روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 302

4447 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حامد بلندی گفته:
    مدت عضویت: 2280 روز

    سلام خدمت دوستان

    اولا جا داره تشکر کنم از خدا که منو به این مسیر هدایت کرد

    و بعد از استاد و خانم شایسته گرامی که با زحماتشون باعث تسریع در موفقیتمون میشن.

    من تا اینجای دوره که فقط بک ماه سر تعهدی که به خودم دادم و موندم تونستم درامدم رو دوبرابر کنم.

    اما تعهدی که تحت هر شرایطی من باید از اموزه های اون روز استفاده کنم.نه خستگی ن مسافرت ن هیچ عاملی نباید منو از هدفم دور کنه

    و خوشحالم که ب کمک خداوند سر این تعهدم موندم و تونستم نتایج خوبی رو از این تعهد بگیرم.

    نمونش همین گفتن موفقیت بود.همیشه زبانا میگفتم من اعتقادی به چشم زخم ندارم ولی دوست ندارم توی چشم باشم!!!!

    اما الان نخواستم پشت توجیه خودم مخفی بشم و اومدم موفقیتی که بدست اوردم رو کامنت کردم تا هم ایمان خودم رو بالاتر ببرم و هم کمکی برای دوستان باشه

    خیلی از شما خانم شایسته ممنونم بابت توضیحاتی که راجب هر فایل توی هر روز قرار میدید.

    در پناه الله باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 955 روز

    به نام خدای مهربان و روزی دهنده

    سلام به دو فرشته مهربان

    سلام به دوستان همفرکانسیم

    هشتمین روز از ردپای من ست

    وقتی میام تو سایت و کامنت مینویسم و بعد کامنتها رو میخونم یه ریز لبخند رو لبامه چون فقط تو ذهنم اینکه هم از زیباییها و پیشرفت بنویسم و هم اونا رو تو پیامهای بچه ها میخونم

    خیلی خوش حالم خدارو هزار مرتبه شکر میکنم برای اینکه کنار شما عزیزان هستم نزدیکه 20 روز میشه یانه متعهد شدم رو ایمان و توکلم خیلی کار کنم و نتیجه هم داده و تاثیرشو تو زندگیم و و تو شغلم

    تو فروشم تو مشتریهام و کلا تووزندگیم از همه لحاظ دیدم

    دیدم که خداوند همه کارها رو به راحتی داره برام انجام میده چون ازش خواستم

    من یه مغازه لباس فروشی تو پارکینگ خونه باز کردم دو سال میشه

    اما تا مدتی پیش نگران مشتری و نگران فروش بودم خیلی بعضی روزا حسم بد میشد

    در صورتی که فایلها رو گوش میدادم

    اما زیاد عمل در کار نبود و نتیجه هم زیاد خوب نبود

    اما الان خدا رو شکر راضیم چون خدا رو یه جور دیگه میبینم

    با خودم میگم اون خدایی که این جهان رو میگردونه میتونه از پس کارهای من هم بر بیاد و الان همه چیز رو به خودش سپردم من رو باورهام و توکل و ایمانم کار میکنم و اون هم همه چیز رو برای من درست میکنه واقعا خیلی خوشحالم

    من بیشتر از همین خوندن کامنتها تونستم به خودم بیام و بلند بشم

    خدایا شکرت که همه کارهامو برام انجام میدی سپاسگزارتم ای خدای خوب و مهربان

    ممنونم از شما استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و از شما دوستان گل که اینقدر کامنتهای زیبا و تاثیر پذیر مینویسین

    و امثال من هم درس میگیرن از شما

    خدایا شکرت سپاسگزارتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    متینا عباسی گفته:
    مدت عضویت: 833 روز

    سلام به استادان و دوستان عزیزم…

    امروز روز اول شروع سفر من هست و من مشتاق تغییر هستم.

    توی چند روز گذشته تصمیم گرفتم که باوجود اینکه به محصولات از طریق اکانت دیگه ای دسترسی دارم،بیام و از فایل های رایگان شروع به تغییر باورهام کنم و تکاملم طی بشه و قدم هام رو محکم تر بردارم.

    قبلا هم از فایل های رایگان استفاده کردم و نتایج عالی گرفتم اما من متعهدتر شدم ک قوی تر جلو برم و اول تمام فایل های رایگان رو گوش بدم و بعد برم سراغ محصولات.

    زمانی که این تصمیم رو گرفتم هنوز از این سفرنامه خبر نداشتم. وقتی که کامنت های فایل هارو میخوندم،دیدم که دوستان نوشتن، روز دهم سفرمن،روز بیستم سفرمن و…و همین نوشته ها باعث کنجکاوی من شد که منظورشون چی هست و وقتی پیگیر شدم، هدایت شدم به این سفرنامه.

    خداروشکر میکنم چون قبل این با خودم گفتم یعنی خدایا من از کدوم فایل شروع کنم ک بهتر باشه، خودت هدایتم کن و اون هم من رو هدایت کرد که ازاین سفرنامه شروع کنم.

    عاشقانه مشتاق تغییر کردن هستم، مشتاق تغییر دادن باورهام هستم و این روزا بیشتر از گذشته احساسم خوبه و میدونم ک خداوند وهاب هست و از بی نهایت طریق احساس خوب را به زندگی من وارد میکنه.

    این روزا بیشتر از همیشه دوست دارم که فایل هارو متعهدانه گوش بدم.شاید اوایل واقعا خودم رو مجبور میکردم به این کار چون ذهنم مقاومت میکرد ولی الان شده روتین زندگی و جزوی از من هستن این فایل ها.

    از شما استاد عزیزم سپاسگزارم برای تمام این اگاهی ها.برای اگاهی هایی ک از قران به ما گفتید و من چقددر مشتاق تر قران رو میخونم و چقدر درک من از قران و ایاتش بیشتر شده(قبلا خوندن یک صفحه قران برام رنج اور بود، چون واقعا ایات رو درک نمیکردم).سپاسگزارم…

    ارزوی موفقیت و موندن در مسیر پیشرفت و مسیر رسیدن به بهشت رو برای خودم و شما دوستان عزیزم خواهانم…

    سپاسگزارم استاد…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    آلما آسایش گفته:
    مدت عضویت: 1985 روز

    سلام دوستان هم فرکانسی

    همونطور که استاد در روز چهارم فرمودن هم فرکانس ها همدیگرو پیدا میکنن الان اینجا ودر این دوره تمام هم فرکانس ها جمع هستن.

    من خواستم در این مدار باشم پس تمام چیزایی که در این مدار هستن رو ملاقات وتجربه میکنم.

    مثل گردش زمین بدور خورشید که در هر مرحله از گردشش در یک مدار خاص یه سری شرایط رو برای خودش ایجاد میکنه. اون شرایط واون اتفاقات همیشه در اون قسمت مدار گردش زمین هستن فقط این زمینه که با گردش خودش وقرار گرفتن در اون موقعیت اون شرایط رو تجربه میکنه.

    مثلا در یک موقعیت از مدار گردش زمین، زمستان هست واین زمین هست که با گردش خودش ورسیدن به اون نقطه، شرایط زمستان رو تجربه میکنه ویا هر فصل دیگه ایی رو.

    یعنی در هر مداری اتفاقات و شرایطی وجود داره که ما با تغییر خودمون وقرار گرفتن در اون مدار اون شرایط رو تجربه میکنیم و آدمهایی رو می‌بینیم وروابطی رو تجربه میکنیم که همشون از قبل در اون مدار بودن.

    منم با تغییر حوضه تمرکزم میتونم مدار خودمو تعیین کنم وشرایطی هم سنگ با توجهات و ارتعاشات وفرکانسم رو تجربه کنم.

    اگر میخوام که شرایط زندگیم بهتر بشه پس باید ابتدا بابت شرایط هم اکنونم سپاسگزار باشم ودوم تمرکزم بر روی خواسته هام باشه.

    سپاسگزاری من باعث میشه همیشه تمرکزم رو داشته ها باشه ومنو از توجه به ناخواسته ها دور میکنه ویک قدم به خواسته هام نزدیک.

    اولین کاری که صبح بعد بیدار شدن انجام میدم ماهیت فرکانس اون روزمو مشخص میکنه. اگر تا بیدار شدم کارای در جهت رشد ورسیدن به خواسته هام انجام بدم تا شب هم در این فرکانس باقی میمونم ولی اگر بعد بیدار شدن برم سراغ گوشی ودور دور الکی تو دنیای مجازی و فیلتری برای ورودی هام نداشته باشم دقیقا هجنس توجهاتم رو به زندگیم دعوت میکنم. وقتی این فرصت رو دارم که خودم انتخاب کنم که چه چیزایی وارد زندگیم بشه چرا این فرصت رو از دست بدم. پس هر موقع افکارم سمت ناخواسته هام رفت آگاهانه توجهم رو بسمت خواسته هام برگردونم. میدونم که اگر حسم خوب نبود یعنی از مسیر درست خارج شدم ودنبال دلیلش میگردم وسریع حلش میکنم وبه یه وویس انگیزشی از اساتید گوش میدم تا کلا از اون فرکانس خارج بشم ودوباره حس وحالم خوب بشه.

    با تشکر از استاد عزیزو خانوم شایسته ی نازنین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    لینا گفته:
    مدت عضویت: 896 روز

    به نام خدای خوبی ها به نام خدای زیبایی ها

    امروز 2 خرداد 1402سومین روز از روزشمار تحول زندگی من هست.

    من هرروز صبح یک ساعت زودتر میرسم محل کارم که این تایم جزو ساعت کارم حساب نمیشه و به محض اینکه میرسم وارد سایت میشم و به فایلهایی که انتخاب میکنم گوش میدم. توی مدت کمی که عضو سایت شدم این کار هر روزم هست. حس میکنم چیزی توی این صحبتها و این فایلها میکشه من رو سمت خودش.. یه صدایی میگه هیچ تایمی رو دیگه نباید به بطالت بگذرونی. وقتی این هدایتها رو گوش میدم حس میکنم چیزی درونم غوغا میکنه ….

    فایلی که برای روز سوم از روز شمار تحول زندگی گوش کردم ” اعتماد به رب” پیام حضرت ابراهیم بود. تمام لحظاتی که استاد با حس خوب و بیان شیوا داشتن صحبت میکردن من فقط بغض کرده بودم و گوش میکردم. ناخداگاه درحالی که به پهنای صورتم اشک میریزم دارم این نشونه رو از خودم به جا میذارم. چقدر پیام داشت برای من این صحبتها، چقدر ناب بود، چقدر نیاز داشتم به شنیدنش. چقدر قوی تر کرد من رو برای رفتن و رفتن و نترسیدن از آینده ..

    اعتماد به رب، چه واژه پر معنایی.. چرا هیچ وقت این عبارت رو اینطوری نشنیده بودم .. چرا هیچ جمله و عبارتی اینطوری من رو منقلب نکرده بود. چه نیرویی داشت که اینطور توی وجودم نفوذ کرد.. من هیچوقت ادم بی دین و ایمانی نبودم.. ولی هیچوقت هم به خدا اینطوری نگاه نکرده بودم..

    یه صدایی توی گوشم نجوا میکنه … چرا با اینکه هر روز این همه درخواست ریز و درشت از خدا داشتم و دارم، هر روز کلی ازش هدایت میخوام، کلی باهاش راز و نیاز میکنم، پس چرا هیچوقت این قدر مطلق و بدون چون و چرا بهش اعتماد نکردم.. چرا وقت ناراحتی و غصه و مشکل به زمین و زمان و دنیا و همه بد و بیراه گفتم … چرا اینقدر تسلیم نبودم …

    من که به زبون میگم فقط و فقط روی خدا حساب باز کردم، پس چرا بدون چون و چرا، بدون اگر و اما، با ایمانی کامل و دلی قرص و محکم چرا تسلیم محض نیستم…

    خدا را هزاران بار شکر که امروز با این هدایت الهی یه بار دیگه بیدار شدم.. روحم بیدار شد … روحی که خدا از وجود خودش به بنده هاش هدیه داده … شکر که الان هوشیار ترم .. شکر که هر روز قوی تر و مصمم تر میشم برای اینکه از قدرت الهی که بهم داده بهتر و بیشتر برای ساختن دنیا و آخرت خودم استفاده کنم..

    باید ایمانم قوی تر باشه.. باید گوش دل بسپارم به هدایت های الهی .. باید نه فقط به زبون که در عمل به خدا، به توحید، ایمان داشته باشم و اعتماد کنم به مهربونیش .. به حمایتش .. به هدایتش …

    خدایا سپاس برای این همه حس خوب..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    الهه گفته:
    مدت عضویت: 1241 روز

    به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی خداروشکر بابت دیدن این قسمت زیبا تحسین میکنم این همه زیبایی و عشقی که به کارتون دارین و نور خورشید شدین واقعا سپاسگزارم خدایاشکرت اره استاد من کلا در حال گوش دادن صحبت شما هستم ودر فکر کردن وخیلی سعی میکنم رعایت کنم ولی یخ سری پاشنه آشیل هستن که بامن هستن کافی که یه روز یه کم کار نکنم و اونم بعضی وقتا مهمون میاد البته اینو بگم من خودم آگاهانه تمام مهمونی رفتنا رو کنسل کردم اصلا جوری شد که بیرون رفتن مثلا مدرسه پسرم واسه جلسه این چیزا همش مراقبم و اصلا دوست ندارم و الانم اینجا هستم من یکبار کامل این سفر نامه رو دیدم تا آخر وکلا متن ها رو نوشتم الان دوباره گفتم ببینم و کامنت ها رو بخونم و من هم خیلی نتیجه گرفتم ولی یه،سری پاشنه آشیل دارم که از اول با منه و واقعا هر وقت یه کم یه کم شل بگیرم میگم یکی بیاد دیگه اون روز کنار اون طرف خوبم تازه از قوانین صحبت میکنیم ولی بعدش کلا انرژی منفی میشه و انگار افت میکنم و الان میخوام بگم همان طور که خودتون هم گفتین باید دو سال تمرکزی روی آین قوانین کار کنیم تا خیلی قوی بشیم تا دیگه فقط آدمای مثبت رو جذب کنیم و من زمانی که واقعا خودم هستم و روی خودم کار میکنم واقعا انقد همه چیز عالی و طبیعی پیش میره که همش اتفاقای عالی میفته و به نظرم شب و روز باید هدفون تو گوشمون باشه در تمام شرایط حتی مهمون میاد خداروشکرت که هر روز بهتر از روز قبل هست و من درکم بیشتر شده و تضاد ها باعث میشه من قوی تر و متعهد تر عمل کنم واقعا عالی بود چه منظره زیبایی چه اهنگ بی نظیری چقد سپاسگزار خداوند هستم که منو باشما هم مسیر کردواقعا سپاسگزارم در پناه الله یکتا شاد ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    زهرا کریمی گفته:
    مدت عضویت: 1064 روز

    به نام رب العالمین سلام به دوستان گلم و استاد بینظیر.

    امروز 31 اردیبهشت 402 ساعت 11/22 ی ش هست

    دیروز بود که از یه مسافرت تقریبا 2 روزه از همدان برگشتیم واقعا جای همه خالی بینظیر بود .

    بعد از یه دوش حسابی وقتی که دلم کلی برای سایت و استاد و دوستان تنگ شده بود . دیدم یک فایل جدید آمده در مورد راحت گرفتن مهمانی کلی ذوق کردم توی تی وی تماشا کردم و ناهار خوردم و بعدم یک کامنت طولانی گذاشتم.

    بعد تا عصر همینجوری که داشتم تو سایت میچرخیدم … خدایی هرچی فکر میکنم یادم نیست دقیقا چرا و چجوری ولی رسیدم به روزشمارتحول زندگی من …

    الان رفتم تو سایت دوباره یه چرخی زدم تمام کارهایی که دیروز انجام دادم رو تکرار کردم و مرور کردم چیزهایی که سرچ کرده بودم رو و فهمیدم چطور به اینجا رسیدم خیلی جالب بود .

    خلاصه اینکه چون من همش دنبال اینم که درآمدم رو بیشتر کنم و تا دوماه پیش داشتم پیشرفت میکردم و نتایج خوبی میگرفتم ولی بخاطر یکسری مسائل و پرت شدن حواسم از حس و حال خوبم باز افت کردم حالا هم دارم میگردم ریشه شو پیدا کنم که به توحید رسیدم به احساس عدم لیاقت رسیدم و برای همین رفتم قسمت ذره بین و سرچ کردم لیاقت بعد تیک فقط عنوان هم برداشتم و چیزی حدود 1000 تا نتیجه برام آمد شایدم 118 تا دقیق یادم نیست یکی از اونها که تابحال ندیده بودمش و جزو اولین نتایج بود . فایل روزشمارتحول زندگی من 2 بود

    که من خیلی خوشم آمد چون چندین و چند بار توی کامنت ها همچین جمله ای برام گنگ بود و داستانش رو نمیدونستم و دوسداشتم منم جزو اون افراد باشم .

    ولی گفتم از اونجایی که نوشته روز شما معلومه یه پرژه طولانی که فکر نکنم من حوصله و وقتش رو داشته باشم من نمیتونم تعهد بدم . ولی اینو مطمئنم به وقتش به سمتش هدایت میشم خدا بهم میگه کی شروع کنم .

    خلاصه که من دیروز بعد حدود دو یا سه هفته بعد از خواستن هدایت . هدایت شدم و با آغوش باز پذیرفتم.

    از فصل 1 شروع کردم . با کلی کنجکاوی صفحه و مطالبش رو زیر و رو کردم

    تا متوجه داستان بشم در نهایت هم فایل تصویری دانلود کردم.

    اول میخواستم صوتی بگیرم بعد گفتم نه زهرا استاد برای تو ارزش گذاری کرده فیلم گذاشته تو حداقل چندبار باید ببینی بعدا میتونی صوتی گوش بدی .

    بعد یه فکری به سرم رسید که هرچی هرچی هرچی فایل از استاد داری تو گوشی کامل پاک کن حتی اونی که امروز گرفتی همون فایل مهمانی راحت.

    خلاصه به خودم تعهد دادم فقط و فقط و فقط تمرکزم روی روزشمار تحول زندگی من باشه ولا غیر.

    خیلی ذوق داشتم و دارم خیلی . بعد فایل رو نگاه کردم و متعهد شدم مو ب مو انجامش بدم تا واقعا یک تحول عظیم پیدا کنم و آنقدر تکرار کنم که برام پایدار بشه و بتونم به مدار های بالا تر سعود کنم چون خسته شدم از بالا و پاین های زندگی دوسدارم بیوفتم تو مسیر سرازیر زندگی مثل استاد مثل خیلی از دوستامون تو سایت مثل افراد موفقی که در زندگیمون دیدیم .

    دوسدارم بیشتر از قبل به خودم افتخار کنم و این چیزها زمانی رخ میده که کنار یادگیری عمل هم داشته باشم و استمرار و تکرار و تکرار .

    همینجا و همین الآن میخوام خداروشکر کنم سپاسگذار باشم بخاطر تضادها موانع و مشکلاتی که در زندگیم درک کردم تا از محیط امنم بیرون بیام و به سمت خواسته هام برم با یک دید وسیع تر خداروشکر که بخاطر مشکلاتم بخاطر بدرفتاری اطرافیانم و عزیزانم با خدا بیشتر معنوس شدم و راهم برام روشن‌تر شد .

    حالا دیگه وقت عمل

    من سخت متعهد شدم تا تمام تمام کامنت هارو نخوندم اونم بادقت . تا براشون امتیاز و نظر ندادم . تا مو به مو به اعمالی که استاد تو فایل گفتن عمل نکردم به هیچ عنوان نرم روز بعد حتی اگه خیلی طول بکشه حتی اگه یک ماه یا چند ماه طول بکشه ‌. من میمونم و تا جایی که فکر کنم احساس کنم واقعا ازین بخش سیراب شدم و واقعا عمل کردم و نتیجه گرفتم به روز بعدی نرم .

    خیلی خیلی برام جالب بود وقتی روز اول باز کردم یکی از فایل های تقریبا 40 دقیقه ای استاد توش بود که من تا چند دقیقه پیش تو گوشیم داشتم و کاملا پاکش کرده بودم فهمیدم که هزاران نکته داشته که من اصلا توجه نکردم . تا الان هنوز ندیدمش ولی تقریبا یادمه در چه مورد در مورد احساس گناه و وجدان .

    خیلی فایل خوبی بود ولی من فقط یک بار کامل دیده بودمش و فکر میکردم ‌‌. بابا من بیشتر این چیزارو خودم میدونم و اصلا هم زیاد احساس گناه نمیکنم .

    ولی جالب‌تر ازون اینه که این چند روز اخیر هی تو ذهنم دینگ صدایی در میومد که عه زهرا بسه چرا الکی احساس گناه میکنی و…

    یعنی نشون میده الان به این فابل روز اول خیلی احتیاج دارم .

    من به حرف استاد عمل کردم و آمدم اولین ردپا خودم بعد از دیدن این فایل رو گذاشتم که بعد ها که خیلی فرق کردم با الانم بیام ببینم چی بودم و چی شدم و از چه مسیری امدم و خدارو هزار بار شکر کنم که هدایت یافتم و در ظلمت نادانی و غفلت نسوختم

    چندروز پیش صبح وقتی چشمام باز کردم و از خواب ناز بیدار شدم این شعر از سعدی اگه اشتباه نکنم آمد رو لبم که

    خدایا چنان کن سرانجام کار

    تو خوشنود باشی و ما رستگار

    خیلی برام تعجب برانگیز بود و فهمیدم چون قبل خواب به فکر قوانین خدا هستم ذهنم تو خواب داره ارتعاش میکنه برای همین تا چشم باز میکنم اینجوری میشه . چون این چندمین بار این مدلی میشم . خداروشکر خداروشکر خداروشکر

    استاد عزیزم مریم خانوم عشق ازتون صمیمانه و بینهایت مچکر و سپاسگذارم. امروز روز دختر هم هست تبریک به هممون هم قدیمی ها هم جدیدی ها :)

    به امید دیدار .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 955 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همه عزیزان

    هفتمین روز از ردپای من ست

    اول بگم خیلی خوشحالم که تو این خانواده هستم کنار این همه دوست خوب

    که هر روز یه چیزی ازشون یاد میگیرم

    ممنونم از شما هم استاد عزیز و مریم جون بی نظیرین دوست داشتنی

    من هر روز میرم نشونه رو میزنم

    امروز هم هدایت شدم به گفتگو استاد

    با دوستان

    در باره ایمان و توکل بود

    واقعا من در سها میگیرم و دارم همونطور در زندگیم عملی میکنم

    همین که نگران روز بعد نیستم

    نگران آینده و چند ماه بعد نیستم

    نگران الان چرا حقوق ندادن

    الان اگه این نشه چکار کنم

    نگران مشتری اگه نیاد چکار کنم

    و این نگرانی های پوچ و به درد نخور

    و مزخرف

    ایمان یعنی همین

    که نگرانه چیزی نباشی و فقط همه چیز رو به او بسپاری که او بهترین ست

    من خیلی خوشحالم و از خودم راضیم

    و از خدای خودم و از استاد عزیزم سپاسگزارم که راه رو به من نشون دادن

    و هدایتم کردن به ابن مسیر زیبا و دوست داشتنی

    از موقعی بیشتر روی ذهن و باورهام کار میکنم به همان اندازه و یا بیشتر نتایج خوب دیدم و پیشرفت کردم در بیشتر زمینه ها

    وقتی از چیزی ناراحت میشم زود عصبانی نمیشم بی ربط حرف نمیزنم

    طرف رو قضاوت نمیکنم و سریع میام تو سایت کامنت میخونم

    این کار خیلی به من کمک میکنه و آرومم میکنه

    خدایا شکرت سپاسگزارتم دوستت دارم

    بهترینهانصیب دوستان و استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    در دستان خدا گفته:
    مدت عضویت: 974 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین و همه دوستان در این خانواده

    بعد از چند روز که به خودم تعهد داده بودم این روزشمار و این سفرنامه را شروع کنم امروز به طرز عجیبی هدایت شدم بسمت آن.

    امروز از صبح که بیدارشدم خیلی بیحوصله و کسل بودم و حتی انرژی نداشتم که پیاده روی هر روزم رو انجام بدم.

    بعدش نجواها پشت سر هم شروع شد و کلافه ام کرد

    از نجوا در مورد فلان مشتری که فلان روز اعصابمو ریخت بهم گرفته تاااااا آمار بدهیهام و بعد کم کم یاد خاطرات بد گذشته افتادم و همینطوووور ادامه پیدا کرد

    تا اینکه سر شب از دست خودم خسته شدم.آخه کدوم آدم عاقلی روز جمعه که با خودش قرار گذاشته بود بشینه حسابی رو خودش کار کنه تا ساعت 7/5 شب تو تخت میمونه وفقط برای ناهار و شام از جاش پا میشه؟

    دیگه چندتا کار کردم اول ازهمه توی اینستاگرام رفتم و تمام استوریها و پستهای همکارام که اعصابمو میریخت بهم انفالو یا میوت کردم چون احساس کمبود بهم میداد و اینکه من نمیتونم مثل اونها باشم و …

    بعد اومدم نشستم و کامنتایی که ایمیلشون برام اومده بود خوندم

    بعد یه جایی تو کامنتا دیدم هی نوشتن روز دوازدهم روز فلان بعد دیگه تصمیم گرفتم منم شروع کنم و کاری رو که از چند روز قبل تصمیم داشتم بیام و انجام بدم اول ناراحت بودم که از بقیه عقب ترم ولی استاد که توی فایل فرمودند هیچ عجله ای نیست و از هر زمان شروع کنید دیر نیست، دیگه امیدوار شدم.

    عجب آهنگ زیبایی روی این فایل بود واقعا دست خانم شایسته عزیز درد نکنه من رفتم دانلودش کردم خیلی بهم انگیزه و انرژی داد.

    از همین الان که ساعت 23:22 شبه با خودم تعهد میدم به چیزای منفی و بدهیهام فکر نکنم و فقط تلاش کنم حالمو خوب نگهدارم و از امروز هر روز بیام و فایل یک روز رو درست بخونم و ببینم و بشنوم و کامنت بذارم و نت برداری کنم تا انشالا منم مثل همه دوستانی که نتیجه گرفتند بیام و ازینکه چقدر راحت همه ی بدهیمو پرداخت کردم و نتایج بزرگ دیگم بنویسم.

    استاد عزیزم خیلی ممنونم از آگاهیهایی که به ما میدید و هربار از مسیر منحرف میشیم دوباره با یکی ازفایلهاتون برمیگردیم به ادامه مسیر.

    یک تشکر ویژه ازخانم شایسته عزیز که انقدر دلسوزانه و با جون و دل این برنامه را برای ما آماده کردند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    فرزانه گفته:
    مدت عضویت: 860 روز

    فایل روز هفدهم خیلی خیلی زیاد عالی بود ، باور ما نسبت به خدا خیلی مهمه و اینکه این باور توحیدی رو بتونیم در خودمون ایجاد کنیم قدم بزرگیه در میسر رسیدن به اون چیزی که باید باشیم

    همونجور که در درونم حسی رو دارم که اگه فقط حتی همین باورم رو درست کنم بخش بزرگی از مسایل زندگیم حل میشه و به خواسته هام میرسم چون واقعا همه چیز دست خداست و جز اون نیروی دیگه ایی وجود نداره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: