باوری که تغییرش، درهایی از نعمت را به زندگی ام گشود - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

1180 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2307 روز

    قیمت بیست و پنجم 25

    روز شمار تحول زندگی من

    باوری که درهایی از نعمت را به زندگیم گشود

    درود و سلام خدمت اساتید نازنینم و سلام به دوستان عزیزم

    خدایاا شکرت که امروز هم توانستم به تعهدم عمل کنم بیام به قسمت 25 این سفر نامه خدایااا شکرت

    خدایااا من حمایت تو را برای نوشتن این قسمت ب برای اینکه قلم دستم بشی با خودم همراه می کنم

    امشب آخرین شب پاییز از آذر ماه نازنینم هست و بمناسبت شب یلدا که بلندترین شب سال هست به همه ی دوستان عزیزم و استاد عباسمنش و خانم شایسته ی نازنینم تبریک می گم

    من خیلی خیلی فصل پاییز رو دوست داشتم و از اینکه این روزها مثل برق و باد گذشت باید یاد بگیریم که تغییر و تحول فصل ها برامون یک نشانه ای است که فرصت ها رو غنیمت بشماریم و استفاده کنیم و بهره ببریم و از زیبایی هایش لذت ببریم .. اینکه درس بگیریم بهترین آموزگار ما طبیعت است.. اینکه. باید این تغییر و تحول رو روزانه در زندگی مون داشته باشیم .. بقول استاد در شرایط خوب باید خودمون تغییر کنیم . تا جهان بهمون چک و لقد نزده خودمون زودتر این تغییر و تحول رو بوجود بیاریم. ..

    خدایا شکرت که آخرین روز پاییز رو هم دیدم و از خداوند هدیه گرفتم ممنون و سپاسگذارم … خب این تغییر و تحول طبیعت و فصل نشان از این دارد که یک مرحله ای دیگر داره شروع میشه و همیشه این مراحل هم بصورت تکاملی انجام میشه .. یعنی یکدفه تابستان به پاییز و یا زمستان تبدیل نشده .. بلکه روز به روز با تغییرات ریز ریز از یک مرحله ای عبور کردیم وارد مرحله ی دیگری می شویم و این تغییر و تحول آنقدر نامحسوس و بدیهی است که نتونستیم احساسش کنیم وقتی فهمیدیم که دیگه آن دوران تمام شد و وارد یک مرحله ای دیگری از فصول سال شدیم …

    زندگی همه مون به همین روال می گذرند فقط باید از این مسیر لذت ببریم و رشد کنیم تا وارد مرحله ی جدیدتری بشویم و زندگی رو بخودمون سخت نگیریم .

    امروز با این آکاهی ام آمدم بنویسم که منم می خوام باورهامو بیشتر تغییر بدم . می خوام مسیر جدیدی وارد تجربه ی زندگیم بشه .. می خوام برای رسیدن به هدفم از مسیرم لذت ببرم و قدردان این رورهایم باشم

    از خداوند می خوام مسیرها و راههای دریافت و جذب پول و ثروت را به من نشون بده و منو در این مسیر هدایت کنه

    خدایاا منم می خوام به سادگی و براحتی به آسونی و سهولت و به زیبایی و عزتمندانه و از کوتاهترین مسیر راههای رسیدن به آزادی پولی و مالی و از لحاظ استقلال مالی به بی نیازی برسم .. چطور ؟؟؟؟؟

    نمیدانم چطور .. فقط میدانم که تو راهشو بلدی

    من دیگه نمیی فهمم هرکاری که فکر میکردم بابد بکنمو انجام دادم

    مننننننننننننن نمی دووونم

    توووو میدونی تو بهم بگو تو برام بیار توبرام رخ بده توبرام شکل بده توبرام بفرست

    تووو تووو تووو

    من مرغ تخم طلا می خوام .. چطوری ؟؟ نمی‌دونم .. هیچ ایده ای ندارم … هیچ راه و مسیری رو نمی شناسیم فقط تو رو می شناسیم .. فقط حرف هاتو باور کردم …. فقط به تو اعتمادکردم

    خودت دستمو بگیر و ببر به همان جایی که باید ببری .. امروز و هر لحظه و و همیشه دستمو بگیر .. خدایااا به من بگو … با من صحبت کن .. یا من از بی نهایت طریق صحبت کن و هدایتم کن..

    هرکار میخوای بکنی بکن من چیزی نمی دونم خدایاااا من به کمتر از بهترین رضایت نمی دهم

    خدایا من من مرغ تخم طلا می خوام

    خدایا شکرت بابت هدایتهای عالی و اتفاقات قشنگ زندگیم من لایق بهترین درآمد هستم

    من لایق داشتن تمام خواسته هایم هستم

    من لایق داشتن بالاترین درآمد نقدی هستم

    من لایق داشتن همواره حال خوب هستم

    من لایق داشتن همواره بهترین ها هستم

    من لایق داشتن همواره اتفاقات عالی هستم

    من لایق تجربه همواره اتفاقات بینظیر هستم

    من لایق همواره معجزات بینظیر خداوند در زندگی ام هستم

    برای فروش بیشتر و نقدتر: من لایق درآمد نقدی خیلی عالی از فروش محصولاتم هستم.

    من لایق بهترین فروش نقدی هستم. من لایق بهترین درآمد هستم. من لایق درآمد نقدی

    باورهای محدود کننده و مخرب در ثروتمند شدن

    احساس عدم لیاقت .. ناتوانی در پذیرش خودم .. عدم اعتماد بنفس. ناهماهنگی با خودم و محیط اطرافم و در صلح نبودن با خودم و جهانم ..

