادم که دارم باهاشون حرف میزنم و بهشون میگم که فلانی تو چیکار باید بکنی که مثلن مشکلت با بچه هات حل بشه و روابطتت بهتر بشه ، یا فلانی تو باید چیکار کنی که استرس نداشته باشی تو کارت و از استرس هر ماه بیچاره نشی
خودم چه نتایجی میگرفتم؟ عملا هیچی ، خیلی چشمگیر نبود واقعا تو اون دوسال
و من توی ذهنم خیلی نصیحت میکردم.
خیلی زیاددد
جالبه سال سوم من از این دست آدما رو بیشتر تجربه کردم ، به عنوان همکار ، دوستان ، درصورتی که توی دوسال قبل نهایتا 5 نفر بودن سال بعدش فک کنم 30 نفری شدن
سال بعدش من دیدم بابا دیگه حالم داره بهم میخوره ، هی آدما میان باهام درد و دل میکنن و هر چیم یه سوال میپرسم که ذهنشون بپره رو یه جای دیگه فایده نداره ، همون موقع هم هدایت شده بودم که دیگه وقتشه یکبار برای همیشه مسئله ی فروش کارت رو درست کنی و من به هدایته عمل کردم ، یه بخشی از تمرینی که باید اون موقع ها انجام میدادم این بود که یک نوشته بنویسم و بچسبونم به محل کارم که جلو چشمم باشه و یادم نره
عنوان نوشته این بود ، حواست الان کجاست؟ روی خودت یا بقیه؟
هر بار ذهنم میومد که بره رو اینکه یک دادگاه تشکیل بده برای فلانی که تو باید این کارا رو بکنی ، من سریعا هدایت میشدم سمت اون برگه ، فک کنم یک سال و نیم همچنان اون برگه روی میز کارم چسبیده بود تا الان به مرحله ای رسیدم که بدون اون برگه خودم زود متوجه میشم که الان اون دادگاه ذهنی رو دوباره تشکیل دادم
حالا اون تمرکزی که ذره ذره از رو دیگران برداشتم و اوردم رو خودم نتایجش چی شد؟
رقم خوردن بزرگترین خواستم و آرزوی محالم توی این دوسال ، فروش مستمر از تواناییم و علاقم و شغلم ، هربار هم به شکل دلخواهترم
الان که دارم اینو میگم بهتون از صفر مطلق من به مجموع 82 فروش رسیدم به صورت مستمر به لطف الله
مورد بعدی من واقعا قویتر شدم در مقابل افرادی که چرت و پرت زیاد میگن و عملن همصحبتی باهاشون به دردم نمیخوره و این عمل من باعث شده حتی اون 5 نفری که قبلن و اوایل من هی تو ذهنم نصیحتشون میکردم بدونن که من گوش شنوا برای خیلی از حرفاشون ندارم و خودشون دیگه نمیان چیزی بهم بگن ، میگن تو که کلن تو این باغا نیستی ، منم خوشحالللل میگم آره طرف من نیاین کلن وقتی از این صحبتا دارید
همین موصوع قدرت نه گفتن منو بیشتر کرده مخصوصا مسائلی که با خواهرم داشتم ، ایشون پول زیاد از من قرض میگرفت دو سه باری بهش قرض دادم بعد یواش یواش که گذشت دیدم نه این داره عادتش میشه که هر جا پول کم میاورد میومد سراغ من ، اتفاقا همین دیشب هم اتفاق برام افتاد ، یاد گرفتم بهش بگم نه ، به صورت محترمانه
