روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 20 (به ترتیب امتیاز)

4447 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Arezoo گفته:
    مدت عضویت: 1909 روز

    سلام از امروز قراره سفرنامه رو شروع کنم و همسفر بشم با شما و از این سفر زیبا لذت ببرم

    دیشب اولین دفتر توسعه فردی ام رو برداشتم تا از صفحات سفیدی که داره استفاده کنم و نوشته های قدیمیم اهدافم و همه ی آن چیزی که نوشتم رو خوندم حس و حال اون زمان که تازه شروع کرده بودم و با چه شوق و ذوقی بیدار میشدم صیبح با لبخند به خدا و پیاده روی و فایل های استاد تماما یادم اومد و به خودم قول دادم با همون احساس شروع به گوش دادن فایل ها کنم انقدر برام لذت بخش بود اون دوران که به تمام خواسته هایی که داشتم رسیدم و الان در خواسته های اون زمانم دارم زندگی میکنم و به دنبال پیشرفت بیشتر هستم

    حالا که نوشته های قبلم رو خوندم میفهمم چقدر تغییر کردم

    به خودم احسنت گفتم و خودم رو تحسین کردم انقدر با شخصیت خودم کیف کردم که انگار استوره ای رو از دور میبینم

    خیلی حس خوبی داشتم دیشب و در کنار 12 قدم سفر نامه رو هم میخوام شروع کنم

    خیلی جا برای پیشرفت دارم ولی تا اینجا هم احسنت میگم به خودم

    دختر وابسته ای که روی خودش کار کرد و مستقل شد

    دختر بیکاری که الان در شغل مورد علاقش فعالیت میکنه

    دختری که از حساب خالی به حساب پر رسید

    دختر حساسی که قوی شد

    دختر ترسویی که پا روی ترس هاش گذاشت

    آرزوی عزیزم برایت آرزو ی موفقیت میکنم تا الان خیلی خوب پیش رفتی ازت میخوام بدونی که چقدر قوی هستی میخوام بدونی که خدا همیشه هواتو داره

    ازت میخوام ادامه بدی این راهو و بیشتر برات ذوق کنم

    عاشقتم رفیق من

    میدونم که زندگیت داره همواره زیبایی های بیشتری رو جذب میکنه پس مینویسم برات که بعد ها که میخونی از قدرت خلق خودت شوکه بشی و پیشگوی زنگیت باشی

    همون طور که اهدافت رو خلق کردی و بهشون رسیدی از حالا به بعد هم با همون فرمول پیش برو و مطمِن باش که خالق زندگیت هستی دوست دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      سپیده رحمانی گفته:
      مدت عضویت: 1322 روز

      سلام آرزو جان

      چقدر برات خوشحالم که با خودت انقدر در صلح هستی و تونستی با تعهد و پشتکار به اهدافت برسی…

      منم تازه این سفرنامه رو شروع کردم و ایمان دارم که تا پایان این سفر من هم یک سپیده جدید شدم و تغییرات به حدی بزرگ خواهد بود که خودم شوکه میشم ولی میدونم که این منم با کانون توجه و باورهام دارم زندگی خودمو خلق میکنم…

      به امید و یاری الله مهربون پیش میریم برای رسیدن به موفقیتها و سعادت بیشتر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    سارا نوید گفته:
    مدت عضویت: 2342 روز

    سلام به استاد عزیزم و همه ی دوستان عزیزم .

    تصمیم گرفتم علاوه بر محصولاتی که خریدم ، دوره ی رایگان روزشمار تحول زندگی من رو هم شروع کنم .

    من همواره دارم روی فایل ها و روی خودم کار میکنم و وااااااقعا در این چند سال هرگز هیچ کدام از محصولاتم برایم تکراری نبوده اند و اتفاقا هرچقدر بیشتر قانون درونم ته نشین میشود ، جلسات و دوره ایم آگاهی هایش بهتر درونم می نشیند .