    ما در همین جایی که هستیم باید با خودمون و جهانمون به صلح برسیم..

    باور کمبود .. خدایااا خودت کمکم کن که این باورهایی رو به راحتی تغییر دهم چو خدای بزرگی همچون تو دارم .. پس من رو حمایت کن .. خودت محافظ و پشتیبان و حامی و هدایتگرم باش …. ثروتمند شدن معنوی ترین کار جهان هست… هر چقدر ثروتمند تر شوم توحیدی تر می شوم و به خدا نزدیک تر می شوم

    هر کسی ثروتمند هست یعنی صفات خدایی رو داره چون خداوند منبع رزق و روزی و ثروت هست..

    زمانی که روی باورهای ثروت ساز و روی افکارمون کار می کنیم و روی ورودی هامون کار می کنیم آنوقت هست که جهان هم ما را به بهترین شکل و به بهترین جای ممکن و هماهنگ هدایت مون می کنه*

    من میتوانم بی نهایت ثروتمند و فرد مومنی و با خدای باشم

    اگر ثروتمند شوم دست و دلبازتر میشم چون پول و ثروت شخصیت من رو بولد تر می کنه..

    ثروتمند شدن باعث به وجود آمدن ویژگی های منفی در شخص نمی شود بلکه ثروتمند شدن ویژگی های آدم ها رو بولدت. می کنه واقعا به این جمله باور و یقین دارم چون بهم ثابت شده….

    من باید از ثروت بتونم عبور کنم .. یعنی باید اول ثروتمند بشوم … باید مادیات رو لمس کنم …. باید تجربه کنم .. باید از لحاظ مالی به بی نیازی برسم .. یعنی آزادی پولی و مالی در انجام دادن هر کاری را داشته باشم … یعنی آزادی عمل داشته باشم . تا بتونم از ثروت عبور کنم ..

    اگر ثروتمند شوم مهربان تر میشم.

    اگر ثروتمند شوم با ایمان تر میشم.

    خداوند بیشتر از من میخواد ک من ثروتمند بشم چون با ثروتمند شدن من جهان گسترش پیدا میکند.

    و خداوند حمایتم میکند

    وقتی خریدی می کنم یعنی به تمام دنیا کمک کردم از مغازه و و کسب و کار و انواع شغل ها و کارخانجات و تولیدی ها و کشاورزان و باغداران و املاک ها و خرید و فروش ها و به ساختمان سازی ها و برق کارها . شیرآلات و موزاییک کارها و نجارها و شیشه بارها و پرده فروش ها و هزاران کسب و کار های که در این جهان وجود دارند کمک می کنم و به رشد و پیشرفت و گسترش جهان خدمت می کنم

    خدوند نعمت ها را از قبل در اختیار من قرار داده است

    خدایا هدایتم کن در مدار ثروت لایق دریافت ثروت جاری تو باشم الهی امین

    وقتی ثروتمند باشم می توانم در باره ی عزیزانم سخاوتمندتر باشم

    وقتی ثروتمند باشم طمع نمی ورزم و نگران چیزی نیستم و ترس و غمی ندارم

    وقتی ثروتمند باشم بجای کار کردن برای پرداخت هزینه ها می توانم لذت بیشتری از زندگی ام ببرم

    تنها زمانی به خدا می رسم که از وجود ثروت و پول سیراب شوم می توانم

    خدایاا تنها ترا می پرستم و تنها از تو یاری می جوییم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    زهرا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 4125 روز

    با سلام

    استاد ممنونم که با شنیدن مطالب زیبایی که در فایل بود به مرا به یک اگاهی دیگر رساندید…

    چند وقت پیش داشتم زندگینامه وارن بافت را میخواندم و وقتی متوجه شدم که بخشی از ثروت خود را به موسسه بیل گیتس اهداکرده است …….حس خوبی نداشتم ..وقتی به سوال و جواب ذهنم گوش میدادم …. این جمله در ذهن من بود که حالا که به این سن رسیده یا خدا افتاده!!!!!!!!!!!!

    ولی نمیدونستم از کدام باورم نشات میگیره … امروز که فایل را گوش دادم فهمیدم هنوز این باور درون من وجود دارد در صورتی که فکر میکردم این باور را ندارم…

    وقتی جواب ذهنم در مورد بخشش مال وارن بافت اینگونه است …… یعنی قبل از بخشش مالش به خدا نزدیک نبوده!!!!!!! ممنونم استاد که مرا متوجه باور اشتباهم کردید…. واقعا لایق بهترینها هستید…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    وحید رضایی گفته:
    مدت عضویت: 3689 روز

    سلام استاد عزیزم خیلی خوشحالم که دوباره فایلی رو برامون گذاشتید عالی بود همین الان گوش دادم و تموم شد.

    یه چیز بگم؟؟؟گفتید وقتی خونوادم باهاشون صحبت میکنم من سریال وار از موفقیت هام میگم خب چه اشکالی داره وقتی دارین تلفن حرف میزنید صداتون هم ضبط کنید بذارید و ما گوش کنیم واقعا صداتون ارامش بخشه و من هر روز دارم با فایلاتون ذهنمو بمب باران میکنم و هر روز چیزی های جدید یاد میگیرم و شروع کردم به قران خوندن میخوام انقد بخونم تا روح قران رو حس کنم قوانینش رو درک کنم و باورهام که خیلی مشکل داره رو تقویت کنم و میدونم به زمان نیاز دارم ولی خداروشکر خدارشکر هنوز 19 سالم هست و توی بهترین زمان رشد دارم قواینین جهان رو درک میکنم. بازم ممنون که برامون فایل میذارید واقعا انقد اومدم توی سایت و نوشته به خانواده صمیمی گروه تحقیقاتی عباس منش خوش امدید که الان میخوام داداش میکایلم رو بغل کنم:)

    استادم سپاس گذارم و سپاس گذارم از خداوند که وجود خودشو و بنده های عزیزش رو هر روز دارم توی زندگیم حس میکنم.

    راستی استاد امروز که انقد بلبل زبونی کردم اینم بگم که یه چندسال دیگه صبر کنید یه ماشین مشتی از کارخونه ماشین سازیم براتون میفرستم که فقط یکی شما داشته باشید و یکی مامانم که خیلی دوستون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    نوشین تقی پور گفته:
    مدت عضویت: 2051 روز

    به نام خداوند بخشنده ی هدایتگر

    سلام

    فایل روز 25 ام روزشمار تحول زندگیمون.

    استاد این جمله رو بارها گفتید اما این بار یک جور دیگه ای بهم چسبید:

    اولین قدم برای رسیدن به یک خواسته اینه که باور کنی که میشه به اون خواسته رسید.

    واقعا هم اولین قدم برای ورود هررر چیزی به زندگیمون همینه که باورش کنیم که میشه.

    خل کرد مارو این باور. چیه این باور که کل زندگی هامون وصله به خودش! منظورم خود ذات باوره. چیز عجیبیه.

    استاد اونجا که گفتید بهم پیشنهاد آمریکا شد و کلی ام به نظر عالی میومد، اما من زیاد حال نکردم باهاش..

    منم همین دید شمارو دارم.

    البته پیشنهادی ام بهم نشده ازونجا وگرنه قطعا میرفتم راستش :)) صد در صد میرفتم. هزار درصد میرفتم :))

    ولی اینکه میگید دوست داشتم اول همین جایی که هستم، تو همین مملکتی که هستم به جایی برسم و موفقیت کسب کنم، منم همین دید رو دارم.

    مثلا میتونم مثل کلی از هم سن و سالای خودم بخونم و اپلای کنم و برم. اما واقعا دوست دارم اول همینجا به جایی برسم و کلی خفن بشم بعد اونجا.

    نمیدونم.. شایدم دارم اشتباه میکنم و واقعا تو این مملکت که هروز داره سخت تر میشه، به جایی نرسم. خیلییی سخت شده.

    .

    .

    _ دینگ دینگ! ویروس یاب ذهن شما باورهایی به شدت خطرناک و محدود کننده شناسایی کرد! آیا مایل به حذف این ویروس ها هستید یا خیر؟

    هیچی خودم مچ خودمو گرفتم. با این باورم عمرا بتونم تو همین مملکت به جایی برسم و اخرش به خودم میگم دیدی گفتم تو این مملکت نمیشه به جایی رسید و اشتباه کردی؟

    هاها! کل این زندگی یه شوخی خنده داره! و گاهی کثیف! (ایموجی ای که داره لبخند میزنه و از چشمش یه قطره اشک میاد)

    خداروشکر که این باور رو پیداش کردم! واقعا روز به روز همش دارم بیشتر از سخت شدن پیشرفت تو این مملکت میشنوم. سخت شدن شرایط برای جوون ها. سخت شدن به جایی رسیدن!

    باید هر چی زودتر مدارمو عوض کنم وگرنه بدبخت میشم که :))

    نه اونور رفتم نه اینور چیزی شدم :)))) باید عوضش کنم زودتر.

    ولی احساس میکنم پیداکردن کسایی که تو همین شرایط و وضع مملکت موفق شدن خیلی سخته :((((

    آخه شما که این اواخر ایران نبودید، فاجعه تر شده..

    _ دیییینگ دییییینگ! با زبون خوش این باورها رو اجازه میدی پاک کنم یا خودم دست به کار شم؟؟

    ای بابا این ضد ویروس سیستم ذهن منم اعصاب نداره. باید بذارمش رو حالت اتومات خودش یکی یکی حذف و جایگزین کنه انقدر از من سوال نپرسه. البته که اون حالت هنوز برای من قفله! فعلا باید رو حالت دستی باشه و خودم یکی یکی با نظارت شناسایی و حذفشون کنم..

    حالا خودمونیم به نظر من که شناسایی و بعد تغییر باورها، خیلی کار سختیه. بابا من دریایی از باورهای محدود کننده م چه خاکی به سرم بریزم؟ :))) کدومو بگیرم کدومو ول کنم؟!

    این دیگه چه زندگی سختیه. چرا من یهویی خیلی شیک تو جزیره هونولولو متولد نشدم که تنها دغدغه م مسخره بودن اسم محل تولدم باشه؟!

    والا به خدا.

    خدام مارو عبیر و اسیر کرده ها. نه تو فقط باید بیچاره بشی تا یه سری باورهاتو عوض کنی:))

    خودمونیم دیگه. ادم پیرش درمیاد :)) خیلی آسونه خیلی آسونه.. کجاش خیلی آسونه؟ من که بیچاره شدم..

    حالا دور از شوخی..

    واقعا اما مثه اینکه تنها سختی کار همینه..

    از بیرون همه میگن همین؟

    ولی تو بطنش خود کار کردن رو باورها سختی های خودشو داره. اما از خیلییی از سختی های فیزیکی بهتره.. هوف.. خیلیییی بهتره.

    بازم خداروشکر.

    چیکار کنیم دیگه..

    بندگان را نه گزیرست ز حکمت نه گریز

    چه کنند ار بکشی ور بنوازی خدمند.

    :)))) از سعدی ام براتون سورس اوردم که بگم ببین حتی سعدی ام میگه ما بدبختیم و تابع و قربانی!

    _ دیییینگ دییییینگگگ.. این صاب مرده هارو پاک میکنی یا خودم بیام پاکت کنم؟؟

    بهتره این ضد ویروسمو پاک کنم خیلی بی ادب شده.

    من تا اینجا فقط 8 دقیقه از فایل رو گوش دادم و اومدم انقدر حرف زدم! خدا به خیر کنه اون 42 دقیقه ی دیگه رو..

    به نظرم این کامنتم فقط اختصاصی در مورد صحبت های 8 دقیقه ی اول باشه کافیه. خیلی ام ممنون نوشین خانوم. لذت بردیم برو نمیخواد نظر بدی مچکر.

    =)

    آپدیت: من فایل رو کامل گوش دادم. خیلی عالی بود. یکی از بهترین فایل ها و سراسر باورهای قوی کننده بود. متشکر استاد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1425 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    یادگار 25

    سلام استاد عزیزم و مریم قشنگم

    استاد بی نهایت سپاس گذارم از فایل فوق العادتون

    بعععله دقیقا همین تغییر باورهاست که انقلاب میکنه

    و انصافا تغییر باور هم کار راحتی نیس

    پدر آدم درمیاد تا به ذهنت حالی میکنی اونارو بریز دور اینارو جایگزین کن

    و واقعا اراده پولادین میخواد

    یادمه برای تغییر باور فروش مدت ها گیر بودم

    هزارتا دلیل و الگو می آوردم اما ته ذهنم میگفتم نه

    اقتصاد خرابه مردم پول ندارن

    ی روزی پی هدایت ها رو گرفتم

    رفتم دفتر ی همکارم باهاش صحبت کردم که چرا منی که یکی از فعال های بازار بودم فروش ندارم و شماها راحت فروش دارین

    کلی صحبت کرد با اینکه اصلا چیزی از قانون نمی دونست چقدر قشنگ داشت قانون رو رعایت میکرد کلی مثال اورد کلی الگو بهم نشون داد بابا مشتری هست همیشه هم هست فقط قیمت و مسائل فروش هست که مشتری رو میاره پای معامله

    دیدم ای بابا من چقدر باورهای غلط داشتم و همشو گذاشته بودم پای اینکه که چارچوب فروش من اینجوری هست حالا هرکی میخواد خرید بزنه

    دیدم دقیقا همون چند دقیقه که اونجا بودم چقدر راحت کرور کرور فروش انجام میدن

    خیلی خیلی برام سخت بود ولی ازش خواستم چند روزی چند ساعت برم دفترش و فقط همونجا بشینم و بهونه کردم که خونه تنهام و موندن تنهایی اذیت میشم

    که خدا خیرش بده اونم راحت قبول کرد

    هر روز میرفتم با اینکه خیلی خیلی معذب بودم و خیلی برام سخت بود همکارای دیگه منو اونجا ببینن ولی گفتم برای ساختن باور فروش لازمه این کارا

    هر روز هر مشتری که برای اونا می اومد و خرید میزد توی دفترم مینوشتم و میگفتم ببین اینا امروز این تعداد در همین چند ساعتی که تو بودی فروختن خدا میدونه در کل روز چقدر میفروشن

    و کلی باور فراوانی ساختم و خداروشکر چون هر ذوز الگوهاش میدیدم زود راه افتادم

    و خدارو هزاران بار شکر که خودمم این روزا هر روز فروش دارم و کلی جنس فروختم

    و خداروهزاران بار شکر در پی این هستم دوباره دفتر کار بگیرم و مستقل کار کنم

    من پی نشونه ها رو گرفتم و رسیدم اینجا

    و هر روز خداوند از بی نهایت طریق به من رزق بی حساب میده

    و ایمان دارم هزاران برابر اینها رو بهم میده

    اره استاد چقدر این جمله طلایی بود که گفتین هر کسی الان در هر جایی که هست جای درستشه

    و اینو تا الان هزار بار تجربه کردم که تو قدم اول بردار خدا قدم بعدی بهت میگه

    شاید باور نشه ولی روزهایی که میرفتم دفتر همکارم حتی از پس هزینه ی صبحونه نمی اومدم

    ولی الان ی دفتر در بهترین نقطه شهر با قیمت بالایی دارم قولنامه میکنم

    و اینو با گوشت و پوست و استخوان بهش رسیدم که خدا به شجاعان پاسخ میده اونم چه پاسخی

    خدایا هزاران بار سپاس گذارم که روزهای ناامیدی کنارم بودی و نزاستی جا بزنم و منو به جایی رسوندی که به خواب هم نمیدیدم

    خدایا هزاران بار سپاس گذارم

    و خدایا سپاس گذارم که بهم فهموندی چقدر شغل من معنوی و با ارزشه و چقدر مفیدم برای جامعه و جهان هستی

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    شاهین ملکی گفته:
    مدت عضویت: 1611 روز

    ب نام خداوند مهربان

    امروز ی باوری ب من الهام شد که برام بسیار جالب درموردش باید بنویسم

    و امدم سراغ این فایل درواقع قصدم نوشتن کامنت بود

    بحث راجب غرور است یک ترمز ذهنی بزرگ

    همون طوری که هر معلولی علتی دارد غرورهم یک علت دارد

    بعضی ها بخاطر چیزی های مختلف اما

    من میخوام ب خودم بپردازم که من از اینکه پدرم در هنر موسیقی کع داشت موفق بود و پدر بزرگم که در گذشته ب اصطلاح کدخدا ای اون منطقه بوده ومردی بلند آوازه شده بود وحرف های که میزدند باعث غرورم شده بود

    و بالاخره اونها ب موفقیت رسیده بودند از دید دیگر میدیدند اما من بد از حرف شان برداشتم و بجای تمرکز بروی قانوش بر حاشیه اش فکرده بودم ومسیر اشتباه رفتم ومیخواستم

    نجات پیدا کنم

    واین چیزا باعث غرور کاذبی در وجودم شده بود کع پدرانم موفق بودن من از همه بلند مرتبه ترم جالب بود من مثال ب یاد اوردم برای حل این مسله

    که گیرم پدر تو بود فاضل از فضل پدر تور چه حاصل

    در واقع یعنی هرکسی نتیجه باور های شخصی خودش رو می بینه اگر من پدرم موفقه دلیل نمیشه حتما من هم موفق میشم

    اگر پدرم شکست های مالی داره قرار نیست من هم داشته باشم

    پس ب این چیزی که غرور اشتباه ب من داده بود پایان میدم که من خودمم و خودم من نتیجه افکار خودم رو میبینم مثال الان استاد کلی تغیر باور داشت که رفت امریکا ودر ب جای که میدونست بهترین جاست زندگیش رو ادامه داد اما مایک این چیزا دلش رو سیر نکرد و از امریکا امد ب ایران

    امریکا باور همه امکانات براش مهم نبود و این یعنی هرکس ب باور خودش فکر خودش مسیرش را تعی میکندو مثال دیگه ام این بود

    من اگع بخوام معتاد بشم میشم و پدر یا پدر بزرگم نمیتونن برای باوریکه باعث معتادی من شده چاره ای پیدا کنن وتاثیرش بزارن

    این همه بگم ب نظرم فکرم

    غرور تهش افسر دگیه وافسردیگه تهش مواد مخدره

    باز شکر گذار نشانه هدایت والهام خدا هستم شکرت پروردگار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    محمد دالوند گفته:
    مدت عضویت: 3639 روز

    سلام به دوستان عزیز و استاد بزرگوار استاد عزیزم خیلی از شما سپاسگذارم که با حرفهای شما و مطالبتون منو هشیار کردید همیشه از خداوند بزرگ ممنونم که شما را در مسیر زندگیم قرار داد برنامه های شما بکلی دیدگاه من را تغیر داد و از یکسال پیش دقیقا با برنامه هاتون اشنا شدم و هر روز ایمانم به این مطالب بیشتر و نتایجشان در زندگیم بزرگتر میشوند و هر روز تمریناتم را با وقت بیشتری و احساس خوب بیشتری انجام میدهم و نمیدانم چگونه خداوند را شکر کنم که من را اینقدر دوست دارد که انسان توحیدی مانند شما و دوستان بینظیری که با خواندن نظراتشان انرزی میگیرم را وارد زندگی من کرد این فایل و فایل قبلی واقعا به من اگاهی و انگیزه وصف ناپذیر داد باورهام بهتر شدند واقعا از اینکه یک هم وطن مثل عباس منش دارم به خودم افتخار میکنم و از داستانهای موفقیت در اقسی نقاط جهان مو به بدنم سیخ میشود وقتی با افتخار به قومیت لر وملیت ایرانی بودنت اشاره میکنی و اعتماد به نفس خود باوری و اگاهیهای تو نسبت به خدای بزرگ و قوانین هستی ستودنیست و چقدر این مطالب ارزشمند هستند که به قول خودتون معدن طلا و جواهراتند از وقتی با تفکر شما اشنا شدم به لر بودن خودم به روستایی بودن خودم و ایرانی بودنم افتخار میکنم و تمام مردم کشورم و مردم جهان را دوست دارم هر جای دنیا که باشی مشغول هر کاری که باشی همیشه در تاریخ جاودانه میدرخشی چرا که معنی خدای واقعی را به ما یاد دادی با تمام وجود دوستت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    معصومه 🌹🌹🌹 گفته:
    مدت عضویت: 3124 روز

    سلام خانم شایسه عزیز و استاد گلم ?

    به خدا که شما دستی از دستان خدای مهربونم هستید برای همه ما ???

    یه چند ماهی بود که هر موقع که از خداا میخواستم که برام شاگرد بفرسته برا آموزش شاید به دوروز هم طول نمیکشید شاگرد میومد میگفت میخوام بیام کلاس بعدش دیگه پیداش نمیشد? تا همین چند روز پیش هم دوباره همین اتفاق افتاد واقعا دیشب ناراحت بودم میگفتم پس چرا نمیان من که دارم رو باورهام کار میکنم و با کمک دوره کشف قوانین تا اونجایی که ترمزهامو پیدا کرده بودم و ترمزهامو از بین برده بودم ولی باز براام سوال بود که چرا اینطوری میشه ?دیشب از خدا بهم نشون بده اون باور مخرب رو ..دیشب خواب دیدم یکی از اقوام که تازه وضع مالیشون خوب شده توی خیابون دیدمشون سلامشون کردم جواب ندادن و بهم بیمحلی کردن و کلی هم بدوبیراه بهم گفتن منم بهشون گفتم به خاطر همینه چون حالا که وضعتون خوب شده به پول رسیدین اینطوری شدین بعد یهو از خواب پریدم ….تا امروز که خانم شایسته عزیزمون در مورد این موضوع و فایل توی کانال گذاشته بودنو خوندم یه لحظه یادم به خوابم افتاد گفتم یعنی من این باورو دارم?بعد که بهش فکردم و با خودم کنار اومدم چون باورم نمیشد که من این باور مخرب رو داشته باشم …?

    و دیدم که واقعا از طرف خدایم هدایت شدم آخه از خدا خواستم که لحظه به لحظه منو هدایت کنه برا همه چیز مخصوصا این خواسته ثروت …?

    خددددددددااااایااا بینهایت دوست دارم …سپاسگذارم???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1381 روز

    سلام و درود به استاد عباس منش و همه اعضای سایت …

    این فایل بسیار عالی بود ، یکی از بهترین ها بود یا بقول آمریکایی ها

    That was mind blowing …

    استاد یاد مطلبی افتادم در خصوص مقایسه علم و ثروت ، همون موضوع انشاء تکراری ، ولی این بار از کلام مولا علی علیه السلام . افرادی میرن پیش حضرت علی و هر کس همین سوال تکراری رو‌ می‌پرسه . ده نفر یه سوال میپرسن و حضرت علی به هر کدوم یه جواب غیر تکراری میده. و به هر ده نفر میگه به چه دلیلی علم بهتر از ثروت هست.

    با اینکه این ماجرا رو سالها پیش خونده بودم ولی یه باره به قلبم الهام شد که منظور حضرت علی چی بوده . اما مردم اون زمان آمادگی دریافت اطلاعات بیشتر رو نداشتن…

    «پیشنهاد میکنم دوستان این موضوع علم یا ثروت در کلام مولا علی رو سرچ کنن و بخونن»

    چیزی که به قلب من الهام شد این بود : همواره افزایش علم و دانش باعث تغییر مدار و فرکانس افراد و رفتن به مدارهای بالاتر میشود ، و این تغییر مدار زمینه کسب ثروت بیشتر رو فراهم می‌کنه و نقطه مقابل موضوع چیه ؟؟ اگر شما به یکباره ثروتی رو به شخصی ببخشی که در فرکانس و مدار پایین قرار داره و ذهنیت فقیر و معلول داره ممکنه باعث نابودی اون شخص بشه. یعنی همه اون ذهنیت های غلط خودشو بروز بده … اینجاست که علم تو اولویت نسبت به ثروت قرار میگیره. افزایش علم میتواند زمینه ساز افزایش ثروت باشد به شکل مثبت … از طرفی اونیکه نتونسته ثروتمند بشه ، ناکامی خودش رو با توهم علم پنهان کرده که بگه من اگه ثروت ندارم در عوضش علم دارم. یا به علمم افتخار میکنم ، یا به شغلم افتخار میکنم.

    اولیاء الهی همه شون هم علم داشتن و هم ثروت و از ثروتشون به دیگران کمک میکردن. کسی که علم مورد نیاز برای تغییر باور و جهش به مدار بالاتر رو نداشته باشه اصلا نمیتونه رشد مالی رو رقم بزنه.

    و خدا رو شکر ، به لطف و هدایت رب العالمین ما اینجا توی این سایت زمینه رفتن به مدار بالاتر رو با کسب علم و تمرین عملی برامون فراهم شده . این سایت بیش از اون چیزی که باعث رشد مالی افراد بشه باعث رشد شخصیت و دانش افراد میشه. و به قول جیم ران توی کتاب جادوی کار پاره وقت ، رشد مالی افراد تابع رشد شخصیتی آنهاست …

    الهی شکر، الهی شکر الهی شکر بخاطر هدایت و راهنمایی به این سایت. شکرگزار رب العالمین هستم بخاطر نعمت وجود خودش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      زهره زیدآبادی گفته:
      مدت عضویت: 1494 روز

      سلام آقای امیری عزیز

      پاسخ مولا علی علیه السلام رو سرچ کردم و خوندم و بعد برداشت گهر بار شما رو

      خیلی خیلی پاسختون کامل و گویا بود ،

      من در طول عمرم خیلی خوب پول ساختم ولی چون علم نداشتم همه رو به نوعی از دست دادم

      و این نادانی و جهل من رو چنان در مدار پایین نگه داشت که هر در یک سیکل معیوب و تکرار شونده تمام داراییم رو چندین بار از دست دادم

      خونه و ماشین و زمین و طلا و پول نقد و ……

      علم علم علم ، تاجی گرانبها بر سر اشخاص قدرتمند که به قول شما ( اگر علم مورد نیاز برای تغییر باور و جهش به مدار بالاتر رو نداشته باشه اصلا نمیتونه رشد مالی رو رقم بزنه.)

      درسته که الان گاهی سخت میگذره اما این کلمه سختی رو ما انسانها برای این موضع ساختیم

      نگاهم و که تغییر میدم می بینم سختی چیه ، همش کسب مهارت و آمادگیه و البته این دفعه با علم و آگاهی درست ،

      اگر شما دوره تکامل و ورودتون به سایت ارزشمند استاد 4 سال طول کشید ، برای من 8 سال طول کشید ، به به

      عجب هشت سالی بود

      گاهی با زمین یکی شدم و گاهی به عرش رفتم

      باید این فراز و فرود که آغشته به شرک و غرور و نادانی بود طی میشد تا من زهره ی امروز بشم

      و چه دل انگیز است درک این لحظه ی ناب

      آفرین بر من که گذشته ام پله ی نردبانی شده است برای رشدم برای رهاییم و برای درخششم

      بدرخشید دوست عزیزم و به قول سعیده جان بدرخش حمید حنیف که ستاره ها به وجودت در زمین غبطه بخورند

      ممنون از خداوندی که شما رو به سمت نوشتن هدایت میکند و ممنون از استاد عزیز و مریم خانم نازنین که چنین بستری رو برای رشد و بالندگیه انسانهای طالب تغییر فراهم کردند .

      سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1142 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    خداروشکر بابت تمام نعمت‌های گرانبهایی که به ما ارزانی داشته

    سلامتی ، معنویت ،روابط ،ثروت

    نعمت هایی که فقط اون قادره بده ولا غیررررر

    بله تفاوت انسانها ،تفاوت در باورهای اونهاست

    و انسان میتواند به هرآنچه که میخواهد واشتیاقش را دارد برسد چون خداوند جهان و مسخر ما کرده ،

    قدم اول برای رسیدن به خواسته ای اینه که من باور کنم که میشود ،میشود به اون خواسته رسید و منطقشم اینه که یک نفر به اون خواسته رسیده ،خب این که یک چیز خیلی ابتداییه ،یه قانون الهی و یک راه و روش برای منطقی کردن داشتن اون خواسته ،اما داستان فراتر از اینه ،چون خیلی ها بودن که الگویی نداشتن و اولین هارو رقم زدن ،همه ی اونایی که یه خواسته ای داشتن و الگویی نداشتن کسی که از قبل از اون به اون خواسته برسه ،اما رسیدن ،یا بارها با خودم تکرار کردم که تا چند سال پیش هیچ انسان موفقی و هیچ انسان ثروتمندی دوره آموزشی نداشته و اصن نمیدونست ترمز چیه یا باور چیه ، افراد کمی آگاهانه و افراد بسیاری ناآگاهانه داشتن به قوانین عمل میکردن و به خواسته هاشون میرسیدن ،اما الان خداروشکر که در عصری هستیم که اگه نتایج نمیاد هزاران مرجع هست و هزاران راه هست تا علت رو بفهمیم ،هرچند که باید در مدار بود و قوانین ثابتن از یک بدو تولد انسان تا به الان خداوند همواره هدایت کرده و اونی که خواسته واقعا هدایت شده و الان در عصری هستیم که قوانین الهی رومیتونیم از نظر علمی هم بررسی کنیم و در این حد دقیق و ایمانمون حتی می‌تونه بیشتر و قویتر از نسل های گذشته باشه به نظرم اما چرا این طور نیست ،چون به اندازه ای انقدر همه چی خوبه و ما قوانین رو جز به جز میتونیم کارکردشو ببینیم و علم ثابت کنه و تجربیات ثابت کنن در سطح بسیار گسترده اما به همون اندازه در این عصر که در آن واحد به همه چی دسترسی داریم از پشت یک صفحه کنترل ذهن به مراتب سخت تره و خاموش کردن نجواهای ذهن در ابتدا ،کنترل ورودی های ذهن سختتره ،رعایت تکامل سخت تره ،چون داریم در عصری زندگی میکنیم که اکثریت تو باغ نیستن واصن نمی‌دونن جریان از چه قراره و باز همون برمیگرده به در مدار بودن و دریافت آگاهی که نیستن ،چون در عصری داریم زندگی میکنیم که همه چی خیلی زود آماده میشه ، هوس هر غذایی کنی که در زمان های گذشته شاید چندین ساعت طول می‌کشید آماده بشه الان میتونیم بریم تو غذای آماده و رستوران و اینا و در عرض 5دیقه بعد سفارش غذا آمادس جلومون با بهترین تزیینات و این مثال تو تقریبا تمام موارد صدق می‌کنه و همین باعث میشه ما عجول تر باشیم و بخوایم زودتر مثل اون غذا به خواستمون برسیم ،درصورتی که عصر تغییر کرده اما خب قوانین که تغییری نکردن ، خوده همین تکنولوژی با تکامل اتفاق افتاده و تکامل خودشو طی کرده ،حالا باسرعت بیشتر و صددرصد که سرعت ثروتمند شدن بالاتر رفته و هرروز فرصت ها و ثروت ها داره زیاد میشه و سرعت بالاتر می‌ره سرعت پول درآوردن ،و این شبهه به وجود میاد که ای بابا من که انقد دارم رو خودم کار میکنم یا افرادی که میبینم که روزانه چند میلیون دلار حتی درآمد دارن صاحبان کسب و کار بزرگ دنیا چیه ترتیب بقیه ،اما داستان چیه که من خیلی وقته دارم رو خودم کار میکنم ،منم باید به همون سرعت پول دربیارم اگه قانون برای همه یکی باشه دیگه ،،،، بله درسته منم باید با همون سرعت پول دربیارم اما من دارم روی باورهام کار میکنم و اون بذر و کاشتم و دارم آبیاری میکنم و نمیدونم کی قراره جوونه بزنه ،اما می‌دونم که ریشه ها در حال رشدن و اعتماد دارم به این جریان چیزی که کمتر کسی قادره که این ایمان و اعتماد رو درخودش پرورش بده و این جاییه که خداوند و جهان سرند می‌کنه افراد باایمان رو از بی ایمان ،ثروتمند رو از فقیر و….

    چیزی که من باید درک کنم این آگاهیه که باورهای من یه شبه به وجود نیومده که یه شبه از بین بره ،

    تازه خیلی موقع ها فک میکنم که کاملا درک کردم این آگاهی رو هات

    اما خب اگه درک کنم که عجله نمیکنم حرص نمی‌زنم ،رها هستم ،ارومم ،به جریان اعتماد میکنم ولی وقتی عجله میکنم یعنی هنوز این آگاهی که تکامل میخواد و باید آبیاری کنیم این نهال رو در وجودم رخنه نکرده ،هر چند نیاز نیس سختش کنم ،فقط باید توجه کنم به خواسته ها و رویا پردازی کنم و تکرار و تکرار بشه تا رفته رفته نتایج رخ بده به اندازه کار کردن روی خودم و با تکامل سرعت بیشتری ببخشم .

    چیزی که من باید درک کنم اینه که هرکی داره مسیر خودشو می‌ره و موفقیت هیچ نقشه ی آماده و دقیقی نداره ،نه جهان و خداوند اینجوری کار نمیکنن که همه برن قرض کنن و یه مغازه بزرگ بزنن و ثروتمند بشن بلکه جهان برده ی فرکانس های ارسالیه منه ،پول دنبال آدم قدرتمند می‌ره ،هیچ ترسویی در جهان نیست که ثروتمند باشه نخواهید یافت ،

    پس اگه دارن همه مسیر خودشونو میرن

    اگه منم مسیر خودمو میرم فارغ از هرچیزی ،مصمم هستم که این مسیرو ادامه بدم ،پس لازم نیس هی دورو بر اون نهال و چنگ بزنم که ببینم ریشش رشد داشته یا نه ،فقط کافیه اعتماد کنم ،

    اگر نقشه ی مشخصی وجود ندارد برای موفقیت ،اما این همه آدم ثروتمند و موفق داریم ،دلیلش اینه که همه ی ما یک مشاور زبده و همه چی دان داریم که در هر لحظه طبق اون تصویر و چشم انداز بهترین جواب رو و بهترین راهنمایی رو بهمون میدهد ،مشاوری که هم از گذشته باخبره هم از حال الان من و هم از آینده ،خدایی که همه ی جزیی از اوییم و اون مشتاقه ثروتمند شدن ماست برا همینم سرعت ثروتمند شدن داره بالاتر می‌ره هرروز و جهان داره گسترش پیدا می‌کنه و هدف خداوند گسترش جهانه و از هرکسی که در راستای قانون حرکت کنه حمایت می‌کنه ،پس من باید بدانم که همه چیز با تکامل در راه است و روی این باور بیشتر و بیشتر و بیشتر و بیشتر و بیشتر کار کنم که «همه چیز در زمان مناسب به من گفته خواهد شد » من هدایت میشوم به اندازه ای که روی خودم کار میکنم هدایت میشوم به مسیرهای آسان ،به افراد مناسب به تجارب مناسبی که قراره منو بزرگتر کنه برای اون خواستم ،پس بزرگترین کار من اینه که متخصص کنترل ذهن باشم با کمک رب یکتا و ذهن نجوا گر رو خاموش کنم و در حالت آرامش بمانم ،رها باشم فارغ از هر نتیجه تا همین فرکانس بی نیازی و فرکانس خالصی که می‌فرستم نتایج و رقم بزنه ،بزرگترین و مهم ترین کار من اینه که روی رابطم با اون رب یکتا که از همه چیز آگاهه کار کنم و هر چقدر این رابطه قوی تر باشه و به میزانی که پیرو الهاماتم باشم و با هدایت پیش برم ،اسان تر و لذت بخش تر به خواسته هام میرسم ،رسیدن به خواسته ها طبیعیه کاملا ، خداوند مشتاق تر از منه تا برسم به خواسته هام ، احساس خوب داشتن ،امید واری ،شور و شوق ،عشق و انگیزه و….. همه ی اینها طبیعی ترین حالت زندگیه و هر چیزی به غیر از این غیر طبیعیه ،طبیعیه که من غرق در سلامتی باشم

    طبیعیه که غرق در روابط خوب و عاشقانه باشم

    طبیعیه که غرق در ثروت بی نهایت باشم

    طبیعیه که غرق در معنویت باشم

    به همون اندازه که چمن طبیعی رشد می‌کنه

    پرنده طبیعی پرواز می‌کنه

    درختان طبیعی میوه میدن

    رودخانه ها طبیعی جریان دارن

    اصلا کل طبیعت داره به ما این درس رو میده

    به همون اندازه که طبیعیه چند روز بعد بهار میاد و هیچ کدوم شک نداریم ،پس طبیعیه که منم به اندازه ی ای که روی خودم کار میکنم و حرکت میکنم در مسیر الهامات به خواسته هام برسم .

    خدایا سپاس گزارم بابت آگاهی هایی که یا آوری شد .

    تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم .

    در پناه رب یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: