روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 142
https://www.tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-75.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-01-13 15:17:012022-02-28 08:12:28روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدایی که به تازگی پیداش کردم
اولین بار که میخام کامنت بزارم.
مدتهایت فقط در حال جمع اوری اطلاعات بودم بدون انجام تمرین.اما الان شروع کردم به عمل به اطلاعات و تغییر کردن.
فکر کنم در حال طی تکاملم بودم.
سلام به إستاد عزیز و همه کسانی که با خانواده إستاد عباسمنش همراه هستن.
من مدتی است که به فایلهای إستاد گوش میدهم و البته ناگفته نمونه که قبل از این فایلها به فایلهای کسانی دیگر گوش کردم ولی بعد از آشنا شدن با إستاد متوجه شدم که یک تفاوتی بین این فایلها هست. جمله ها شبیه بودن و موضوع ها تقریبا شبیه بودن ولی این وسط یک تفاوتی وجود داشت که اول متوجه نمیشدم و بعد از مدتی متوجه شدم که استاد عباسمنش حرف زدنش با بقیه فرق میکنه یعنی انگار میدونه تو چی میخوای .حرف دل خودمو به خودم میگفت و استادانه و با مهارت خاصی که به دل آدم مینشست. کم کم متوجه شدم که استاد تمام مطالبی رو که راجب آن صحبت میکنند حس کرده تا به اینجا رسیده یعنی از ته دلش و با تمام وجودش حرفها رو بیان میکنه. و برای فهمیدن حرفهاش احتیاج به سواد و خواندن کتابها ی زیادی نیست.
امروز تصمیم گرفتم که این فایلها رو از روز اول شروع کنم. و باید روی عزت نفسم کار کنم. متوجه شدم که همیشه خداوند مهربانم در زندگیم بوده وهست و همیشه مرا در سخترین شرایط یاری کرده ولی یه چیزی این وسط مانع میشد . امروز با گوش کردن فایل استاد متوجه شدم اون باورهای غلط من که از کسانی که با آنها به هر نحوی در ارتباط بودم باعث میشده که نتونم پیشرفت کنم. استاد با بیان واضح و کامل خود من رو متوجه اشتباهم کرد. خدا رو هزاران هزار بار شکر میکنم که امروز خداوند مرا در این مسیر و موقعیت بسیار عالی قرار داد تا بتوانم هر روز بهتر و بهتر و با قدرشناسی بیشتر ، از داشته هایم لذت ببرم. سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
شاد، سلامت و در پناه خدا🙏🙏
سلام خدمت استاد خرد و آگاهی ، مریم بانوی عزیز و خانواده بزرگ دوست داشتنی ام.
در دومین روز از سفرم از فصل اول ، با اینکه این فایل استاد رو قبلا بارها و بارها شنیده بودم اما امروز به یه ترمز مخفی در وجودم که همون احساس گناهه پی بردم .
جریان احساس گناه پس از تصادفی که در جاده شمال داشتیم و منجر به فوت طرف مقابل شد در من شکل گرفت. من امروز از سوره قصص آیه ۱۵ و ۱۶ داستان حضرت موسی به این نتیجه رسیدم که باید این احساس گناه رو از خودم دور کنم چرا که من به خودم ظلم کردم نه به اون شخص.
بعد از اون تصادف با احساس گناه ،من خودم رو در مداری قرار دادم که اتفاقات ناخوشایند رو جذب زندگیم کردم ، اما از اکنون به بعد با امید به لطف و کرم و بخشایش خداوند این احساس گناه رو از خودم دور می کنم و خدا رو شاکرم که به این ترمز مخفی در وجودم به لطف خدا و دستان پر مهر استادعباس منش و مریم جان پی بردم .
در پناه الله یکتا شاد ، سالم و ثروتمند باشین.
سلام. امروز زور اول است که می خواهم چله ام را شروع کنم. جمعه دوم آبان ۱۳۹۹. استاد جایی گفتند که ببین اگر چرخ دنده های زندگیت روغن کاری شده اند و کارهایت خوب رو راحت پیش می روند باور کن که در مسیر درست هستی. واقعا احساس می کنم چرخ دنده های زندگیم روغن کاری شده اند و برای انجام امور زندگیم لازم نیست مثل سابق زحمت بکشم. قبلا زحمت زیاد می کشیدم و نتیجه کم می گرفتم و اکنون با اینکه میزان زحمتم کمتر نشده اما نتایجم بهتر شده. و البته یک فرق بزرگ که حالم خوب است. سال قبل همین موقع ها بود که از خدا خواستم کمکم کند وقتی از خواب بیدار می شوم مثل پر سبک و رها باشم. آن روزها درگیر مسایل زیای بودم که بسیار آزار دهنده بود و هر روز صبح با کوله باری از دلتنگی بیدار می شدم. امسال بخش بسیار عمده آن مسائل حل شده و مابقی هم یقین دارم در زمان مناسب حل خواهد شد اما مهم این است که به آن آرزویم ودرخواستم رسیدم. مثل پر سبک از خواب بیدار می شوم. خدای مهربان را برای این موهبت شکر می کنم.
جای دیگر هم استاد گفتند اگر در مسیر درست باشی هرچقدر هم زندگی مردم تلخ و سخت باشد زندگی تو ربطی به شرایط پیرامونت ندارد. من امسال از ابدای سال واقعا این حقیقت را تجربه کردم. واقعا خدارو شکر می کنم. وقتی مردم از کمبود مایحتاج زندگی روزانه می نالند هرگز نمی فهمم. نه اینکه نیست که احبار و شبکه های اجتماعی پر از این موارد است اما به لطف خداوند وهاب حقیقت زندگی من چیز دیگری است. از خداوند می خواهم یاریم کند این چله نوشتن شرایط خوب و زندگی خوب را با موفقیت به پایان برسانم.
به نام الله یکتا
سلام به استادعزیزم وخانم شایسته مهربان ودوستان گلم
امروز۲ابان ۹۹به لطف الهی هدایت شدم به فایلای سفرنامه که ازوقتی سفرنامه فصل دوم ایمیلش رودیدم حس درونیم می گفت شروع کن ولی خب به قول استادالهامات میان ولی به اندازه ظرفت درک وعمل می کنی همین موضوع باعث شدفراموش کنم تاامروزدوباره حس قوی درونم گفت ازهمینجاشروع کنم
تومدت سه چهارسالی که به این آگاهی هاهدایت شدم ولطف خداشامل حالم بودکه اولین استادم دررابطه باقانون استادعباس منش باشندنتونستم تمام فایلای رایگان استادروگوش بدم وثبات فرکانسی نداشتم که باصحبت استادمتوجه شدم به خاطرظرفم بوده
حالادوباره لطف وهدایت خداوندمنو به سمت این آگاهی هاسوق داده
تصمیم گرفتم هرروزیک فایل روببینم وآگاهی که دریافت می کنم دردفترزیبایی که اسمش روروزشمارتحول زندگی من و۱۰۰درصدگنج من گذاشتم بنویسم
ونکته ای که درموردخودم متوجه شدم این بودکه بافایلای صوتی نمیتونستم ارتباط برقرارکنم وفقط میتونستم یبارگوش بدم ودیگه تمایلی به بارهاگوش دادن نداشتم همین امرباعث شده بودکه زیادفایل گوش ندم وفکرمی کردم تغییرباورهابازیادگوش کردن وتکرارفایلا حاصل میشه
تااینکه به لطف الهی فهمیدم من درطی روزباخودم به طورذهنی زیاد صحبت می کنم وبایدازاین طریق باورهاموتغییربدم
الان هم تصمیمم اینه که هرروزیه فایل ازسفرنامه روببینم ونکات واگاهی که دریافت کردم دردفترزیبام بنویسم وبعدحفظ کنم ودرطی روزباخودم درذهنم تکرارکنم تاتبدیل به باوربرام بشه البته نوشته هامم روهم کامنت میزارم تابه قول استادهم ازخودم ردپایی بزارم وهم اینکه برای دوستی ممکنه مفیدواقع بشه
ومثل استادبه خودم تعهدمیدم تاقوانین خداوندرودرک کنم وبهشون به لطف الهی عمل کنم الهی شکرت
استادوخانم شایسته عزیزم سپاسگزارم
برگ یازدهم سفرنامه من
خدا رو شکر که مرا به این سایت و سفر هدایت کرده است
خدا رو شکر که من با این اگاهی ها برخورد کردم.
قربون خدای مهربونم بشم که این همه در کتاب الهی‌اش گفته و لا یحزنون…..اما خب خیلی بی تفاوت و بدون توجه به معنی از کنارش رد میشدم و همیشه خدا رو خدایی خشمگین و عصبانی و انتقام گیر تصور میکردم
همیشه فکر میکردم یه جای کار اشتباه تا اینکه هدایت شدم تا اینکه خداوند مرا با حقیقت‌ها اشنا کرد و من آن خدای قدیمی رو کنار گزاشتم …
انگار اینبار خدای من خیلی باحال تر از اون روز هاست
خدای من خدایی که ابراهیم تسلیم او بود
خدای من خدای خوبی ها و خیر و برکت‌هاست
خداوند مظهر عشق است
من هرچه شادتر باشم شادی های بیشتری را تجربه میکنم و بعد از هر خنده خنده‌ی بیشتری منتظر من است.
خدایا شکرت که مرا بیدار کردی و راه درست را به من نشان دادی.
عاشق همتونم امیدوارم در هرکجا که هستید شاد و سلامت و ثروتمند باشید
سلام خدمت پیام آور صلح و عزیزدلشون مریم بانوی بحق شایسته و خانواده بزرگ دوست داشتنی ام.
باعث مباهات و افتخار منه که توی جمع شما عزیزان هستم، من دوره عزت نفس رو به تازگی تمام کرده ام البته دور اولش رو که قراره بارها و بارها دوره کنم تا آگاهانه بسازم اون عزت نفسی رو که توحیدگرایی رو جایگزین تمام شرکهای خفی وجودم بکنم و به مسیری که تمام عمر آرزوی تجربه اش را داشتم هدایت بشوم.
در این دوره من به باورهای ریشه داری در وجودم پی بردم که هر کدومشون احتیاج به جهاد اکبری داره باورهایی مثل باور عدم لیاقت و ارزشمندی ، باور کمبود ، جلب نظر دیگران و تائید گرفتن از آنها ، ترس ( ترس از صحبت کردن میان جمع خصوصا جمع مردان ، ترس از تاریکی ، ترس از مار ، ترس از دوست داشته نشدن از جانب همسر و فرزندانم ، ترس از ارتفاع و ……)
من تازه قدم در این راه گذاشته ام و بقدری در این چند ساله عمر فراز و نشیب های زیادی تجربه کرده ام که اکنون با استفاده از اهرم رنج و لذت کمر همت بسته ام تا خلق کنم آنچه رو که در آرزویش هستم.
بعد از موفقیتهایی که بدست آوردم از نتایجش برایتان مینویسم.
در پناه الله یکتا شاد، سالم ،ثروتمند و پیروز باشین.
برگ دهم سفرنامه من
خدااااااااااایا شکرت
دارم دیوانه میشم
خدای من خدای من
انگار امروز فقط جهان به من میگفت ادامه بده و ادامه بده دختر
خدا امروز به من نشون داد که پاسخگویی به فرکانس های من چه قدر دقیق است
همین الان کد خیلی باحالی تو ذهنم تکرار شد و بهم گفت عاطفه دقت کردی هرچی به نفع توست واست اتفاق افتاد و انگار دنیا به کام توست
تعهد من از اغاز این سفر تا الان خیلی معجزات برایم داشت
اعتماد به نفسی پیداکردم که تا ۱۰ روز پیش خبری از آن نبود
من که به ظاهر همون آدم قبلم اما چرا این قدر همه دوستم دارن؟چرا عاشق خودم شدم؟ چرا تمام کائنات عاشق من است؟؟؟ هیچ دلیلی جز تغییر باور نیست
در این چند روز تمام سعی‌ام بر این بود ورودی های ذهنم رو کنترل کنم و مثل قبل نباشم
خودم رو غرق در زیبایی های این سایت کردم باید بیشتر بدونم
باید بیشتراز اینها پیشرفت کنم
هر چه قدر هم که زندگیم خوب باشد بهتر و بهترین دیگری وجود دارد و من لایتناهی‌ام و برای دریافت هدایت الهی و شناخت این قانون تشنه هستم
ایمان و توکلی به اللّٰه‌م پیدا کردم که تا قبل از این سفر خبری از آن نبود اگر هم بود همیشه یه ترسی هم همراهش بود
رابطه من با خدا از رابطه‌ایی با ترس و نگرانی تبدیل به رابطه ایی سرشار از عشق و لذت شده
خدایا من عاشق و سر مست تو هستم
این قدر به خدایم ایمان دارم این قدر امید دارم که مطمئنم او هدایتم میکند
امشب تصمیم گرفتم این قدر من من نکنم دیگه من واقعا تسلیمم تسلیم نیرو و قدرت تنها فرمانراوای جهانیان
عاطفه بسه دیگ این قدر من من کردن بسه
من تسلیممممممم
خدایا مرا هدایت کن از تو در خواست میکنم مرا به سوی رسالتم هدایت کن
مریم جونم و استاد جونم چه قدر حالم با شما خوبه چه قدر دوستتون دارم عاشقتونم
بچه های سایت خیلی دوستتون دارم
خدایا شکرت
ساد و سلامت و ثروتمند باشید
باعرض سلام و احترام خدمت استادتوحیدی ام و خانم شایسته عزیز و دوستان همفرکانسی عزیزم.
هرصبحی که از خواب برمیخیزم سپاسگزارم از پروردگارم برای فرصت خلق زندگی دوباره با خلق خواسته ها توسط خودم و سپاس بی کران دارم ازلطف و عشق استادم با آموزه ها و کلام نافذش هر روز بیشتر تر از دیروز عاشق پروردگارم میشوم دلم برای هر لحظه بودن با او پرمیکشد و زمانی که پر مشغله هستم هم فکر و ذهنم درگیر اوست.
منی که همیشه از کودکی ام خدا به همراه من بوده و هست چه روزهایی که از تنهایی هام پناه میبردم به خدایم و چقدر زود من را آرام میکرد و در تضادهایی که برام پیش می اومد انقدر ذهنم درگیر میشدو آشفته میشدکه نمیتوانستم به موضوع فکر کنم و میگذاشتم برای لحظه آخر و خداجان آن لحظه انقدر برایم مشکل را براحتی حل میکرد که من اصلا هیچ راه حلی براش نداشتم. خداجانی که عاشقانه مرا دوست دارد که الان من در همچین فضای فرکانسی در محضر استاد و دوستان قدرتمندم هستم چرا که از طرف پرودگارم برایم کارت دعوت فرستاده شده.
چه بگویم استادجان از اینکه من از کودکی بعلت خنده و شوخی و مسخره بازی آبجی ها اعتمادبه نفس صحبت کردن در جمع را از دست داده بودم اما الان در یک اداره دولتی مشغول بکار هستم و اعتمادبه نفسم را به مقدار زیادی احیا کرده ام اما میدانم هنوز خیلی جای کار داره.
قدم به قدم با شما می آیم و از آموزه های شما را با جان و دل استفاده مینمایم. شکر خدا خیلی وقته تمام ورودی های منفی ذهنم بسته ام و فقط خوراک خوب به ذهنم میدهم آرامش بی نهایت و شکر خدا انقدر خانواده صمیمی عباسمنش پر بار است که نیاز به هیچ کتاب و هیچ آموزه دیگری نیست.
الان من یکی از خواسته ها و آرزوم اینه که مثل استاد ، یک فرد کاملا توحیدی شوم و بتوانم دانسته هایم را با اعتمادبه نفس آموزش دهم. سپاسگزارم از گشودن این روز شمار پربار و ارزشمند وسرشار از آگاهی در جهت کنترل ورودی های ذهن، باورسازی ، ایمان قوی، نزدیکی به مبداو دریافت تمام زیبایی ها در این دنیا و همچنین آخرت.
استاد عباس منش و عزیز دل استاد شما از نورچشمی های خدا هستید که اینچنین در جهت نزدیکی خلق به توحید و یکتا پرستی تلاش میکنید. خدا قوت اجرتان با الله بی کران
سلام به استاد عزیزم و مریم خانم عزیز
امروزنتوانستم فایل روز دوم را باز کنم اما وقتی در بخش فنی دنبال راه حل میگشتم برایم پاشنه آشیلی روشن شد که به عنوان ردپای امروزم میگذارم وآن هم ترس از روبروشدن با مسایل هست واقعا چقدر زجر میدهم خودم را وقتی جرات روبرو شدن با مسایل را ندارم و خودم را به خاطر حل نشونش داغون میکنم من حتی گاهی خودم در ذهن خودم هم حاضر نمی شدم راجع به مسائلم فکر کنم و ذهن شیطانی به من سرگرمی کذایی میداد نه به خاطر احساس خوب بلکه فقط به عنوان یک مسکن و آرامش ظاهری .در واقع درک کردن آرامش ظاهری واحساس خوبی که از حل کردن مسایل میاد ظرافت خاصی رو میطلبه.اینکه بگوئیم حالا درست میشه حالا یه جوری میشه این گول زدن خودمون هست پس باید برویم تدی دل میای همون با ایمان با توکل وبه قول استاد مثل بچه ای که خودشو میندازه توی بغل باباش خدگودمون رو بدهیم دست خداوند و با پشتیبانی او کارآمدن رو جلو ببریم
ممنونم استاد عزیز امیدوارم در پناه الله مهربان شاد باشید ثروتمند وتندرست در دنیا و آخرت