    کامنت گذاشتن چه در محصولاتم و چه در فایل های سفر به دور آمریکا بسیار به من کمک کرده اند و هر کدام از رد پاهایم بسیااااار برای خودم مفید بوده اند .

    خوشحالم که دوره ی رایگان روزشمار تحول زندگی من رو شروع کردم و ایمان دارم به آگاهی های فوق العاده ی نهان درون هر فایل .

    چقدر خوشحالم که روی خودم سرمایه گذاری میکنم و هر روز دنبال نکات و مطالب ارزشمندی هستم که عمر انسانی ام را برای خودم مثمر ثمر کنم و از زیستنم لذت ببرم .

    یک مثال برای خودم میگذارم و دیگر دوستان خواننده این کامنت :

    دو تکه چوب را اگر از زمین برداریم و یا دو سنگ که روی زمین افتاده است .

    روی یکی کار کنیم و انواع تراش و صیغل و … و اثری هنری روی آن سنگ یا چوب خلق کنیم و در عین حال چوب و سنگ دیگر را کاری نداشته باشیم .

    چوب و سنگی که رویش هیچ کاری نشده و با میلیون ها تکه چوب یا سنگ موجود در جهان هستی فرقی ندارد ، همان جای اولش است … روی زمین و زیر پای هرکسی .

    اما آن تکه چوب و یا سنگی که تراش خورده و صیغل داده شده است ، به میزان آن تراش و صیغل و ظرافت قیمت میگیرد و حتی بعضی انقدر ارزشمند و مخصوص میشوند که در موزه ها نگه داری میکنند .

    و زندگی ما هم دقیقا همین است و ما آن سنگ و چوبی که به دست خودمان صیغل داده میشویم و جایگاهمان را در جهان مشخص میکنیم .

    همانطور که به تمام هنرمندان خالق آثار خوب در پروسه ی تولید اثرشان از درون الهام شده و با تمام احساسشان اثری فوق العاده را خلق کرده اند ، دقیقا به ما انسانها هم در راستای تراش و صیغل دادن خودمان تمام الهامات لازم و هدایات لازم خواهد شد .

    شکر الله بابت دوره ی رایگان فوق العاده ی روزشمار تحول زندگی من .

    ان شاءالله مسیر زندگی تک تک شما دوستان خوبم پر باید از اتفاقات خوب .

    مسیری هموار و سرسبز باشد و پرندگان بخوانند و صدای رود بیاید و هر لحظه تان پر صفا باشد .

    نور و عشق فراوان به راه تک تک شما دوستان عزیز و ارزشمندم .

    یا نور و یا لطیف . در پناه امن الله باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    مریم جهانبخش گفته:
    مدت عضویت: 3206 روز

    سلام به همه عزیزان

    من تعهد میدم که بعد از دیدن هر فایل حتمن یک ردپا از خودم بزارم

    الان که دارم این ردپا رو میزارم

    خودم از کارم اومدم بیرون چون میخوام برای خودم کار کنم … دارم روی تخصص ام کار میکنم که حرفه ای بشم …در مورد کنترل ذهن باید بیشتر روی خودم کار کنم …همینطور در مورد سکوت کردنم…و بیشتر از همه به زیبایها توجه کنم

    وهمینطور به نوشتن وردپا گذاشتن از خودم

    خدایا من از تو میخوام رفتارم با حرفهای که میزنم یکی باشه..خدایا من اینبار میخوام عمل کننده باشم ..خدایا مرا یک دم به خودم وا نگذار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    زهـره گفته:
    مدت عضویت: 1212 روز