هر موقع اومد سمتم برای پول قرص گرفتن بهش گفتم که پول دارم ولی خودم بهش نیاز دارم نمیتونم بهت بدم متاسفانه
همین پول قرض ندادنه باز بهم کمک کرد من چه قدر سفر و کلاس و دوره برم و چه قدر متریال برای کارم بخرم و کارمو گسترش بدم
اون تمرکزی که من برداشتم از بقیه و بایدهایی که تو زندگیشون انجام میدادن باعث شد من محل کار دستساز خودمو بسازم ، مهارتم رو ببرم بالاتر قبلن من یه نقاش رئال کار بودم همینو بلد بودم فقط الان یک نقاش و مجسمه ساز سورئال کارم ، هزاران برابر اون تایم کار بلدم انجام بدم و راه حل پیدا کنم برای خیلی از مسائل مجسمه سازی
قبلن من فقط با یک متریال خاص مثل رنگ و روغن بلد بودم کار کنم ، الان فقط برای خلق یدونه اثرم حداقل از 20 متریال متفاوت استفاده میکنم
و جالبه استاد برام همون 5 نفر ، من رو دو نفرشون خیلی بیشتر از بقیه حساس بودم روشون ، وقتی بیخیال اون دو نفر شدم ، خود اون دونفر وقتی آمادش شدن رفتن سراغ راه حل هایی که من همش تو ذهنم بهشون میدادم
با اینکه من هیچ وقت در فیزیک صحبت نکردم راجبشون با اون افراد یا اگرم بوده کمتر از یکی دو بار بوده ، خود اون افراد هدایت شدن به سمت اون موضوع ها
البته الانم واقعا بعضی وقتا از دستم هنوز در میره که بخوام مشکلات یکسری از دوستام رو حل کنم ولی خب سریعتر از قبل میفهمم کارم اشتباهه و قطعش میکنم ، چون سریعتر نشونه ها رو میفهمم
حتی اینکه استاد شما این فایل رو گزاشتین هم یک نشونه بود برام چون به میزان یک نصفه روز من حواسم رفته بود روی نصیحت یکی از دوستام که باز خدا لطف کرد و زود به یادم اورد ، قبلن اگر 24 ساعت روز از 7 روز هفته من اینطوری بودم با همون تمرین نوشته ی ساده نهایتا یک ساعت در روز گرفتار اون دادگاه های ذهنی میشم و بقیه تایم روز ذهنم دست خودمه
بانام و یاد ایزد منان
مو زِ قوم آریایی زِ هفت و چهارم یو افتخارمه که زه ایل بختیارم.
(من از قوم آریایی از طایفه هفت لنگ وچهار لنگ هستم و این افتخارمه ک بختیاریم)
بادرود فراوان خدمت استاد گرانقدر آقا حسین خان عباسمنش همتبار آریایی ایران زمین
یه شعر بختیاری در وصف انسان و انسان زیستی و خدا و یکتا پرستی میگم خدمتتون ک که کل زندگانی دراین بیت هست
تا ایتریم بُنگ بکنیم خدا خدانه که هیشکه نیا وادیارمون غیر خدامون
تا میتونیم خدارو صدا بزنیم که غیراز خدا هیچکس
سراغ ما نمیاد..
و درانتها بگم خدمتتون
که مابر روی زمین مهمان خدا هستیم و خدا هم مهمانپذیر خوبی هست و هیچ مهمانی بر روی زمین دست خالی این زمین رو ترک نمیکنه وسوغاتی هم ک از این مهمانی با خودش از این دنیا میبره باز هم لطفی هست ک خدا بهش کرده
وباز اون دنیا ازاین سوغات استفاده میکنه.
واین هم خدمتتون عرض کنم آدمهای خوب همچون شما دستانی از خدا برروی زمین هستند
این اتصال رو اول مدیون خدا ک شمارو سر راه ماقرار داد دوم ذهنمون ک همکاری کرد و سوم شما ک زحمت میکشید درود برشما
به نام خدای مهربون و هدایتگرم
الهی صدهزار مرتبه شکرت برای یه فایل بی نظیر دیگه از استاد قشنگم
یادمه اوایل هدایتم ب این مسیر زیبا تا چند تا کلمه یاد میگرفتم دلم میخاست فریاد بزنم هر کسی و میبینم خانواده دوست آشنا براش بگم که یه عمر اشتباه فکر کردیم همه چی رو همونطور ک بهمون قبولوندن بدون اینکه تفکر و تعقل کنیم (راجع به هر موضوعی)قبول کردیم و مثل سایر جامعه نتیجه گرفتیم ولی میدیدم که عوض اینکه حالم بهتر بشه هی بدتر میشدم باهاشون بحث میکردم و چون تازه داشتم یاد میگرفتم و داده هام فقط در حد حرف بود و نتیجه و عملی نداشت مخاطبم هی باهام بحث میکرد سعی میکردم متقاعدش کنم ک از این ور بیا اون وری که هممون رفتیم هیچ خبری جز حال خرابی و قرض و اینا نیس و آخرش هم ب اعصاب خوردی و از بین رفتن انرژی گرانبهام منجر میشد چون واقعا همه عقلشون تو چشمشونه وقتی میای از این حرفا میزنی اولین چیزی ک میگن اینه پس خودت چیکار کردی ب کجا رسیدی دیگه اون آرامش و رابطه قشنگم و با خدای خودم نمیدیدن ، یادمه خاهرم تو زندگی مشترکش ب اختلاف خورد و میخاس ب جدایی بکشه تنها کلمه ای که گفتم این بود ک تسلیم خدا باش اون کارش و خوب بلده یجورایی همه از دستم عصبانی بودن که چرا هیچ عکس العملی نشون نمیدی حتی خود خاهرم از من ناراحت بود ک زندگی من برای تو مهم نیس ک گریه و زاری نمیکنی تو دلم میگفتم آره نیس من مسئول زندگی و افکار خودمم من نمیتونم بیام ب تو بگم چ کاری درسته چ کاری غلط تو باید تکامل خودتو طی کنی من تکامل خودمو درسته اون برهه ازم ناراحت شد ولی یکسال بعدش اومد بغلم کرد و گفت که همون یه جمله انقدر آرومش کرده ک تونسته بهترین تصمیم هارو بگیره شاید از نظر اکثر ادما این کار بی رحمی و سنگدلی باشه ولی وقتی هر قدمتو با خدا برمیداری و میبینی که خدا چ کارها برات میکنه مطمئنی که همون الله بد کسی و نمیخاد همه اون چیزی رو برداشت میکنن ک کاشته بودن، از اون موقع ب خودم قول دادم حتی اپسیلونی با کسی در مورد قانون بدون تغییر خداوندم صحبت نکنم و فقط تمرکزم روی کار و اهداف خودم باشه من در جایگاهی نیسم ک کسی و تغییر بدم هرکسی حتی نوک سوزن خاسته تغییر در وجودش باشه الله مهربان ب بی نهایت راه هدایتش میکنه ب مسیری که تغییر شگف انگیزی براش رقم بخوره برای من که اینطور بود خاستم و هدایت شدم و کل زندگیم180 درجه زیر و رو شد الهی صدهزار مرتبه شکرت
جمله طلایی برای خودم:
انسانها تنهاا زمانی تغییر میکنن ک خودشون بخان و آماده تغییر باشن
قانون جهان هستی:به هرچیزی توجه میکنی از جنس همون از اصل و اساس همون توجه بیشتر و بیشتر وارد زندگیت میشه
قبلا این یه جمله برام فقط در حد جمله بود اما از وقتی سعی کردم که کانون توجهم رو فقط رو زیبایی ها و قشنگی ها بذارم ب خودش قسم همه چی براممممم عالی پیش رفت و من سپاسگزارتر در مقابل ربی که قدرت کل جهان تنها ب دست خودشه
الهی تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا ب راه راست ب راه کسانی ک ب آنها نعمت دادی هدایت کن الهی شکرت
استاد قشنگم عاشقتونم
مریم جونم عاشقتم
خانواده قشنگم عاشقتونم
خدای قشنگم بی نهایت عاشقتممممم
الهی ک همیشه در پناه خودش شاد و سالم و پرروزی و آروم باشین
فعلا.
سلام و درود بی پایان به استاد عزیز و همراهیان محترم
چقدر این فایل من را ارام کرد مدتها می خواستم یکی از اعضای خانواده ام را به قول خودم هدایت و رهنمون کنم و هر بار با او صحبت میکردم یا اخر به دعوا میکشید یا بعدا این حرفها را بر علیه من ازش استفاده میکرد و چقدر ازرده خاطر و رنج اور بود برام در صورتی که قبلا هم استاد این مطالب را گفته بودن ولی خوبه که تکرار اینها باعث یاداوری میشه و ما را دوباره از راه انحرافی به مسیر درست هدایت میکنه
سلام خدمت استاد عزیزم
استاد چقدر فایل عالی بود هرچند همه فایلاتون عالیه
استاد من در چندبار بابت این مورد کامنت گذاشتم و الانم میزارم
استاد من ورزشکار تیم ملی بود و یه داداش بزرگتر از خودم مواد مصرف میکرد و منم خیلی تلاشمو کردم که ترک کنه حتی به درگیری هم کشید ولی بی فایده بود و اون زمان من قانون را نمیدونستم و هرچند الانم پاشنه آشیلمه انشالله به صفر برسونمش
استاد روزانه شکر گذاری میکنم که خدا شما را سر رام گذاشت ️
خدا عمر طولانی به شما بده
سلام استاد عزیزم
لطفا در مورد کار نیک ک اینقدر تو قران بهش سفارش شده هم صحبت کنید
اخه من وقتی قران میخونم انگار همون حسی فداکاری از خود گذشتن میاد سراغم ک برا اینکه باید رستگار وسعادتمند شوم یکی یا اصلی ترین مسیرش نیکی کردن ب دیگران هست ک حالو نیکی کردن ب دیگران از نگاه من میشه تلاش کردن واسه تغییر شرایط زندگی افرادی ک پایین تر از من هستن
با اینکه قوانین ودرک کردم وخیلی هم ازش نتیجه گرفتم ولی یه عذاب وجدان ریز انگار جا موند تو وجودم ک خود خواه نباش ب دیگرانم خیری برسان،
بعد ب خودم میگم خوب اونام مثل من برن خداو قوانینش ویاد بگیرن وحرکت کنن تا ب اونا هم داده شود بعد باز ایات قران ک درمورد احسان ونیکی کردن در راهخدا میاد جلو چششم واقعا اینجا واسه من یه ترمز هست ک نمیدونم چجور وبا چ منطقی حلش کنم
تشکر وسپاس بیپان از لطف شما استادان عزیزم
سلام و درود. سپاس از خداوند که به من توفیق داد تا بفهمم مسئول زندگی خودم هستم و نباید دیگران را نجات بدهم. هر بار که از روی دلسوزی درگیر این موضوع شدم 100 درصد به خودم آسیب زدم و تهش بدهکار هم شدم. قبلا فکر میکردم برای اینکه رستگار شوم باید دیگران را به خوبی دعوت کنم در صورتی که داستان برعکسه. ابتدا باید روی خودم کار کنم و رستگار شوم تا دیگران هم از من تاثیر بگیرند.
وَلتَکُن مِنکُم أُمَّهٌ یَدعونَ إِلَى الخَیرِ وَیَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَیَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ ۚ وَأُولٰئِکَ هُمُ المُفلِحونَ﴿104 آل عمران)
باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی، و امر به معروف و نهی از منکر کنند! و آنها همان رستگارانند.
سلام خدمت استاد عزیزم وخانواده صمیمی من
واقعا من زمانی این حس تغییر در دیگران بهم دست میداددکه یه جورای حس میکردم با ورودم به این اگاهی ها فکر میکردم واقعا علامه دهر شدم و میتونم مشاوره بدم ،وخداروشکر خیلی زود با کمک خداوند به اینجا هدایت شدم و قانونو فهمیدم که من فقط روی زندگی خودم تاثیر دارم ،البته من اول راهم وفرکانسام بالا وپاعیین میشن،فقط اینو میدونم من الان با نزدیکترین افراد زندگیم هیچ کاری ندارم ،اصلن به من چه ،شاید به ظاهر ظالمانه باشه و خود داشتن همین حس باعث دلسوزی میشه، من فقط خدارو هزاران بار شکر میکنم به خاطر این اگاهی وتمام تمرکزمو روی خودم میزارم ،حتی همسرو فرزندم، بااینکه من بعد دوازده سال بچه دار شدم اون کوچولوم سپردم خداوند
بسم الله الرحمن الرحیم
استاد نازنینم از شما یک دنیا سپاسگزارم بابت اشتراک این همه آگاهی زیبا و از خانم شایسته عزیزم هم دوباره ممنونم که این ایده ی زیبا به ذهنشون رسید و از استاد درخواست ضبط این فایل رو کردند
استاد طبق صحبت های خودتون شما در شروع هر جلسه از محصولات و یا حتی تو خیلی ازفایل های رایگان این موضوع رو بیان کردید
و دوباره امروز این درس و نکات طلایی برای من مرور شد و برای من اتفاقاتی رو بازگو کرد که من هم قبلا ازین اشتباهات داشتم و میخوام بگمشون تا هم خودم یادم باشه من از چه مسیری حرکت کردم و تغییر کردم و هم اینکه به دوستانم تو درک این قانون کمک کنم
همونطور که من از کامنت های دوستان کلی درس جدید یاد میگیرم
از بهار 1403 که بصورت جدی تصمیم گرفتم رو خودم کار کنم نسبت به اینکه به کسی درباره آگاهی ها چیزی نگم یا نخوام نصیحتشون کنم خیلی رو خودم کارکردم اما دروغ چرا بعضی جاها از دستم در رفته! اما خب نیاز به تکامل داشتم تا بتونم بهتر و بهتر این قانون رو درک کنم
درباره این قضیه من مثالای کمی ندارم متاسفانه!
یادم پارسال که سال آخرم بود یکی از دوستانم به یک نحوی مبلغ قابل توجهی بهش پول میرسه و خب برنامه داشت تا با اون پول دندوناش رو مرتب کنم و یکسری عمل های زیبایی که طی اتفاقی براش پیش اومده بود انجام بده!
ما هم تشویقش کردیم که دندون اولویت اول تو هستش!
و من چون تجربه ی ارتودنسی داشتم بهش در این باره گفتم، و حالا دورانی که باید با ارتودنسی بگذرونی چجوریه و اینا…
خلاصه من با کلی انرژی که صرف توضیح دادن به این آدم کرده بود و یه نتیجه بزرگ که من بودم کنارش نشسته بود ایشون رفت و قبل عید 403 وقت دکتر گرفت و برای کارای اولیه رفت!
اونروز که بعد از مدرسه باید میرفت دندونپزشکی که براش قالب بگیرن و بعد عید سیم بزارن ایشون نرفت!!!
نرفت و گذشت و باز من انرژیم و صرفش کردم که بابا دختر داری چیکار میکنی؟؟؟ چی واجب تر از دندون! و من باز شدم به قول استاد اون آدمی که صحبت میکنه و عالم دهر هستش!!!
من که ساعت ها و روز ها و ماه ها در این باره باهاش حرف زده بودم و خودم از ارتودنسی نتیجه عالی گرفته بودم و کلی راهکار بهش گفتم که مثلا اینکارارو نکن یا مواظب باش که دهنت زخم نشه و اینا
یهو برگشت به من گفت آخه من دلم نمیاد ازین پول استفاده کنم!!!
من و میگی، انگار یه آب یخ ریختن روم، به قول استاد حسابی ناراحت شده بودم و با خودم میگفتن وا خب نخواد خرج کنه اون پول و میخواد قاب کنه بزنه به دیوار نگاهش کنه؟؟؟!!!
یهو یاد قانون افتادم و یه چی تو سرم صدا زد!!
یادمه استاد تو خیلی از فایلا توضیح دادند که علت اینکه چرا مخالف انجام کارایی مثل ارز و سهام هستند
یهو همون علت ها و دلایلی که استاد تو اون فایل توضیح میدادند عین برق از جلو چشمام رد شدم و من به جواب رسیدم!
اولا اون خانم تا وقتی خودش نخواد من نمیتونم هیچ تاثیری تو زندگیش داشته باشم
دوما وقتی اون بالا (از لحاظ تفکر و دیدگاه) عوض نشه و تغییری نکنه مثل قضیه سهام فکر میکنی با یسری تکنیک تو پول درمیاری و ثروتمند میشی اما هیج کدوم ازینا اتفاق نمیوفته و اونا فقط یسری اعداد توی کامپیوترت هستند که بالا و پایین میشن و یک دفعه تمام اون پولا دود میشن و اصلا نمیفهمی چیشد!!
یادم افتاد آدما تو جای درستشون هستن! تو هرجا که هستند!!! تو هر شرایطی که هستند!! اونا باید اونجا باشن!! چون خودشون انتخاب کردند
چوم جهان دو قطبیه!
اگر این دوست من دلش نمیومد که به اون پولا دست بزنه و ازش برای بهبود خودش استفاده کنه، بنظرم حق داشته چون اون پول خیلی یکدفعه ای بهش رسید و اون هیچ تغییری نکرده بود و آماده دریافتش نبود و حالا که اون پول و داره دلش نمیاد خرجش کنه!
یادمه دوستم یک مقدار زیادی از این پول رو طلا کرد و حدود 20 یا 30 تومنش تو حسابش بود! و خداشاهده در عرض شاید 2 ماه کل این پول خرج شد و نفهمید چطوری!! نه باهاش لباسی خریده بود، نه تفریحی کرده بود، هیچی هیچی!!!! و هممون ازین قضیه شوک شده بودیم
و نصیحت کردنای من به این خانم هیچ سودی نداشت جز اینکه ذهن من و درگیر میکرد و اعصابم خورد میشد که تو چرا اینکارو انجام ندادی! و من از یه جا به بعد هر وقت ملاقاتش کردم اصلا اون قضیه رو یادآوری نکردم و انرژیم و هدر ندادم!!!
من ازین دسته نتایج که آدمارو نصیحت کردم زیاد داشتم
که هیچ چیز عایدم نشد هیچ! بلکه انرژی من گرفته شد و ذهنم برای چند روز درگیر مشکلات و مسائل اینا بود!!
خدارو صدهزار بار شکر که من آماده دریافت این آگاهی بودم تا دوباره این مسئله برام یادآوری بشه و یادم بمونه که من هیچ تاثیری در زندگی دیگران ندارم و توانایی 100 درصد رو تغییر زندگی خودم دارم!
من ناتوانم در تغییر زندگی دیگران و توانام در تغییر زندگی خودم
انشاءالله که این قضیه و این آگاهی همیشه در ذهن من باشه و نخوام هیچ وقت به کسی راه و چاه نشون بدم و بشم سنگ صبور بقیه!
راستیتش من وقتی به کودکیم نگاه میکنم میبینم از بچگی دوست داشتم مشکلات بقیه رو حل کنم و همیشه خدا سنگ صبور بقیه بودم اما الان تقریبا یک سال هست که این قضیه رو سعی کردم ریشه کن کنم و اجازه ندادم تا انرژیم و آرامشم که بسیار ارزشمندن به راحتی هدر برند
استاد نازنینم از شما باز سپاسگزارم
و از خدای نازنینم برای خودم، استاد و خانم شایسته عزیز و تمام دوستانم در سایت عباسمنش خیر و برکت و رزق و روزی و شادی و لبخند فراوان میخوام
دوستتون دارم