روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 283
https://www.tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-75.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-01-13 15:17:012022-02-28 08:12:28روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و درود ،خوشحالم که سومین روز سفر پر ماجرای خودم رودنبال میکنم چقدررررر خوبه این ماجراجویییادمه چند وقت پیش مادرم میخواست یه مرغ رو خونریزی کنه اخه تو شهر ما رسمه هر از چندگاهی یه مرغی گوسفندی چیزی خونریزی میکنیم ،من و پدرم تو خونه بودیم مادرم رفت به آقایی همسایه ما بود گفت میشه بیای سر مرغ رو ببری؟بعدش اون آقا گفته بود مگه بابای حامد و حامد خونه نیستن؟مامان گفته بود هستن ولی نمیتونن خلاصه تا مدت ها ما مورد مسخره قرار گرفتیم و هیچوقت نتونستیم حتی یکبار اینکارو انجام بدیم درصورتیکه اصلا تو طایفه ما یه بچه 15ساله سر گاو هم میبره ،الله اکبر برای تصمیم ابراهیم …یه تجربه دیگه هم اینه که یه داداش دارم 17سالشه وقتی بجای من میخواد بره سره کاسبی هزار بار منو مامانم و بابام بهش زنگ میزنیم که کسی باهات دعوا نکنه خیلی مواظب خودت باش و …بعدش ابراهیم خلیل الله بچه شیر خواره رو میزاره تو بیابون و میره اینه تسلیم خدا بودن نه اینکه من الکی همش به زبون میارم که تسلیم خداوندم ،مادرم بخاطر ما از خیلی لذت های زندگیش گذشت و میتونم بگم اصلا زندگی نکرد و همش میگه بچه هام خوشبخت بشن ابراهیم مطمعن بود و باور داشت که خداوند حامی و یار و یاور هاجر و اسماعیله چون اول خودش تسلیم بود و حق خودش روادا کرده بود و این رابطه 2طرفه اس ،چقددددرررر زیاااااد من فاصله دارم با جایگاهی که ابراهیم بهش رسیده ،تفاوت من و ابراهیم در همین ترس هاست من میترسم و میگم نکنه حمایت و هدایت نکنه نکنه بارم رو زمین بمونه ،من تو دل ترس هام نتونستم برم اما دوست دارم اینقدر روی خودم کارکنم که توی هر شرایطی و توی هر موقعیتی تسلیم خداوند باشم و احساسم روخوب نگه دارم و ایمان داسته باشم که خداوند هست و حمایتم میکنه ،چون نشانه ایمان داشتن احساس خوبه و هر وقت احساسم خوب نبود به خودم سیلی بزنم و بگم ببین ببین ایمان نداری ،اگر تسلیم باشم و بدونم که خداوند خیره منو میخواد منو به مسیرها و انسان های درست میبره اونوقته که تنهام نمیزاره وپشتمه و از این پشت پر احساسم عالی میشه و هیچوقت ناامید نمیشم خسته نمیشم واز هیچ چیز نخواهم ترسید و بدون ترس حرکت خواهم کرد و هر اتفاقی برام بیوفته با جان دل میپذیرم و میگم حتما خوب بوده برام ،میخوام برم و تو قرآن درمورد ابراهیم بخونم تا به ارامش برسم .مگه میشه یه انسان چاقو برداره سر بچه خودش ببره ؟من حتی نمیتونم یه مرغ که ساخته شده برای خوردن رو سر ببرم ،خدا جونم هر لحظه منو هدایت کن و هر لحظه به یادم بیار که چقدر میتونم ایمانم رو ببرم بالا اگر ابراهیم تونسته من هم میتونم خدا جونم من میخوام ابراهیم ات باشم اگر ابراهیم تونسته اینقد روخودش کار کنه منم روخودم کار میکنم خداجونم هدایت و حمایتم کن تا همه جا از تو بگم و ابراهیم تو باشم ….خداوندا قلب و ایمان و باورم را به ابراهیم نزدیک کن (آمین )خداوندا میخوام برم تو دل ترس هام بهت توکل میکنم و با ایمان شروع میکنم مطمعنم بارم روی زمین نمیمونه وکارهام به بهترین شکل ممکن انجام خواهد شد اینم دست نوشته وچکاپ ام برای اونروزی هست که بگم ببین منو از کجا به کجا آوردی ،خدای مهربانم زندگی پر از زیبایی ،نعمت ،ثروت ،خوشبختی ،سعادت ،سلامتی وارامش میخوام
سلام و درود
فایل اول فصل اول رو وقتی دیدم که در بین دو راهی اغتشاشات خدایی قرار گرفته بودم
نیاز داشتم یکی هم از ارزش انسان هم از زیبایی های خدا بگه نه مثل کسانی که فقط ترسوندن اگه این کار رو نکنی و… میخوام در این راه شناخت و تصویرم از خدا تغییر کنه گرچه که باور های چسبیده چندین ساله به مغز سخته…
تازه شروع کردم به این فصل… خدای یکتا خودت کمکم کن
سلام ودرود به استاد عزیزو خانم شایسته عزیزم و همه عزیزان
اول به رسم عادت از زیبایی های این فایل بگم
اول که این دریاچه ی زیبا مثل دریاچه ی قشنگتون توو پارادایس زیباتون هست
آبی آبش، سبزی محیط اطرافش، ابرهای سفید و خوردنی آسمونش
صدای زیبای پرنده هاش و فیلم برداری زیبا و با کیفیت مریم جونم
از استاد هم که نگم، هر بار که فایلهای قدیمی استاد رو میبینم و بعد فایلهای جدیدترش خصوصا بعد قانون سلامتی رو، هر بار میگم یه انسان تا چه حد میتونه تغییر کنه تا چه اندازه رشد میکنه، چقد اخه
کاملا سطح عزت نفس استاد که چقد بالاتر، رفته، چهره ی زیباش که زبباتر شده و معنویت ازش میباره
کلا مشخصه که این شخص بابا رو خودش کار کرده و میکنه که هرروزش انقد مشخص رو بالا رشد کرده و این به من میفهمونه که توام شروع کن، بس کن، چقد اخه، چقد مساله توو مسائل مالی و روابط و سلامتی و بسه خسته نشدی
جز کدوم دسته ای هااا حتما باید به مو برسه تا شروع کنی
گاهی اوقات چرا دروغ انقد از دست خودم خسته میشم که میگم برگرد به اون روز اولی که هیچی نمیدونستی و یه برگ بودی که به اذن باد حرکت میکرد ولش کن توام بشو مثل 99%که بیخبرن الان که خبر داری و عمل نمیکنی هم مثل همونایی البته با درد دونستن که چقد این درد سخت و شدید
به لطف خدا بعد 500روز عضویت این اواخر حدود 100روزی میشه که فایلهای سفر به دور آمریکا رو باهاش آشنا شدم که منو بیشتر با سایت انس داد
اگرچه که دو تا دوره ی دوازده قدم و ثروت 2رو خریداری کردیم با همسرم ولی دریغ از تعهد
تعهد و تعهد و تعهد این راز به دست آوردن هست تنها راز رسیدن، ادامه دادن هست
ولی منم مثل خیلی دیگه از دوستای عزیزم این تعهد رو نداشتم
حالا که شروع کردم به کامنت گذاشتن و با هدایت خدای عزیزم و معرفی همسرم به روز شمار آگاهی پیدا کردم و با توکل و امید خدای بزرگم با دنبال کردن این فایلها تعهد رو یاد بگیرم تا بتونم باورهای مزخرف و مخربم رو از جمله اینکه بابا دیگه الان 34سالته و از تو گذشته و مثل مادرانمون همه چیزو بنداز گردن همسرتو و هرجا کشیدتو و بردت ولش کن وظیفشه این باورهای مزخرفمو از ذهنم خارج کنم و باورهای سازنده که تو یک انسان مستقل هستی و خودت باید هرچیزی که میخوای رو برای خودت بسازی جایگزین کنم و شاهد نتایجی که میخوام باشم و بیام با شما عزیزانم به اشتراک بزارم
عاشقتونم و خدارو هزاران مرتبه بخاطر وجودتون شکر میکنم
خدایاشکرت
سلام. چقدر جالب من دیروز در سایت دنبال جایی بودم تا رد پایی از هر روزم به جا بزارم که پیدا نکردم .اما امروز که به رسم عادت این دو سه روزم صبح ها کامنت های دوستان رو در کانال تلگرامی میخونم. به کامنتی برخوردم که در اون از روز شمار تحول زندگی من نام برده بود و من مشتاقانه وارد سایت شدم و پیداش کردم در حالی که تمام این یک سال عضویت در سایت ندیده بودمش …
از خدا ممنونم که حواسش بهم هست. امروز سه شنبه 20 دی ماه 1401 و الان ساعت 8: 32 دقیقه صبحه. من از یک شنبه از خونه پدرومادرم به خونه مشترک منو همسرم نقل مکان کردم . دیروز حال خوبی نداشتم و حسابی دلتنگی میکردم و محیط جدید رو و ادماش رو دوست نداشتم . اضطراب شدید داشتم . اما تنها پناهم استادعباسمنش بود و رفتم و یکی از کامنتهارو خوندم که در اون دوستی گفته بودن دست های خدا بسیاره و اونقد این جمله به من ارامش داد که حالم کمی بهتر شد. بعد از اون درحال انجام کارهای خونه فایل های دوره عزت نفس رو که مدت ها بود گوش نداده بودم گذاشتم و در اون استاد مطلبی با این مضمون گفتن که اگر با تضادها روبرو نشی بزرگ نمیشی و رشد نمیکنی…
و من تصمیم گرفتم سعی کنم از محیط جدید فرار نکنم و تا جای ممکن حالمو خوب کنم.
هر لحظه با خودم حرف میزنم و به خودم دلداری میدم و میگم این روز ها هم میگذره… و مدام دنبال باور هایی میگردم که باعث شده من از این محیط خوشم نیاد…
و دارم تلاش میکنم با این سایت با کامنت دوستان با کانال تلگرام استاد تنهاییمو تو این خونه پر کنم
و تمام این موارد و خودم و خدای خودم تبدیل به دوستای من شدند .
میخوام تا جایی که در توانم باشه چون تو این مسیر نمیخوام خودمو تو فشار بزارم و اذیت کنم میخوام تا جایی که میتونم هر روز کامنت بزارم و از حال و هوام تو این مسیر بگم . ممنون از استاد بخاطر این میزان از قدرتمندی که باعث شدن این سایت شکل بگیره و این دوستی ها رقم بخوره
به نام خدا…. با چشمانی اشک آلود مینویسم.. شاید بیش از یک سال ست که در سایت هستم و فقط فایل های استاد رو گوش میدادم…. امروز 20 دی 1401 است روز تولد من من امروز با خود عهد بستم که مواد مخدر را ترک کنم و از ابتدا شروع کنم به یادگیری امروز فهمیدم عذت نفس یعنی چی خدای من وای خدای من که تو چقدر خوبی تو چقدر بزرگی که منه پرگناه رو میبخشی چیزی که از عزت نفس فهمیدم اینکه من نباید خودم رو سرزنش کنم نباید به خاطر اشتباهاتم خودم رو پیش خودم تحقیر کنم اشتباه کردم که کردم بهش توجه نکنم من هروز متولد میشم و این هدیه خداونده پس عذت نفس خودم رو حفظ میکنم و فراموش میکنم چه خطایی از من سر زده تا افکارم بر روی این اشتباه یا گناه یا برای من مصرف مواد بوده از فکرش بیام بیرون من یک انسانم که خدا و انرژی خدای در من جاری هست پس توجه خودم رو بر روی خاستهایم متمرکز میکنم عذت نفس یعنی خودم رو میبخشم من هر روز در نظر خدا پاک و مقدس هستم خداوند مرا پاک مینگرد… من لایق بهترینه بهترینها هستم من به هرچه میخوام میتوانم برسم افکار محدود کننده من همان خطاهای گذشته من هستم پس من خودم را رها میکنم و به انچه که دوس دارم متمرکز میشم… فهمیدم من عذت نفس دارم این را با اطمینان قلبی و احساسی قوی و شور انگیز میگویم لیاقت من بهترینهاست … این قانون خداست پروردگار سپاس میگویم تو را که با این قانون آشنایم کردی دیگر خودم را سرزنش نمیکنم … خدایا شکرت که در روز تولدم مهمترین و اساسی ترین قانون پایه برای رسیدن به خواستهایم را به من الهام کردی… من باور دارم که لایق بهترینها هستم …. خدایا کمک کن تا تکامل و رشت خودم را سریعتر به جلو ببرم.
سلام به شما دوست در مسیر رشد و تغییرم مثل مــن
سلام به شما هادی عزیز
تولدتون مبارک ایشالله تولد تحول تون رو جشن بگیریم.من یهویی از صفحه عقل کل به این کامنت دلی و قشنگ شما هدایت شدم. واقعا بارها تحسین تون میکنم برای این حد از درکی که شما اینطور تکون داده. ایمانی که باعث عمل در شما شده وگرنه بقول استاد ایمانی که عمل نیاورد حرف مفته. این ایمان ها و باورهای ماست که داره رفتارها و عادت های ما رو میسازه و تصمیم ها وانتخاب هامون هم سبک زندگی و شخصیت ما رو میسازه.
واقعا حضرت ابراهیم اسطوره ایمان آوردن و عمل کردنه و باید ازش یاد بگیریم
واقعا حضرت ابراهیم اسطوره تسلیم در برابر خدا بودن و رها بودن و از وابستگی ها گذشتنه(آخه زن و فرزند و هرچیزی که ما باهاش حالمون خوبه بهشون وابسته میشیم، مشرک میشیم و ایمان مون برباد میره) خدایا منو از وابستگی ها رها کن و بهم یاد بده تا فقط بتو وابسته باشم نه هیچ چیز و هیچ کس دیگه. اینا شرکه. شرک چیزی نیست جز شریک قائل شدن برای خدا و قدرت خدا. خدایی که همه چیز میشود برای ما چرا به غیر خدا پناه ببریم پس خدایا تنها از تو یاری میجویم و تنها و تنها بتو پناه میارم و تنها تو را میپرستم. منو پاک کن از هر شرک ریز و درشتی که در وجودم هست.
واقعا از شما سپاسگزارم که از خودت ردپا گذاشتی و باعث شدی این آگاهی ها رو بهتر متوجه بشم وایمانم قوی تر بشه. از شما دوست ارزشمندم سپاسگزارم.قسمتی از کامنت زیباتون رو برای یادگاری و تکرار این آگاهی ارزشمند که یکجورایی پاشنه آشیل من هم هست مینویسم تا با تکرارش بهتر متوجه شوم اینکه نوشتین:
“من لایـــق بهترینه بهترینها هستم من به هرچه میخـوام میتوانم برسم افـــکــار مـحــدود کــننـده من همـان خـطاهـای گـذشـته من هست. پس من خودم را رهــــا میکنم و به انچه که دوس دارم متمرکـــز میشم…”
چقدر درک همین قانون میتونه راهگشای همه ما باشه احساس خوب= اتفاقات خوب_ احساس بد= اتفاقات بد
هادی عزیز منتظر خبرها و ردپاهای زیبا و آگاهی دهنده ات هستم.
برات از صمیم قلبم بهترین بهبودهای درونی و بیرونی رو از الله یکتــا خواهانم.
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده
سلام و وقت بخیر
اومدم تا ردپا بزارم،اومدم یجور دیگه زندگی کنم،یجور دیگه فکر کنم،اومدم تا خودم بسازم.
این متن میذارم برای رد پا:
در این روز از زندگی که سفرنامه شروع کردم، ی زندگی خیلی معمولی دارم بدون هیچ تلاطمی ، ذهن پر از تصمیم دارم، پر از هدف برای زندگیم که نمیدونم چطور و چجوری پیش برم، می سپارم دست خدا.
بعد از 3سال که فقط از نکاتی که همسرم از قول استاد عباس منش بهم می گفتن بهره میبردم و گه گداری هم زندگی در بهشت تماشا میکردم، حالا امشب از جانب همسرم که تعریف این قسمت از سایت کردن هدایت شدم به این قسمت (روز شمار تحول زندگی)
این اولین حرکت من برای متحول شدن خودم هست.
همیشه گریزی به سایت میزدم اما هیچ موقع انقدر حس همراه شدن نداشتم که امشب به فال نیک میگیرم و شروع میکنم.
خدایا به امید تو
به نام خداوند هدایتگر
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و تمام دوستان
اول از تمام دوستان تشکر کنم بخاطر کامنتهای زیبایی که مینویسند و انرژی که درون این کامنتهای زیبا که سرشار از ثروت توحید و عشقه که به ما منتقل میکنند بی نهایت سپاسگزارم
استاد میخوام اول اعتراف کنم که انشای خوبی ندارم و این یک ترمز بزرگی برا من بوده که کامنت نویس نبودم ولی از خداوند مهربان کمک خواستم که هدایتم کنه برای نوشتن و مکتوب کردن در این سایت تا رد پایم باشه که درک کنم من از این فایل چه برداشتی داشتم و چه نظری کامنت کردم
دیشب دنبال دفتر زیبای دوازده قدم میگشتم تا ببینم من کجا بودم و الان کجا هستم به تضادی خوردم که متوجه شدم شما بارها تاکید میکنید که رد پا بگذارید در سایت دلیلش اینه که به آسانی در دسترسم هست و میتوانم درکم را از فایلی که چند بار من گوش کردم و دوباره برگشتم مثلا فلان دوره یا فایلهای با ارزشی که در سایت وجود داره درکم و ظرفم را مقایسه کنم که من چقدر درک کردم یا فقط گوش کردم و مهمتر از همه ادا در آوردم
استاد شما معمولا در دورها بارها این جمله را تاکید میکنید که تا الان چند ساله به چه روشی زندگی کردی حالا 6 ماه یک سال به روش من عمل کن و از جمله طلایی متعهد باش استفاده میکنید خیلی این تعهد دادن مهمه حالا من چقدر متعهد بودم مثالی که میزنید من مثل استادی هستم که به تمام دانشجویانم درس میدهیم عده ای عالی بعضی ها خوب و بعضی هام مشروط میشوند
و افرادی که به ما معرفی شدند
دوستان دوازده قدمم حامد عزیز علی خوشدل عادله و شکیبا و …..
البته مهمتر از همه دوستان و الگو های موفق که در سایت نمره عالی گرفتن و به ما معرفی شدند
آزاده هادی عرشیا رضا عطار روشن های عزیز اگر نمره اینها بیسته نمره من چنده مگر آموزشها یکسان نیست خدا رو شکر میکنم من هم به لطف آموزهای شما نتایجم خوب بوده ولی راضی نشدم و باید تعهدم را بیشتر کنم که فقط شنونده نباشم
و من هیچ وقت مخصوصا در موفقیت های مالیم به تضاد نخورده بودم که نمیخوام در این فایل بازش کنم که انشالا در دوره دوازده قدم که استارت زدم در جلسات همان موضوع مینویسم که چه اشتباهاتی رخ داد و چه در سهایی گرفتم و پلی ساختم برای موفقیت های بعدیم و سپاسگزار خداوند هستم که دستانم را رها نکرد و به لطف آموزهای شما
استاد سفر به دور آمریکا رو کامل نگاه کردم و اخیرا چند تا کامنت مینوشتم الان که دارم مینویسم میبینم راحت تر از قلبم و از درونم میاید و مینویسم یعنی یک خواسته در من بود برای رد پا گذاشتن و امروز زمان درستش بود که تعهد بدم هر فایلی که شنیدم درکم را بنویسم
من امروز از خدا واقعا هدایت خواستم و به این سفر نامه هدایت شدم من بچه هایی که میشناسند من با استاد کار میکنم(کسانی که دوره ای نداشتند) به همه پیشنهاد میدادم که از روز شما شروع کنید چون وقتی نشانه ای از خداوند میخواستم میدیدم که بچه ها نوشتن روز چندم سفرنامه و فایلهای با ارزش که در سفرنامه بود خیلی ها در دوره زیبا دوازده قدم گفته شده بود دورهای که من داشتم و حالا به لطف الله مهربان خودم هدایت شدم ممنونم
سپاس فراوان از شما استاد و مریم خانم عزیز که اینقدر صادقانه برای پیشرفت ما و خودتون دستی از دستان خداوند شده اید زبان قاصر است از کلمه تشکر و سپاسگزاری
من از زمانی که با استاد آشنا شدم تلویزیون و فضای مجازی به هیچ وجه ندارم و این دو ماه اخیر روزی چندین مرتبه به سایت سر میزنم کامنت بچها رو با عشق میخونم لایک میکنم بعضی ها رو با کامنت نوشتن بی نهایت تحسین میکنم و لذت میبرم به قول حمید عزیز که از کامنتهاش لذت میبرم پیشنهاد خوبی دادن آیا امکانش هست که بفهمیم در طول روز چه زمانی در سایت بودیم ؟
و در پایان میخواهم با سوره هود آیه 6 که خداوند میفرماید
هیچ جنبنده ای در زمین نیست مگر اینکه روزی او بر خداست او قرارگاه و انتقالش را میداند و همه اینها در کتاب آسمانی آشکار و ثبت است
قبل از نوشتن کامنت قرآن رو باز کردم و چشمم به این آیه خورد و این به نظرم رسید
استاد نمیدونم حتما خواستهای در من بوده که خداوند مهربان من را هدایت کرده به این سایت و حدود 2 سال چند ماه و خداوند من رو انتقال داده به جایی که خودم خواستم و این 2 ماه اخیر خیلی خیلی پر رنگ تر شده و احساس خیلی بهتری نسبت به قبل از 2 ماه گذشته دارم
استاد خیلی حرفها دارم که توضیح بدم انشالا با هدایت خداوند و آموزهای شما با موفقیت ها ی جدیدم بیام صحبت کنم
در پناه الله یکتا ثروتمند و پیروز باشید
سلام و درود خدمت همسفران عزیزم ،امروز خیلی خیلی متفاوت تر از همیشه از خواب بیدار شدم اصلا انگار قشنگگگ وارد یه مدار جدید شدم ،خیلی وقته در اینحوزه مطالعه میکنم و دوره های مختلف روگذروندم اما 3سالی میشه استاد عباسمنش رومیشناسم چند وقتی هم هیتکه عضو سایت شدم اما دست وپا شکسته گهگداری هم کامنتی گذاشتم ،نتایج عالی داشتم با همین دست وپا شکسته آمدن و رفتن واااای اگه در این مدت کامل میبودم چی میشدددد،امروز وقتیاز خواب بیدار شدم دیدم تمام روزشمار تحول زندگی رو برای چندمین بار گوش دادم ولی نه کامنتی گذاشتم و نه رد پایی یه دفتر برداشتم وگفتم امروز متفاوت تر از همیشه باید جلو برم و اول باید توحید و یکتاپرستی رو بتونم با حفظ تکاملم درک کنم ،و از امروز به بعددونه دونه جلو برم و متعهد بشم که دیدگاه ونظراام رو و تصمیم گیری هام و نتایج ام رو و تجربه ها ودرس هایی روکه گرفتم رو بنویسم .ومتوجه بشم که امروزی که ایننوشته ها رو دارم مینویسم چه آدمی هستم و سال بعددر همین تاریخ چه آدمی خواهم بود دقیقا مانند چکاپ فرکانسی 12قدم که در قدم اول یه سری چیزا نوشته بودم و وقتی در آخر نگاه کردم حاظر بودم قسم بخورم اینا رو من ننوشتم و این فقط شبیه دست خط منه و من هیچوقت همچین نبودم ،من دیگه فهمیدمقله کجاست سید عزیز و دوستان عزیزدلمممم و میخوام آگاهانه پام رو توی این برف زیبا و مسیر زیبا بگذارم و از خودم جا پا بزارم برای عزیزان دلمکه اگر کسی خواست بیاد بدونه قله کجاست و بعدا که از موفقیت هام و همین الان از همین موفقیت عام برای دیگران تعریف کنم بیان و جا پاهام رو بخونن و ببینن-البته بیشتر از همه برای خودم مهمه که بعدا باز بفهمم از کجا به کجا رسیدم .من قبلا برای یک لقمه نون حتی با جان خودم چندین بار بازی کردم و حتی در راس تیر اندازی پلیس هم قرار گرفته بودم چونکه میخواستم به هر نحوی و به هر شکلی شده پول بسازم و باورهای کودکی من چونکه در محله ای بزرگ شده بودم که 90درصد خانواده ها قاچاق مواد مخدر یا خلاف میکردن و در همون بچگی این باور در ذهن من شکل گرفت که تنها راه ثروت ساختن راه خلافه و همه پولدارها از خلاف به پول رسیدن و پدرم را هم دیده بودم که با این افراد معاشرت داشت .مندر جایی زندگی میکردم که مادران ما افتخارشان این بود که با بهترین دزد اون حوزه ازدواج کرده بودن البته مادرانی که که حق انتخاب نداشتن و در محله ای بزرگ شدم که 90درصد خانواده ها طلاق بودن و مادرمن هم فقط بخاطر ما صبر کرده بود ،90درصد خانواده ها خیانت و دروغ بود من هم ذهن ام اینگونه الگو سازی شد تا درمورد ثروت ،روابط ،سلامتی وارامش و معنویت باورهای سیمانی مخربی داشته باشم و باور کردمکه تمام جهان به همین گونه است البته باید بگم تمام این تضادها انتخاب خودم بودت ومسئولیتش را بر عهده میگیرم و نتیجه اش زندان ،روابط وحشتناک ،شکست در روابط و….بود،امامن نمیخواستم جز عموم مردم باشم و باید راهم رو پیدا میکردم .به جرات قسم میخورم کمتر کسی به اندازه من زحمت کشید در سن خیلی پایین کار کردن رو شروع کردم و در کنارش ورزش هم میکردم توی هر دو زمینه موفق بودم اما پولی در کار نبود چون سطلم سوراخ بود و باورهای مخرب امانم رو بریده بود .تو ورزش تا لیگ برتر ایران رفتم اما معتقد بودم ورزش همش پارتی و لابی و آشنا بازی پول باید خرج کنی همین باورها باعث شد تو لیگ برتر واسه یه سال 35میلیون بگیرم که حتی هزینه های ایاب و ذهاب هم نمیشد و از اونجایی که باور کرده بودم همش حق خوری هست با همه سر دعوا داشتم و من هم میخواستم حالا که همش پارتی بازیه بجنگ ام بت بقیه در صورتی که همه چیز عالی بود و همه چیز سر جای خودش بودو این درون من بود که مشکل داشت ،تصمیم جدیدی گرفتم که با باورهای جدید دوباره ورزش رو شروع کنم مطمعنم به اوج قدرت وثروت میرسم در این راه با این باورهای جدید البته باید وقت بزارم برای باورهای جدید وقت بزارم برای خودم و دیدگاههای که از قبل به من داده شده و وقت بزارم روی کار کردن باورهام و اینکه باورهای گذشته چهنتایجی برام داشته و چقدر روابط و زندگی را برای من سخت کرده و چقد مشکلات مالی و باور داشته باشم تمام اتفاقات زندگی من بخاطر باورهام بوده اونوقته که با تغییر این باورها قدرت تغییر زندگی ام رودارم -ورودی های ذهنم را کنترل خواهم کرد و افکارم را عوض خواهم کرد .گفتگوهای ذهنی و اینکه درمورد دنیای اطرافم چی فکر میکنم ؟من زمانی میتونم نتیجه بگیرم که خالق زندگی خودم هستم و باتغییز افکار و باورهامه که زندگی رویایی ام رومیتونم بسازم .من متعهد میشم که عالی و شاد زندگی کنم وخالق زندگی خودم باشم و آگاهانه آینده ام رو بسازم و از اینکه جز اون درصد کم جامعه هستم بخودم میبالم و به خودم تبریک میگم و از اینکه برگی در دست باد نیستم که به هر سمتی بره منو ببره به خودم افتخار میکنم میخوام متفاوت فککنم و متفاوت نتیجه بگیرم .نمیخوام مثگذشته سطل ام سوراخ باشه و از باران ثروت و نعمتی که در حال باریدن هست بی نصیب باشم و سطلم و بزرگ میکنم و پنچری هاش میگیرم ،میخوام وجودم گسترده تر بشه و بزرگ تر بشم ایرادهام رو با حفظ تکامل برطرف کنم …کامنت گذاشتم تا این انرژی به حرکت بیوفته اگر کسی حتی یک نفر کامنت من روخوند و انرژی گرفت این انرژی به من برگرده .️️️️
سلام و ارادت فراوان
ولی
(( بعد از 4 سال )) !!!
در عین ناباوری دیدم که آخرین دیدگاهم درون سایت حدود 4 سال پیش بوده ! واقعا چرا ؟؟!
من پیگیر فایل ها و دنبال کننده سایت هستم ، گوش میدم ، میبینم و لذت میبرم و این 4 سال هم دنبال میکردم ولی کامنت نداشتم !! ( البته دنبال کنندی بدون تعهد سفت و سخت بودم )
.
بعد از این همه وقت با شروع مجدد روز شمار تحول زندگی من ، رد پا از خودم گذاشتم ، تا به نحوی هم با کامنت نوشتن بعد از این همه وقت داخل سایت آشتی کنم و هم آگاهانه توجهم را روی خواسته ها ، زیبایی ها بزارم که یکیش نوشتنه و همینطور مخصوصا خواندن کامنت بقیه دوستان : )
اما یه کم که عمیق تر فکر میکنم ، تنها ترمزی که بهش برمیخوردم که چرا این مدت واقعا گذشته و من هیچ کامنتی نداشتم ، شاید باورتون نشه :
( تعداد روزهای عضویت من درون سایت )
یکی از خود خوری ها و درگیری های دورنم این بوده که : ” من بعد از این همه وقت عضویت ، چرا هنوز نتایجم بزرگ نیست ؟؟ چرا هنوز درآمدم قابل قبول نیست ؟ و کلی چرای دیگه !! و یه جورایی ترس از اینکه خوب بقیه میبینند با این همه وقت ولی نتایج قابل توجهی نگرفتم !!
تا رسید به یکی از فایل های اخیر استاد ( درست یادم نمیاد کدوم ) که به همین مورد اشاره کردند ، و مثال باشگاه را زدند که اگر شما برید باشگاه ثبت نام کنید فقط ، بعد از سه سال بدنتون ساخته میشه ؟ فقط با ثبت نام ؟؟ …. البته که نه …. !!
منم به بهونه همین روز شمار ، یه تفکر مسخره را کنار گذاشتم و کامنتم را گذاشتم ، تا ردپای خودم را بزارم ، با تعهد ، و البته به قولی با وزنه زدن و تمرین درست و حسابی درون باشگاه : ) نه فقط ثبت نام !!
استاد جان دقیقا مثال خیلی جالبی زدید ، با وجود اینکه خودم هم ورزشکارم ، این سه هزار خورده ای روز عضویت من ، فقط ثبت نام نبوده ولییییی ، مثل این بوده که :
هفته ای یک جلسه تمرین بوده
بعد مثلا یک ماه تمرین پشت سر هم بوده
بعد یهو سه ماه بدون تمرین بوده
بعد تمرین های بی انرژی
یا اومدم باشگاه و فقط با دمبل 2/5 کیلو تمرین کردم !!!
و رسیده به الان !!
اما
بیخیال عدد و رقم و زمان گذشته !! ، به قول خداوند ” هر وقت که توبه کنید خداوند را توبه پذیر مهربان خواهید یافت ”
.
با اینکه همین مدت کلیییی نتیجه گرفتم ، نتیجه های کوچیک و بعضیاش را هم شاید ذهن شرک آلود من کوچیک میبینه ، که البته همون نتیجه ها را هم ان شالله از روزهای آینده روز شمار خواهم نوشت !
.
یه قبل از عمل و اولین قدم در مسیر را به صورت کوتاه از خودم بنویسم که :
در تایخ 13 دی ماه 1401
” با خودم در صلح نیستم و آرامش کافی ندارم ، بدهی مالی و نداشتن درآمد قابل قبول که حتی خرجی های واجب و قسط و اجاره ماهانه ام را بدون نگرانی رد کنه ، عقب افتادن مدام کارهام ، رابطه عاطفی ام که جا داره خیلی بهتر باشه ، ذهنی که مدام افسارش در میره ، و اراده و تعهد خودم که اصلا برام رضایت بخش نیست و مدام سست میشه ”
اما نتایجی که گرفتم را هم در روزهای آینده مینویسم ، و صرفا خواستم از همین امروز و حال حاضرم رد پا داشته باشم : )
.
با اینکه چندتا از دوره هاتون را دارم ، با خواندن نتایج دوستان در کانال و مخصوصا نتایج دوستان از دوره هایی که من هم دارم ، با تحسین فراوان اونها و بعد میگفتم پس من چرا هنوز اون چیزی نیستم که باید باشه و نتیجه گرفته باشه و بره کامنت نتایجش را بنویسه !
با اینکه از دوره ها و آموزش ها هیییییییچ شکی ندارم ، و کاااااامل میدونستم و واقف بودم و هستم که مشکل از خودمه ( فرستنده فرکانس )
ولی برای خودم تعجب بود که چرا نمیتونم به قول استاد و خانم شایسته ، مثل وحی منزل بچسبم بهش و کاااامل عمل کنم !!! تعهد کااامل بدم !!
.
مدتی بود تو فکر این بودم دوباره از کجا بخوام شروع کنم ؟ از کدوم دوره ؟
خواستم هدایت بشم ، که …… هدایت شدم به روز شمار تحول زندگی من ……
چون همون اول کار هم که خانم شایسته مهربان این روز شمار را شروع کردند ، تعهدم در کامنت نوشتن خوب نبود ، و همینطور بعد از یه مدتی ول شد و ادامه ندادم !
به قول استاد از همین فایل ها ( به ظاهر رایگان ولی مملو از ارزش ) باااااید نتیجه بگیرید و بعد برید سراغ دوره ها ، منم گفتم خوب ، پس همینه ، با اینکه چندتا از دوره ها را دارم ، اما هدایت از اینجاست ، که هم مرور فایل ها بشه ، هم درک بهتر قانون ( که هر بار گوش بدیم چیز جدیدی میشنویم و یاد میگیریم )
هم با کامنت نوشتن آشتی میکنم و پا روی ترس و ذهن بیخودی خودم میگذارم
و هم قطعا هدایت میشم به محصولاتی که دارم تا بهتر و بهتر درک کنم و عمل کنم
و همینطور راه نصف کاره رها کرده ی چند سال پیش را حالا ، تا انتها با حس خوب و تعهد ادامه میدم و قدم برمیدارم ، با تکااااامل !
” حمیدرضا ، تکاملت در عدد روزهای عضویتت نیست ، در تعهد و درک و عملت در مسیر درک قانونه : ) ”
.
خیلی صحبت کردم ، برم که شروع کنم تبری که بارها باهاش درخت های کوچک زیادی را قطع کردم و نتیجه گرفتم و خوشحال شدم و الان کند شده ، را تیزش کنم !!!
و برای شروع ، غیر از نکته برداری همین فایل
عکس پروفایل قدیمی چندین سال پیش درون سایت را هم عوض کردم ، تا حمیدرضا جدید ساخته بشه : )
.
به نام یاد و توکل بر خداوندی که هر لحظه هدایتگر همه ماست ، مخصوصا دوستان درون این سایت که تونستند با کمک استاد عزیز این انرژی را بهتر و بهتر درک کنند : )
یا حق
سلام به استادعزیزومریم مهربانم .ازنوجوانی که واردجامعه شدم وکارمیکردم.روی هیچکس حساب نمیکردم امانمیدونستم روی کی بایدحساب کنم واصلا نمیتونستم ازخدادرخواست کنم.توحیدچه کلمه زیبایی دوست دارم باتمام وجودم وتمام سلولهام این کلمه رودرک کنم….
دراولی قدمم برای عملی نشون دادن توحیدکارمندی وبیمه شورهاکردم وبه دنبال ایده ای رفتم که وقتی واردآگاهی جدیدشدم بهم الهام شد….ومیدونم هرقدمم که هدایت بخوام خدای رحیم هدایتم میکنه…من به خدواندخوشبینم وایمان دارم…..