    بنام خالق یکتا

    فرمانروای جهانیان

    سلام استاد سلام خانم شایسته عزیز

    امروز 1403/3/1 روز سه شنبه عصر

    من چطور هدایت شدم به این صفحه ؟

    داشتم کامنت دوستان عزیز در فایل توحیدی قسمت 5 را میخوندم

    دوتا از کامنت دوستان من را منقلب کرد

    ک گفتن

    واقعا من 70 روز تو این مسیرم

    واقعا من 70 روز دارم روی خودم کار میکنم

    منی ک فلان فلان فلان بودم

    ینی جفت دوستان این جمله ها را گفتن

    و من ک 14 روز بصورت جهادی اکبر دارم

    روی خودم کار میکنم

    میگم خدایا من میتونم ادامه بدم ؟

    خدایا کم نیارم ؟

    خدایا کمکم کن

    کامنت دوستان باعث شد و من را بفکر فرو برد

    ک خب مگه من چیم کمتر از این خانمه ست ؟

    این خانم چطور تونسته باشه و انجام بده ؟

    چرا من نمیتونم ؟

    پس منم اگر بخوام میتونم

    برای اونها شده حتما برای منم میشه

    ک اومدم این صفحه

    و تو دفترم تعهدنامه نوشتم و از خداوند طلب کمک کردم ک دستمو بگیره

    چراغ راهم باشه

    که بتونم ادامه بدم

    تا آخرین فایل از آخرین فصلی ک تو سایت هست

    و متعهد شدم ک صحبتهای استاد و تمرینات

    را وحی منزل بدونم و انجام بدم

    البته فقط و فقط با کمک خدا

    ب خدا گفتم خدایا من خیلی ضعیفم

    خیلی ضعیف

    بدون تو هرگز و به هیچ وجه نمیتونم ادامه بدم

    خدایا هرلحظه بامن باش همراهم باش

    دستمو بگیر

    و من را به

    بهشتی ترین نقطه زندگیم هدایتم کن

    بهشتی ترین روزهای زندگیم هدایتم کن

    اینجا از شرایط امروزم مینویسم

    ک ردپایی باشه برای خودم

    ک تغییرات را انشاالله و ب لطف

    خداوند شاهد باشم

    امروز 1403/3/1

    1) من از لحاظ روحی دچار مشکل هستم اصلا نمیتونم بخندم

    2) من قلب ناآرامی دارم قلب بیقرار

    3) عصبی هستم و خیلی زود عصبانی میشم خیلی زیاد

    4) ارتباط خوبی با هیچکدوم از اعضای خانواده ام ندارم

    5) خیلی حساسم و ذهن منفی گرایی دارم

    6) پر از استرس و دلهره و نگرانی هستم

    7) پر از بدهی و اقساط بانکی هستیم

    8) خریدمون از کوچکترین ( گوجه ، بیسکویت ،تخم مرغ ،…بصورت نقد نیست)

    9) در این لحظه بشدت دلم میخاد ماشین داشته باشیم حتی 10 میلیون هم تو حساب نداریم)

    10) بیماری مزمن دارم ک بشدت اذیتم میکنه ( سوزش ادرار و غفونت ادراری)

    11) در حال حاضر مشکل معده دارم ک بعد هر غذا ترش میکنم و معده درد دارم و قرص میخورم

    12) سنگ کلیه دارم و سنگ صفرا دارم

    13) ارتباط عاطفی خوبی ندارم و اصلا از همسرم راضی نیستم

    14) ارتباط خوبی حتی با فرزندانم ندارم

    15) بشدت ترسو هستم و قدرت در زندگی من در دست پدرم و همسرمه

    16) حرف مردم اهمیت میدم

    17) عزت نفس ندارم اصلا ارتباط خوبی با خودم ندارم

    18) دانشجو ترم آخر کارشناسی هستم و هنوز رسالتمو پیدا نکردم و نمیدونم باید چیکار کنم

    این 18 موارد از اساسی ترین چالش های زندگی امروز منه

    ک از خدا کمک میخام دونه دونه این موارد با بودن در سایت و کار کردن روی خودم کم بشه

    بمونه اینجا برای روزی ک همه این موارد

    برای من خنده دار باشه

    و پاک شده باشن در زندگیم

    استاد عزیز خیلی سپاسگزارم

    از شما

    از مریم شایسته عزیز

    ک برای موفقیت و پیشرفت

    اعضای سایت تلاش می کنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      سیده ملیکا مرتضوی گفته:
      مدت عضویت: 874 روز

      به نام خدایی که هرچه دارم از اوست

      سلام به آجی فاطمه عزیزم

      ممنونم به خاطر کامنت زیبا یت

      امروز یکی از فایل های دانلودی استاد رو دیدم که توش یاداوری کرده بودن که ما در زندگی شبیه کسی هستیم که بر کوهی است ما اگر بالا نرویم ثابت نمی مانیم پس رفت میکنیم

      فکر میکردم این جمله را به خوبی به یاد دارم چون الگویش هر لحظه جلوی منه ولی با شنیدن این جمله فهمیدم که نه اصلا اینطور نیست و من به کل فراموش کرده بودم

      بعداز اون فایل یادم به حرف چندتا از دوستان افتاد که میگفتن ما با همین دوره ی رایگان تحول زندگی. زندگیمون عوض شد و به درامد های خوب و حس عالی رسیدیم و الان از نتیجه ی همونا دوره خریدیم … تا این حرف رو خدا در گوشم زمزمه کرد اومدم این صفحه و تصمیم گرفتم از همین امروز شروع کنم …وقتی به این صفحه اومدم گفتم خب فصل اول 30 روزه بزار همه ی روز شماریمو همین جا بنویسم …

      بعد گفتم بزار ببینم کامنتا چه مدلیه … و اولین کامنت تو رو خوندم …

      چقدر شجاعانه درباره ی شرایطتت صحبت میکردی …

      مرسی ازت … کامنتت باعث شد بیشتر روی تصمیم مصمم بشم …

      راستی بیشتر چیز هایی که میگفتی رو منم قبلا داشتم و وقتی شروع به تغیر و کمی بهتر کردن خودم کردم همش از بین رفت و راه های برام باز شد که بگم باورت نمیشه فکر میکنی جادو شده ….

      وقتی استاد درباره ی تغییر صحبت میکردن و کامنت تو رو خوندم یک صحنه ای در ذهنم تداعی شد … ملیکایی رو دیدم که با سختی پدرو مادرش اون رو تا کمی از کوه بالا اوردن و از یک جا به بعد که عقلش رسید سعی کرد روی پای خودش باشه ولی هنوز وابسته بود و داشت با خانوادش از کوه می افتاد …وقتی که سعی کرد دست خانوادشو ول کنه و از اونا انتظار بالا اومدن نداشته باشه یا در حقیقت انتظار نداشته باشه که توسط اونا بالا بره … کمتر سقوط میکرد ولی هنوز هم غرق در افتادنو زخمی شدن بود …

      می غلتید و از این سراشیبی می افتاد …

      انچنان که انگار توپی در کوهی.

      از ارتفاع می افتد …

      سر در گریبان کرده بود و گریه و اه و ناله و آخ ! که دردم امده …

      از شکایت ها و نابیرا سخن ها که نگویم ..

      زخمی و زخمی ترو زخمی تر …

      تا به جاایی که دگر خسته و خسته ترو خسته تر از هر جایی …

      دستش را ببرد

      آری بگرفت یک سنگی از کوهسار

      به خودش گفت

      ندارد فایده اینگونه بودن …

      تا بغلتم هی بغلتم

      میکشم جان خودم را..

      من دگر خواهم توانست

      میتوانم. میشود ..

      کافی است ارام و ساده

      ازقله ام بالا روم …

      این چنین شد که دو دست خویش را بر میگرفت بر سنگ ها

      ارام و ارام میخزید از سنگ ها

      اولش سخت تر

      ولی

      کم کم نمایان میشدم

      زخم هایم زیاد

      اما !

      شفا دار میشدم …

      چون که دیدش خدا و قانون این جهان

      سنگ ها را برگرفتو اسان نمودش راه را

      تا الان

      که الان

      یک سالی شوم شاگرد فا

      که نشانم داده است یک جاده ی بی سنگ و رو

      تو الانم را نبین که شادی از اشک ریزم

      من به خاطر دارمت که گریه از غم ریزم

      فاطمه

      این را بدان

      گرچه بی خود و دلسرد شدی

      ولی هر کاری کنی اغشته به وحی شدی ..

      فاطمه تو در زمان حال خود

      غرق در چاه و غلط در کوها بودی

      وحی تو این شده که دست خدا با تو شده

      توبگیر و بنویس وهی بخوان بر خود ندا

      که کنم راهم به الله و شوم راهی او

      هیچ از خود دل ترسو جرعت ترسو نبین

      تو اگر یابی همین راه .

      برو بر خود سختی مبین

      فاطمه این راه هست جلوی روی تو

      انقدر زیبا و لذت بخش به زیبایی تو

      هیچ از هیچ

      هیچ گاه

      نگرانی بر مشو

      تو فقط آیو بیا در راه او …

      دوستت دارم که اینجا هستی و پیش دلم

      پس بیا اغاز کنیم راه خدا را راه او ..

      .

      .

      عاشقتم

      امیدوارم از شعری که سرودم لذت برده باشی … ممنونم که باعث شدی اینقدر حس خوب بگیرم …

      منتظر نتایج خوبت هستم

      در پناه الله یکتا باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        زهـره گفته:
        مدت عضویت: 1212 روز

        بنام پروردگار رب العالمین

        سلام سیده ملیکای عزیزم

        6/5 صبح این صفحه را باز کردم و نقطه ی آبی را دیدم و زدم روش

        با کامنت شما مواجه شدم

        اولش هیچی نفهمیدم

        هنگ هنگ بودم

        مات و مبهوت

        چرا کامنت ساده و بی نتیجه ی من باید برای کسی جالب باشه ک بخاد براش دیدگاهی بزاره ؟

        یبار خوندم و گذشتم گفتم بزار یکم بگذره با تمرکز بخونم جریان چیه

        دوباره برگشتم دوبار خوندم

        همش میگفتم چرا باید چنین کامنتی برای من بیاد ؟

        خب واقعا تابحال چنین کامنت مثبتی دریافت نکردم

        الان دوباره ساعت 14:30

        دو بار خوندم

        گفتم خدا ؟

        تو هستی داری بامن حرف میزنی ؟

        خدا تویی ک داری بمن میگی ادامه بدم؟

        خدا ینی خدا تو میخای من ادامه بدم ؟

        تو امروز خواستی بامن حرف بزنی و این پیغامو بمن بدی

        ک مبادا کم بیارم

        مبادا خسته بشم

        آروم آروم با همین روش خودم

        ادامه بدم

        عجله نکن عزیزم

        ادامه بدم

        تو برای من وقت گذاشتی این پیام بلند و بالا را نوشتی

        ک بمن امید و انگیزه بدی خدا ؟

        خدایا من این پیام را معجزه نبینم ؟

        من این پیام را نشونه نبینم ؟

        خدایا من ممنونتم ک 16 روز دارم روی خودم کار میکنم

        و هرروز داری بمن کمک میکنی ک ادامه بدم خدا

        خداجونم من چطور سپاسگزاری کنم خدا

        ملیکای عزیزم من خیلی ممنونم از شما

        ک خداوند بوسیله شما

        این پیام پر از عشق را برای من فرستاد

        ممنونم خدا

        ممنونم ملیکای عزیز

        خدایا شکرت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    Fateme Falahat گفته:
    مدت عضویت: 359 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به استاد عزیز و همسفران

    امروز به لطف الله و تصمیم قلبی خودم هدایت شدم تا بیام و اینجا بنویسم و این تعهد رو

    به خودم بدم تا با رد پا گذاشتند روند پیشرفتم

    رو در زندگی مشترکم که تازه با همسرم شروع کردم

    ببینم به لطف الله که همیشه نگهدار مون بوده انشالله بعد اتفاق افتادن معجزات که تو زندگیم به لطف خداوند و استاد عزیزم و همسر بسیار مهربان و با ایمانم بیامو دوباره سری به نوشته هام بزنم و خدارو شاکر باشم

    بعد از 3 سال این اولین کامنتم هست که دارم می‌نویسم بعد از رخ دادن این همه معجزات

    امروز اینجام که بگم خدا چقدر رحمان و رحیمه

    بگم که چقدر دوستم داره و چقدر معجزه ازش دیدیم

    که الان اینجا هدایت شدم تا با شما به اشتراک بزارم این همه معجزه و زیبایی رو

    من از طریق همسرم حدود 3 سال پیش با شما استاد عزیزم آشنا شدم اولش که شروع کردم به گوش دادن فایل های رایگانی که از طریق همسرم و سایت در اختیارم گذاشته شده بود خیلی حس عجیبی داشتم

    یه حسی که نمیتونم به خوبی توصیفش کنم یه حس ذوق که آره فاطمه تو میتونی زندگی رو تغییر بدید

    و خالق زندگی خودت باشی

    بزارین جور دیگه ای بگم از اولین روز آشنایی من با همسرم

    ایشون فایل های استاد رو بهم داد و من گوش کردم و دربارش کلی با هم صحبت کردیم و این باعث شد

    که ما روابط مون صمیمی تر بشه

    بعد اون همسرم خودش منو وارد سایت کرد

    إلهی صد هزار مرتبه شکر که الان اینجام

    رابطه ی من و همسرم اصلا عقلانی نبود اما با این آگاهی که به واسطه ی استاد عزیز و ایمانش درونش به وجود اومده بود

    می‌گفت ما زندگیمون رو خودمون خلق میکنیم

    و همین طور هم شد

    با کار کردن رو خودمون و گفته های استاد

    معجزات یکی پس از دیگری تو زندگیمون اتفاق افتاد

    الهی صد ها هزار بار شکررررررررررررر

    اینجام تا بگم من همه ی این معجزات رو دیدم

    به واسطه ی باورهام که به گفته های

    استاد عزیزم که ما خالق زندگی خودمون هستیم و این خودمونیم که زندگیمون رو خلق میکنیم

    الهی صد هزار مرتبه شکررررررررر

    سپاسگزار شما استاد عزیزم و مریم شایسته ی مهربان

    هستم

    آیه روزم

    إِنَّ السَّاعَهَ لَآتِیَهٌ لا رَیْبَ فِیها وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یُؤْمِنُونَ

    بی‌شک قیامت فرا می‌رسد. هیچ تردیدی در (آمدن) آن نیست؛ ولی بیشتر مردم ایمان نمی‌آورند.

    غافر 59

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      سیده گفته:
      مدت عضویت: 583 روز

      به نام خدای زیبایی ها

      سلام دوست عزیز

      فاطمه جان

      زندگی مشترک رو بهت تبریک میگم و آرزوی خوشبختی و موفقیت و ثروت رو براتون دارم.

      چه جالب که شروع آشنایی تون با همدیگر همراه شده با وارد شدن در این سایت الهی.

      اره عزیزم ما خالق زندگیمون هستیم

      خدایا شکرت که اینو درک کردیم و مشتاقانه داریم بهترین شرایط و موقعیت و زندگی رو برای خودمون می‌سازیم.

      خدایا شکرت که این قدرت رو خدای معجزه گر در وجودمون قرار داده.

      و

      این ما هستیم که بتونیم خالق شرایط

      باشیم نه قربانی شرایط.

      به امید ساختن بهترین زندگی برای خودمون.

      در پناه نور و عشق خدا باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    مریم بیدقی گفته:
    مدت عضویت: 2501 روز

    استاد هم از شما و هم از همکارانتون بابت زحمات زیادی که میکشید واقعا ممنونم.

    خدا رو بی نهایت شکر و سپاس که شما رو ب عنوان دستی از دستان خودش سر راه من قرار داد.واقعاااا نمیدونم چ جوری ازتون تشکر کنم استاد.بی نهایت ازتون مممنونمممم و سپاس.ان شالله ب بهترین ها برسید.ب هر آنچه میخواهید برسید.ب قول خودتون ب سعادت در دنیا و آخرت برسید.????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    علیرضا جداری گفته:
    مدت عضویت: 2630 روز

    سلام به همه عزیزان و استاد گرانقدر

    بابت این فایل زیباتون سپاسگزارم که با این ذوق و شوق برای ما ضبط میکنید و هر بار با دیدنشون انرژی میگیرم.آقا فقط من به شخصه بعضی مواقع تنبلی میکنم و کم کاری میکنم در صورتی که وقتی به قانون عمل میکنم نتیجش رو به طور ملموس از هر لحاظ احساس میکنم ولی گاهی اوقات این تنبلی میا سراغم و حس میکنم عقب میافتم دوباره میام سر خط فکر کنم بعضی از دوستان هم اینطوری شدن ولی خدارو شکر من خیلی از ترمزهام رو پیدا کردم و دیگه کمتر از قبل اینجوری میشم. من یاد گرفتم آهسته و پیوسته برم و عجول نباشم تازه حرف استاد رو میفهمم که همش میگه طی کردن مدارها زمان میبره و ما نمیتونیم مدارهارو سریع تغییر دهیم هر وقت مدارمان برایمان عادی و ملموس شد موقع تغییر آن البته به مدار بالاتر است.

    به امید مدارهای بالاتر برای همه خانواده عباس منش

    سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    سمیرا جعفرزاده گفته:
    مدت عضویت: 3001 روز

    سلام استاد مهربانم ? قربونتون برم من

    سلام دوستان عزیزم ? خوبین خوشین ؟ چون شما بهترینید بهترینا رو واستون میخوام الهی همیشه فکراتون مثبت، ذهناتون باز ، تنتون سالم و جیباتون پر پول باشه?

    استاد خوبم راستش منم چند روز بود به فکر این بودم که فایل های قدیمیتون رو طبقه بندی کنم هر روز بشینم چند تاش رو مرور کنم چقد خوشبختم من که الان شما و عزیز دلتون زحمت کشیدین سفرنامه رو آماده کردین مچکرررم

    الان میخوام یه نکته ای رو بگم که چند ماه پیش کشفش کردم ( البته بارها کشف شده بود ولی نه توسط من )

    گفتم با شما عزیزان هم در میان بزارم شاید نکات خوبی ازش بگیرین

    چند وقت پیش یکی از خانم های فمینیست که من به صورت اتفاقی پیجشون رو دیدم و چندتا از استوری هاشون رو نگاه کردم . تو یکی از استوری هاشون نوشته بودن که یه مردی رو داخل قطار با نی نی کوچولوشون دیدن و تو ذهنشون شروع کردن به تعریف و تمجید که به به چه بابای خوبی چه مردی آفرین! میگن من روزانه ده ها مادر میبینم و هرگز انقدر تشویقشون نکردم، انگار که من مادری رو وظیفه یک زن میدونم ولی پدری کردن رو لطف یک مرد!

    دیگه شما تا ته قضیه رو بخونید یک خانمی که چندین ساله تو حوزه فمینیسم فعالیت میکنه و حرف از حقوق برابر میزنه و شناخته شده هست چنین باورهای پنهانی رو داره ! شاید غیر قابل باور باشه ولی حقیقته

    من خودم بعد از اینکه اون استوری رو خوندم خیلی با خودم فکر کردم بعد از اون روز شاید باورتون نشه چنان باورهای مخربی رو درون ذهنم پیدا کردم که دهنم از حیرت باز مونده بود که بابا من که میگفتم این باورو ندارم من که میگفتم این باور که اوکیه پس چیشد ! مثلا یه اتفاقی میفتاد من میدیدم چقد حرف مردم روم تاثیر میزاره در صورتی که قبلا میگفتم حرف مردم رو بی خیال من توجهی بهشون ندارم کار خودم رو میکنم هر حرفی دلشون خواست بزار بزنن!

    دوستان این باورهای ما سر دراز دارد انگاری که یه طنابه بی نهایت طول داره . باید مدام روشون کار کرد فکر نکنین با یک شب و دوشب و دوماه سه ماه کار کردن همه چی حل میشه نههههه !

    شاید به ظاهر حرف ناامید کننده ای باشه ولی اصلااا آسون نیست به قول قدیمیا گاو نر میخواهد و مرد کهن

    هر سری که یه باور بنیادی رو عوض میکنی و از خداوند درخواست کمک میکنی و تو این راه پیش میری میبینی ی سری اتفاقا میفتن میفهمی چقد ریز باور داشتی که خودتم خبر نداشتی چه برسه به اینکه بخوای تغییرشون بدی

    یه سری از باورهای ما تو لایه لایه های ذهنمون چنان رسوخ کردن که تخریب کردنشون شاید ماه ها و شاید سال ها زمان ببره

    هر چی که تو این مسیر پیش بریم بهتر میتونیم اشکالات خودمون رو پیدا کنیم استادتر و استادتر میشیم انگار که رفته رفته یه ذره بین میدن دستمون میگن بیا ذهنت رو نگاه کن بعد که پیداشون کردی میشینی دونه دونه روشون کار میکنی نتایج رخ میده بعد به قول استاد ظرفت بزرگتر میشه آماده میشی واسه گرفتن میکروسکوپ ? میتونی باهاش ریز ریز نکاتو باوراتو بکشی بیرون

    فقط زمان زمان زمان … بعضی از چیزا رو فقط زمان حل میکنه و لاغیر

    پس به خودتون زمان بدین، پیش برین و لذت ببرین از این راهی که آخرش به بهشت ختم میشه

    وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ(۱۳۹-آل عمران)

    سست نشوید ، غمگین نشوید شما پیروزید اگر ایمان داشته باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    سامان امینی گفته:
    مدت عضویت: 2842 روز

    سلام خدمت دوستان عزیزم و اعضای فوق العاده این خانواده

    خیلی وقته که کمتر مطالب سایت رو میخونم وارد مدار جدیدی از زندگیم شدم واقعا روزهای فوق العاده ای داشتم و دارم خلاصه بگم اندکی از مسیر دور شدم ولی اینقدر به وهابیت خدا ایمان دارم که نگران نیستم ولی بی خیالم نیستم من هم دوست دارم در این سفر همراهیتون کنم امشب واسه من فوق العاده بود بعد چند بار گوش دادن به فایل و حرف های استاد احساس میکنم دوباره برگشتم به ریل و باید بیشتر و بیشتر رو خودم کار کنم و بیشتر مطالب و فایل های سایت رو دنبال کنم و هر روز رد پایی از خودم جا بزارم اولا از خدا سپاسگزارم که اینقدر دوستمون داره که بهترینهارو برامون میخواد که اینقدر کامله واقعا اول و آخر همه چیه .. اینقدر دوستمون داره که اختیار توحیدی بودن رو به روح ما داده مثل دریایی که قطره رو به رسمیت میشناسه که تبخیر میشه و باران میشه و در نهایت دوباره به دریا بر میگرده ..به خاطر بودنم و اینکه هستم از خداوند منان بی نهایت سپاسگزارم اینکه همسفر هام شما هستید و دستی از دستان خدا هستید بی نهایت ازتون تشکر میکنم و سپاسگزار خداوند هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: