با غریزه جنسی خود چه کنم؟

به سر حد کمال رسیدن یعنی؟؟

اینقدر در خودشناسی و خدا شناسی رسوخ کنی

و با خدای متعال یکی بشی

که کاملا بر جسم و نیاز های غریزی اش مسلط شده و به کنترل خودت دراوری و بزرگ تر از همه آن ها بشوی که قسمت الهی وجودت به رشد و بلوغ کامل رسیده و تمام صفات خدا درش نمون پیدا کرده باشد.

مثلا: به راحتی نیاز جنسیت رو کنترل میکنی از آن فرا تر رفته

و رابطه جنسی نه برای ایجاد فشار بر فرد بلکه برای تجربه معنویت، و دریافت اگاهی های بیشتر و برکات ان است که به اذن خدا صورت میگیرد. تلاقی دو تکه از خدا میشود انفجار نور.

اصلا خسته نمیشوی

و خوابت بسیار کم میشود و تحت کنترل خودت درمی اید.

به راحتی میبخشی و …

تمام صفت های خدا در تو نمایان میشود و به معنای واقعی کلمه خلیفه خدا ، جانشین خدا و اشرف مخلوقات بودن درتومعنی پیدا میکند ودرهمین دنیا به زندگی جاویدان دست‌پیدامیکنی.

دقیقا مثل امامان(ع)

یا افراد سرشناسی که در حال حاظر زندگی میکنند و سالیان سال است عنوان ثروتمند ترین فرد جهان را یدک میکشند ولی به راحتی نصف یا حتی تمام اموال خود را صرف امور خیریه میکنند.

ایا جز این است که با خدای تبارک و تعالی یکی هستند که مثل او هم غنی شدند هم بخشنده و …

سلام علی جان

دیدگاه خوبی هست عزیزم

سعی کن مدام این آیه را در قرآن بخونی

خدایا علم مرا زیاد کن

و این آیه را هر روز بخوان

خدایا قلب ما را به گمراهی نبر بعد از این که مارا هدایت کردی و از سوی خودت نعمتهای بی شماری را بر من قرار دهی زیرا که تو خدای وهاب هستی

رحمان یعنی بخشنده نعمت

وهاب هم یعنی بخشنده نعمت

منتها رحمان یعنی بخشنده ای که آنقدر به ما نعمت و ثروت می‌دهد که کاملا بی نیاز شویم

اما وهاب یعنی بخشنده ای که آن قدر نعمت به ما می‌دهد که بسیار فراتر از بی نیازی ما می‌رود

و به نوعی ثروت بی حساب آن هم ترمز بریده

پس این دو آیه رو هر روز بخوان

موفق باشید

سلام

چقدررنگاه شما متفاوت از همه ست

واقعا به چه نکات ریز و مهمی دقت و اشاره میکنید.

سپاسگزاری از وجود چنین سایت بابرکت و چنین دوستان هدایتگری که دستان خدا میشن برای هدایت دیگران کمتر از سپاسگزاری از خداوند یکتا نیست.

یک نکته در معنای کلمات رحمان و رحیم که همیشه برای ما اشتباه معنا کردند بگم، زبان عربی گسترده ترین زبان دنیاست بخاطر اینکه اعراب برای نشون دادن معنای هرچیزی هزاران کلمه دارن که این گستردگی در سایر زبانها دیده نمیشه، برای همبن قرآن به زبان عربی نازل شده

بعنوان مثال برای فعل نشستن در زبان فارسی نهایتا ۷هشت کلمه وجود داره که ما بکار می‌بریم، مثل نشستن ، چمباتمه زدن ، چهارزانو ، طاق باز ، پا دراز کردن، پا روی پا انداختن و…

ولی زبان عربی بقدری گسترده ست که ممکنه برای همین فعل نشستن لااقل ۲۰ سی کلمه داشته باشن که هر کدوم با جزئیات یک جور نحوه ی نشستن رو بیان میکنه، برای همین در ترجمه قرآن اغلب کلمات فارسی و سایر زبانها قادر به بیان واضح و کامل معنی اصلی نیستن و گاهی هم اشتباه یک مترجم بزرگ باعث دنباله روی هزاران مترجم دیگه تا سالها میشه مثل همین کلمه رحمان و رحیم

رحمان و رحیم هر دو از ریشه ی رحمت به معنای مهربانی هستن

ولی ما چرا تا بحال دقت نکردیم؟؟

به ماگفتن

بسم الله الرحمن الرحیم یعنی:

بنام خداوند بخشنده مهربان

چرا؟

مگه رحمن و رحیم هز دو از ریشه رحمت نیستن؟

شاید منظور مترجم از بخشندگی ، بخشش نعمتها بوده باشه، ولی ۹۹درصد مردم معنی بخشیدن گناهان رو ازش برداشت میکنن که اشتباهه

اون بخشش گناهان به کلماتی مثل غفور ، غفار ، و… برمیگرده

بسم الله الرحمن الرحیم یعنی:

بنام خداوند مهربان مهربان

حالا نوع مهربانی قطعا تو این دو تا کلمه متفاوته

ولی معنا همون مهربان مهربان هست

و بلافاصله در آیات بعد سوره حمد میفرماید:

الرحمن الرحیم مالک یوم الدین

یعنی چی؟؟

یعنی برای چی میترسی بنده ی من؟؟؟

همون خدای مهربون مهربون صاحب روز قیامته، پس هواتو داره ، انقدر نترس از روز قیامت

حالا یکم معنی سوره حمد عوض شد برام ، ولی همون یک درجه چه عشقی به آدم منتقل میکنه تو نماز

بنام خدای مهربون مهربون

شکر خدایی رو که مربی همه عالمه

همون خدای مهربون مهربون ( دوباره میگه من مهربون مهربونم )

خدای مهربون مهربونه که صاحب روز قیامت

ما که فقط این خدا رو میپرستیم و فقط از این خدا کمک میخوایم

(پس چی ازش بخوایم ؟ ) ما رو به راه راست هدایت کن

راه اونایی که بهشون نعمت دادی ( یعنی نعمت فقط به کسانی داده میشه که تو راه راست قدم برمیدارن) نه کسانیکه بهشون غضب کردی و نه کسانیکه راه راست رو گم کردن

دو دسته نعمت بهشون داده نمیشه

کسانیکه خدا بهشون غضب کرده ( یعنی عمدا راه راست رو نمیرن با وجودیکه میدونن راه درست کدومه، ) و کسانیکه راه رو گم‌کردن ، اونا رو نمیگه بهشون غضب میکنم ، میگه اونا نعمت بهشون داده نمیشه

پس ما حتما جزو دسته آخر بودیم

که به لطف خدا داریم کم کم هدایت میشیم به صراط المستقیم

اصلا نمیخواستم این مطالب رو بنویسم، حتی بیشترش رو خودم بلد نبودم و نمیدونستم

ولی بطرز عجیبی اومد و من نوشتم

انگار خدا خودش میخواست مثل یک معلم بهم درس بده

و به هرکسی که دنبال جواب چنین سوالی ه

دیروز هدایت شدم به یه مطلبی تو کامنت یکی از دوستان که گفت تو از خدا هدایت بخواه حتی اگه شرایطش رو نداشته باشی کمکت میکنه، چطور؟

همونطور که به پیامبرش کمک کرد

به پیامبرش گفت : اِقرَاء

بخوان

یعنی چی؟

کی بخونه؟

کسی که هیچ سوادی نداره چطور بخونه؟

خدا میگه : نداشته باشه ولی دلش میخواد بخونه ، دلش میخواد هدایت کنه و هدایت بشه ، و برای این کار نیاز داره به خوندن ، خوندن قرآن ، من کاری میکنم به خواسته ش برسه حتی اگر بیسواد بیسواد باشه

پس ناامید نباشیم و فقط بخوایم حتی اگر هیچکدام از شرایط داشتن اون خواسته رو نداشته باشیم

مثلا من آزادی از قید و بند یک سری قوانین رو میخوام که در حال حاضر مجبورم کرده در کنار افرادی زندگی کنم که سرشار از انرژی منفی ان

عملا قانون به من چنین اجازه ای نمیده و حق طلاق رو در اختیار مرد گذاشته

بقول آقای ژوبیک من بجای اینکه به محدودیت فکر کنم (دادن حق طلاق به آقایون و…) به تضاد فکر کنم به نیازهای عاطفی و جنسی که برآورده نمیشه فکر کنم ، این جنس اتفاقات رو بیشتر به خودم جذب میکنم،

باید به جاش  اولا خدا رو بخاطر وضع قوانین شکر کنم، چون بقول بزرگان قانون بد از بی قانونی خیلی بهتره

اینطوری همون قوانین به نفع من عمل میکنن

باید خدا رو بخاطر قرار دادن نیاز جنسی و اعضای بدن و توانایی هایی که در تک تک انسانها و من قرار داده شکر کنم

باید خدا رو بخاطر تمام احساسات مثبت و محبت و عاطفه و مودت که بین تمام زن و شوهرهای موفق و عاشق قرار داده شکر کنم.

اگر یک زوج عاشق رو میبینم حسادت نکنم که چرا به اون که از من صد درجه پایین تره ظاهرا داده و به من نداده

اینطوری تا آخر عمرم باید در حسرت یه رابطه عاشقانه بمونم

باید بدونم اگر به اون شخص خاص داده ، اون حتما قبلش احساس لیاقت رو در خودش به وفور حس کرده که این همسر عالی رو جذب کرده

و قطعا من اون زمان در اوج احساس بی لیاقتی بودم که چنین کسانی رو به خودم جذب کردم

حالا هم اشکالی نداره

بجای غصه خوردن ، باید خدا رو شکر کنم که مثل خیلی خانمهای دیگه که تا آخر عمر در ناآگاهی بسر بردن و تضادهای شدید رو تحمل کردن و بدون چشیدن طعم خوشبختی از دنیا رفتن ( مثل مادرشوهر خودم که ۸۵ سال مشکلات فراوان رو تحمل کرد و با جنگیدن و قهر و دعوا عمرش رو تموم کرد ) نیستم

من گنج عظیمی مثل استاد و دوستانم رو خدا بهم هدیه داده که میتونم از همین الان راه زندگیم رو عوض کنم

همونطور که اونموقع اونطور ساختم الان یه طور دیگه بسازم زندگیم و

اصلا انگار زندگی مثل یک گِل مجسمه سازی تو دستان ماست

تا چند روز پیش من با اون گل داشتم یک کوزه می‌ساختم

امروز تصمیمم عوض شد ، دوباره اون کوزه رو خراب میکنم و یک قناری زیبا باهاش می‌سازم

مهم اراده و خواست منه

خدا ابزارش رو بهم میده خدا راهها رو برام باز میکنه

هرجا هم که بلد نبودم یا در توانم نبود خودش گفته غصه نخور عزیزدلم

لایُکَلِّفُ الله نَفساََ اِلّآ وُسعَها

بارت سنگینه من برمیدارم برات عزیزم

تو در توانت نیست، من که توانای مطلقه

تقسیم کار میکنم

خدا جونم آسوناش مال من ( سوت زنان همراه با لذت از مسیر ) سختهاش مال تو

چون اگه تو راه بدست آوردن خواسته خیلی سختی بکشیم دیگه اون باور سختی کشیدن برای رسیدن به خواسته مثل سیمان می‌چسبه به مغز ما چون خودمون تجربه ش کردیم ، و حالا حالاها کنده نمیشه

مسیر رسیدن به هر خواسته باید راحت باشه ، با لذت باشه، باغصه خوردن و گریه و زاری و التماس کردن نباشه، چون حتی اگه به اون خواسته برسیم زهر میشه برامون هروقت یادمون میاد با چه جون کندنی بهش رسیدم

ولی اگه تلاش همراه با لذت باشه خود آیت مسیر از اون خواسته بیشتر لذت میده به ما

شاید حرفام بهم مربوط نبودن ولی اومد و نوشتم

حداقل برای دل خودم

خدای مهربون مهربون امروزم رو به تو میسپرم خودت سناریوی امروزم رو به قشنگترین شکل ممکن بنویس تا من کم کم یاد بگیرم سناریو نویسی روزانه رو

عاشقتم خدا جونم

سپاسگزارم که دوباره عشقت رو بیشتر از قبل تو وجودم شعله ور کردی

سلام به شما دوستان عزیز

چشم ژوبیک جان ممنونم از لطف شما انشاالله خدا حفظت کنه

و از دوست عزیزمون ام تشکر میکنم

خانوم دلارام اگاهی و نکته بسیار با اهمیتی رو بیان کردین از سوره حمد

انشاالله خدا همه ی مارو هدایت و با پاکان و صالحان هم نشین کنه

سلام دلارام عزیز

رحیم

رحمان

غفار

معنی کلمه رحیم از ریشه رحم هست

یعنی بخشایش گری که گناه رو می بخشه

در واقع بیشترین نیروی بخشش خداوند مربوط به گناه میشود

رحمان باز از همان ریشه یعنی رحم هست

منتها بیشترین نیروی آن بر بخشش نعمت و گشایشها قرار میگیرید

غفور

ریشه‌ی آن غَفَرَ هست فک کنم

باز هم یعنی بخشنده‌ی گناه

اما یه تفاوت با رحیم داره

اونم اینه که در غفار خدا میداند که اگر گناه بنده ای را ببخشد باز هم آن بنده همان گناه را انجام می‌دهد

و با وجود اینکه خدا می‌داند ما باز هم از همان ناحیه‌ی گناه ، دوباره مرتکب گناه می‌شویم باز هم ما را می بخشد

در نام بزرگ غفار خداوند رحمان می‌داند که بندگان به دلیل نا آگاهی مرتکب گناه می‌شوند و تا زمانی که بندگان راجع به انجام گناه به آگاهی نرسند دست از گناه بر نمی‌دارند ولو اینکه تا آخر عمرشان باشد اما خدا با نام بزرگ غفار آن گناهی که از سر نادانی انجام می‌دهیم را بارها می بخشد و نادیده می‌گیرد حتی اگر تا آخر عمر باشد

در نام بزرگ رحمان

خداوند در قرآن فرموده ؛؛ مرا الله یا رحمان بخوانید هر دو برازنده‌ی من است

رحمان مجموعه ای از تمام نام های خداوند است که مربوط به بخشایشگری خداوند است

در واقع هر نام از نامهای خداوند نیروی را در ما فعال می‌کند که می‌توانیم با آن دست به جذب نعمت و گشایش بزنیم

رحمان در بر دارنده چندین نیرو هست

یعنی هم نیروی نام رحیم دارد

هم نیروی غفار و هم بخش کمی از نیروی نام بزرگ وهاب و هم تمام نیرویِ خود نام رحمان را در بر می‌گیرد.

نام وهاب چنان بزرگ است که نمی‌توانم بدون مثال برایتان بازگو کنم

اگر شما از خداوند یک ماشین شخصی بخواهید برای انجام کارهای روزمره‌ی خود از نام رحمان و یا رزاق استفاده کنید ،، اگر نیروی این دو نام را جذب کرده باشید بلافاصله مورد اجابت قرار میگیرید ،، حال نام وهاب نیرویی هزاران برابر دارد یعنی شما از خداوند درخواست یک ماشین شخصی میکنید اما خداوند به جای اینکه شما را صاحب آن نعمت کند شما را صاحب کارخانه خودروسازی می‌کند، ، یعنی درخواست شما برای رفع نیازتان ،،تنها یک خودرو بود و با آن یک خودرو کاملا بی نیاز می‌شدید اما خدا شما را صاحب کارخانه‌ی ساخت همان خودرو می‌کند و شما را به منبع بی نهایت متصل می‌کند ،، حال این قدرت نام بزرگ وهاب است

تمام سعی من این بود که بتوانم بخش کمی از علم نام‌ها را توضیح دهم و امید هست موجب آگاهی شده باشم

موفق باشید🌹🌹🌹🌹

سپاس فراوان از شما

معنای وهاب رو خیلی عالی توضیح دادید

کلاً صیغه های مبالغه بر وزن فعّال یعنی کننده یک کار بطور بسیار زیاد و مستمر

وهاب هم صیغه مبالغه است ، یعنی بسیار بخشنده و مدام در حال بخشش

کاش چنین خدایی رو با تمام وجود درست درک کنیم

رحمان» و «رحيم» از ماده «رحمت» گرفته شده. معروف اين است كه «رحمان» كسى است كه رحمتش عام است، و همگان را شامل مى شود، در حالى كه «رحيم» به كسى گفته مى شود كه رحمتش خاص است. بنابراين رحمانيت خداوند سبب شده است كه فيض نعمتش دوست و دشمن و مؤمن و كافر را شامل شود؛ ولى رحيميّت او ايجاب مى كند كه مؤمنان را مشمول مواهب خاصّى در دنيا و آخرت قرار دهد كه دور افتادگان از خدا و بى خبران از آن محرومند.

و لی باید گفت این دوکلمه نیز معادل فارسی ندارند که رسانندة معنایشان باشد، اینکه رحمان را به بخشنده ترجمه می‌کنند. ترجمة «جواد» است و«جواد یعنی کسی که چیزی دارد و بدون عوض می‌بخشد.» مهربان نیز که ترجمه رحیم است در واقع ترجمة «رَؤُوف» می باشد که هر دو از صفات دیگر خداوند هستند

لفظ جلاله (الله ) كـلمـه (الله ) نـام خـاص خـداونـد و در بـردارنـده جـمـيـع صـفـات كـمـال الهـى اسـت . بررسى اسمهاى خداوند در قرآن اين مطلب را روشن مى سازد كه هر كدام از اسـمـهـاى او گـويـاى يـك بـخـش از صـفـات خـداونـد اسـت . بـراى مـثـال اسـم رزّاق گـويـاى وصـف روزى دهـنـدگـى خـداسـت ، و تنها (الله ) جامع تمام صفات و كمالات الهى است .